سواد ناکافی برای کاربرد هوش مصنوعی در آموزش
معمولا شعاری که برای روزهای مناسبتی در تقویم سازمانهای جهانی انتخاب میشود، به ضرورت و آگاهیبخشی موضوعاتی میپردازد که یا جهان درحال رویارویی با آن است و باید آگاهی و اطلاعرسانی انجام شود یا مبتلابه شده و نیاز به برنامهریزی و آیندهنگری دارد.
معمولا شعاری که برای روزهای مناسبتی در تقویم سازمانهای جهانی انتخاب میشود، به ضرورت و آگاهیبخشی موضوعاتی میپردازد که یا جهان درحال رویارویی با آن است و باید آگاهی و اطلاعرسانی انجام شود یا مبتلابه شده و نیاز به برنامهریزی و آیندهنگری دارد. شعار روز جهانی آموزش سال 2025 با عنوان «هوش مصنوعی و آموزش: حفظ عامل انسانی در جهان خودکارسازی (در جهان اتوماسیون)» مطرح شده است.
بنابراین توجه جامعه جهانی به سمت فناوری نوینی جلب شده که نهتنها در آموزش، بلکه در حوزههای مختلف صنعتی، اجتماعی و فرهنگی نیز ورود کرده و نیاز به بهرهمندی مؤثر از ظرفیت دارد. هرچند گفتوشنودها و راهکارسازی برای هوش مصنوعی در کشور ما بهتازگی و در چند سال اخیر شکل گرفته اما نسبت به عرصه جهانی و نظامهای آموزشی موفق عقبتر هستیم و باید برای آن فعالتر و پویاتر اقدام شود. در طول دهه گذشته، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای پشتیبانی یا تقویت یادگیری به طور تصاعدی رشد کرده است. در زمان همهگیری کرونا نیز درحالی به سمت آموزش مجازی گام برداشته شد که اصلا نمیدانستیم این شکل از آموزش چه چیزی هست و چه باید کرد. درحالحاضر نیز نظام آموزشی ما هیچ حرکت مثبت و قابل اعتنایی برای کاربرد هوش مصنوعی انجام نداده و این درحالی است که دانشآموزان پیشتازتر از معلمان و کتابهای درسی خود به دنیای پیچیده هوش مصنوعی پا گذاشتهاند و از ظرفیت آن استفاده میکنند. علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
در زمان کووید19 نیز یکی از پرچالشترین موضوعات آموزشی به عدم دانش و مهارت کافی در فناوری و حذف نقش معلم به عنوان یاددهنده برمیگشت و این نگرانی وجود داشت که با پیشرفت فناوری و کاربرد آن در آموزش، معلم به عنوان عامل انسانی یاددهی در کلاس درس چه نقشی پیدا میکند. پژوهشهای انجامشده در حوزه هوش مصنوعی و آموزش گواه بر این دارد که تصور نمیشود در آینده سیستمهای هوش مصنوعی جایگزین معلمان شوند. در عوض هوش مصنوعی به عنوان امکانی برای افزایش آموزش با کیفیت بالا و کمک به معلمان برای دسترسی گسترده به آن برجسته خواهد شد. تحقیقات نشان میدهد که سیستمهای هوش مصنوعی باید بر کمک به وظایف آموزشی مشخصی تمرکز کنند که برای معلم خستهکننده و وقتگیر تلقی میشوند؛ برای مثال کمک به ساخت پرسشنامهها. یکی دیگر از امکانهای هوش مصنوعی به عنوان دستیار معلمان این است که میتواند به معلمان کمک کند بهجای انتقال دانش مرتبط، بیشتر روی حمایت از توسعه دانشآموزان به متفکران مستقل مشارکتی تمرکز کنند.
هرچند سرعت تغییرات و تحولات در فناوریهای آموزشی سریع و پیچیده است اما ضرورت دارد که توانمندسازی معلمان برای کاهش فاصله دانشی و مهارتی به یکی از اولویتهای نظامهای آموزشی تبدیل شود؛ چراکه هوش مصنوعی یکی از امیدوارکنندهترین فناوریهایی است که میتواند روند یادگیری و توسعه فردی را متحول کند. هوش مصنوعی نهتنها میتواند یادگیری را افزایش دهد، بلکه قادر است کارایی، تعامل و یادآوری را نیز بهبود بخشد؛ بنابراین استفاده از این فناوری برای تسریع و افزایش بهرهوری فرایند یادگیری ضروری است. هوش مصنوعی میتواند به کشف استعداد افراد کمک کرده و کلیشههای تحصیلی را از بین ببرد. آنچه از ظواهر نظام آموزشی ما (چه درسطح سیاستگذاران آموزشی و چه در سطح مدیران و معلمان مدارس) برمیآید، نشان از آن دارد که آگاهی کافی و لازم برای کاربرد هوش مصنوعی و حکمرانی آن وجود ندارد.
بنابراین برای رفع نگرانی کاهش ارزش نقش معلم باید توانمندسازی معلمان و شناخت کاربردهای هوش مصنوعی را در برنامه آموزشی ضمن خدمت آنان گنجاند. البته مسئله مهمتر از معلم این است که درحالحاضر سیاستگذاران و تصمیمگیران نظام آموزشی نیز سواد کافی از هوش مصنوعی ندارند و این مهم است که پیش از معلمان آنان باید بدانند که این فناوری چیست، با آموزش چه میکند، چه مسائلی همراه خود میآورد و چه ظرفیتهایی دارد. سیاستگذاری که خودش از رویارویی با فناوری هراس دارد و از آن چیزی نمیداند، نمیتواند برای معلمی که در کلاس درس با دانشآموزانِ آگاه و آشنا به داده و اطلاعات مواجه است، نقشه راه تدوین کند. در آیندهای نزدیک این موضوع پررنگتر خواهد شد که آموزشوپرورش منهای هوش مصنوعی وجود ندارد، همانطورکه تاکنون آموزشوپرورش منهای معلم و محتوای درسی وجود نداشته است.
عصر کنونی بدون شک عصر دیجیتال و فناوریهای نوین است و آموزشوپرورش ناگزیر است با جهانی که در آن زندگی میکند، همراه و همگام شود. در این مسیر خواهناخواه هوش مصنوعی به مؤلفه جدانشدنی امر آموزش تبدیل میشود، به نحوی که حذف این تکنولوژی موجب اختلال در روند آموزش خواهد شد. بر این اساس، باید الگوهایی تعریف شود که با استفاده از آن بتوان بهرهگیری مطلوب از هوش مصنوعی و فناوریهای نوین را در نظام آموزشی جاری کرد. به هر حال این انتظار وجود دارد که بهکارگیری تکنولوژیهای نوین در نظام آموزشی مورد توجه تصمیمگیران کشور، خصوصا در وزارتخانههای علوم و آموزشوپرورش قرار گیرد؛ چراکه این موضوع نیازمند یک نقشه راه و برنامه مدون است.