مبارزه با بیسوادی در قرن جدید
نامش رضا است و در محل کار شایگان صدایش میکنند. حدود دو سالی میشود از دانشگاه فارغالتحصیل شده و با اکتفا به مدرک لیسانس حالا مشغول به کار است و در کنارش کارگاههای آموزشی برگزار میکند. در این ورکشاپها زبان تدریس میکند. البته نه زبان انگلیسی، آلمانی یا فرانسوی؛ بلکه او زبان کامپیوتر را به شرکتکنندگان آموزش میدهد. درسش را خوانده و کارش هم با تحصیلاتش مرتبط است. زمانی که تازه کنکور قبول شده بود، خانواده او هم مثل خیلی از خانوادههای دیگر دوست داشتند تا پسرشان مهندسی برق بخواند. هرچند او علاقهاش چیز دیگری بود. احتمالا شما هم از آن دستهای باشید که اگر ببینند کسی با رتبه دورقمی کنکور به جای مهندسی برق و عمران سراغ مهندسی کامپیوتر رفته، سرزنشش میکنید؛ اما او تصمیم خودش را گرفته و میگوید در آینده دیگر مهندس برق و عمران نخواهیم داشت و مهندسهای کامپیوتر حرف اول را در دنیا میزنند. او حالا در کنار شغلی که دارد، برنامهنویس تربیت میکند و درآمد خوبی هم دارد. به اعتقاد رضا کسانی که به صورت غیرآکادمیک و از طریق دورههای آموزشی، برنامهنویسی یاد گرفتهاند، هم بهراحتی میتوانند به این بازار وارد شوند؛ چراکه
تقاضا برای جذب نیروهای آشنا به زبانهای مختلف برنامهنویسی، ماشینلرنینگ و... بالاتر از آن چیزی است که فکرش را کنید. امثال رضا کم نیستند. آنهایی که به آموزش برنامهنویسی در کنار درس اکتفا نکرده و تحصیلات دانشگاهیشان را هم به مهندسی کامپیوتر و فراگیری زبانهای مختلف برنامهنویسی اختصاص دادهاند. آنها معتقدند بیسوادهای قرن 21 کسانی هستند که کار با کامپیوتر بلد نیستند. بازار کار هم با آنها همراه شده. بررسیها نشان میدهد حدود 10 درصد از آگهیهای شغلی که در فضای مجازی و سایتهای کاریابی منتشر میشوند، مربوط به استخدام برنامهنویسها است. احتمالا کارفرماها هم میدانند آینده از آنِ متخصصان کدام حوزه است. آنطور که رضا شایگان، مدرس دورههای برنامهنویسی پایتون میگوید، خیلی از برنامهنویسهای حرفهای مدرک دانشگاهی مرتبط ندارند و صرفا با دورههای آموزشی مختلف به این جایگاه رسیدهاند. به عقیده او مهمترین دانش در عصر پیشرو، دانش برنامهنویسی است و بیسوادهای آینده را کسانی تشکیل میدهند که کار با کامپیوتر را بلد نیستند.
مهندسی کامپیوتر؛ اشتغالزاترین رشته دانشگاهی
دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم با بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان هرکدام از رشتههای دانشگاهی، گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد مهندسان کامپیوتر بیشترین شانس را برای ورود به بازار کار بعد از پایان دوره کارشناسی دارند. بررسیهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نشان میدهد در بین فارغالتحصیلان دوره کارشناسی رشته مهندسی کامپیوتر، 60.8 درصد فارغالتحصیلان در حوزه مرتبط مشغول به کار هستند. موضوعی که نشان میدهد مهندسی کامپیوتر در صدر اشتغالزاترین رشتههای دانشگاهی قرار دارد. مهندسی برق با 57.8 درصد، حسابداری با 57.5 درصد، مهندسی مکانیک با 55.5 درصد و مهندسی عمران با 54.8 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. شانس 60.8 درصدی پیداکردن کار بعد از دوره کارشناسی مهندسی کامپیوتر، با مدرک کارشناسی ارشد این احتمال به 66.2 درصد افزایش پیدا میکند. این یعنی حداقل دوسوم فارغالتحصیلان مهندسی کامپیوتر از مقطع کارشناسی ارشد درحالحاضر مشغول به کار هستند.
