|

شهرداری رشت مجوز کتاب‌فروشی نمی‌دهد‌؟

خطر تعطیلی کتاب‌فروشی «باز باران» در رشت هر روز بیشتر می‌شود. این کتاب‌فروشی که خاص کودکان است، چندی پیش ناچار به تغییر مکان شده، اما به نظر می‌رسد برای مکان جدید دچار چالش‌هایی از سوی شهرداری شده است.

شهرداری رشت مجوز کتاب‌فروشی نمی‌دهد‌؟

خطر تعطیلی کتاب‌فروشی «باز باران» در رشت هر روز بیشتر می‌شود. این کتاب‌فروشی که خاص کودکان است، چندی پیش ناچار به تغییر مکان شده، اما به نظر می‌رسد برای مکان جدید دچار چالش‌هایی از سوی شهرداری شده است. این کتاب‌فروشی با کمک حامیانش سعی کرد مکان جدیدی پیدا کند، اما مشکلاتی برای راه‌اندازی آن داشته است. کتاب‌فروشی «باز باران» درباره شرایط جدیدش و تلاش‌ها‌ برای پیدا‌کردن مکان جدید نوشته است: «‌روزی که به شهرداری رشت مراجعه کردیم برای گرفتن مجوز مکانی که به کمک یکی از دوستان برایمان مهیا کرده بودند، با خونسردی و بی‌تفاوتی کامل می‌گفتند کار شما غیرقانونی است و تخلف محسوب می‌شود و شامل قانون ۱۰۰ و جریمه‌های سنگین است و باقی قضایا...‌ درصورتی‌که شهر پر است از خانه‌های ویلایی که تبدیل به کافه، کبابی، آرایشگاه و... ‌شده‌اند‌‌».

حفظ یک کتاب‌فروشی: این روزها حفظ کتاب‌فروشی و نشر و نهادهای خصوصی مرتبط با کتاب نیازمند ازخودگذشتگی و فداکاری است. افزایش شدید هزینه‌های اجاره و نگهداری کتاب‌فروشی‌ها و کاهش خرید کتاب -‌عمدتا به دلیل وضعیت اقتصادی- وضعیتی دشوار به وجود آورده است. حال در این وضعیت دشوار، یک تلنگر کوچک می‌تواند به تعطیلی کتاب‌فروشی بینجامد، مثل بلایی که سر کتاب‌فروشی خوب باز باران در رشت آمده است. اگر این کتاب‌فروشی تعطیل شود، نشانه آشکار بی‌کفایتی شهرداری و شورای شهر و مدیریت فرهنگی شهر رشت است.

توپ و‌ کتاب: درباره کتاب‌فروشی باز باران مطالب زیادی این ر‌وزها منتشر شده است. مهری شیرمحمدی در‌باره چگونگی ساخت و فعالیت این کتاب‌فروشی نوشت: «‌شعار باز باران این بود: «توپ و کتاب» را از کودکان نگیریم‌». بچه‌هایی که به این کتاب‌فروشی متفاوت که برای گروه سنی کودک و نوجوان افتتاح شده بود، می‌رفتند، فضای متفاوتی می‌دیدند و آدم‌هایی با طرز فکر عجیب و صاحب کتاب‌فروشی را «عمو حمید» می‌نامیدند. کتاب‌فروشی عمو حمید، تنها یک کتاب‌فروشی نبود که یک معلم بازنشسته از سر پرکردن وقت راه‌اندازی کرده باشد. «باز باران» تنها یک محل عرضه کالای فرهنگی نبود، کودکان زیادی که اکنون به سن نوجوانی رسیده و بعضی از نوجوان‌هایی که امروز به دانشگاه رفته و دانشجو شده‌اند، خاطرات شیرینی از عمو حمید در ذهن‌شان نقش بسته است. آنها به خوبی به یاد دارند که عمو حمید اجازه می‌داد ساعت‌‎ها در همان کتاب‌فروشی کتاب بخوانند، با بازی‌های فکری این مرکز بازی کنند، نقاشی بکشند و شعر بخوانند، بی‌آنکه هزینه‌ای پرداخت کنند‌ یا حتی کتابی بخرند. عمو حمید‌ وقتی برای بچه‌ها شعر می‌خواند و چیستان تعریف می‌کرد، به او می‌گفتند عمو چیستانی‌ و هرازگاهی هم که برای مدارس مناطق کم‌برخوردار، توپ و کتاب هدیه می‌برد، به او می‌گفتند عمو فوتبالی. «حمید وثیرش»، این معلم بازنشسته، زندگی خود و خانواده‌اش را وقف مؤسسه‌ای فرهنگی برای کودکان کرد که شعارش را از یک جمله «گابریل گارسیا مارکز» گرفته است؛ «توپ و کتاب».‌