وضعیت فارغالتحصیلان دانشگاهی در بازار کار ایران
یکی از سؤالهای دانشآموزان همواره این بوده که در چه رشته دانشگاهی ادامه تحصیل بدهم؟ بسیاری از داوطلبان کنکور برای داشتن شغل خوب و دستیابی به آیندهای بهتر وارد دانشگاه میشوند. اما تحصیلات دانشگاهی به تنهایی ضامن موفقیت نیست. داوطلبان کنکور هنگام انتخاب رشته باید واقعیتها و نیازهای فعلی بازار کار را هم مدنظر داشته باشند.
لیلا صباغی: یکی از سؤالهای دانشآموزان همواره این بوده که در چه رشته دانشگاهی ادامه تحصیل بدهم؟ بسیاری از داوطلبان کنکور برای داشتن شغل خوب و دستیابی به آیندهای بهتر وارد دانشگاه میشوند. اما تحصیلات دانشگاهی به تنهایی ضامن موفقیت نیست. داوطلبان کنکور هنگام انتخاب رشته باید واقعیتها و نیازهای فعلی بازار کار را هم مدنظر داشته باشند.
دانستن اینکه بیکارترین و پرکارترین رشتههای دانشگاهی در هر دوره چه رشتههایی هستند، میتواند عامل مهمی در تعیین رشته دانشگاهی و انتخاب شغل آینده هر فرد باشد. این مطلب مروری است بر وضعیت بازار کار فارغالتحصیلان و افراد در حال تحصیل دانشگاهی و همچنین برخی رشتههای دانشگاهی طی چند سال اخیر و فهرست برخی از بیکارترین و پرکارترین رشتههای دانشگاهی کشور. شاید آمارهای یادشده بهتنهایی تمامی زوایای پیدا و پنهان رشتهها و وضعیت کار آنها را مشخص نکنند، اما میتواند چشماندازی از وضعیت کلی آنها ارائه دهد. برای انجام این تحقیق از نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سالهای 1390 تا 1401 مرکز آمار ایران و آخرین طبقهبندی استاندارد سطوح آموزشی رشتههای تحصیلی در ایران (ISCED) استفاده شده است.
یافتهها
یافتهها نشان میدهد نرخ بیکاری جمعیت فارغالتحصیل یا در حال تحصیل دورههای عالی در دهه اخیر (سالهای 1390 تا 1400) روند یکسانی نداشته و در نیمه اول دهه پس از چند سال کاهش پیدرپی ناگهان با افزایش مواجه شده است. این روند در نیمه دوم دهه تغییر کرده و از سال 1395 به بعد دائما روند کاهشی را تجربه کرده و از 20 درصد در سال 1395 به 9/12 درصد در سال 1401 رسیده است.
در سال 1401 نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و افراد در حال تحصیل دورههای عالی 9/12 درصد بوده است. این در حالی است که نرخ بیکاری در همان سال 9 درصد بوده است. فاصله 3/9 درصدی نرخ بیکاری دانشآموختگان با نرخ بیکاری کل نشاندهنده افزایش نامتوازن تحصیلات عالی و اشتغال در کشور بوده و نامتناسببودن سامانه برنامهریزی در نظام آموزش عالی با نیازهای بازار کار را به اثبات میرساند.
یافتهها نشان میدهد در سال 1401 نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و افراد در حال تحصیل در دورههای عالی در گروه مردان 9 و در گروه زنان 9/21 درصد است که این مهم با توجه به عدم تعادل جنسی در بازار کار، پدیده دور از انتظاری نیست. همچنین در سال 1401 نرخ بیکاری مردان نسبت به سال پیش از آن به میزان 8/0 درصد و در گروه زنان به میزان یک درصد کاهش یافته است.