درآمد 2 برابری با برنامهنویسی
گزارش حقوق و دستمزد در سال 99 که یکی از سایتهای پرمخاطب کاریابی منتشر کرده، نشان میدهد میانگین حقوق برنامهنویسی در ایران رقمی حدود شش میلیون تومان است. این رقم تقریبا دو برابر پایه حقوقی حدود 60 درصد کارکنانی را که براساس قانون کار مشغول هستند، تشکیل میدهد. حقوق برنامهنویسها از دو میلیون تومان شروع میشود و تا ماهانه 12 میلیون تومان میرسد. طبیعتا هرچه تجربه برنامهنویسی بیشتر باشد، حقوق هم بیشتر خواهد بود. نظرسنجی از برنامهنویسها نشان میدهد آنهایی که کمتر از سه سال سابقه کار دارند، بین یکمیلیونو 900 هزار تا هشت میلیون تومان حقوق میگیرند و میانگین حقوق افراد کمتجربه در این حوزه حدود چهارمیلیونو 400 هزار تومان است. برنامهنویسهایی که بین سه تا هفت سال سابقه کار دارند، به طور میانگین ششمیلیونو 100 هزار تومان حقوق میگیرند. موردی که نشان میدهد اگر کارتان روی غلتک بیفتد و کمی خودتان را بین برنامهنویسها پیدا کنید، میتوانید حقوقتان را تقریبا یکونیم برابر افزایش دهید. برنامهنویسها با سابقه سه تا هفت سال عموما در بازه دومیلیونو 700 هزار تا 10 میلیون تومان حقوق میگیرند. میانگین
دریافتی یک برنامهنویس باسابقه که بین هفت تا 15 سال در این حوزه کار کردهاند، ماهانه رقمی حدود هفتمیلیونو 500 هزار تومان است و اگر سابقه کار از 15 سال بیشتر باشد، میانگین حقوق یک برنامهنویس به هشتمیلیونو 300 هزار تومان میرسد. همه این دادهها مربوط به سال 99 است و برنامهنویسها خودشان چنین اطلاعاتی را با شرکت در نظرسنجی اعلام کردهاند.
چرا کارفرماها به دنبال برنامهنویس میگردند؟
دوران جنگ مهندسی عمران رشته محبوب دانشگاهی به حساب میآمد. هنوز هم این رشته دانشگاهی در بین محبوبترینها قرار دارد؛ اما رفتهرفته جایگاه خود را ابتدا به مهندسی برق و پس از آن در سالهای اخیر به مهندسی کامپیوتر داده است؛ چراکه بازار کار هرکدام از این رشتهها در سالهای مختلف تغییر میکند. هرچه نیاز به یک متخصص بیشتر باشد، طبیعتا کارفرماهای بیشتری به دنبال جذب نیرو از بین فارغالتحصیلان خواهند بود. حالا که جایگاه شغلی برنامهنویسها و فارغالتحصیلان رشته مهندسی کامپیوتر تا این حد توسعه پیدا کرده، میتوان آن را نتیجه نیاز کارفرماها به جذب چنین نیروهایی دانست. از طرف دیگر شاید نتوان با یکی، دو روز کار متوجه شد یک مهندس عمران تا چه حد به کارش وارد است؛ اما یک پروژه ساده بهخوبی نشان میدهد با یک برنامهنویس حرفهای طرف هستید یا یک تازهکار. این مورد باعث میشود جذب نیروهای برنامهنویس بیشتر از دیگر رشتهها بر پایه توانمندیها باشد، نه مدرک دانشگاهی. همین روحیه در بازار کار برنامهنویسها باعث شده حتی کسانی که به صورت غیرآکادمیک سراغ یادگرفتن زبانهای برنامهنویسی رفتهاند، توانستهاند به این بازار راه پیدا
کنند.
