حامد مظاهریان، معاون سابق وزیر راهوشهرسازی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران از مرداد 98 عهدهدار سمت معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورا و سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران شده است. او که از مدیران خوشنام وزارت راهوشهرسازی است، فارغالتحصیلی دکترای معماری از دانشگاه لندن و تخصص در معماری ایران، معماری اسلامی، فرهنگ و هنر ایران، فرهنگ و فناوریهای نوین را دارد. شاید همین تحصیلات است که باعث شده او به شهر نگاهی متفاوت داشته باشد. نکتهای که در این گفت و گو به چشم می خورد آن است که او در صحبت هایش بیان می کند که تلاش مدیریت شهری کنونی تغییر رویکرد ماشین محوری به پیاده مداری در شهر است و همچنین تاکید دارد که نگاه برنامه ریزان در شهر باید نگاهی از پایین به بالا باشد و دوران آنکه بودجه شهر تهران تنها به ساخت پروژههای بزرگ مقیاس اختصاص داده شود به پایان رسیده و این شهروندان هستند که تصمیم گیرندگان شهری چون تهران خواهند بود زیرا تهران شهری است برای شهروندانش لذا در این رابطه دیدگاه محله محوری و گفتمان محلهای را مطرح میکند و همچنین باور دارد وقت خانه تکانی در بودجه شهرداری تهران پس از
سال ها فرا رسیده و اصلاح ساختار بودجه شهرداری تهران کلید زده است.)
در دورههای گذشته روند و مسیر مدیریت شهری فارغ از اینکه چه کسانی مدیر بودهاند، یکسان بوده است. چه ضرورتهایی موجب شده است در مدیریت جدید شهری صحبت از تغییر ریل شود و مسیر اداره شهر از ماشینمحوری و ساختوسازهای حجیم به انسانمحوری و ساختوسازهای کوچکمقیاس پیش برود؟
شهر مانند موجودی زنده دائما در حال تحول است و یکی از فاکتورهایی است که کمک میکند تا شهر تحولی مطلوب داشته باشد تا نهایتا منجر به رضایت شهروندی شود. در 100 سال گذشته آنچه که شهرداری تهران بر آن متمرکز بود، ساخت و ایجاد پروژههای بزرگ و مگاپروژهها بوده است؛ پروژههایی که گاهی بر اساس ضرورت ساخته شدند و گاهی همچنان ضرورت ایجاد آنها در ابهام کارشناسی قرار گرفته اما آنچه که در این میان از آن غفلت شد توجه به خواست و نیاز شهروندان و ساکنان این شهر بود.
این اتفاق چطور رخ داد؟
با نادیدهگرفتن محلات شهری که در دل خود و کوچه پس کوچههای خویش همین شهروندان تهرانی را جای داده بودند؛ این اتفاق به طوری رخ داد که طی این 100 سال ویژگیهای شهر ایرانی که همانا هویت محلهای بوده است، در شهری چون تهران به مرور زمان رو به زوال رفته بود.
در واقع تلاش شما واکنشی به این هویتزدایی در شهر است؟
مجموعه همکاران مدیریت شهری تهران در دوره جدید بر آن شدند تا نگاه برنامهریزی و اجرایی به جای آنکه مانند گذشته نگاهی از بالا به پایین و تمرکز بر مگاپروژهها باشد، نگاه برنامهریزی و سپس اجرای از پایین به بالا و با نظر خود ساکنان محله و تلاش برای حل مشکلات مردم در محلههای شهری بهخصوص مناطق کمبرخوردار شهری تهران باشد تا بتواند رضایت شهروندان را جلب و انتظارات مردم از مدیریت شهری را برآورده کند.
یعنی همین چیزی که ما در فاصلهگرفتن از پروژههای بزرگمقیاس و تمایل به سمت اجرای طرحهای خرد و محلی شاهدش هستیم؟
بله، با توجه به تغییر سیاست شهرداری تهران در دوره جدید که توجه به رویکرد انسانمحوری بوده است، میتوان به تغییر سیاستهایی از شهر ماشینمحور به شهری پیادهمدار اشاره داشت.
