اگر کمی خوششانستر بود...
نگاهی به عملکرد غلامرضا تختی در المپیک
سالهای سال المپیک برای ایرانیها مترادف با یک نام بود؛ غلامرضا تختی. ابرقهرمانی که در سه دوره باعث سربلندی ایران در این جشنواره بزرگ کشورها و ملتها شد. یکی از دلایل بزرگی تختی عملکرد او در المپیکهاست. او و امامعلی حبیبی اولین طلاها را برای ایران در تاریخ المپیک کسب کردند. تختی اولین قهرمانی بود که برای ایران سه مدال المپیکی کسب کرد و چند دهه عنوان پرافتخارترین ایرانی در ادوار المپیک را یدک میکشید. داستان تختی و المپیک که تجربه حضور در چهار المپیک را داشت، از المپیک 1952 هلسینکی فنلاند شروع شد.
غلامرضای 21ساله در سال 1330 در وزن ششم (79 کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد و در رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان 1951 هلسینکی نایبقهرمان جهان شد. کسب مدال نقره جهان آن هم در 21سالگی یک دستاورد فوقالعاده محسوب میشد و این نوید را میداد که ورزش ایران صاحب یک نابغه شده است. همان نقره زمینهساز سالها افتخارآفرینی این جوان جنوب شهر تهران شد.
شروع نقرهای
یک سال بعد از نایبقهرمانی تختی در فنلاند بازیهای المپیک هم در هلسینکی برگزار شد و غلامرضای 22ساله در فنلاند دوباره نقرهای شد. غلامرضا تختی در شرایطی به مدال نقره رسید که پیش از او هیچ ایرانیای نتوانسته بود به چنین مهمی دست پیدا کند. غلامرضا تختی، محمود نامجو و ناصر گیوهچی نقرهایهای ایران در هلسینکی بودند. تختی در هلسینکی با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست برابر «دیوید جیما کوریدزه» از شوروی صاحب مدال نقره شد. او در این مسابقهها توانست حیدر ظفرترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود، شکست دهد، این پیروزی برای مردم کشتیدوست ایران ارزش زیادی داشت. تختی جوان حالا با دو نقره جهانی و المپیک نامی برای خود دست و پا کرده بود. در آن سالها رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان مسابقاتی نوپا بود. مسابقات 1951 هلسینکی در واقع اولین دوره رقابتهای جهانی کشتی آزاد بود. دومین دوره این رقابتها در سال 1954 در توکیوی ژاپن برگزار شد، تختی که به یک وزن بالاتر رفته بود نتوانست به مدال برسد.
شب طلایی ملبورن
سرانجام موعد قهرمانی فرارسید. تختی، نایبقهرمان المپیک 1952 در المپیک 1956 ملبورن در وزن هفتم حاضر بود. او اینبار اقتداری نشان داد که باعث سربلندی هوادارانش شد. او به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین مدال طلای خود را به گردن آویخت. قبل از طلاگرفتن تختی، امامعلی حبیبی هم به قهرمانی رسید تا ایران در ملبورن به دو طلا برسد. حبیبی و تختی، اولین طلاییهای تاریخ لقب گرفتند. تختی به اولین ایرانی تبدیل شد با دو مدال المپیک. او در اوج محبوبیت و اقتدار قرار داشت.
سومین دوره مسابقه قهرمانی جهان، 1957 استانبول، تجربه تلخی برای تختی بود. او در وزن بالاتر ناکام ماند. یک سال بعد سال 1958، سال موفقیت این قهرمان دوستداشتنی بود. در رقابتهای قهرمانی جهان در صوفیه نشان نقره گرفت و در بازیهای آسیایی توکیو قهرمان شد.
اوج اقتدار تختی در مسابقات قهرمانی جهان 1959 در تهران بود. او در تهران با برتری مطلق تمامی حریفان را شکست داد و برای اولین بار قهرمان جهان شد. در این مسابقات تیم ایران چندان انتظارها را برآورده نکرد و تنها طلاهای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی برای مردم رضایتبخش بود.
تختی حالا مردی پرافتخار به شمار میرفت؛ یک طلا و یک نقره المپیک، یک طلا و یک نقره قهرمانی جهان و طلای بازیهای آسیایی. او از المپیک سومش فقط طلا میخواست.