برنامهنویسی مدرک دانشگاهی نمیخواهد
برخلاف خیلی از شغلهای مهندسی که بدون مدرک دانشگاهی حتی قادر به شرکت در مصاحبه شغلی هم نخواهید بود، برنامهنویسی نیازی به مدرک دانشگاهی ندارد. هرچند مدرک دانشگاهی باعث ارتقای شغلی میشود؛ اما دادههای حاصل از گزارش حقوق و دستمزد ایرانسلری نشان میدهد حتی بدون مدرک مرتبط هم میتوان حقوق قابل قبولی داشت. آنطور که برنامهنویسها در نظرسنجی اعلام کردهاند، آنهایی که مدرک مرتبط ندارند، ماهانه به طور میانگین پنجمیلیونو 100 هزار تومان حقوق میگیرند. لیسانسهها پنجمیلیونو 900 هزار تومان و کارشناسان ارشد مهندسی کامپیوتر به طور میانگین ششمیلیونو 200 هزار تومان حقوق میگیرند. با این حساب حتی اگر مدرک دانشگاهی ندارید، هم میتوانید با یادگرفتن برنامهنویسی شغل نسبتا مناسبی برای خودتان دستوپا کنید. بهخصوص که حداقل در یک سال گذشته، تفاوتی بین دانشگاه و دورههای آموزش آنلاین برنامهنویسی وجود ندارد.
پیوند دانشگاه و یوتیوب به واسطه کرونا
کلاسهای دانشگاهی در عصر کرونا دیگر تفاوت چندانی با ویدئوهای آموزشی ندارند. در هر دو مورد یک نفر پشت کامپیوتر نشسته و به شاگردانش آموزش میدهد. شاید همین مورد باعث شده باشد سایتهای آموزش آنلاین حالا به جز دانشجوها به دنبال کسانی هستند که میخواهند از دوران قرنطینه نهایت استفاده را ببرند. بهویژه آنکه دورههای آموزش برنامهنویسی حتی در حالت عادی هم عموما به صورت مجازی برگزار میشدند. رضا شایگان که بهعنوان برنامهنویس مشغول به کار است و تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده، میگوید اگر تمام چیزهایی را که در دانشگاه یاد گرفتم، کنار آنهایی که از سرچ در گوگل و مشاهده ویدئوهای یوتیوب یاد گرفتم، بگذارم، طبیعتا وزنه سرچ گوگل بیشتر خواهد بود. او میگوید تنها 20 درصد چیزهایی را که باید از برنامهنویسی بدانید، در دورههای آموزشی و کلاسهای دانشگاه به شما میگویند و 80 درصد باقیمانده نتیجه خلاقیت خود برنامهنویس و تلاشهایش برای پیشرفت در این حوزه است. هر کسی که آن 20 درصد اول هرکدام از زبانهای برنامهنویسی را بلد باشد، میتواند اپلیکیشن، سایت یا خروجی مدنظر را به دست بیاورد؛ اما یک کد بهینه که از سوی یک
برنامهنویس حرفهای نوشته شده، بسیار سادهتر از کدهای برنامهنویسهای تازهکاری خواهد بود که یادگیری را به دورههای آموزشی محدود کردهاند.
بهترین راه برای یادگیری برنامهنویسی
شایگان، برنامهنویس و فارغالتحصیل مهندسی کامپیوتر، دانستن یک زبان برنامهنویسی را مثل یادگرفتن شطرنج میداند. اگر به کلاس شطرنج بروید، در ابتدا شما را با حرکت مهرهها آشنا میکنند و در سطوح حرفهایتر سراغ تکنیکهای شروع بازی، ادامه بازی و پایان بازی میروند. علم برنامهنویسی هم شرایط مشابهی دارد. شاید تعداد زیادی از افراد بدانند که هرکدام از دستورها در یک زبان چه عملکردی دارد؛ اما نحوه استفاده از دستورات و کنار هم قراردادن آنها برای حل مسئله است که از شخص، برنامهنویس میسازد. شایگان میگوید کلاسهای دانشگاه یا دورههای آموزشی حداقل کاری است که باید برای یادگیری زبان برنامهنویسی دانست؛ اما مهمتر از آن تمرین زیاد و همچنین قرارگرفتن در یک محیط تعاملی است. او میگوید بازار پروژههای برنامهنویسی داغ است و شبکههای اجتماعی مختلفی در این حوزه فعالیت میکنند تا برنامهنویسها پروژههای درخواستشده را انجام دهند و احیانا در قبال این کار پول بگیرند. عضویت در چنین فرومها و شبکههای اجتماعی میتواند مثل شطرنج بازیکردن با حرفهای باشد. در چنین شرایطی حتی حرکتهای حریف میتواند به دانش آدم اضافه کند؛ اتفاقی
که در حوزه برنامهنویسی با تعامل با دیگران اتفاق میافتد. برای همین عموما کارفرماها به جای یک نفر، سراغ استخدام یک تیم برنامهنویسی میروند تا پروژههایشان به بهینهترین شکل ممکن پیش برود.
