|

درخواست انجمن صنفی از رئیس‌جمهور برای تسهیل ‌بازگشت به وطن

خودکشی ابراهیم نبوی در غربت ‌

پس از انتشار خبر دردناک مرگ خودخواسته «ابراهیم نبوی»، بسیاری از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه ابراز همدردی کردند و خاطراتی را که از این نویسنده طنزپرداز داشتند، بازگو کردند. جمع زیادی نیز جزئیاتی درباره شرایطی که او را وادار به این انتخاب تلخ کرد، مطرح کردند.

خودکشی ابراهیم نبوی در غربت ‌

پس از انتشار خبر دردناک مرگ خودخواسته «ابراهیم نبوی»، بسیاری از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه ابراز همدردی کردند و خاطراتی را که از این نویسنده طنزپرداز داشتند، بازگو کردند. جمع زیادی نیز جزئیاتی درباره شرایطی که او را وادار به این انتخاب تلخ کرد، مطرح کردند. اهالی هنر و سینما نیز درباره او نوشتند. این میزان واکنش درباره مرگ او نشان می‌دهد که چقدر یادش هنوز در خاطره‌ها زنده است.

«ابراهیم نبوی»، طنزپرداز و نویسنده، در ۲۵ دی ۱۴۰۳ (۱۵ ژانویه ۲۰۲۵) در ۶۴سالگی در سیلورسپرینگ ایالت مریلند آمریکا، به زندگی خود پایان داد. دختران او در بیانیه‌ای اعلام کردند که پدرشان در یک دهه اخیر دچار افسردگی بوده و دوری از وطن برایش بار سنگینی داشت؛ او هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود دور از ایران کنار بیاید.

ضایعه‌ای بزرگ

انجمن صنفى روزنامه‌نگاران ایران به مناسبت درگذشت ابراهیم نبوى در غربت بیانیه تسلیتی منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: «مرگ دردناک سید‌ابراهیم نبوی، طنزپردار بنام ایران، ضایعه بزرگی برای حوزه فرهنگ و ادبیات و عرصه‌های متنوع فرهنگی به‌ویژه مطبوعات محسوب مى‌شود.

درگذشت این نویسنده زبردست آن‌هم در دیار غربت، جامعه نویسندگان، روزنامه‌نگاران و دوستداران نوشته‌های او را در شوک فرو‌ برد. متأسفانه ممانعت از بازگشت او به میهن پس از سال‌ها تلاش و رؤیاى زندگى در سرزمین مادرى، این واقعه را دردناک‌تر و غم‌انگیزتر می‌کند. او از دوران دانشجویی سری پرشور و پر از احساس مسئولیت در برابر انقلاب و کشور داشت و استعداد نویسندگی و طنزپردازی خود را نشان می‌داد، اما از اوایل دهه 70 بود که به‌طور جدی وارد عرصه روزنامه‌نگاری شد و آن را به‌عنوان یک حرفه تمام‌وقت انتخاب کرد.

با انتخابات دوم خرداد ٧۶ و گشایش فضای فعالیت‌های فرهنگی و رونق بازار رسانه‌های مکتوب، ابراهیم نبوی زمینه مساعدتری برای بروز فعالیت‌های خود فراهم دید و در سلسله روزنامه‌های جدیدالانتشار، با ستون‌های طنز خود، به چهره شاخص، مبتکر و تأثیرگذار طنزنویسی ایران بدل شد. او با به‌کارگیرى شیوه‌هاى خلاق و تنوع کم‌نظیر در قالب‌ها که با شجاعت‌ و جسارت‌های سیاسی‌اش درآمیخته بود، توانست طنزهاى روزآمد، جذاب و کارآمدى را به مخاطبان خود عرضه کند. خروج ابراهیم نبوى از ایران در سال ٨٢ که در پی تحمل زندان و فشارها و ممنوعیت فعالیت انجام شد، بر روح و روانش تأثیر منفی و شکننده‌ای بر جای گذاشت. متأسفانه دورافتادگی او از وطن بر فشارهای روانی‌اش افزود و او را در بن‌بست و سرگشتگی عمیقی فرو برد. در نهایت ابراهیم نبوى سرنوشت تلخی را برای خود رقم زد؛ سرنوشتی که به‌تنهایی در تحقق آن مؤثر و مقصر نبود».

درخواست بازگشت فرهیختگان

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران در بخش پایانی بیانیه خود از رئیس‌جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضا کرده است: «هرچه زودتر موضوع بازگشت فرهیختگان این مرزوبوم به کشور که طبق اطلاعات واصله در سال‌های اخیر اشتیاق بیشتری در میان شخصیت‌ها و سرمایه‌های ملی برای بازگشت به میهن شنیده و دیده می‌شود، در دستور کار خود قرار دهند. بازتاب بسیار گسترده مرگ دردناک سیدابراهیم نبوی یک بار دیگر یادآور مى‌شود که سیاست‌های انقباضی و محدودیت‌های ساختگی بر سر استیفای حقوق ابتدایی ملت در زمینه انتخاب محل زیست، پیامدهای ویرانگری در روابط ملت-دولت درپی دارد».