واقعیت آن است که اصول شهرسازی تهران در گذشته بر روی پروژههای بزرگمقیاس سبب فاصله بیشتر کاربریهای مختلف از هم شد و شهروندان برای تأمین نیاز روزانه خویش مجبور شدند با ماشین این فاصلههای زیاد را بپیمایند تا نیاز خود را رفع کنند اما در سیاست جدید که محلات شهری را مورد هدف قرار داد، تلاش شد تا نیاز شهروندان در خود محلات شهری برآورده شود.
اگر بخواهیم کمی از بحثهای انتزاعی و تئوریک فاصله بگیریم و شما روی زمین به من این تغییر پارادایم را نشان بدهید، ماجرا چه شکلی میشود؟
به قول مرحوم دکتر حبیبی، استاد شهرسازی، شهرهای ما امروزه شهرهای گذر و عبور است نه شهرهایی برای ایستادن و تماشاکردن، آن هم عبور تنها با ماشین و خودرو؛ نه پیاده و این حال بد امروز شهرهای ما ازجمله تهران بود که تلاش مدیریت شهری این است تا رویکردها از ماشین یا خودرومحوری به پیادهمداری تغییر کند.
بنابراین به طور مثال در برخی از محلات نیاز شهروندان ما ایجاد یک بازارچه میوهوترهبار محلی کوچک و در دسترس بود که بتوان حداقل با طی مسافت پیادهروی پانزده دقیقهای در داخل خود محله به آن دست یافت.
با اینکه این اقدام درستی است اما فکر نمیکنید بسندهکردن به احداث نقاط توقف، آن هم نقاطی که لزوما با نیاز و خوردوخوراک ارتباط دارد، اساسا کمی از هدف شما به دور است، در واقع به دنبال این هستم که بدانم آیا این تلاش شما همهجانبه در حال وقوع است یا خیر؟
هدف از اجرای پروژههای محلهمحور هیچ گاه تنها بسندهکردن به نقاط توقف در شهر نبوده است و در سوال پیشین برای شما تنها مثالی از دغدغه و خواست شهروندان در برخی از محلات شهری آوردم و این یک نمونه بود و باید تأکید کرد که این نیاز و خواست شهروندان در محلات شهری هیچ گاه تنها شامل خدمات صرف نبوده و در هر محلهای با توجه به شرایط نیازهای مردم گوناگون است و یکی از شروط مهم انتخاب و سپس اجرای پروژههای محلهمحور توجه به رأی و نظر شهروندان بوده که در مدیریت شهری کشور تقریبا بیسابقه است.
بودجه 1400 چه ویژگی شاخصی خواهد داشت و چقدر این نظام بودجهریزی را حاوی همین کلان ایدهای میدانید که تا الان دربارهاش حرف زدیم؟
نگاه مدیریت شهری باید توجه به دغدغه و رفع نیاز شهروندان باشد و با توجه به اینکه تمام شهروندان یک شهر دارای حق به شهر هستند، بنابراین با توجه به شرایط اقتصادی کشور که بخشی از تورمی که مردم با آن درگیر هستند، حاصل از تحریمهاست و از سوی دیگر نگرانی از شیوع و گسترش اپیدمی کرونا ضرورت دارد تا مدیران ما در شهرداری تهران نیز توجه ویژه به این دو مسأله داشته باشند که هر دو بسترساز بسیاری از مشکلات اجتماعی در شهر تهران هستند؛ بنابراین با دستور شهردار محترم تهران برای آغاز کار تدوین بودجه سال 1400 توجه به مسائل اجتماعی اکنون در اولویت قرار گرفته است و میتوان گفت که توجه به موضوعات و مسائل اجتماعی یکی از محورهای بودجه 1400 خواهد بود؛ به عنوان مثال دیدگاه همیشگی مدیریت شهری به دستفروشی به عنوان یکی از مشاغل کاذب و مزاحم بوده است و با شروع تورم و افزایش قیمتها و شیوع ویروس کرونا که سبب تعطیلی بسیاری از کسبوکارها و بیکاری بسیاری از شهروندان شده است، این دستفروشی نیز رشد کرده و به نظر میرسد با تغییر نگاه در مدیریت شهری لازم است تا گشایش در خوری ایجاد شود که در شرایط اقتصادی کنونی با حمایتهای حداقلی در قالب ایجاد
بازارچههای اختصاصی و بخشیدن جنبههای رسمی به این نوع فعالیتهای اقتصادی، به قشر ضعیف جامعه کمک کرد. از طرفی شرایط کرونایی سبب شده تا ارتقای شاخصهای نشاط شهری و کمک به تقویت روحیه مردم یک ضرورت اساسی باشد که باید در سیاستگذاری مد نظر قرار گیرد.
