نامهای به رئیسجمهور آینده در باب نابرابری جنسیتی
درحالیکه از سال 1960 تاکنون، در 59 کشور جهان بالاترین مسند اجرائی کشور در اختیار زنان بوده است و برخی از این زنان -آنگلا مرکل (16 سال)، یوجنیا چارلز (14 سال)، الن جانسون سیریلف (12 سال)، ایندیرا گاندی (16 سال)، شیخ حسنیه (19 سال)- سالهای بسیاری را در قدرت بوده و بررسی عملکرد آنها نیز نشانگر موفقیت آنها در اداره دولت بوده است، روز گذشته شورای نگهبان اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری را اعلام کرد و متأسفانه باز هم مانند همه ادوار گذشته هیچ زن کاندیدایی در بین اسامی دیده نمیشود.
زینب نصیری-مددکار اجتماعی و مدیرکل سابق سلامت شهرداری تهران: درحالیکه از سال 1960 تاکنون، در 59 کشور جهان بالاترین مسند اجرائی کشور در اختیار زنان بوده است و برخی از این زنان -آنگلا مرکل (16 سال)، یوجنیا چارلز (14 سال)، الن جانسون سیریلف (12 سال)، ایندیرا گاندی (16 سال)، شیخ حسنیه (19 سال)- سالهای بسیاری را در قدرت بوده و بررسی عملکرد آنها نیز نشانگر موفقیت آنها در اداره دولت بوده است، روز گذشته شورای نگهبان اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری را اعلام کرد و متأسفانه باز هم مانند همه ادوار گذشته هیچ زن کاندیدایی در بین اسامی دیده نمیشود.
این در حالی است که در شرایط نابرابر کسب مناصب مدیریتی، کسب شرایط احراز برای کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاستجمهوری بسیار سختتر و در شرایط نابرابری با مردان قرار دارد. معدود زنانی هم که با تمام این نابرابریها و سقفهای شیشهای میتوانند چهار سال سابقه تصدی در مقامات سیاسی موضوع ماده الف، ب و ج قانون مدیریت خدمات کشوری را احراز کنند، با سوءبرداشت از واژه «رجال» در اصل صدوپانزدهم قانون اساسی از احراز صلاحیتشان امتناع میشود.
با علم به این نکات، ضمن اعتراض به عملکرد شورای نگهبان در اعمال مکرر این نابرابری جنسیتی، همچنان در باب مسائل اجتماعی ایران به رئیسجمهور آینده خواهم نوشت. با امید به آنکه در بین افراد باقیمانده از تیغ شورای نگهبان، افرادی که دغدغه ایران را دارند، به این مسائل توجه کرده و آنها را در پیشبینی برنامه و اقدامات خود به کار گیرند. به امید ایرانی برای همه ایرانیان، با انتخاب رئیسجمهوری که اکثریت مردم و نه اقلیتی بیتوجه به تکثر و تنوع سنی، جنسیتی، قومی، دینی و... را
نمایندگی میکند.
آقای رئیسجمهور؛
نابرابری محصول سیاستگذاری نادرست و انحصار در دسترسی به منابع، امکانات، موهبتها و فرصتها از سوی افراد و گروههای مختلف است و نابرابری جنسیتی یکی از بارزترین وجوه نابرابری است که زنان در ابعاد و درجات مختلف در طول زندگی خود تجربه میکنند. حالا که جنابعالی در زمینه این نابرابری جنسیتی بهعنوان کاندیدای چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شدید و در سایه مدیریتی مردانه همچنان نیازی به رقابت با توانمندیهای زنان کارآمد ندارید، پیشنهاد میکنم به مسئله نابرابری حساس بوده و ضمن تلاش برای ساختن ایرانی برای همه ایرانیان و فارغ از انواع نابرابری، از هماکنون به بهرهگیری حداکثری از زنان در کابینه خود بیندیشید.