سعی کنید در آینده بیسواد نباشید
اوایل قرن 13 اگر کسی میگفت اگر در آینده کسی زبان انگلیسی بلد نباشد، بیسواد به حساب میآید، کمتر کسی حرفش را باور میکرد؛ اما از زمانی که تعامل کشورها با یکدیگر افزایش پیدا کرد و با پیدایش اینترنت هر کسی در هر نقطه جهان توانست با شخصی دیگر در آن سوی دنیا ارتباط برقرار کند، زبان انگلیسی هم اهمیت ویژهای پیدا کرد؛ بهطوریکه حالا اگر کسی نتواند با خواندن یک متن انگلیسی مفهوم آن را درک کند، عملا از پس خیلی از کارها برنخواهد آمد. شایگان میگوید رفتهرفته این اتفاق برای برنامهنویسی خواهد افتاد. روزی میرسد که برای هر کسبوکاری لازم باشد حداقل یک زبان برنامهنویسی بدانید یا حداقل متوجه شوید حلقه for چه تفاوتی با if و while دارد و کارکرد هرکدام آنها چیست؛ چراکه هرکدام از کسبوکارها به سمت اینترنتیشدن پیش میروند. علوم تخصصی هرکدام، نرمافزارهای خاص خودشان را دارند که کارکردن با اغلب آنها، دستکم انواع مهندسی آن، نیاز به دانستن زبان C دارد. همین حالا هم اگر کسی توانایی حل مشکلات کامپیوتر یا موبایلش را نداشته باشد، از پس خیلی از کارها برنخواهد آمد و در آینده این روند تشدید خواهد شد.
کرونا؛ سنگ محک دانش کار با کامپیوتر
از زمان شیوع ویروس کرونا خیلی از جلسات کاری و کلاسها به صورت مجازی برگزار شده است. در این دوران خیلی از افرادی که در حوزه خودشان تخصص بالایی دارند، در استفاده از کامپیوتر با چالشهای بزرگی روبهرو شدهاند؛ بهویژه آنکه در این دوران ویدئوهای مختلفی از جلسات فوق رسمی و اشتباهات شرکتکنندگانشان در فضای مجازی منتشر شده و کلی سروصدا به پا کرده است. نمونهاش وکیلی که در دادگاه فدرال آمریکا به اشتباه روی صورتش فیلتر گربه گذاشته بود و وقتی رئیس دادگاه این موضوع را تذکر داد، با دستپاچگی و درحالیکه نمیدانست چطور باید فیلتر را حذف کند، قسم میخورد که من گربه نیستم! نمونه دیگری از این اتفاق در جلسه مجازی سنای آمریکا افتاد و نشان داد حتی سیاستمداران آمریکایی ممکن است با نداشتن دانش کار با کامپیوتر با چه دردسرهایی روبهرو شوند. کلاسهای آنلاین سنگ محک دیگری برای دانشآموزان و بهویژه دانشجویان به حساب میآید. در این دوران مشخص شد خیلی از دانشجویان رشتههای تاپ در دانشگاههای بزرگ کشور عملا دانش چندانی از کار با کامپیوتر ندارند و از پس حلکردن مشکلاتی مثل تنظیم میکروفون، تهیه و بارگذاری فایلها برنمیآیند. چنین
دانشجویانی با وجود تحصیلات عالی از دید همکلاسیهایشان ممکن است در بین بیسوادهای قرن جدید جای بگیرند.
