تهران ۱۴۰۰؛ نقطۀ وصلِ به آینده
سید محیالدین فاضلیان
مردم دنیا را میتوان در دو گروه برشمرد: مردمی که شهرشان را دوست میدارند و مردمی که شهرشان را دوست نمیدارند؛ مردمی که دلشان برای شهرشان تنگ میشود، برای شهرشان شعر میخوانند و مینویسند، شهرشان را با آبوتاب برای دیگران وصف میکنند و مردمی که چنین ارتباطی با زیستگاه خود ندارند. چنین رابطهای در خاطرات جوانه میزند و میبالد. خاطره است که عشق میسازد و حالا تهران برای ما، برای همه ایرانیها، گنجینهای از خاطرات است که به هر طرفش نگاه کنیم، یادی، خاطرهای، شوق وصالی یا اندوه فراقی ما را درمیگیرد. شوق و اندوه دو روی عشقاند؛ کسی که چیزی را دوست نداشته باشد، نه با داشتنش به شوق میآید و نه در باختنش دچار اندوه میشود. خاطرههای جمعی اما دیگر ارتباطی میان شهر و یک شهروند نیستند بلکه هویت شهر، تاریخ شهر و مفهوم شهر را میسازند. گاه کارهایی کوچک اما خلاقانه، موثر و معطوف به هدف، گروه زیادی از مردم را همراه میکنند و یک خاطره خوش جمعی میسازند. حال اگر تلاشی سازمانیافته، وسیع و پیگیرانه بخواهد طعم شیرین حیات شهروندی را در کنار هم در ذایقه مردم جاری کند، چه یادی را در خاطر مردم شهر حک خواهد کرد؟ خاطرهای که
مردم درباره شیرینی آن با هم گفتوگو کنند، سالهای سال بعد آن را به یاد بیاورند و حس مشترکی درباره آن را بازیابند. از یک سو، خاطره عشق را از گذشته میفرستد و از سوی دیگر امید نقش عشق را بر فردا میاندازد. تهران آدم را عاشق میکند؛ با کوههای شمالش، با دشتهای جنوبش، با شکوفههای بهاری درختهای سایهاندازش، با پاییز برگریز پیادهروهایش، با نسیم خنک سحرگاهش، با تکاپوی مردم نیمروزش، با شبهای بیدارش و با رویدادهای ریز و درشتش زندگی را سخت پاگیر خود میکند؛ همان زندگی که عشق بهانه آن است، همان زندگی که ادامه دارد. تهران پس از این، پس از ما، باز هم روزهای بالا و پایین بیشماری خواهد دید و این بار خاطرههایی دلنوازتر با ما و نسلهای پس از ما خواهد ساخت. شهرداری تهران یعنی اصلیترین متولی امور پایتخت بر اساس اسناد بالادستی، در کنار حفاظت از میراث قرن گذشته و نمایش آن، در کنار آمادهسازی تصویر قرن آینده و تدارک برای ورود به آن، بر خود لازم میداند که وظیفه تاریخی خود را در این نقطه عطف تقویمی به بهترین نحو ایفا کند و در ایجاد فضای نشاط، همدلی، گفتوگو، همفکری و همکاری برای ساخت یک خاطره شیرینِ جمعیِ بزرگ گام نخست
را استوار بردارد تا در قرن پیشِ رو، تهران بیش از پیش «شهری برای همه» باشد. «تهران شهری برای همه» تنها به معنی خدمات و ساختوساز برای همه نیست. تهران ۱۴۰۰ و تهران در قرنی که از پسِ این سال میآید، قرار است با همه مردمش ساخته شود و استوار بماند؛ مردمی که با حیاتشان از جریان حیات در شهر پاسداری میکنند و شهر را با شور و شادی و همتشان زنده نگه میدارند. طرح «تهران ۱۴۰۰» امکانی برای حضور و ظهور مییابد. هدف این طرح همراهی حداکثری و استفاده همهگیر از ظرفیتهای موجود و در عین حال مرتبط با این موضوع است؛ به نحوی که مهمترین داشته یک شهر -که نیرو و معدن عظیم انسانی آن است- را به همراهی، همسویی و مشارکت در این طرح تشویق و تعاملی فعال و دوسویه را نسبت به قبل ایجاد کرد. این طرح با رویکردی ویژه به این ظرفیتها نگاه میکند و درصدد است چترش به گستردگی همه مردم باشد. طی انجام طرح، به صورت تدریجی و موثر حضور مردم پررنگتر، جدیتر و موثرتر میشود. یکی از اهداف دیگر این طرح، ملیگرایی در جهت ایجاد وحدت و همراهی شهروندی است و این وحدت محقق نمیشود مگر با به رسمیتشناختن تنوع موجود. تهران ۱۴۰۰بیش از آنکه اتفاق جدیدی