باید برگردانده می‌شد

عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، از اولین کسانی بود که به این مرگ خودخواسته واکنش نشان داد و نوشت: «او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرف‌هایش را صادقانه می‌زد و نان را به نرخ روز نمی‌خورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود، به ایران دعوت و بازگردانده می‌شد». علی ربیعی، دستیار رئیس‌جمهور‌ هم نوشت: «او طنزپرداز و پژوهشگر ادبیات بود. در تمام خانه‌اش، کتاب‌ها به چشم می‌خورد و هیچ نقطه‌ای از خانه‌اش خالی از کتاب نبود. با اینکه همواره ناراضی و منتقد بود، هیچ‌گاه به دام بدخواهان ایران نیفتاد و حتی آنها را از نیش قلم خود در امان نمی‌گذاشت. نبوی در این زمینه هم تنها بود. ای کاش شرایط بازگشت به وطن برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند، فراهم می‌شد».

هشدار

محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی‌ نیز نوشت: «مرگ خودخواسته ابراهیم نبودی، نویسنده متعهد و نامداری که حتی در دوران غربت همواره عشق و دغدغه ایران را در سر داشت و تحت تأثیر جو قرار نگرفت، اما چون بازگشت به وطن برایش میسر نبود، او را به چنین سرنوشتی کشاند، موجب تأسف و هشداری است برای رفع موانع و تسهیل بازگشت ایرانیان دردمند به وطن که چنین شرایطی را دارند». محمدعلی ابطحی هم نوشت: «خبر درگذشت داور خیلی تلخ بود. ابراهیم نبوی دوست 40ساله‌ام بود. چه ذهن خلاقی داشت. در دوران اصلاحات، طنز او قوی‌ترین خط‌شکن بود. در سال‌های تبعید، گاهی با من درددل می‌کرد. دلش خیلی برای ایران تنگ بود. مشورت می‌کرد که آیا به ایران بازگردد یا نه. واقعا نمی‌دانستم چه باید بگویم. از دست اپوزیسیون خارج خیلی دلش خون بود. همه وجودش در ایران بود. می‌گفت اگر دایره‌المعارف طنزش را تمام کند، برمی‌گردد و هرچه می‌خواهد بر سرش بیاید، بیاید. کتاب‌های طنز فراوانی از او منتشر شده است. نامش در تاریخ طنز ایران زنده خواهد ماند. اما او نیامده، پر کشید. کسانی که او را می‌شناختند، می‌دانند که دلش بی‌کینه بود».

عشق به ایران

ابراهیم نبوی بارها از علاقه‌اش برای بازگشت به ایران نوشته و گفته بود. او یک بار گفته بود: «این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که می‌خواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنج‌هایی را که مردم می‌کشند، بکشم و در همان شادی‌هایی که از آن بهره می‌برند، شریک باشم... . من دوست دارم در همان شهر دودآلود با مردمانی که سریع عصبانی می‌شوند، با قیمت‌هایی دائما متغیر زندگی کنم». این علاقه تا همین دیدار با مسعود پزشکیان در نیویورک نیز ادامه داشت. او آنجا هم خواسته خود را اعلام کرد. همچنین یکی دیگر از اهالی رسانه نوشت: «خیلی دلتنگ ایران بود. یادمه چند بار توی کلاب هاوس گفت اگه یه نفر به من ضمانت بده که وقتی برگشتم ایران بیشتر از سه سال بهم زندان نمی‌دن، همین فردا برمی‌گردم. گفتم سه سال، چون طاقت بیشترش رو ندارم». محسن برهانی درباره چرایی بازنگشتن ابراهیم نبوی نوشت: «پیش‌بینی‌ناپذیری اقداماتی که قرار است از نظر قضائی با او و امثال او شود؛ حاکمیت قانون اقتضا دارد که تکلیف شهروندان مشخص باشد و نباید حقوق و آزادی شهروندان را عازم میدان مین کرد که زمان و میزان انفجار مشخص نباشد».

یاد‌کردن از بهار مطبوعات

ابراهیم نبوی برای بسیاری یادآور دوران اوج مطبوعات در سال‌های 76 به بعد و روی کار آمدن «سیدمحمد خاتمی» بود. بسیاری، از خاطرات خود از آن روزها نوشتند. بسیاری از اهالی رسانه از روزهای خوش دوم خرداد و بهار مطبوعات و علاقه‌ای که به ستون‌های ابراهیم نبوی داشتند، نوشتند. ژیلا بنی‌یعقوب یادآوری کرد که ابراهیم نبوی از بنیان‌گذاران سبک جدیدی در نوشتن گزارش اجتماعی در ایران بود و یکی دیگر از اهالی رسانه نوشت: «بدون‌شک ابراهیم نبوی یکی از قربانیان قاضی مرتضوی بود». هرکس خاطره‌‌ای از او داشت، نقل کرده بود. ‌