نامش رضا است و در محل کار شایگان صدایش میکنند. حدود دو سالی میشود از دانشگاه فارغالتحصیل شده و با اکتفا به مدرک لیسانس حالا مشغول به کار است و در کنارش کارگاههای آموزشی برگزار میکند. در این ورکشاپها زبان تدریس میکند. البته نه زبان انگلیسی، آلمانی یا فرانسوی؛ بلکه او زبان کامپیوتر را به شرکتکنندگان آموزش میدهد. درسش را خوانده و کارش هم با تحصیلاتش مرتبط است. زمانی که تازه کنکور قبول شده بود، خانواده او هم مثل خیلی از خانوادههای دیگر دوست داشتند تا پسرشان مهندسی برق بخواند. هرچند او علاقهاش چیز دیگری بود. احتمالا شما هم از آن دستهای باشید که اگر ببینند کسی با رتبه دورقمی کنکور به جای مهندسی برق و عمران سراغ مهندسی کامپیوتر رفته، سرزنشش میکنید؛ اما او تصمیم خودش را گرفته و میگوید در آینده دیگر مهندس برق و عمران نخواهیم داشت و مهندسهای کامپیوتر حرف اول را در دنیا میزنند. او حالا در کنار شغلی که دارد، برنامهنویس تربیت میکند و درآمد خوبی هم دارد. به اعتقاد رضا کسانی که به صورت غیرآکادمیک و از طریق دورههای آموزشی، برنامهنویسی یاد گرفتهاند، هم بهراحتی میتوانند به این بازار وارد شوند؛ چراکه
تقاضا برای جذب نیروهای آشنا به زبانهای مختلف برنامهنویسی، ماشینلرنینگ و... بالاتر از آن چیزی است که فکرش را کنید. امثال رضا کم نیستند. آنهایی که به آموزش برنامهنویسی در کنار درس اکتفا نکرده و تحصیلات دانشگاهیشان را هم به مهندسی کامپیوتر و فراگیری زبانهای مختلف برنامهنویسی اختصاص دادهاند. آنها معتقدند بیسوادهای قرن 21 کسانی هستند که کار با کامپیوتر بلد نیستند. بازار کار هم با آنها همراه شده. بررسیها نشان میدهد حدود 10 درصد از آگهیهای شغلی که در فضای مجازی و سایتهای کاریابی منتشر میشوند، مربوط به استخدام برنامهنویسها است. احتمالا کارفرماها هم میدانند آینده از آنِ متخصصان کدام حوزه است. آنطور که رضا شایگان، مدرس دورههای برنامهنویسی پایتون میگوید، خیلی از برنامهنویسهای حرفهای مدرک دانشگاهی مرتبط ندارند و صرفا با دورههای آموزشی مختلف به این جایگاه رسیدهاند. به عقیده او مهمترین دانش در عصر پیشرو، دانش برنامهنویسی است و بیسوادهای آینده را کسانی تشکیل میدهند که کار با کامپیوتر را بلد نیستند.
مهندسی کامپیوتر؛ اشتغالزاترین رشته دانشگاهی
دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم با بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان هرکدام از رشتههای دانشگاهی، گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد مهندسان کامپیوتر بیشترین شانس را برای ورود به بازار کار بعد از پایان دوره کارشناسی دارند. بررسیهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نشان میدهد در بین فارغالتحصیلان دوره کارشناسی رشته مهندسی کامپیوتر، 60.8 درصد فارغالتحصیلان در حوزه مرتبط مشغول به کار هستند. موضوعی که نشان میدهد مهندسی کامپیوتر در صدر اشتغالزاترین رشتههای دانشگاهی قرار دارد. مهندسی برق با 57.8 درصد، حسابداری با 57.5 درصد، مهندسی مکانیک با 55.5 درصد و مهندسی عمران با 54.8 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. شانس 60.8 درصدی پیداکردن کار بعد از دوره کارشناسی مهندسی کامپیوتر، با مدرک کارشناسی ارشد این احتمال به 66.2 درصد افزایش پیدا میکند. این یعنی حداقل دوسوم فارغالتحصیلان مهندسی کامپیوتر از مقطع کارشناسی ارشد درحالحاضر مشغول به کار هستند.