وقتی ورزش ایران عزادار شد
المپیک 1960 رم، سومین المپیک غلامرضا تختی بود. تختی 30ساله در اوج به سر میبرد. او از این رویداد مهم ورزشی فقط طلا میخواست. مردم ایران در انتظار دومین طلای قهرمان محبوبشان بودند، تراژدی اما در رم رقم خورد. تختی در پنج مسابقه ابتدایی، تمامی حریفان خود را یکی پس از دیگری با اختلاف و ضربه فنی شکست داد و راهی دیدار نهایی و مصاف با «عصمت آتلی» ترک شد. آتلی حریف شکستناپذیری برای تختی به شمار نمیرفت. پنج برد با ضربه فنی باعث شده بود تا روزنامههای آن موقع همه از طلای تختی در رم بنویسند، طلایی که زمینه قهرمانی ایران در کشتی المپیک را هم فراهم میکرد. جدول مسابقات به گونهای بود که تختی با یک تساوی هم قهرمان میشد، تاکتیک اشتباه مربیان، قضاوت نامطلوب داور و عملکرد نه چندان درخشان تختی اما یکی از تلخترین روزهای ورزش ایران را رقم زد. تختی باخت و طلا را بهراحتی از دست داد. کیهان ورزشی پس از باخت تختی تیتر زد: «ورزش ایران عزادار شد» و روز بعد تیتر زد: «ملت بهاندازه خود تختی غمگین است». بسیاری از مربیان تیم انتقاد کردند و برخی داوری را مسبب ناکامی ابرقهرمانشان معرفی کردند، تختی اما عنوان کرد از کسی گلایه ندارد و
با این باخت تلخ کنار آمد. هر زمان او میباخت نتایج تیم کشتی آزاد ایران هم افت میکرد و بقیه هم تحت تأثیر تختی قرار میگرفتند. تختی نیمنگاهی به المپیک بعدی داشت.
آخرین مدالها
30 سال، برای کشتی سن زیادی است، تختی اما دستبردار نبود و در سال 1961 راهی مسابقات جهانی یوکوهاما شد. دستنوشتهای از تختی وجود دارد که در آن قید کرده اگر در ژاپن قهرمان نشود دیگر کشتی نخواهد گرفت و اگر به طلا برسد تا المپیک بعدی ادامه میدهد. او با 31 سال به وعدهاش عمل کرد. ایران در یوکوهاما خوش درخشید و با کسب پنج مدال طلا، یک نقره و یک برنز قهرمان جهان شد. تختی که در این مسابقات در وزن 87 کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود، مقتدرانه طلا گرفت، طلایی که آخرین طلایش شد.
آخرین مدال این اسطوره یک سال بعد در تولیدوی آمریکا به دست آمد. تختی این بار در وزن 97 کیلوگرم شرکت کرد و راهی فینال شد و در فینال مقابل الکساندر مدوید افسانهای شکست خورد. دیدار طولانی دو کشتیگیر با نتیجه تساوی خاتمه یافت تا همه چیز به وزنکشی بعد از رقابت کشیده شود. اضافهوزن تختی سبب شد تا او در عین ناباوری مدال طلای جهان را از دست بدهد؛ یک بدشانسی دیگر. کارنامه درخشان او حالا با یک طلا و دو نقره المپیک، دو طلا و دو نقره قهرمانی جهان و طلای بازیهای آسیایی کارنامهای پرافتخار بود. پیش از او هرگز هیچ ورزشکار ایرانی به چنین جایگاهی نرسیده بود. اولین کشتیگیری بود که در سه وزن مدال گرفته بود؛ جهانی ۱۹۵۱ و المپیک ۱۹۵۲ در ۷۹ کیلوگرم، المپیکهای ۱۹۵۶، ۱۹۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما در ۸۷ کیلو و جهانی تولیدو ۱۹۶۲ در ۹۷ کیلو. حضور در 97 کیلوگرم با سن بالای 30 سال و مشکلات و بیماری چندان برای این قهرمان ساده نبود.