نابرابری جنسیتی نهتنها در ابعاد مختلف زندگی زنان سایه انداخته، بلکه کشور و جامعه نیز خود را از ظرفیت واقعی نیمی از جمعیت خود محروم کرده است. نرخ اشتغال زنان و مردان بسیار متفاوت است و زنان بخش عمدهای از نیروی کار غیرفعال را تشکیل میدهند. ساختار مردانه کشور،
به طور مکرر انواع نابرابریهای جنسیتی را برساخت و بازتولید میکند. نابرابری در بازار کار، ماهیتی جنسیتی دارد. سهمیهبندیهای جنسیتی سالهای اخیر در فضای آکادمیک، به نابرابری جنسیتی در حوزه آموزش دامن زده است. نابرابریهای حقوقی، محدودشدن عاملیت زنان به صورت رسمی (قوانین) و غیررسمی (ناشی از فرهنگ و نهادهایی مانند خانواده) و نابرابری در حق داشتن سبک زندگی، نابرابری و تبعیض در سیاستگذاری و حمایت از ورزشکاران زن، ارزیابی عملکرد شغلی زنان بدون توجه به شرایط چند نقشی آنها در خانه و خانواده و... سلامت روان زنان را در معرض انواع آسیبها قرار
داده است.
نابرابریهای ساختاری در دسترسی به ثروت و قدرت که آن را میتوان متأثر از سیاستگذاری کاملا مردانه و فقدان درنظرگرفتن نیازها و توانمندیهای زنان در برنامهها و سیاستها دانست، زنان را کاملا نامرئی کرده است!
سقفهای شیشهای مانع انتصاب زنان به مناصب ارشد مدیریتی شده است، در معدود شرایطی هم که زنان به سطوح بالای مدیریتی میرسند، بهرسمیتشناختن آنها با مردانه عملکردن و عمل بهمثابه یک مرد همراه میشود.
گزارشهای مختلف حاکی از انواع شکافها و نابرابریهای جنسیتی در ایران است و بدون مداخله دولت امکان برقراری عدالت حتی در معنای حداقلی آن وجود ندارد. طبق آخرین گزارش منتشرشده مجمع جهانی اقتصاد، رتبه شکاف جنسیتی ایران در بین ۱۴۶ کشور جهان، ۱۴۳ است. این شاخص با درنظرگرفتن وضعیت برابری حقوق و فرصتهای پیشروی زنان و مردان در کشورهای مختلف در چهار محور سلامت، وضعیت آموزش، مشارکت اقتصادی و قدرت سیاسی محاسبه میشود. این شاخص نشان میدهد کشور ایران در شرایط بسیار بدی قرار داشته و درحالحاضر چهارمین کشور از نظر داشتن نابرابریهای جنسیتی است. همچنین طبق گزارش سازمان ملل متحد در سال 2019 درباره وضعیت کشورها در شاخص نابرابری جنسیتی (GII) که به شاخصهای بهداشت باروری، توانمندسازی و مشارکت در بازار کار توجه دارد، ایران در رتبه 113 در بین 162 کشور جهان قرار دارد.
اگر قصد دارید رئیسجمهوری موفق در حوزه کاهش نابرابریهای جنسیتی بوده و از حمایت نیمی از جمعیت این کشور برخوردار باشید، اصلاح ساختارهای نابرابر، رفع تبعیضهای جنسیتی و موانع در زمینه اشتغال، آموزش، اقتصاد، سیاست و دسترسی به فرصتهای برابر باید در اولویت رویکردی و سیاستی شما قرار گیرد.
یکی از اولین نشانههای حرکت در این مسیر را میتوان در استفاده از زنان توانمند در کابینه شما جستوجو کرد. حضور حداقلی وزرای زن، نهتنها راهگشا نیست، بلکه تداعیکننده مدیریتی مردانه از سوی زنان است. رعایت نسبت جنسیتی در کابینه شما و استفاده حداکثری از زنان توانمند و دارای سابقه اجرائی میتواند در کنار وجود رویکردها و برنامههای حساس به نابرابریهای جنسیتی، مردم را به دولت آینده امیدوار کند.