درآمد 2 برابری با برنامهنویسی
گزارش حقوق و دستمزد در سال 99 که یکی از سایتهای پرمخاطب کاریابی منتشر کرده، نشان میدهد میانگین حقوق برنامهنویسی در ایران رقمی حدود شش میلیون تومان است. این رقم تقریبا دو برابر پایه حقوقی حدود 60 درصد کارکنانی را که براساس قانون کار مشغول هستند، تشکیل میدهد. حقوق برنامهنویسها از دو میلیون تومان شروع میشود و تا ماهانه 12 میلیون تومان میرسد. طبیعتا هرچه تجربه برنامهنویسی بیشتر باشد، حقوق هم بیشتر خواهد بود. نظرسنجی از برنامهنویسها نشان میدهد آنهایی که کمتر از سه سال سابقه کار دارند، بین یکمیلیونو 900 هزار تا هشت میلیون تومان حقوق میگیرند و میانگین حقوق افراد کمتجربه در این حوزه حدود چهارمیلیونو 400 هزار تومان است. برنامهنویسهایی که بین سه تا هفت سال سابقه کار دارند، به طور میانگین ششمیلیونو 100 هزار تومان حقوق میگیرند. موردی که نشان میدهد اگر کارتان روی غلتک بیفتد و کمی خودتان را بین برنامهنویسها پیدا کنید، میتوانید حقوقتان را تقریبا یکونیم برابر افزایش دهید. برنامهنویسها با سابقه سه تا هفت سال عموما در بازه دومیلیونو 700 هزار تا 10 میلیون تومان حقوق میگیرند. میانگین
دریافتی یک برنامهنویس باسابقه که بین هفت تا 15 سال در این حوزه کار کردهاند، ماهانه رقمی حدود هفتمیلیونو 500 هزار تومان است و اگر سابقه کار از 15 سال بیشتر باشد، میانگین حقوق یک برنامهنویس به هشتمیلیونو 300 هزار تومان میرسد. همه این دادهها مربوط به سال 99 است و برنامهنویسها خودشان چنین اطلاعاتی را با شرکت در نظرسنجی اعلام کردهاند.
چرا کارفرماها به دنبال برنامهنویس میگردند؟
دوران جنگ مهندسی عمران رشته محبوب دانشگاهی به حساب میآمد. هنوز هم این رشته دانشگاهی در بین محبوبترینها قرار دارد؛ اما رفتهرفته جایگاه خود را ابتدا به مهندسی برق و پس از آن در سالهای اخیر به مهندسی کامپیوتر داده است؛ چراکه بازار کار هرکدام از این رشتهها در سالهای مختلف تغییر میکند. هرچه نیاز به یک متخصص بیشتر باشد، طبیعتا کارفرماهای بیشتری به دنبال جذب نیرو از بین فارغالتحصیلان خواهند بود. حالا که جایگاه شغلی برنامهنویسها و فارغالتحصیلان رشته مهندسی کامپیوتر تا این حد توسعه پیدا کرده، میتوان آن را نتیجه نیاز کارفرماها به جذب چنین نیروهایی دانست. از طرف دیگر شاید نتوان با یکی، دو روز کار متوجه شد یک مهندس عمران تا چه حد به کارش وارد است؛ اما یک پروژه ساده بهخوبی نشان میدهد با یک برنامهنویس حرفهای طرف هستید یا یک تازهکار. این مورد باعث میشود جذب نیروهای برنامهنویس بیشتر از دیگر رشتهها بر پایه توانمندیها باشد، نه مدرک دانشگاهی. همین روحیه در بازار کار برنامهنویسها باعث شده حتی کسانی که به صورت غیرآکادمیک سراغ یادگرفتن زبانهای برنامهنویسی رفتهاند، توانستهاند به این بازار راه پیدا
کنند.
