بهتازگی سازمان روانشناسی فهرستی از روانشناسان جعلی و اکانتهای اینستاگرامی آنها منتشر کرده است
چرا از روانشناسنمایان استقبال میشود؟
در روزهایی که بازار تولید محتوا در هر زمینهای داغ است و صفحات متعددی در شبکههای اجتماعی در زمینه مشاوره در حوزه سلامت روان فعالیت میکنند، سازمان روانشناسی اخطاریهای صادر کرده است. این سازمان فهرستی از روانشناسان جعلی و اکانتهای اینستاگرامی آنها منتشر کرده و نسبت به فعالیتهای این افراد هشدار داده است. این فهرست متشکل از اسامی 133 نفر است که هرکدام در حوزهای از حیطه روانشناسی فعالیت میکنند. از رشد و توسعه فردی تا قانون جذب در زندگی، کوچینگ، حال خوب، جذب دلار و... .
مریم لطفی: در روزهایی که بازار تولید محتوا در هر زمینهای داغ است و صفحات متعددی در شبکههای اجتماعی در زمینه مشاوره در حوزه سلامت روان فعالیت میکنند، سازمان روانشناسی اخطاریهای صادر کرده است. این سازمان فهرستی از روانشناسان جعلی و اکانتهای اینستاگرامی آنها منتشر کرده و نسبت به فعالیتهای این افراد هشدار داده است. این فهرست متشکل از اسامی 133 نفر است که هرکدام در حوزهای از حیطه روانشناسی فعالیت میکنند. از رشد و توسعه فردی تا قانون جذب در زندگی، کوچینگ، حال خوب، جذب دلار و... .
سازمان روانشناسی از مردم خواسته است با مراجعه به فهرست متخصصان دارای مجوز، از صحت مدارک و صلاحیت روانشناسان اطمینان حاصل کنند. همچنین تأکید کرده که این اقدام در راستای آگاهسازی عمومی از فعالیتهای غیرقانونی افرادی انجام شده که بدون صلاحیت علمی و حرفهای در حال ارائه خدمات روانشناسی و آسیب به سلامت روان جامعه هستند.
امیرحسین جلالیندوشن، روانپزشک اجتماعی و رواندرمانگر، در واکنش به این موضوع به «شرق» میگوید: «نظام روانشناسی بار اولی نیست که چنین فهرستی را منتشر میکند. چند سال قبل هم فهرستی از افرادی را که عضو نظام روانشناسی و مشاوره ایران نبودند یا در رشتههایی درس نخوانده بودند که افراد با تحصیل در آنها مجوز فعالیت دریافت میکنند، منتشر کرده بود، افرادی که ناشناخته هستند یا صلاحیت کافی برای درمان سلامت روان ندارند».
او معتقد است سردرگمی در این زمینه زیاد است و باید به دو موضوع کلی اشاره کرد: «جامعه روانشناسیشده به دنبال پیداکردن پاسخ سؤالاتش و رسیدن به نسخههای معجزهبخش برای بهترشدن و کامیابی و خوشبختی و تغییر زندگی تلخ است؛ آن هم توسط شیوههای جادویی و طلایی. جامعهای که فکر نمیکند باید اول شرایط اجتماعی و سیاسی به صورت بنیادین تغییر کند و بعد شرایط عمومی مردم در پرتو آن تغییر یابد. این احساس ناکامی از وضعیت پیچیده کشور، آدمها را میبرد به این سمت که اگر نمیتوانی دنیا را تغییر دهی، خودت را تغییر بده. این جمله معروفی است که در فضاهای زرد روانشناسی بسیار کاربرد دارد».
بازار عرضه و تقاضا
او میگوید این جمله غلطی نیست اما شکلی که این جمله بیان میشود مهم است: «وجه دومی که باید به آن توجه کرد نظام پولی و سرمایه است. وقتی این ماجرا بازار دارد، طبعا از منطق بازار هم پیروی میکند؛ چه برای کسانی که این سرویسها را ارائه میدهند و چه برای مصرفکنندهها. جامعهای که این نسخهها را میپسندد طبیعتا بازار بزرگی تولید میکند و وقتی تقاضا زیاد باشد، عرضه هم زیاد خواهد شد. صاحبان این بازار هم موضوعات پیچیده را با فرمولهای ساده ارائه میکنند و طرفدار هم خواهند داشت.
موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت، مسئله سردرگمی است. در دنیا تقریبا دو روش وجود دارد. وقتی شما روانشناسی میخوانید، میتوانید خدمات مشخصی ارائه دهید، اما برای ارائه خدمات رواندرمانی و خدماتی از این جنس نیاز است دورههای تکمیلی هم گذرانده شود. دورهای زیر نظر ناظر آموزشی یا سوپروایزر. این دورهها کاملا رسمی هستند، باید آنها را گذراند و بعد اجازه فعالیت گرفت. در ایران اما متأسفانه با چالشهایی روبهرو هستیم. اینکه فرد چه زمانی بتواند رواندرمانی انجام دهد مسئله است. حتی دانشآموخته روانپزشکی هم نمیتواند رواندرمانیهای درازمدت انجام دهد. بحث ما قوانین نیست، این است که براساس اصول علمی آیا فرد صلاحیت لازم را به لحاظ اخلاقی و علمی دارد یا نه».