بنابراین آنچه در این مسیر برای سال آینده میتواند راهنمای ما باشد، توجه به دو مسأله اصلی شهروندان است که عموما حول محور سلامت (کرونا) و اقتصاد میچرخد.
طبیعتا اجرای برنامهها و ایدههای شما نیازمند همسازی و همراهی بدنه هم هست؛ یعنی این پارادایم شیف کلانی که شما در حال اجرایش هستید، بدون هماهنگی بین مغز و بدن که رخ نمیدهد، ترجمان این ایدهها بر روی جذب و آموزش نیروهای شهرداری چطور است؟
دو اتفاق مهمی که در معاونت منابع انسانی در حال انجام است؛ اول طرحی با عنوان جذب دستیاران ستادی است که به صورت شفاف و از طریق فراخوان شهرداری تهران اقدام به جذب 256 جوان نخبه از طریق برگزاری آزمون سراسری برای تأمین نیروهای قراردادی خود خواهد کرد که درآن هم پرسنل شهرداری امکان شرکت دارند و هم تمام شهروندان ما و این 256 جوان پس از طی مراحل آزمون که کاملا در فضایی عادلانه برگزار شده، جذب شهرداری تهران میشوند تا در کنار مدیران دانشافزایی کرده و بتوانند با ایدههایی جدید در رفع چالشهای مدیریت شهری کمک حال بدنه شهرداری تهران باشند. همچنین لازم است در پایان بگویم که شهرداری تهران در تلاش است با اخذ مجوزهای لازم از سازمان اداری و استخدامی، آزمون استخدامی تغییر وضعیت پرسنل شهرداری تهران از قراردادی به رسمی را برگزار کند.
حامد مظاهریان، معاون سابق وزیر راهوشهرسازی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران از مرداد 98 عهدهدار سمت معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورا و سرپرست معاونت توسعه منابع انسانی شهرداری تهران شده است. او که از مدیران خوشنام وزارت راهوشهرسازی است، فارغالتحصیلی دکترای معماری از دانشگاه لندن و تخصص در معماری ایران، معماری اسلامی، فرهنگ و هنر ایران، فرهنگ و فناوریهای نوین را دارد. شاید همین تحصیلات است که باعث شده او به شهر نگاهی متفاوت داشته باشد. نکتهای که در این گفت و گو به چشم می خورد آن است که او در صحبت هایش بیان می کند که تلاش مدیریت شهری کنونی تغییر رویکرد ماشین محوری به پیاده مداری در شهر است و همچنین تاکید دارد که نگاه برنامه ریزان در شهر باید نگاهی از پایین به بالا باشد و دوران آنکه بودجه شهر تهران تنها به ساخت پروژههای بزرگ مقیاس اختصاص داده شود به پایان رسیده و این شهروندان هستند که تصمیم گیرندگان شهری چون تهران خواهند بود زیرا تهران شهری است برای شهروندانش لذا در این رابطه دیدگاه محله محوری و گفتمان محلهای را مطرح میکند و همچنین باور دارد وقت خانه تکانی در بودجه شهرداری تهران پس از
سال ها فرا رسیده و اصلاح ساختار بودجه شهرداری تهران کلید زده است.)
در دورههای گذشته روند و مسیر مدیریت شهری فارغ از اینکه چه کسانی مدیر بودهاند، یکسان بوده است. چه ضرورتهایی موجب شده است در مدیریت جدید شهری صحبت از تغییر ریل شود و مسیر اداره شهر از ماشینمحوری و ساختوسازهای حجیم به انسانمحوری و ساختوسازهای کوچکمقیاس پیش برود؟
شهر مانند موجودی زنده دائما در حال تحول است و یکی از فاکتورهایی است که کمک میکند تا شهر تحولی مطلوب داشته باشد تا نهایتا منجر به رضایت شهروندی شود. در 100 سال گذشته آنچه که شهرداری تهران بر آن متمرکز بود، ساخت و ایجاد پروژههای بزرگ و مگاپروژهها بوده است؛ پروژههایی که گاهی بر اساس ضرورت ساخته شدند و گاهی همچنان ضرورت ایجاد آنها در ابهام کارشناسی قرار گرفته اما آنچه که در این میان از آن غفلت شد توجه به خواست و نیاز شهروندان و ساکنان این شهر بود.