برنامهنویسی مدرک دانشگاهی نمیخواهد
برخلاف خیلی از شغلهای مهندسی که بدون مدرک دانشگاهی حتی قادر به شرکت در مصاحبه شغلی هم نخواهید بود، برنامهنویسی نیازی به مدرک دانشگاهی ندارد. هرچند مدرک دانشگاهی باعث ارتقای شغلی میشود؛ اما دادههای حاصل از گزارش حقوق و دستمزد ایرانسلری نشان میدهد حتی بدون مدرک مرتبط هم میتوان حقوق قابل قبولی داشت. آنطور که برنامهنویسها در نظرسنجی اعلام کردهاند، آنهایی که مدرک مرتبط ندارند، ماهانه به طور میانگین پنجمیلیونو 100 هزار تومان حقوق میگیرند. لیسانسهها پنجمیلیونو 900 هزار تومان و کارشناسان ارشد مهندسی کامپیوتر به طور میانگین ششمیلیونو 200 هزار تومان حقوق میگیرند. با این حساب حتی اگر مدرک دانشگاهی ندارید، هم میتوانید با یادگرفتن برنامهنویسی شغل نسبتا مناسبی برای خودتان دستوپا کنید. بهخصوص که حداقل در یک سال گذشته، تفاوتی بین دانشگاه و دورههای آموزش آنلاین برنامهنویسی وجود ندارد.
پیوند دانشگاه و یوتیوب به واسطه کرونا
کلاسهای دانشگاهی در عصر کرونا دیگر تفاوت چندانی با ویدئوهای آموزشی ندارند. در هر دو مورد یک نفر پشت کامپیوتر نشسته و به شاگردانش آموزش میدهد. شاید همین مورد باعث شده باشد سایتهای آموزش آنلاین حالا به جز دانشجوها به دنبال کسانی هستند که میخواهند از دوران قرنطینه نهایت استفاده را ببرند. بهویژه آنکه دورههای آموزش برنامهنویسی حتی در حالت عادی هم عموما به صورت مجازی برگزار میشدند. رضا شایگان که بهعنوان برنامهنویس مشغول به کار است و تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده، میگوید اگر تمام چیزهایی را که در دانشگاه یاد گرفتم، کنار آنهایی که از سرچ در گوگل و مشاهده ویدئوهای یوتیوب یاد گرفتم، بگذارم، طبیعتا وزنه سرچ گوگل بیشتر خواهد بود. او میگوید تنها 20 درصد چیزهایی را که باید از برنامهنویسی بدانید، در دورههای آموزشی و کلاسهای دانشگاه به شما میگویند و 80 درصد باقیمانده نتیجه خلاقیت خود برنامهنویس و تلاشهایش برای پیشرفت در این حوزه است. هر کسی که آن 20 درصد اول هرکدام از زبانهای برنامهنویسی را بلد باشد، میتواند اپلیکیشن، سایت یا خروجی مدنظر را به دست بیاورد؛ اما یک کد بهینه که از سوی یک
برنامهنویس حرفهای نوشته شده، بسیار سادهتر از کدهای برنامهنویسهای تازهکاری خواهد بود که یادگیری را به دورههای آموزشی محدود کردهاند.
بهترین راه برای یادگیری برنامهنویسی
شایگان، برنامهنویس و فارغالتحصیل مهندسی کامپیوتر، دانستن یک زبان برنامهنویسی را مثل یادگرفتن شطرنج میداند. اگر به کلاس شطرنج بروید، در ابتدا شما را با حرکت مهرهها آشنا میکنند و در سطوح حرفهایتر سراغ تکنیکهای شروع بازی، ادامه بازی و پایان بازی میروند. علم برنامهنویسی هم شرایط مشابهی دارد. شاید تعداد زیادی از افراد بدانند که هرکدام از دستورها در یک زبان چه عملکردی دارد؛ اما نحوه استفاده از دستورات و کنار هم قراردادن آنها برای حل مسئله است که از شخص، برنامهنویس میسازد. شایگان میگوید کلاسهای دانشگاه یا دورههای آموزشی حداقل کاری است که باید برای یادگیری زبان برنامهنویسی دانست؛ اما مهمتر از آن تمرین زیاد و همچنین قرارگرفتن در یک محیط تعاملی است. او میگوید بازار پروژههای برنامهنویسی داغ است و شبکههای اجتماعی مختلفی در این حوزه فعالیت میکنند تا برنامهنویسها پروژههای درخواستشده را انجام دهند و احیانا در قبال این کار پول بگیرند. عضویت در چنین فرومها و شبکههای اجتماعی میتواند مثل شطرنج بازیکردن با حرفهای باشد. در چنین شرایطی حتی حرکتهای حریف میتواند به دانش آدم اضافه کند؛ اتفاقی
که در حوزه برنامهنویسی با تعامل با دیگران اتفاق میافتد. برای همین عموما کارفرماها به جای یک نفر، سراغ استخدام یک تیم برنامهنویسی میروند تا پروژههایشان به بهینهترین شکل ممکن پیش برود.
