سهم کم برای زنان
یکی از دلایل کوچکبودن کاروان ایران نسبت به سایر کشورها سهم کم زنان است. پس از انقلاب حضور بانوان ایرانی در المپیک، از المپیک 1996 آتلانتا شروع شد، لیدا فریمان با وایلدکارت، در رشته تیراندازی شرکت کرد. در دو، سه دوره بعد هم ورزشکاران زن ایرانی حضوری بسیار اندک و با وایلدکارت داشتند
یکی از دلایل کوچکبودن کاروان ایران نسبت به سایر کشورها سهم کم زنان است. پس از انقلاب حضور بانوان ایرانی در المپیک، از المپیک 1996 آتلانتا شروع شد، لیدا فریمان با وایلدکارت، در رشته تیراندازی شرکت کرد. در دو، سه دوره بعد هم ورزشکاران زن ایرانی حضوری بسیار اندک و با وایلدکارت داشتند. کمکم کسب سهمیه در رشتههایی مانند تیراندازی، تیروکمان، قایقرانی و تکواندو شروع شد. در سه دوره اخیر و تقریبا در هر دوره 9 یا 10 زن ورزشکار در کاروان ایرانی حضور داشتند؛ حدود 15 درصد کاروان. اینکه تعداد ورزشکاران زن از یک نفر به 10 نفر رسید یک پیشرفت بود، اما در مقایسه با سایر کشورها هنوز وضعیت ایران خیلی ضعیف است. ورزش زنان ایران به دلایل فرهنگی و اعتقادی در بخشی از رشتههای ورزشی حضور بینالمللی ندارد.
حضور زنان ایران در رشتههای پرسهمیه دوومیدانی، ژیمناستیک و شنا بسیار کمرنگ و تقریبا صفر است. ورزش زنان در رشتههای تیمی مانند بسکتبال، فوتبال، والیبال، هندبال و... موفق نشده حتی به سهمیه المپیک نزدیک هم بشود. حضور زنان ایرانی در المپیک محدود به تکسهمیههایی است که در تکواندو، تیراندازی، دوومیدانی، تنیس روی میز، تیروکمان، دوچرخهسواری و اخیرا وزنهبرداری کسب میشود و وایلدکارتهای اهدایی. محدودشدن به این چند رشته باعث خواهد شد که تعداد حضور زنان ایرانی در المپیک نهایت به همان 10 نفر برسد. در تکواندو، دوومیدانی، قایقرانی و تیروکمان نهایت دو نفر سهمیه میگیرند، در وزنهبرداری، دوچرخهسواری، تنیس روی میز، صخرهنوردی هم کسب یک سهمیه خودش موفقیت حساب میشود. امید ایران معمولا به تیراندازی بوده که سه، چهار ورزشکار زن، المیپکی میشدند که آن هم این بار رخ نخواهد داد. در واقع با پتانسیلی که هماکنون ورزش زنان دارد، امکان ندارد تعداد بانوان حاضر در کاروان از 15 نفر بیشتر شود. این نکته را باید در نظر داشت که با توجه به افت ورزش ایران در این سالها، در المپیک پاریس این تعداد به عدد 10 هم نخواهد رسید. فرض کنید والیبال یا فوتبال المپیکی شود، به چه میزان به تعداد ورزشکاران زن ایرانی اضافه میشود؟ یا اگر جایگاهی که ورزش زنان ایران در رشتههای غیرالمپیکی ووشو و کاراته داشت به رشتههایی مثل دوومیدانی و قایقرانی منتقل میشد، آنگاه چه تحولی در وضعیت کمّی کاروان ایران روی میداد. در همان رشتههای تیراندازی و تیروکمان زنان ایرانی نتوانستند جایگاه خود را حفظ کنند. تیراندازان ایرانی همواره از نبود امکانات مانند فشنگ مینالند و مشخص است با این شرایط نمیتوان نتیجهای به غیر از پسرفت داشت. اگر قرار باشد به این پسرفتها توجه نکرد و ورزش زنان ایران از ورزش دنیا عقب بماند، این دایره حضور زنان کوچک و کوچکتر هم خواهد شد. متولیان ورزش ایران در چند سال اخیر تلاش نکردند تا شرایط را برای حضور زنان ایران در رشتههای جدید آماده کنند. وزنهبرداری چند سالی است که به سبد ورزشهای المپیکی زنان ایرانی اضافه شده، پیشرفت در آن اما به گونهای نبوده که تفاوت فاحشی در شرایط حضور بانوان در المپیک ایجاد کند. برخی مهاجرتها هم دست ایران را در این زمینه خالیتر کرده است.