این اتفاق چطور رخ داد؟
با نادیدهگرفتن محلات شهری که در دل خود و کوچه پس کوچههای خویش همین شهروندان تهرانی را جای داده بودند؛ این اتفاق به طوری رخ داد که طی این 100 سال ویژگیهای شهر ایرانی که همانا هویت محلهای بوده است، در شهری چون تهران به مرور زمان رو به زوال رفته بود.
در واقع تلاش شما واکنشی به این هویتزدایی در شهر است؟
مجموعه همکاران مدیریت شهری تهران در دوره جدید بر آن شدند تا نگاه برنامهریزی و اجرایی به جای آنکه مانند گذشته نگاهی از بالا به پایین و تمرکز بر مگاپروژهها باشد، نگاه برنامهریزی و سپس اجرای از پایین به بالا و با نظر خود ساکنان محله و تلاش برای حل مشکلات مردم در محلههای شهری بهخصوص مناطق کمبرخوردار شهری تهران باشد تا بتواند رضایت شهروندان را جلب و انتظارات مردم از مدیریت شهری را برآورده کند.
یعنی همین چیزی که ما در فاصلهگرفتن از پروژههای بزرگمقیاس و تمایل به سمت اجرای طرحهای خرد و محلی شاهدش هستیم؟
بله، با توجه به تغییر سیاست شهرداری تهران در دوره جدید که توجه به رویکرد انسانمحوری بوده است، میتوان به تغییر سیاستهایی از شهر ماشینمحور به شهری پیادهمدار اشاره داشت.
واقعیت آن است که اصول شهرسازی تهران در گذشته بر روی پروژههای بزرگمقیاس سبب فاصله بیشتر کاربریهای مختلف از هم شد و شهروندان برای تأمین نیاز روزانه خویش مجبور شدند با ماشین این فاصلههای زیاد را بپیمایند تا نیاز خود را رفع کنند اما در سیاست جدید که محلات شهری را مورد هدف قرار داد، تلاش شد تا نیاز شهروندان در خود محلات شهری برآورده شود.
اگر بخواهیم کمی از بحثهای انتزاعی و تئوریک فاصله بگیریم و شما روی زمین به من این تغییر پارادایم را نشان بدهید، ماجرا چه شکلی میشود؟
به قول مرحوم دکتر حبیبی، استاد شهرسازی، شهرهای ما امروزه شهرهای گذر و عبور است نه شهرهایی برای ایستادن و تماشاکردن، آن هم عبور تنها با ماشین و خودرو؛ نه پیاده و این حال بد امروز شهرهای ما ازجمله تهران بود که تلاش مدیریت شهری این است تا رویکردها از ماشین یا خودرومحوری به پیادهمداری تغییر کند.
بنابراین به طور مثال در برخی از محلات نیاز شهروندان ما ایجاد یک بازارچه میوهوترهبار محلی کوچک و در دسترس بود که بتوان حداقل با طی مسافت پیادهروی پانزده دقیقهای در داخل خود محله به آن دست یافت.
با اینکه این اقدام درستی است اما فکر نمیکنید بسندهکردن به احداث نقاط توقف، آن هم نقاطی که لزوما با نیاز و خوردوخوراک ارتباط دارد، اساسا کمی از هدف شما به دور است، در واقع به دنبال این هستم که بدانم آیا این تلاش شما همهجانبه در حال وقوع است یا خیر؟
هدف از اجرای پروژههای محلهمحور هیچ گاه تنها بسندهکردن به نقاط توقف در شهر نبوده است و در سوال پیشین برای شما تنها مثالی از دغدغه و خواست شهروندان در برخی از محلات شهری آوردم و این یک نمونه بود و باید تأکید کرد که این نیاز و خواست شهروندان در محلات شهری هیچ گاه تنها شامل خدمات صرف نبوده و در هر محلهای با توجه به شرایط نیازهای مردم گوناگون است و یکی از شروط مهم انتخاب و سپس اجرای پروژههای محلهمحور توجه به رأی و نظر شهروندان بوده که در مدیریت شهری کشور تقریبا بیسابقه است.