سعی کنید در آینده بیسواد نباشید
اوایل قرن 13 اگر کسی میگفت اگر در آینده کسی زبان انگلیسی بلد نباشد، بیسواد به حساب میآید، کمتر کسی حرفش را باور میکرد؛ اما از زمانی که تعامل کشورها با یکدیگر افزایش پیدا کرد و با پیدایش اینترنت هر کسی در هر نقطه جهان توانست با شخصی دیگر در آن سوی دنیا ارتباط برقرار کند، زبان انگلیسی هم اهمیت ویژهای پیدا کرد؛ بهطوریکه حالا اگر کسی نتواند با خواندن یک متن انگلیسی مفهوم آن را درک کند، عملا از پس خیلی از کارها برنخواهد آمد. شایگان میگوید رفتهرفته این اتفاق برای برنامهنویسی خواهد افتاد. روزی میرسد که برای هر کسبوکاری لازم باشد حداقل یک زبان برنامهنویسی بدانید یا حداقل متوجه شوید حلقه for چه تفاوتی با if و while دارد و کارکرد هرکدام آنها چیست؛ چراکه هرکدام از کسبوکارها به سمت اینترنتیشدن پیش میروند. علوم تخصصی هرکدام، نرمافزارهای خاص خودشان را دارند که کارکردن با اغلب آنها، دستکم انواع مهندسی آن، نیاز به دانستن زبان C دارد. همین حالا هم اگر کسی توانایی حل مشکلات کامپیوتر یا موبایلش را نداشته باشد، از پس خیلی از کارها برنخواهد آمد و در آینده این روند تشدید خواهد شد.
کرونا؛ سنگ محک دانش کار با کامپیوتر
از زمان شیوع ویروس کرونا خیلی از جلسات کاری و کلاسها به صورت مجازی برگزار شده است. در این دوران خیلی از افرادی که در حوزه خودشان تخصص بالایی دارند، در استفاده از کامپیوتر با چالشهای بزرگی روبهرو شدهاند؛ بهویژه آنکه در این دوران ویدئوهای مختلفی از جلسات فوق رسمی و اشتباهات شرکتکنندگانشان در فضای مجازی منتشر شده و کلی سروصدا به پا کرده است. نمونهاش وکیلی که در دادگاه فدرال آمریکا به اشتباه روی صورتش فیلتر گربه گذاشته بود و وقتی رئیس دادگاه این موضوع را تذکر داد، با دستپاچگی و درحالیکه نمیدانست چطور باید فیلتر را حذف کند، قسم میخورد که من گربه نیستم! نمونه دیگری از این اتفاق در جلسه مجازی سنای آمریکا افتاد و نشان داد حتی سیاستمداران آمریکایی ممکن است با نداشتن دانش کار با کامپیوتر با چه دردسرهایی روبهرو شوند. کلاسهای آنلاین سنگ محک دیگری برای دانشآموزان و بهویژه دانشجویان به حساب میآید. در این دوران مشخص شد خیلی از دانشجویان رشتههای تاپ در دانشگاههای بزرگ کشور عملا دانش چندانی از کار با کامپیوتر ندارند و از پس حلکردن مشکلاتی مثل تنظیم میکروفون، تهیه و بارگذاری فایلها برنمیآیند. چنین
دانشجویانی با وجود تحصیلات عالی از دید همکلاسیهایشان ممکن است در بین بیسوادهای قرن جدید جای بگیرند.