گزارش «شرق» از دادههای تحلیلی که نشان میدهد هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» از کجا و توسط چه کسانی شروع شده
تولید خشونتی ساماندهیشده
موج مهاجرستیزی پیش از شروع جریانهای انتخاباتی و مناظرههای کاندیداها نسبت به قبل قوت بیشتری گرفت که تا امروز هم ادامه دارد. پس از آن کاربرانی با هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» در فضای مجازی شروع به فعالیت کردند. حتی برخی از رسانههای ضدمهاجر هم با انتشار محتواهایی غیرکارشناسانه، به این جریان کمک کردند. اما این هشتگ از کجا شروع شد و چه کاربرهای برای اولین بار از آن استفاده کردند؟


موج مهاجرستیزی پیش از شروع جریانهای انتخاباتی و مناظرههای کاندیداها نسبت به قبل قوت بیشتری گرفت که تا امروز هم ادامه دارد. پس از آن کاربرانی با هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» در فضای مجازی شروع به فعالیت کردند. حتی برخی از رسانههای ضدمهاجر هم با انتشار محتواهایی غیرکارشناسانه، به این جریان کمک کردند. اما این هشتگ از کجا شروع شد و چه کاربرهای برای اولین بار از آن استفاده کردند؟
تحلیل دادههای ایکس (توییتر سابق) نشان میدهد این هشتگ برای اولین بار به شکل ساماندهیشده از 50 اکانت ایکس در تابستان 1402 شروع شده است. براساس همین تحلیل دادهها، این کاربران عملا درباره مسائل سیاسی دیگری نظر نمیدهند و آنهایی که حساب قدیمیتر دارند، توییتهای سال 1402 به قبل خود را پاک کرده بودند و همه با هم روی پروژه اخراج افغانستانیها متمرکز هستند. «حمیدرضا احمدی»، عضو انجمن تجارت الکترونیک، که به طور کامل این مسائل را در فضای مجازی تحلیل کرده و قمر تکاوران، پژوهشگر، که به تأثیر فعالیت رسانه بر شدت و کاهش این موج اثر میپردازد، توضیحاتی به «شرق» دادند که در ادامه میخوانید.
شروع جریان مهاجرستیزی با 50 اکانت ایکس
آسانبودن رفت و آمد بین مرزهای ایران و افغانستان همیشه بحثبرانگیز بوده و حالا در چند سال اخیر به دلیل افزایش حضور آنها در ایران، این موضوع بیشتر بر سر زبان است. هرچند این مهاجرها از هیچ حقوق شهروندی در ایران برخوردار نیستند و همین میتواند آسیبهای متعددی برای جامعه به همراه داشته باشد؛ همچون نبود حق تحصیل برای کودکان مهاجر که قاعدتا احتمال بزهکارشدن جوانی که حق تحصیل نداشته از فردی که آموزش دیده بیشتر خواهد بود. با این حال موج مهاجرستیزی در ایران به راه افتاده که پیش از این، با این شدت شاهد آن نبودیم و همین جریان به باور بسیاری از کارشناسها منجر به افزایش خشونت اجتماعی شده است.
اما موج این افغانستیزی با هشتگی تحت عنوان «اخراج افغانی مطالبه ملی» دقیقا از چه اکانتهایی شروع شده و چطور اینقدر در فضای مجازی فراگیر شد؟ «حمیدرضا احمدی»، عضو انجمن تجارت الکترونیک، تحلیلهای عمیقی از کاربران فضای مجازی به دست آورده که برای این کار 185 هزار توییت را که از تابستان سال 1402 شروع شدهاند و تا آخر پاییز ادامه داشتهاند، تحلیل کرده است. او درباره دادههایی که درمورد هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی» به دست آورده به «شرق» میگوید: «این تعداد هشتگ را در ایکس تقریبا هفت هزارو 300 نفر استفاده کردند که برخی یک و برخی حتی 10 بار منتشر کردند. حالا 50 نفر از این اکانتها 60 هزار بار این توییت را در طول یک سال منتشر کردند که تقریبا یکسوم این حجم توییت، اخراج مهاجرهای افغانی مطالبه ملی در یک سال میشود».