او تأکید میکند صرف گذراندان دوره تخصصی در دانشگاه هرچند از نظر قوانین موجود اجازه فعالیت را به فرد بدهد، کافی نیست: «به همین دلیل در بسیاری از کشورها افراد پس از دانشگاه برای اینکه بتوانند کار رواندرمانی انجام دهند، باید دورههای تکمیلی بگذرانند. این دورهها معمولا چند سال است و شامل آموزش و کار تحت نظارت است. ضمن اینکه هر گرایش روانشناسی هم نمیتواند در زمینه رواندرمانی اقدام کند».
این روانپزشک مثالی میزند: «مثلا اگر کسی در ایران در رشتهای درس خوانده که هیچ واحد روانشناسی را پاس نکرده و در کارشناسی ارشد رشته روانشناسی کودکان استثنائی میخواند، وضعیت عجیب میشود. این فرد اصلا کار درمانی ندارد و واحد درسی و تجربه لازم در زمینه درمان را هم کسب نکرده است. ضمن اینکه تحصیلاتش زیر نظر وزارت علوم بوده که کلینیکی در این زمینه ندارد. همین فرد صرفا بعد از گذراندن چند دوره، کارتراپی را شروع میکند و صفحه اینستاگرام راه میاندازد».
جلالیندوشن تأکید میکند که صرف خواندن هشت یا 10 واحد فوقلیسانس برای اینکه کسی مدعی شود روانشناس بالینی است، کفایت نمیکند: «فرد باید در وزارت بهداشت روانشناسی بالینی خوانده باشد. اینکه میگویم وزارت بهداشت برای این است که فردی که میخواهد بالینگر شود با بیمار سروکار دارد. نمیشود این فرد تا روزی که وارد اتاق درمان میشود حتی یک بیمار را هم مشاهده نکرده باشد».
او با تأکید بر اینکه این مسئله به موضوعی سهل ممتنع تبدیل شده است، میگوید: «متأسفانه هرکسی میتواند یک صفحه اینستاگرام باز کند و با روشهای بازاری مختلف تولید محتوا کند. جامعه هم مستأصل است و به دنبال نسخههای شفابخش قهرمان میگردد؛ بهدنبال کسانی که وعدههای بزرگ اما آسان میدهند و امید تولید میکنند. در این فضا افراد زیادی جذب این تولیدات میشوند».
توصیه مهم
او توصیهای برای مردم دارد: «وقتی مردم میخواهند برای زندگیشان از نسخهای استفاده کنند، باید به استانداردهای لازم توجه داشته باشند. راههایی برای اینکه مشخص باشد چه کسانی باتجربه، کارآمد و بااخلاق هستند وجود دارد. انجمنها و نهادهای تخصصی اگر سؤال یا شکایتی در این زمینه وجود داشته باشد، پاسخ میدهند. من هم عضو هیئتمدیره و هم سخنگوی انجمن روانپزشکی هستم و این آمادگی را داریم که اگر در حوزه روانپزشکی این سؤالات برای کسی به وجود آمد، مراجعه کنند و پاسخ بگیرند».
او تأکید میکند که بهتر است مردم پیش از دنبالکردن صفحات روانشناسی و ارائهکنندگان این نوع خدمات، یک جستوجوی ساده در موتورهای جستوجو انجام دهند: «بررسی کنند فرد چه سابقهای دارد، چه تحصیلاتی دارد و... . نمیشود فردی در جامعه نسخه بپیچد اما دو کتاب یا مقاله یا تحصیلات مرتبط نداشته باشد».
وضعیت خطیر روانشناسنماها
کارشناسان معتقدند وقتی در جامعهای مردم بیش از اندازه در برابر مشکلات احساس درماندگی و ناامیدی کنند، نیاز به دریافت پیامهای انگیزشی و امیدوارکننده روانشناسنماها نیز بیشتر احساس میشود. معضلی که فراگیر است و صرفا مختص کشور ما نیست. با اقبال هرچه بیشتر مردم به شبکههای اجتماعی و کالاییشدن محتوا در این عرصه، این معضل پررنگتر خواهد شد.
سال 1400 محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، درباره تعداد روانشناسنماها براساس صفحات آنها در شبکههای اجتماعی گفته بود: «طبق آمارهای اخیر مرکز ملی فضای مجازی ریاستجمهوری، ۱۲ هزار صفحه در شبکه مجازی اینستاگرام در حوزه روانشناسی فعال هستند. درحالحاضر آمار دقیقی از تعداد روانشناسنماها در صفحات مجازی وجود ندارد، اما براساس دنبالکنندههای این افراد در صفحات مجازی، میتوان گفت آمار این افراد حتی از روانشناسان واقعی و دارای تأیید صلاحیت سازمان بالاتر است».
او به باشگاه خبرنگاران گفته بود براساس بررسیها و پروندههای موجود در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، نزدیک به چهار هزارو ۵۰۰ پرونده شکایت وجود دارد. این افراد هیچگونه مدرک تحصیلی مرتبط با حوزه روانشناسی ندارند و براساس تجربههای خود افراد را درمان میکنند: «سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در سایت رسمی خود اسامی هفت هزار روانشناس مورد تأیید را ثبت کرده است. به طور کلی نزدیک به ۳۳ هزار نفر به صورت کارآموز و کارورز عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور هستند که تعداد این افراد با روانشناسان مورد تأیید این سازمان به ۴۰ هزار نفر میرسد».