باشد، یک آینه قدی و تمامنماست؛ آینهای برای انعکاس و بازنمایی آنچه هست، آینهای برای روایت کلانشهر تهران، برای بازنمایی قد و قامت افراشته یک ملت در اکنون، تصویرگر فراز و نشیب تاریخ صدساله در عرض جغرافیایی به نام تهران. کار آینه ساختن و افزودن نیست بلکه آنچه موجود است را با جلا و جلوهای مضاعف منعکس میکند. همه تلاشها در این طرح تجمیع داشتههای انسانی در بستر تاریخ و جغرافیا و پیش چشم آوردن آنهاست. بر این اساس، محورها و اصول اساسی مورد توجه در «تهران ۱۴۰۰» از این قرار هستند:
داشتن رویکرد اجتماعی و فرهنگی به همه مسائل مدیریت شهری و تغییر رویکرد در همه حوزهها؛ از شهرِ خودرومحور و ساختوسازبنیان به شهر پیادهمحور و انسانی.
ضرورت افزایش انسجام سیستمی در شهرداری تهران (با توجه به گستردگی سیستم شهرداری این انسجام برای ایجاد وحدت رویه، طراحی فرآیند درست و اثرگذار و داشتن نقشه راه مشترک با مسئولیتهای متفاوت، اما همسو و همراستا بسیار ضروری است).
وجود برنامهای شفاف، انگیزشی و مشارکتپذیر برای آحاد مردم.
توجه به حقوق شهروندی و همه را دیدن (تمرکز بر طرحی که همه شهروندان خدمات یکسان دریافت کنند، در امور شهر مشارکت کنند و صاحب حق و ایده دانسته شوند، افراد کمتر برخوردار و به حاشیه رفته در اولویت قرار گیرند و از ظرفیت همه شهروندان در طراحی و اجرا استفاده شود).
احیای مسئولیت اجتماعی شهروندان با تأکید بر افراد و نهادهای برخوردارتر و استفاده از ظرفیت آنها.
توجه به چندفرهنگیبودن و هویت متکثر تهران و استفاده از هویتهای فردی تا مکانی (از لحاظ قومیتی و فرهنگی و اقلیتها).
در نظر داشتن همه افراد و استفاده از همه ظرفیتها بدون لحاظکردن خطکشیهای مرسوم و سرمایهزدا و حرکت به سمت همبستگی اجتماعی.
بهرهگیری از خرد جمعی و کنشگری مرزی مابین مدیریت شهری، نخبگان، دانشگاهیان، فعالان مدنی، فعالان بخش خصوصی و نهادهای دولتی-حاکمیتی از طریق گفتوگو و تعامل روزافزون.
حضور پررنگ نهادهای مردمی.
عنایت به پایتختی تهران و استفاده از ظرفیتهای چندلایه ملی و بینالمللی آن و اهمیت تهران به عنوان نماد ایران.
نگاه به ظرفیتهای تقویمی و قرارگیری در موقعیت زمان خاص (وجود دو مبعث و دو نیمه شعبان).
برای این طرح، شعارها و تیترهای متنوعی مبتنی بر هویتهای مختلف برای تهران در نظر گرفته شد. اما مرور و بررسی نشان داد که تمام این شعارها، اندیشهها و گفتمانها را میتوان در مفهوم «تهران شهری برای همه» یافت. به همین دلیل این گزاره به عنوان مفهوم اصلی و هدف غایی طرح «تهران ۱۴۰۰» برگزیده شد. «تهران شهری برای همه» مفهومی است که اغلب نیازها، تعابیر و دغدغههای بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی را در بر دارد. این شعار برآیندی از همه تعاریف و خواستهها از تهران است. از طرفی این شعار، شعار اصلی شهردار تهران در اخذ رأی اعتماد اعضای شورای اسلامی شهر تهران -که برآمده از رأی شهروندان هستند- بوده است. به تعبیری این شعار برآمده از رأی و نظر مردم است.