بودجه 1400 چه ویژگی شاخصی خواهد داشت و چقدر این نظام بودجهریزی را حاوی همین کلان ایدهای میدانید که تا الان دربارهاش حرف زدیم؟
نگاه مدیریت شهری باید توجه به دغدغه و رفع نیاز شهروندان باشد و با توجه به اینکه تمام شهروندان یک شهر دارای حق به شهر هستند، بنابراین با توجه به شرایط اقتصادی کشور که بخشی از تورمی که مردم با آن درگیر هستند، حاصل از تحریمهاست و از سوی دیگر نگرانی از شیوع و گسترش اپیدمی کرونا ضرورت دارد تا مدیران ما در شهرداری تهران نیز توجه ویژه به این دو مسأله داشته باشند که هر دو بسترساز بسیاری از مشکلات اجتماعی در شهر تهران هستند؛ بنابراین با دستور شهردار محترم تهران برای آغاز کار تدوین بودجه سال 1400 توجه به مسائل اجتماعی اکنون در اولویت قرار گرفته است و میتوان گفت که توجه به موضوعات و مسائل اجتماعی یکی از محورهای بودجه 1400 خواهد بود؛ به عنوان مثال دیدگاه همیشگی مدیریت شهری به دستفروشی به عنوان یکی از مشاغل کاذب و مزاحم بوده است و با شروع تورم و افزایش قیمتها و شیوع ویروس کرونا که سبب تعطیلی بسیاری از کسبوکارها و بیکاری بسیاری از شهروندان شده است، این دستفروشی نیز رشد کرده و به نظر میرسد با تغییر نگاه در مدیریت شهری لازم است تا گشایش در خوری ایجاد شود که در شرایط اقتصادی کنونی با حمایتهای حداقلی در قالب ایجاد
بازارچههای اختصاصی و بخشیدن جنبههای رسمی به این نوع فعالیتهای اقتصادی، به قشر ضعیف جامعه کمک کرد. از طرفی شرایط کرونایی سبب شده تا ارتقای شاخصهای نشاط شهری و کمک به تقویت روحیه مردم یک ضرورت اساسی باشد که باید در سیاستگذاری مد نظر قرار گیرد.
بنابراین آنچه در این مسیر برای سال آینده میتواند راهنمای ما باشد، توجه به دو مسأله اصلی شهروندان است که عموما حول محور سلامت (کرونا) و اقتصاد میچرخد.
طبیعتا اجرای برنامهها و ایدههای شما نیازمند همسازی و همراهی بدنه هم هست؛ یعنی این پارادایم شیف کلانی که شما در حال اجرایش هستید، بدون هماهنگی بین مغز و بدن که رخ نمیدهد، ترجمان این ایدهها بر روی جذب و آموزش نیروهای شهرداری چطور است؟
دو اتفاق مهمی که در معاونت منابع انسانی در حال انجام است؛ اول طرحی با عنوان جذب دستیاران ستادی است که به صورت شفاف و از طریق فراخوان شهرداری تهران اقدام به جذب 256 جوان نخبه از طریق برگزاری آزمون سراسری برای تأمین نیروهای قراردادی خود خواهد کرد که درآن هم پرسنل شهرداری امکان شرکت دارند و هم تمام شهروندان ما و این 256 جوان پس از طی مراحل آزمون که کاملا در فضایی عادلانه برگزار شده، جذب شهرداری تهران میشوند تا در کنار مدیران دانشافزایی کرده و بتوانند با ایدههایی جدید در رفع چالشهای مدیریت شهری کمک حال بدنه شهرداری تهران باشند. همچنین لازم است در پایان بگویم که شهرداری تهران در تلاش است با اخذ مجوزهای لازم از سازمان اداری و استخدامی، آزمون استخدامی تغییر وضعیت پرسنل شهرداری تهران از قراردادی به رسمی را برگزار کند.