تختی پس از مسابقات تولیدو راهی نیویورک شد تا به مداوای خود بپردازد. دوره افول فرا رسیده بود، سن بالا و بیماری او که گفته میشد سرطان است، از اوج دورش کرده بود. او به دلیل مشکلات جسمانی در مسابقات جهانی 1963 شرکت نکرد اما برای حضور در چهارمین المپیکش راهی توکیو شد. جایگاهش در اجتماع اما فراتر از تمامی مدالهایش بود. در جریان زلزله بوئینزهرا در سال 1341 خود را در قلب مردم بیشتر جای داد. او جهانپهلوان مردم بود و دیگر مردم با برد و باختهایش کار نداشتند و خودش را ستایش میکردند. تا قبل از تختی هرگز یک ورزشکار در چنین جایگاهی قرار نگرفته بود. جایگاه فراورزشی که به چهره ورزشیاش لطمه هم زد.
دست خالی در آخرین المپیک
بازیهای المپیک 1964 چهارمین المپیک قهرمان پرآوازه بود. باز هم خبری از پرچمداری پرافتخارترین ورزشکار ایران در تاریخ المپیکها نبود و خیلیها این موضوع را در اختلاف او با نظام حاکم میدانستند. تختی در بین مردم محبوب بود اما به دلیل اخلاق خاصش و علاقه به جریان ملی با نظام حاکم مشکل پیدا کرده بود. به هر ترتیب تختی 34ساله که اضافهوزن هم پیدا کرده بود، در بازیهای المپیک 1964 توکیو شرکت کرد. او در وزن 97 کیلوگرم چهارم شد. تختی اگر کمی خوشاقبالتر بود چهارمین المپیکش هم مدال میگرفت. به این ترتیب پرونده مرد پرافتخار ایران در المپیکها با حضور در چهار المپیک و کسب یک طلا و دو نقره بسته شد. جالب اینکه در بازگشت کاروان ایران از توکیو مردم از او مانند یک قهرمان استقبال کردند.
بازگشت ناامیدکننده
غلامرضا تختی پس از المپیک 1964 توکیو دیگر قید کشتی را زده بود اما نتایج ضعیف جانشینانش و اصرار مردم و مطبوعات باعث شد تا برای مسابقات 1966 راهی آمریکا شود. تختی در آن سالها اصلا روحیه خوبی نداشت. آمادگی نداشت و انگیزهای هم در او دیده نمیشد. هنگام سفر به آمریکا با بدرقه چشمگیر مردم روبهرو شد، این بدرقه هم اما او را به وجد نیاورد و در مصاحبهای تاریخی گفت: «هیچ چیز نمیتواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمدهاند، احساس شرمندگی میکنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را میدانستم من هم میتوانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالیاش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی میگیرد و چرا همراه تیم مسافرت میکند». قهرمان دو دوره رقابتهای جهانی در تولیدو در 36سالگی راه به جایی نبرد تا با یک ناکامی پرونده ورزش خود را ببندد. بعدها خیلیها گفتند حضور او در این مسابقات اشتباه بود و باعث خدشه واردشدن به چهره قهرمان بزرگ کشتی ایران و
جهان شد. گفته شد حتی رقبای قدیمی تختی از اعزام او به مسابقات گلایه داشتند!
مردی با هفت نشان المپیک و جهانی (سه طلا و چهار نقره) در 36سالگی به ورزش قهرمانی خود پایان داد. او در آن زمان سه مدال المپیک (یک طلا و دو نقره) در کارنامه داشت و پرافتخارترین ایرانی المپیک محسوب میشد. تختی اگر کمی خوششانستر بود کارنامهاش از یک طلا و دو نقره هم در المپیک پربارتر میشد. شکست ناباورانه در رم و قرعه سخت در توکیو ویترین المپیکیاش را در همان یک طلا، دو نقره و یک چهارمی باقی نگه داشت. سه مدال تختی سالها رکورد ورزش ایران در المپیک بود و در ادامه محمد نصیری در وزنهبرداری و هادی ساعی در تکواندو به سه مدال رسیدند. ساعی پس از 48 سال رکورد پرافتخارترین ایرانی در المپیک را از آن خود و از دستان تختی خارج کرد. حمید سوریان هم پس از چند دهه با رکورد هفت مدال تختی برابری کرد.
مرگ یک سال پس از بازنشستگی
غلامرضا تختی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ ازدواج کرد و در نهایت در 17 دیماه 1346 با مرگ ناباورانه خود ایران را به سوگی بیسابقه نشاند.