مردم دنیا را میتوان در دو گروه برشمرد: مردمی که شهرشان را دوست میدارند و مردمی که شهرشان را دوست نمیدارند؛ مردمی که دلشان برای شهرشان تنگ میشود، برای شهرشان شعر میخوانند و مینویسند، شهرشان را با آبوتاب برای دیگران وصف میکنند و مردمی که چنین ارتباطی با زیستگاه خود ندارند. چنین رابطهای در خاطرات جوانه میزند و میبالد. خاطره است که عشق میسازد و حالا تهران برای ما، برای همه ایرانیها، گنجینهای از خاطرات است که به هر طرفش نگاه کنیم، یادی، خاطرهای، شوق وصالی یا اندوه فراقی ما را درمیگیرد. شوق و اندوه دو روی عشقاند؛ کسی که چیزی را دوست نداشته باشد، نه با داشتنش به شوق میآید و نه در باختنش دچار اندوه میشود. خاطرههای جمعی اما دیگر ارتباطی میان شهر و یک شهروند نیستند بلکه هویت شهر، تاریخ شهر و مفهوم شهر را میسازند. گاه کارهایی کوچک اما خلاقانه، موثر و معطوف به هدف، گروه زیادی از مردم را همراه میکنند و یک خاطره خوش جمعی میسازند. حال اگر تلاشی سازمانیافته، وسیع و پیگیرانه بخواهد طعم شیرین حیات شهروندی را در کنار هم در ذایقه مردم جاری کند، چه یادی را در خاطر مردم شهر حک خواهد کرد؟ خاطرهای که
مردم درباره شیرینی آن با هم گفتوگو کنند، سالهای سال بعد آن را به یاد بیاورند و حس مشترکی درباره آن را بازیابند. از یک سو، خاطره عشق را از گذشته میفرستد و از سوی دیگر امید نقش عشق را بر فردا میاندازد. تهران آدم را عاشق میکند؛ با کوههای شمالش، با دشتهای جنوبش، با شکوفههای بهاری درختهای سایهاندازش، با پاییز برگریز پیادهروهایش، با نسیم خنک سحرگاهش، با تکاپوی مردم نیمروزش، با شبهای بیدارش و با رویدادهای ریز و درشتش زندگی را سخت پاگیر خود میکند؛ همان زندگی که عشق بهانه آن است، همان زندگی که ادامه دارد. تهران پس از این، پس از ما، باز هم روزهای بالا و پایین بیشماری خواهد دید و این بار خاطرههایی دلنوازتر با ما و نسلهای پس از ما خواهد ساخت. شهرداری تهران یعنی اصلیترین متولی امور پایتخت بر اساس اسناد بالادستی، در کنار حفاظت از میراث قرن گذشته و نمایش آن، در کنار آمادهسازی تصویر قرن آینده و تدارک برای ورود به آن، بر خود لازم میداند که وظیفه تاریخی خود را در این نقطه عطف تقویمی به بهترین نحو ایفا کند و در ایجاد فضای نشاط، همدلی، گفتوگو، همفکری و همکاری برای ساخت یک خاطره شیرینِ جمعیِ بزرگ گام نخست
را استوار بردارد تا در قرن پیشِ رو، تهران بیش از پیش «شهری برای همه» باشد. «تهران شهری برای همه» تنها به معنی خدمات و ساختوساز برای همه نیست. تهران ۱۴۰۰ و تهران در قرنی که از پسِ این سال میآید، قرار است با همه مردمش ساخته شود و استوار بماند؛ مردمی که با حیاتشان از جریان حیات در شهر پاسداری میکنند و شهر را با شور و شادی و همتشان زنده نگه میدارند. طرح «تهران ۱۴۰۰» امکانی برای حضور و ظهور مییابد. هدف این طرح همراهی حداکثری و استفاده همهگیر از ظرفیتهای موجود و در عین حال مرتبط با این موضوع است؛ به نحوی که مهمترین داشته یک شهر -که نیرو و معدن عظیم انسانی آن است- را به همراهی، همسویی و مشارکت در این طرح تشویق و تعاملی فعال و دوسویه را نسبت به قبل ایجاد کرد. این طرح با رویکردی ویژه به این ظرفیتها نگاه میکند و درصدد است چترش به گستردگی همه مردم باشد. طی انجام طرح، به صورت تدریجی و موثر حضور مردم پررنگتر، جدیتر و موثرتر میشود. یکی از اهداف دیگر این طرح، ملیگرایی در جهت ایجاد وحدت و همراهی شهروندی است و این وحدت محقق نمیشود مگر با به رسمیتشناختن تنوع موجود. تهران ۱۴۰۰بیش از آنکه اتفاق جدیدی
