|

دربارۀ سخت‌ترین مقاله‌ام در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی

جایی میانِ بیهقی و ابن‌اثیر

سخت‌ترین مقاله‌ای که نوشتم بی‌تردید مدخل «باکالیجار» بود. باکالیجار یکی از امیران و سرداران دورۀ زیاری است در اوایل سدۀ پنجم قمری. خود مدخل خیلی پیچیده به نظر نمی‌آید اما این‌که می‌گویم برای من دشوارترین شد، دلیل نه علمی بلکه اخلاقی است. موقع نوشتن این مدخل به موضوعی در باب ارتباط خانوادگی باکالیجار و انوشیروان (پسر منوچهر بن قابوس) برخوردم. موقع بررسی منابع به دو منبع مهم رسیدم که دو حرف متفاوت زده بودند؛ یکی بیهقی و دیگری ابن‌اثیر که هر دو معتبر محسوب می‌شوند.

جایی میانِ بیهقی و ابن‌اثیر

روزبه زرین‌کوب-مدیر بخش تاریخ و عضو شورای‌عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی: سخت‌ترین مقاله‌ای که نوشتم بی‌تردید مدخل «باکالیجار» بود. باکالیجار یکی از امیران و سرداران دورۀ زیاری است در اوایل سدۀ پنجم قمری. خود مدخل خیلی پیچیده به نظر نمی‌آید اما این‌که می‌گویم برای من دشوارترین شد، دلیل نه علمی بلکه اخلاقی است. موقع نوشتن این مدخل به موضوعی در باب ارتباط خانوادگی باکالیجار و انوشیروان (پسر منوچهر بن قابوس) برخوردم. موقع بررسی منابع به دو منبع مهم رسیدم که دو حرف متفاوت زده بودند؛ یکی بیهقی و دیگری ابن‌اثیر که هر دو معتبر محسوب می‌شوند.

 

امکان نداشت هر دو درست باشد و قابل جمع نبود. یکی گفته بود دایی باکالیجار است و دیگری گفته بود ناپدری. پس از مطالعه و گفت‌وگو به این نتیجه رسیدم که می‌بایست سخن بیهقی درست باشد. اما به نوشته‌ای برخوردم از استادان نام‌دار عصر ما، مرحوم استاد زریاب که ایشان روایت ابن‌اثیر را پذیرفته بود و مشکل من از همین‌جا شروع شد. اگر روایت بیهقی را می‌پذیرفتم به‌منزلۀ نقدی بر نوشتۀ دکتر زریاب هم بود. مدت‌های زیادی با خودم کلنجار رفتم که چگونه این را بنویسم که خدای ناکرده ذره‌ای این حس به مخاطب دست ندهد که من خواسته‌ام به مقام و شخصیت علمی دکتر زریاب تعریض کنم. به‌هرحال فکر می‌کنم به شکلی نوشتم که به بهترین حالت ممکن بود و در جلد یازدهم نشر یافت.