سالهای سال المپیک برای ایرانیها مترادف با یک نام بود؛ غلامرضا تختی. ابرقهرمانی که در سه دوره باعث سربلندی ایران در این جشنواره بزرگ کشورها و ملتها شد. یکی از دلایل بزرگی تختی عملکرد او در المپیکهاست. او و امامعلی حبیبی اولین طلاها را برای ایران در تاریخ المپیک کسب کردند. تختی اولین قهرمانی بود که برای ایران سه مدال المپیکی کسب کرد و چند دهه عنوان پرافتخارترین ایرانی در ادوار المپیک را یدک میکشید. داستان تختی و المپیک که تجربه حضور در چهار المپیک را داشت، از المپیک 1952 هلسینکی فنلاند شروع شد.
غلامرضای 21ساله در سال 1330 در وزن ششم (79 کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآمد و در رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان 1951 هلسینکی نایبقهرمان جهان شد. کسب مدال نقره جهان آن هم در 21سالگی یک دستاورد فوقالعاده محسوب میشد و این نوید را میداد که ورزش ایران صاحب یک نابغه شده است. همان نقره زمینهساز سالها افتخارآفرینی این جوان جنوب شهر تهران شد.
شروع نقرهای
یک سال بعد از نایبقهرمانی تختی در فنلاند بازیهای المپیک هم در هلسینکی برگزار شد و غلامرضای 22ساله در فنلاند دوباره نقرهای شد. غلامرضا تختی در شرایطی به مدال نقره رسید که پیش از او هیچ ایرانیای نتوانسته بود به چنین مهمی دست پیدا کند. غلامرضا تختی، محمود نامجو و ناصر گیوهچی نقرهایهای ایران در هلسینکی بودند. تختی در هلسینکی با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست برابر «دیوید جیما کوریدزه» از شوروی صاحب مدال نقره شد. او در این مسابقهها توانست حیدر ظفرترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود، شکست دهد، این پیروزی برای مردم کشتیدوست ایران ارزش زیادی داشت. تختی جوان حالا با دو نقره جهانی و المپیک نامی برای خود دست و پا کرده بود. در آن سالها رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان مسابقاتی نوپا بود. مسابقات 1951 هلسینکی در واقع اولین دوره رقابتهای جهانی کشتی آزاد بود. دومین دوره این رقابتها در سال 1954 در توکیوی ژاپن برگزار شد، تختی که به یک وزن بالاتر رفته بود نتوانست به مدال برسد.
شب طلایی ملبورن
سرانجام موعد قهرمانی فرارسید. تختی، نایبقهرمان المپیک 1952 در المپیک 1956 ملبورن در وزن هفتم حاضر بود. او اینبار اقتداری نشان داد که باعث سربلندی هوادارانش شد. او به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین مدال طلای خود را به گردن آویخت. قبل از طلاگرفتن تختی، امامعلی حبیبی هم به قهرمانی رسید تا ایران در ملبورن به دو طلا برسد. حبیبی و تختی، اولین طلاییهای تاریخ لقب گرفتند. تختی به اولین ایرانی تبدیل شد با دو مدال المپیک. او در اوج محبوبیت و اقتدار قرار داشت.
سومین دوره مسابقه قهرمانی جهان، 1957 استانبول، تجربه تلخی برای تختی بود. او در وزن بالاتر ناکام ماند. یک سال بعد سال 1958، سال موفقیت این قهرمان دوستداشتنی بود. در رقابتهای قهرمانی جهان در صوفیه نشان نقره گرفت و در بازیهای آسیایی توکیو قهرمان شد.
اوج اقتدار تختی در مسابقات قهرمانی جهان 1959 در تهران بود. او در تهران با برتری مطلق تمامی حریفان را شکست داد و برای اولین بار قهرمان جهان شد. در این مسابقات تیم ایران چندان انتظارها را برآورده نکرد و تنها طلاهای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی برای مردم رضایتبخش بود.
تختی حالا مردی پرافتخار به شمار میرفت؛ یک طلا و یک نقره المپیک، یک طلا و یک نقره قهرمانی جهان و طلای بازیهای آسیایی. او از المپیک سومش فقط طلا میخواست.
