|

رفع ناترازی به قیمت نابودی کشاورزی

در روستای سیدآباد شهرستان خوشاب در خراسان رضوی، برق موتور آب ۱۲ ساعت در روز قطع می‌شود تا ناترازی انرژی به قیمت نابودی کشت و زرع روستاییان تراز شود.

رفع ناترازی به قیمت نابودی کشاورزی

در روستای سیدآباد شهرستان خوشاب در خراسان رضوی، برق موتور آب ۱۲ ساعت در روز قطع می‌شود تا ناترازی انرژی به قیمت نابودی کشت و زرع روستاییان تراز شود.

این یک مثال با نشانی مشخص است و قطعی برق احتمالا در روستاهای دیگری روزانه اتفاق می‌افتد که یکی از بارزترین نمونه‌های بی‌عدالتی علیه اقشار ضعیف جامعه است، زیرا مدت‌هاست که برق در شهرهای بزرگ از جمله تهران قطع نمی‌شود.

خبرگزاری ایلنا هم گزارشی از قطعی‌های مکرر برق کشاورزان کرمان در فصل حساس کشت داده و نوشته است: خاموشی‌های پی‌درپی، روند آبیاری زمین‌های کشاورزی را مختل کرده و خسارات هنگفتی به فعالان این بخش وارد آورده است.

شرکت توزیع برق افزایش مصرف و فشار بیش از حد به شبکه را دلیل اصلی این خاموشی‌ها عنوان کرده است.

علی باقری، رئیس سازمان جهاد کشاورزی شمال کرمان، با اشاره به اینکه ۸۰۵ هزار هکتار از اراضی این استان به کشاورزی و باغداری اختصاص دارد، گفت ناترازی انرژی و قطعی‌های برق ۶۰ درصد از اراضی باغی و ۱۴ درصد از اراضی زراعی را تحت تأثیر قرار داده است.

راه درست غلبه بر ناترازی انرژی احتمالا کاهش مصرف برق در دستگاه‌های اداری یا مهم‌ترین از آن پیشگیری از استفاده برای تولید رمزارزهاست، یا دست‌کم توزیع عادلانه بی‌برقی در سراسر کشور است. شاید برای ساکنان شهرهای بزرگ قطع دو ساعت برق در چند روز جز رنج و زحمتی در همان ساعات امری تحمل‌ناپذیر نباشد، اما قطع ۱۲ ساعت در روز برق موتور آب برای کشاورز معنایش این است که اگر تا قبل از قطعی برق هر ۱۵ روز یک بار نوبت آب به هر کشاورز می‌رسید، اکنون هر روز ۳۰ روز یک بار نوبت آب او‌ می‌رسد.

پیامدهای این اتفاق، در فصل برداشت محصولات فاجعه‌بارتر است. اگر گیاهانی مانند پسته، زعفران، جو و گندم که هرکدام به نحوی به آب منظم نیازمندند، قادر به تحمل ۳۰ روز بی‌آبی نباشند، نه‌تنها محصول آن سال، بلکه زحمات چندین‌ساله نگهداری درختان و بوته‌ها بر باد می‌رود ‌و اگر درختان و بوته‌ها تاب بیاورند، برداشت محصولات به طور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد؛ در واقع انتظار می‌رود محصول نهایی به یک‌سوم مقدار معمول کاهش یابد و درآمد کشاورزان نیز به همان میزان ضربه ببیند. این وضعیت بحرانی نشانگر آن است که تصمیماتی که در بالاترین سطوح اتخاذ می‌شود، به صورت مستقیم بر زندگی و معیشت طبقات فرودست و روستاییان تأثیرگذار است. اخیرا مؤسسه شناخت در یک نظرسنجی نشان داده که اعتماد روستاییان به دولت بیش از شهرنشینان است.

این نوع سیاست‌ها به نظر می‌رسد حتی اگر کار آگاهانه گروهی در داخل دولت برای کاهش محبوبیت دولت و در نتیجه زمین‌زدن دولت نباشد، نتیجه‌اش همان است.

در نظرسنجی مؤسسه شناخت با وجود اعتماد پایین به دولت، هنوز محبوبیت شخص رئیس‌جمهور نسبتا بالاست، اما این محبوبیت هم متزلزل است و چنین بی‌عدالتی‌هایی نه‌تنها تیشه بر ریشه اعتماد مردم می‌زند که محبوبیت مردمی پزشکیان را هم دچار تغییر می‌کند.

در حالی که این کشاورزان با قطع برق روزانه موتور آب و پیامدهای آن مواجه‌اند، در شهرهای بزرگ مانند تهران، برق هفته‌هاست که قطع نمی‌شود. این تناقض آشکار در نحوه توزیع منابع حیاتی، نمایانگر سیاستی تبعیض‌آمیز است؛ سیاست‌هایی که به‌وضوح ناعادلانه بوده و به ضرر طبقات پایین جامعه عمل می‌کند. پرسش اصلی اینجاست: نقشه وزارت نیرو در حل ناترازی چیست؟

به نظر برخی، نقشه آگاهانه‌ای برای ناراضی‌کردن طبقات فرودست و روستاییان از پزشکیان و دولت در کار است، چراکه اعمال این سیاست‌ها که در ظاهر به کاهش مصرف برق مربوط می‌شود، در واقع ابزاری برای اعمال فشار اقتصادی بر اقشار آسیب‌پذیر جامعه است. با قطع برق کشاورزان و کارخانه‌ها، معیشت کسانی که بیشترین نیاز به حمایت را دارند، آسیب می‌بیند.

این نوع سیاست‌های غیرعادلانه می‌تواند زنگ خطری باشد برای کل جامعه؛ زنگی که از دوردست به گوش می‌رسد و ما را به تأمل درباره آینده عدالت اجتماعی در کشور وامی‌دارد.

12