آسیبهای روحی جنگ
عموما با شنیدن کلمه جنگ یا حملات نظامی ناگزیر تصاویر خانههای در هم فروریخته، دست و پاهای مجروحشده و خونهای جاریشده روی صورت اجساد برای هرکدام از ما تداعی میشود و کمتر فردی است که به آثار روحی آن توجه کند یا آن را به زبان بیاورد.
زهرا نیکزاد: عموما با شنیدن کلمه جنگ یا حملات نظامی ناگزیر تصاویر خانههای در هم فروریخته، دست و پاهای مجروحشده و خونهای جاریشده روی صورت اجساد برای هرکدام از ما تداعی میشود و کمتر فردی است که به آثار روحی آن توجه کند یا آن را به زبان بیاورد.
در هر جای جهان صدای آژیر جنگ بعد از رسیدن به گوش هر فردی ابتدا سیستم پاراسمپاتیک او را فعال میکند و این آغاز تأثیر بر روان اوست. شاید در نگاه اول جنگها با غرامتها، آسیبها و تعداد خانههای خرابشده و منابع مالی و انسانی از دست رفته، محدود به چارچوب آمار و ارقام شوند اما تأثیرات جنگ در ابعاد دیگری نیز تعریف میشود؛ در بعد روحی و روانی افراد که به راحتی و به سرعت قابل مشاهده نیست اما میتواند نسلهای بعد از جنگ را نیز آسیبپذیر خود کند. وقتی در کشوری جنگ رخ میدهد خصوصا اگر جنگ بیش از چند سال ادامه پیدا کند مردمان آن به صورت ناخودآگاه دچار اختلال «درماندگی آموختهشده» میشوند؛ این اختلال به این صورت است که اشخاص در لایههای نهان ذهن خود بر این باورند که اگر قرار باشد ما آسیب ببینیم احتمالا تلاش فایده چندانی نخواهد داشت، درست شبیه به لحظاتی که مردم با تمام تلاش برای زندهماندن در نهایت هدف اصابت گلوله و موشک میشدند و تلاش برای دفاع کافی نبود. در بعد دیگر افراد ممکن است تا سالها بعد از جنگ دچار «گوشبهزنگی» شوند، در این اختلال فرد با قرارگرفتن مکرر در موقعیتهای آسیبزا هر موقعیتی را برای خودش تهدیدآمیز تلقی میکند و انتظار خطر را دارد. ابراهام مازلو روانشناس اجتماعی یکی از نیازهای اساسی انسان را نیاز به امنیت بیان میکند و ارضای آن را لازمه ثبات سلامت روان میداند، قطعا جنگ یا حتی تهدیدهای جنگی این نیاز اساسی را به خطر میاندازد و زمینهساز آسیب به روان اشخاص میشود. در ادامه به آسیبهای بالینی روانی متأثر از جنگ میپردازیم.
افسردگی از تأثیرات جنگ
افسردگی به این صورت است که فرد حس بیارزشبودن، گناهکاری و ناامیدی میکند و ممکن است دچار اختلالات تغذیهای به صورت پرخوری یا بیاشتهایی شود. فرد افسرده احساس اندوه فراوانی میکند؛ این احساس در فرایند جنگ با از دست دادن عزیزان، داراییها، دوری از وطن و عزیزان پدید میآید. افرادی که در مناطق مسکونی آنها جنگ جریان داشته و نمیتوانستند از بروز جنگ و اثرات آن جلوگیری کنند، در وجود خود احساس گناه میکردند و زندگی سختی را سپری میکردند.
اضطراب از تأثیرات جنگ
اضطراب یک ترس و نگرانی است که علت آن مبهم بوده و کاملا مشخص نیست، معمولا بعد از جنگ میزان افسردگی در جامعه شیوع بیشتری پیدا میکند و تعداد افراد مضطرب افزایش مییابد. افرادی که دچار اضطراب میشوند ممکن است به صورتهای مختلفی این احساس را تجربه کنند و با چالشهای زیادی مواجه شوند. اغلب افرادی که جنگ را تجربه کردهاند مدام اضطراب وقوع دوباره آن را دارند. این اضطراب ممکن است حتی بدون منشأ و به صورت مزمن در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد کند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
این مورد یکی از خطرناکترین بیماریهای روانی است که افراد ممکن است در دوران جنگ با آن مواجه شوند. در این اختلال فرد به صورت مداوم و بدون آنکه خودش بخواهد، مدام تمامی حوادث تلخ دوران جنگ را در ذهن خود مجسم میکند و از یادآوری این خاطرات دچار اضطراب میشود. PTSD رابطه مستقیم با آسیبدیدن، مرگ و مفقودشدن عزیزان ویا خود فرد دارد. شرط لازم برای ابتلا به PTSD، آسیبدیدن یکی از نزدیکان در محل بحران است.