وقتی ورزش ایران عزادار شد
المپیک 1960 رم، سومین المپیک غلامرضا تختی بود. تختی 30ساله در اوج به سر میبرد. او از این رویداد مهم ورزشی فقط طلا میخواست. مردم ایران در انتظار دومین طلای قهرمان محبوبشان بودند، تراژدی اما در رم رقم خورد. تختی در پنج مسابقه ابتدایی، تمامی حریفان خود را یکی پس از دیگری با اختلاف و ضربه فنی شکست داد و راهی دیدار نهایی و مصاف با «عصمت آتلی» ترک شد. آتلی حریف شکستناپذیری برای تختی به شمار نمیرفت. پنج برد با ضربه فنی باعث شده بود تا روزنامههای آن موقع همه از طلای تختی در رم بنویسند، طلایی که زمینه قهرمانی ایران در کشتی المپیک را هم فراهم میکرد. جدول مسابقات به گونهای بود که تختی با یک تساوی هم قهرمان میشد، تاکتیک اشتباه مربیان، قضاوت نامطلوب داور و عملکرد نه چندان درخشان تختی اما یکی از تلخترین روزهای ورزش ایران را رقم زد. تختی باخت و طلا را بهراحتی از دست داد. کیهان ورزشی پس از باخت تختی تیتر زد: «ورزش ایران عزادار شد» و روز بعد تیتر زد: «ملت بهاندازه خود تختی غمگین است». بسیاری از مربیان تیم انتقاد کردند و برخی داوری را مسبب ناکامی ابرقهرمانشان معرفی کردند، تختی اما عنوان کرد از کسی گلایه ندارد و
با این باخت تلخ کنار آمد. هر زمان او میباخت نتایج تیم کشتی آزاد ایران هم افت میکرد و بقیه هم تحت تأثیر تختی قرار میگرفتند. تختی نیمنگاهی به المپیک بعدی داشت.
آخرین مدالها
30 سال، برای کشتی سن زیادی است، تختی اما دستبردار نبود و در سال 1961 راهی مسابقات جهانی یوکوهاما شد. دستنوشتهای از تختی وجود دارد که در آن قید کرده اگر در ژاپن قهرمان نشود دیگر کشتی نخواهد گرفت و اگر به طلا برسد تا المپیک بعدی ادامه میدهد. او با 31 سال به وعدهاش عمل کرد. ایران در یوکوهاما خوش درخشید و با کسب پنج مدال طلا، یک نقره و یک برنز قهرمان جهان شد. تختی که در این مسابقات در وزن 87 کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود، مقتدرانه طلا گرفت، طلایی که آخرین طلایش شد.
آخرین مدال این اسطوره یک سال بعد در تولیدوی آمریکا به دست آمد. تختی این بار در وزن 97 کیلوگرم شرکت کرد و راهی فینال شد و در فینال مقابل الکساندر مدوید افسانهای شکست خورد. دیدار طولانی دو کشتیگیر با نتیجه تساوی خاتمه یافت تا همه چیز به وزنکشی بعد از رقابت کشیده شود. اضافهوزن تختی سبب شد تا او در عین ناباوری مدال طلای جهان را از دست بدهد؛ یک بدشانسی دیگر. کارنامه درخشان او حالا با یک طلا و دو نقره المپیک، دو طلا و دو نقره قهرمانی جهان و طلای بازیهای آسیایی کارنامهای پرافتخار بود. پیش از او هرگز هیچ ورزشکار ایرانی به چنین جایگاهی نرسیده بود. اولین کشتیگیری بود که در سه وزن مدال گرفته بود؛ جهانی ۱۹۵۱ و المپیک ۱۹۵۲ در ۷۹ کیلوگرم، المپیکهای ۱۹۵۶، ۱۹۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما در ۸۷ کیلو و جهانی تولیدو ۱۹۶۲ در ۹۷ کیلو. حضور در 97 کیلوگرم با سن بالای 30 سال و مشکلات و بیماری چندان برای این قهرمان ساده نبود.