این کاربران درباره مسائل سیاسی دیگر نظری نمیدهند
درباره نگاه سیاسی و محتواهای دیگری که این کاربرها منتشر میکنند، احمدی توضیح میدهد: «چیزی که برای من جالب بود، اینکه 50 حساب اصلی که این توییتها را منتشر کردند چه کسانی هستند. موشکافانهتر این 50 حساب را بررسی کردم و متوجه شدم عملا درباره مسائل سیاسی دیگری نظر نمیدهند و آنهایی که حساب قدیمیتر دارند، توییتهای سال 1402 به قبل خود را پاک کرده بودند و همه با هم بر پروژه اخراج افغانستانیها متمرکز هستند. این کار یک خاصیت مهم دارد: اینکه سعی میکند همه شکل آدم و کاربری را وارد این کمپین کند».
96 تا 99 درصد این حسابهای کاربری ناشناس هستند
احمدی به نوع فعالیت این کاربرها اشاره میکند که موضوع مهم اینکه 95 تا 99 درصد این حسابهای کاربری ناشناس هستند و کلا سه، چهار نفر با اسم خودشان در این کمپین فعال هستند که آنها هم از این هشتگ کمتر استفاده میکنند، ولی برای کسانی که این هشتگ را استفاده میکنند خوراک ایجاد میکنند که افرادی با «ک»، «ق»، «ش» و چند نفر دیگر هستند. ولی تنها چیزی که باید به آن اشاره کنم این است که ساعتهای عجیبی در نصف شب هم همچنان این هشتگ فعال است. مثلا ساعت سه نصف شب تا شش صبح هم این هشتگ منتشر میشود. فعالیتش کمتر میشود ولی فقط 75 درصد کمتر میشود، در حالی که این موضوع را برای هشتگهای دیگر اصلا نمیبینیم. مثلا در مورد حمله اسرائیل به ایران چنین روندی دیده نمیشود و 99 درصد این فعالیتها از ساعت سه نصف شب تا شش صبح از مدار خارج شده است که مشخص است کاربر آن خواب است. با این حال کاربران هشتگ اخراج افغانستانیها در همین ساعت یک درصدیشان همچنان فعال هستند».
رسانهها به این هشتگها کمک کردند؟
هرچند مهاجرستیزی در تمام دنیا وجود دارد و ایران هم خارج از این قاعده نیست، با این حال شدت و ضعف آن در بین مردم کاملا بر نوع عملکرد رسانهها اثر دارد و احمدی ادامه میدهد نژادپرستی و مهاجرستیزی یک موضوعی قدیمیتر از این موج جدید است که قدمتی حداقل 30 یا 40ساله در ایران دارد. از زمانی که تعداد این افراد در مناطقی از ایران مانند خراسان بیشتر شده این درگیریها بوده است. این موج جدید که در شبکههای اجتماعی دیده میشود، شاید با اولین واکنشهای رسانه شروع شده. مثل تیتر روزنامه جمهوری اسلامی در نهم تیرماه سال قبل که کاملا ضدمهاجر بود. هرچند گاهی در همین رسانهها اخباری از موضوعات مختلف مربوط به مهاجران نوشته میشده، اما معمولا کمتر تیتر یک روزنامه میشده است.
در همان روزنامه با فردی مصاحبه میشود که خودش از بانیهای پروژه اخراج افغانستانیهاست. حتی بعد از ماجرای قتل آقای مهرجویی این موضوع اوج میگیرد و با شیب ملایمی براساس نمودار هر ماه بالاتر میرود و سر انتخابات و کمپین آقای قالیباف که بحث مرزکشی مطرح شد، این هشتگها اوج میگیرد. هرچند به نظر، دولت جدید هم روی خوشی به این موضوع نشان داده و گفته ما اخراج را ادامه میدهیم. بعد از انتخابات هم موجی از این خبرهای رسانههای داخلی و هشتگ «اخراج افغانی مطالبه ملی»را در شبکههای اجتماعی میبینیم.