جدول 1- جمعیت فارغالتحصیل یا در حال تحصیل دورههای عالی به تفکیک وضع فعالیت اقتصادی طی سالهای 1396-1401
نتایج جدول 1 نشان میدهد که در سال 1401 از حدود 14 میلیون و 500 هزار نفر جمعیت فارغالتحصیل یا در حال تحصیل دانشگاهی، هفت میلیون و 680 هزار نفر (1/53 درصد) فعال اقتصادی هستند که از این تعداد نزدیک به شش میلیون و 690 هزار نفر (1/87 درصد) شاغل و در حدود یک میلیون نفر (9/12 درصد) بیکار هستند. همچنین شش میلیون و 770 هزار نفر (9/46 درصد) جزء جمعیت غیرفعال اقتصادی هستند. با مقایسه آمارها با سال 1400، مشاهده میشود که بیش از 224 هزار نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده است. همچنین تقریبا 256 هزار نفر به جمعیت شاغلان اضافه شده است. این در حالی است که 32 هزار نفر از جمعیت بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی کم شده است.
نتایج طرح آمارگیری نیروی کار نشان میدهد در سالهای 1398 و 1399 سه گروه عمده رشته تحصیلی «فناوری اطلاعات و ارتباطات» (شامل کاربرد کامپیوتر، طراحی و مدیریت شبکه و پایگاه داده، توسعه و تحلیل نرمافزارهای سیستمی و کاربردی و هوش مصنوعی)، «مهندسی، ساخت و تولید» (شامل حرفههای مهندسی، فراوری و ساخت، معماری و ساختمان و علوم مهندسی) و «علوم تجربی، ریاضی و آمار» (شامل علوم زیستی، محیط زیست، علوم فیزیک، شیمی، زمین، ریاضیات و آمار) بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص دادهاند.
در سال 1400 رشتههای تحصیلی مربوط به گروه عمده «فناوری اطلاعات و ارتباطات» از صدرنشینان جدول بیکارترین رشتههای تحصیلی خارج و رشتههای تحصیلی گروه عمده تحصیلی «علوم اجتماعی، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی» (شامل علوم اجتماعی و رفتاری، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی) جایگزین آن شده است. در سال 1401 گروه تحصیلی «علوم تجربی، ریاضی و آمار» گوی سبقت را از سایر رشتهها ربوده و بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص دادهاند. نکته حائز اهمیت آن است که با وجود اهمیت علوم پایه در پیشرفت سایر علوم و صنایع، فارغالتحصیلان این رشتهها به دلایل مختلف، ازجمله اشباع جامعه نسبت به عرضه فارغالتحصیلان این رشتههای تحصیلی، در بازار کار فرصتهای شغلی زیادی پیدا نمیکنند.
نتایج تحقیق نشان میدهد که همواره دو گروه عمده رشته تحصیلی «علوم تربیتی» (شامل علوم تربیت و تربیت معلم در حوزههای تخصصی و غیرتخصصی) و «بهداشت» (شامل مطالعات دندان، پزشکی، پرستاری و مامایی، فناوری درمان و تشخیص پزشکی، توانبخشی، داروسازی، طب سنتی، خدمات سلامت، رفاه، مراقبت از سالمندان و معلولان، مددکاری و مشاوره و مراقبت از کودک و ارائه خدمات به جوانان) آمار اشتغال بهتری داشته و در بازار کار با تقاضای زیادی مواجه بوده و آمار بیکاری تکرقمی داشتهاند.
با توجه به صرف سرمایههای مادی و معنوی زیاد برای تربیت نیروی انسانی دانشآموخته، هرگونه بیتوجهی به معضل بیکاری این قشر از جامعه، منجر به هدررفتن سرمایه ملی شده و میتواند اثرات زیانبار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشور به همراه داشته باشد و به نوعی چوب حراج زدن به سرمایههای انسانی کشور محسوب شود. امید است این مقاله به کسانی که قصد ورود به دانشگاه دارند یا دانشجویانی که درصدد ادامه تحصیل هستند، کمک کند تا با انتخاب آگاهانهتر رشتهها و گرایشهای مورد علاقهشان، هم نیازهای بازار کار ایران را پاسخ دهند و هم آینده بهتری برای خود رقم بزنند.
جدول 2- نرخ بیکاری جمعیت فارغالتحصیل یا در حال تحصیل دورههای عالی به تفکیک گروههای عمده رشته تحصیلی و جنس گروههای عمده رشته تحصیلی