تختی پس از مسابقات تولیدو راهی نیویورک شد تا به مداوای خود بپردازد. دوره افول فرا رسیده بود، سن بالا و بیماری او که گفته میشد سرطان است، از اوج دورش کرده بود. او به دلیل مشکلات جسمانی در مسابقات جهانی 1963 شرکت نکرد اما برای حضور در چهارمین المپیکش راهی توکیو شد. جایگاهش در اجتماع اما فراتر از تمامی مدالهایش بود. در جریان زلزله بوئینزهرا در سال 1341 خود را در قلب مردم بیشتر جای داد. او جهانپهلوان مردم بود و دیگر مردم با برد و باختهایش کار نداشتند و خودش را ستایش میکردند. تا قبل از تختی هرگز یک ورزشکار در چنین جایگاهی قرار نگرفته بود. جایگاه فراورزشی که به چهره ورزشیاش لطمه هم زد.
دست خالی در آخرین المپیک
بازیهای المپیک 1964 چهارمین المپیک قهرمان پرآوازه بود. باز هم خبری از پرچمداری پرافتخارترین ورزشکار ایران در تاریخ المپیکها نبود و خیلیها این موضوع را در اختلاف او با نظام حاکم میدانستند. تختی در بین مردم محبوب بود اما به دلیل اخلاق خاصش و علاقه به جریان ملی با نظام حاکم مشکل پیدا کرده بود. به هر ترتیب تختی 34ساله که اضافهوزن هم پیدا کرده بود، در بازیهای المپیک 1964 توکیو شرکت کرد. او در وزن 97 کیلوگرم چهارم شد. تختی اگر کمی خوشاقبالتر بود چهارمین المپیکش هم مدال میگرفت. به این ترتیب پرونده مرد پرافتخار ایران در المپیکها با حضور در چهار المپیک و کسب یک طلا و دو نقره بسته شد. جالب اینکه در بازگشت کاروان ایران از توکیو مردم از او مانند یک قهرمان استقبال کردند.
بازگشت ناامیدکننده
غلامرضا تختی پس از المپیک 1964 توکیو دیگر قید کشتی را زده بود اما نتایج ضعیف جانشینانش و اصرار مردم و مطبوعات باعث شد تا برای مسابقات 1966 راهی آمریکا شود. تختی در آن سالها اصلا روحیه خوبی نداشت. آمادگی نداشت و انگیزهای هم در او دیده نمیشد. هنگام سفر به آمریکا با بدرقه چشمگیر مردم روبهرو شد، این بدرقه هم اما او را به وجد نیاورد و در مصاحبهای تاریخی گفت: «هیچ چیز نمیتواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمدهاند، احساس شرمندگی میکنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را میدانستم من هم میتوانستم ادعا کنم چون دیگران هستم... وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالیاش خواهد شد، یقینا نخواهد توانست بگوید چرا کشتی میگیرد و چرا همراه تیم مسافرت میکند». قهرمان دو دوره رقابتهای جهانی در تولیدو در 36سالگی راه به جایی نبرد تا با یک ناکامی پرونده ورزش خود را ببندد. بعدها خیلیها گفتند حضور او در این مسابقات اشتباه بود و باعث خدشه واردشدن به چهره قهرمان بزرگ کشتی ایران و
جهان شد. گفته شد حتی رقبای قدیمی تختی از اعزام او به مسابقات گلایه داشتند!
مردی با هفت نشان المپیک و جهانی (سه طلا و چهار نقره) در 36سالگی به ورزش قهرمانی خود پایان داد. او در آن زمان سه مدال المپیک (یک طلا و دو نقره) در کارنامه داشت و پرافتخارترین ایرانی المپیک محسوب میشد. تختی اگر کمی خوششانستر بود کارنامهاش از یک طلا و دو نقره هم در المپیک پربارتر میشد. شکست ناباورانه در رم و قرعه سخت در توکیو ویترین المپیکیاش را در همان یک طلا، دو نقره و یک چهارمی باقی نگه داشت. سه مدال تختی سالها رکورد ورزش ایران در المپیک بود و در ادامه محمد نصیری در وزنهبرداری و هادی ساعی در تکواندو به سه مدال رسیدند. ساعی پس از 48 سال رکورد پرافتخارترین ایرانی در المپیک را از آن خود و از دستان تختی خارج کرد. حمید سوریان هم پس از چند دهه با رکورد هفت مدال تختی برابری کرد.
مرگ یک سال پس از بازنشستگی
غلامرضا تختی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود (تولیدو) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ ازدواج کرد و در نهایت در 17 دیماه 1346 با مرگ ناباورانه خود ایران را به سوگی بیسابقه نشاند.