یک لشکرکشی سایبری برای اخراج مهاجرها
این موج مهاجرستیزی در فضای مجازی، به باور بسیاری، کاملا ساماندهی شده است. عضو انجمن تجارت الکترونیک براساس دادههایی که به دست آورده میگوید: «در شبکههای اجتماعی همیشه این حس را داشتم که این کاربران از یک جایی در حال لشکرکشی هستند. مثلا میبینیم وقتی در ایکس یا اینستاگرام کسی حرف مثبتی درباره افغانستانیها بنویسد، کامنتهای بسیار تندی دریافت میکند. این موضوع خیلی طول کشید اما توانستم بهاصطلاح لانهای را که از آن لشکرکشی میکنند پیدا کنم. به گروههایی رسیدم که یکی از فعالترینهای آن گروهی با نام سربداران است که 30 هزار عضو دارد. البته این 30 هزار نفر واقعی نیست و اگر آمار را ببینیم متوجه میشویم هفته اول 50 هزار نفر را به این گروه اضافه کردند که به مرور ریزش داشته و الان حدود 30 هزار نفر هستند. اگر کاربرهای ثابت این گروه را بررسی کنیم، میبینم در طول روز بین 100 تا 150 کاربر در این گروه فعال هستند و از این گروه برای لشکرکشی استفاده میکنند. مثلا افغانستانیها را در اینستاگرام پیدا میکنند و لینک کاربری آنها را در همین گروهها میگذارند و گروهی میروند مثلا برای او فحش مینویسند، یا مشخصات اکانتی را در گروه منتشر میکنند تا به او حمله کنند».
رسانههای داخلی تنور این مهاجرستیزی را داغتر کردند
احمدی موضوع دیگری را در بین صحبتهای خود مطرح میکند: اینکه تیتر رسانههای داخلی خیلی در این گروهها به اشتراک گذاشته میشود؛ یعنی رسانههای داخلی نیز بر موج مهاجرستیزی دامن میزنند. حتی قبل از آنکه موج مهاجرستیزی از شبکههای اجتماعی نشئت بگیرد، از تیترهای رسانههای داخلی نشئت گرفته است. شاید مهمترین عامل این مهاجرستیزی جدید، رسانههای داخلی باشند. برای مثال، تیتر «افزایش وحشتناک قیمت تخممرغ به دلیل مصرف اتباع افغانستانی».
این خبر کاملا اشتباهی است و اگر این تیتر را در گوگل سرچ کنیم، میبینیم 50 رسانه دیگر هم همین خبر را منتشر کردهاند، درحالیکه رئیس اتحادیه مرغداریها این موضوع را تکذیب کرده و گفته بود همین که بسیاری از مرغداریها از نیروی ارزان افغانستانی استفاده میکنند، خودش باعث شده قیمت تخممرغ پایین نگه داشته شود. درحالیکه تکثیر تکذیب این خبر، هیچجا بازنشر نمیشود که همین یا به مسائل ایدئولوژیک رسانهها مربوط است یا اینکه چون بازدید کمتری دارد آن را بازنشر نمیکنند. داخل کلمه اخراج یک خشونتی وجود دارد که به اجبار و زور اخراج میشوی. خیلی از این افراد نسل دو و سه هستند که غیر از ایران جایی را نمیشناسند. لازم است رسانهها کمی انسانیتر این موضوع را ببیند. حتی اگر این شرایط اقتصادی ایران هم کمی بهتر شود این خشونت هم کمتر میشود؛ چون در چنین شرایطی همه به دنبال مقصر هستند و چه کسی در دسترستر از مهاجرهای افغانستانی.
جریانهای که خشونت جمعی را افزایش میدهند
رسانه بهراحتی میتوانند فضای فکری جامعه را کنترل کند. هر خبر مهاجرستیز تا ماهها اثر خود را در بین مردم میگذارد که حتی منجر به غیرانسانیترین برخوردها با این مهاجران هم شده است. موضوعی که «قمر تکاوران»، به عنوان پژوهشگر حوزه مهاجرت، به آن اشاره میکند و به «شرق» میگوید: «نخستین نکتهای که لازم است به آن اشاره کنم، این است که اساسا این جریان مهاجرستیزی از رسانه برمیآید؛ یعنی رسانه آن را میسازد و درحالحاضر با وجود گسترش رسانهها و شبکههای اجتماعی، برساخت آن راحتتر از پیش است.
یعنی اینطور نیست که جریانی در زندگی روزمره وجود داشته باشد و بعد به رسانه سرایت کند، دقیقا برعکس است. رسانه اول این جریان را میسازد و با بازنشر کلیپها و هشتگها طوری وانمود میشود که مهاجران ریشه مشکلات مردم هستند و باید حذف شوند. این ایدهای که رسانه به غلط تولید میکند، به زندگی روزمره هم سرایت میکنند. عامه مردم باور میکنند که این چیزهایی که در رسانهها و شبکههای اجتماعی میشنوند و میخوانند واقعیت است و ازاینرو در مواجهه با مهاجران آنها را دیگری میبینند و برخوردهای خصومتآمیز و گاه حتی غیرانسانی با مهاجران میکنند».