تأثیرات جنگ بر کودکان
زمانی که جنگ رخ میدهد تعلقات و وابستگیهای عاطفی به صورت ناگهانی قطع میشود و باعث آسیبدیدن کودک میشود، اما مسئله اصلی این است که این موضوع در دوران کودکی تمام نمیشود و فرد تا دوران بزرگسالی به خاطر آسیبهایی که در دوران کودکی دیده است تحت تأثیر قرار میگیرد و در جنبههای مختلف زندگی او مانند روابط عاطفی، روابط زناشویی و... تأثیرات منفی میگذارد. در این شرایط وظیفه والدین است تا پیامدهای اجتنابناپذیر جنگ را برای کودکان خود به حداقل رسانده و در زمینه حفظ سلامت روانی آنها بکوشند.
تأثیرات جنگ بر بزرگسالان
بزرگسالان نیز در زمان جنگ مانند کودکان آسیبهایی میبینند و وقایع تلخی را تجربه میکنند. عواملی مانند بیعلاقگی نسبت به فعالیتهای زندگی، اختلال استرس پس از سانحه، احساس غریبگی نسبت به دیگران، اختلال در حافظه، اختلال در خواب، حساسیت نسبت به سروصدا، کمحوصلگی، سردرد، تحریکپذیری، کاهش بازده کار، فراموشی، اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، انزواطلبی، عدم تمرکز حواس، پرخاشگری و بسیاری از عوامل دیگر موجب میشود تا در زمان جنگ فرد آسیب ببیند.
تأثیرات جنگ بر خانمها
جنگ مسئلهای است که همه افراد خانواده را درگیر خود میکند و چالشهای زیادی به وجود میآورد. یکی از اقشاری که در جریان جنگ آسیب زیادی میبینند خانمها هستند، معمولا جنگ باعث میشود که خانمها از نظر اقتصادی و بسیاری از جنبههای دیگر مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرند، به همین دلیل آنها فشار روحی و روانی زیادی را تجربه میکنند. همچنین مسئولیتهای دیگری نظیر تحصیل و تربیت فرزندان بر عهده خانمهاست. زمانی که جنگ شروع میشود خانمها مسئولیتهای دیگری نیز پیدا میکنند، مثلا برخی از آنها در جنگ حضور پیدا میکنند و به مداوای مجروحان یا انجام تدارکات و بسیاری از کارهای دیگر مشغول میشوند. به صورت کلی زنان نقش مهمی را در جنگ ایفا میکنند، حتی ممکن است که آنها در این راه کشته یا مجروح شوند یا همسر و پشتوانه خود را از دست بدهند.
تأثیر جنگ بر آقایان
مردها مانند زنان نقش بسیار مهمی را در جنگها ایفا میکنند و وظایف مهمی مثل نبرد مستقیم یا غیرمستقیم با دشمن و تأمین سلاحهای جنگی را بر عهده دارند. همچنین به علت تأثیراتی که جنگ روی ذهن و روان آنها میگذارد ممکن است بعد از آن نیز دچار افسردگی، اختلال استرس پس از حادثه، موجگرفتگی و... شوند که نیازمند رواندرمانی و مراقبتهای بسیار هستند. جانبازان اعصاب و روان از نمونههای بارز آسیبدیدگان جنگ هستند.
فاصلهگرفتن از شنیدن اخبار منفی دوران جنگ
خیلی راحت میتوان با دنبالنکردن اخباری که همه بار منفی دارند، به سلامت روان و حتی جسمتان کمک کنید. سعی کنید تا مدتی از تمامی پلتفرمهایی که حاوی این اخبار منفی هستند به دور باشید و آنها را دنبال نکنید.
ذهنآگاهی برای حفظ سلامت روان در برابر اخبار منفی
ذهنآگاهی یعنی برای به دست آوردن آرامش و دورکردن تمامی نگرانیها و اضطرابها، با جریان مستمر و لحظه به لحظه زندگی رابطهای عمیق و واقعگرایانه برقرار کنیم. این کار به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و اتفاقات تلخی است که در دوران جنگ با آن مواجه شدهاید و باید به دنبال مدیریت و کمترکردن عواقب آن باشید. به عبارت سادهتر ذهنآگاهی به معنای توجهکردن به شیوهای خاص و داشتن توجه و تمرکزی است که سه عنصر زیر در آن دخیل است:
زندگیکردن در لحظه
هدفمندبودن
قضاوتنکردن
بهچالشکشیدن ذهن و بدن
برای حفظ سلامت روان در دوران جنگی و ازبینبردن تأثیرات روانی جنگ علاوه بر ورزشکردن، تمرینات و تکنیکهای بسیاری وجود دارد که به تقویت ارتباط ذهن و بدن و کاهش استرس کمک میکند. فعالیتهای بدنی مثل تایچی، یوگا، مدیتیشن، پیادهروی، رقصیدن یا حتی نواختن ساز میتواند ذهن و بدنتان را به چالش بکشند و استرسها دور کند.