باشد، یک آینه قدی و تمامنماست؛ آینهای برای انعکاس و بازنمایی آنچه هست، آینهای برای روایت کلانشهر تهران، برای بازنمایی قد و قامت افراشته یک ملت در اکنون، تصویرگر فراز و نشیب تاریخ صدساله در عرض جغرافیایی به نام تهران. کار آینه ساختن و افزودن نیست بلکه آنچه موجود است را با جلا و جلوهای مضاعف منعکس میکند. همه تلاشها در این طرح تجمیع داشتههای انسانی در بستر تاریخ و جغرافیا و پیش چشم آوردن آنهاست. بر این اساس، محورها و اصول اساسی مورد توجه در «تهران ۱۴۰۰» از این قرار هستند:
داشتن رویکرد اجتماعی و فرهنگی به همه مسائل مدیریت شهری و تغییر رویکرد در همه حوزهها؛ از شهرِ خودرومحور و ساختوسازبنیان به شهر پیادهمحور و انسانی.
ضرورت افزایش انسجام سیستمی در شهرداری تهران (با توجه به گستردگی سیستم شهرداری این انسجام برای ایجاد وحدت رویه، طراحی فرآیند درست و اثرگذار و داشتن نقشه راه مشترک با مسئولیتهای متفاوت، اما همسو و همراستا بسیار ضروری است).
وجود برنامهای شفاف، انگیزشی و مشارکتپذیر برای آحاد مردم.
توجه به حقوق شهروندی و همه را دیدن (تمرکز بر طرحی که همه شهروندان خدمات یکسان دریافت کنند، در امور شهر مشارکت کنند و صاحب حق و ایده دانسته شوند، افراد کمتر برخوردار و به حاشیه رفته در اولویت قرار گیرند و از ظرفیت همه شهروندان در طراحی و اجرا استفاده شود).
احیای مسئولیت اجتماعی شهروندان با تأکید بر افراد و نهادهای برخوردارتر و استفاده از ظرفیت آنها.
توجه به چندفرهنگیبودن و هویت متکثر تهران و استفاده از هویتهای فردی تا مکانی (از لحاظ قومیتی و فرهنگی و اقلیتها).
در نظر داشتن همه افراد و استفاده از همه ظرفیتها بدون لحاظکردن خطکشیهای مرسوم و سرمایهزدا و حرکت به سمت همبستگی اجتماعی.
بهرهگیری از خرد جمعی و کنشگری مرزی مابین مدیریت شهری، نخبگان، دانشگاهیان، فعالان مدنی، فعالان بخش خصوصی و نهادهای دولتی-حاکمیتی از طریق گفتوگو و تعامل روزافزون.
حضور پررنگ نهادهای مردمی.
عنایت به پایتختی تهران و استفاده از ظرفیتهای چندلایه ملی و بینالمللی آن و اهمیت تهران به عنوان نماد ایران.
نگاه به ظرفیتهای تقویمی و قرارگیری در موقعیت زمان خاص (وجود دو مبعث و دو نیمه شعبان).
برای این طرح، شعارها و تیترهای متنوعی مبتنی بر هویتهای مختلف برای تهران در نظر گرفته شد. اما مرور و بررسی نشان داد که تمام این شعارها، اندیشهها و گفتمانها را میتوان در مفهوم «تهران شهری برای همه» یافت. به همین دلیل این گزاره به عنوان مفهوم اصلی و هدف غایی طرح «تهران ۱۴۰۰» برگزیده شد. «تهران شهری برای همه» مفهومی است که اغلب نیازها، تعابیر و دغدغههای بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی را در بر دارد. این شعار برآیندی از همه تعاریف و خواستهها از تهران است. از طرفی این شعار، شعار اصلی شهردار تهران در اخذ رأی اعتماد اعضای شورای اسلامی شهر تهران -که برآمده از رأی شهروندان هستند- بوده است. به تعبیری این شعار برآمده از رأی و نظر مردم است.