|

فضای شهری تهران قدیم، در جست‌وجوی آرامش و امنیت

آیا می‌دانستید تعداد موتوری‌هایی که در خیابان مولوی در خلاف جهت خیابان می‌رانند، آن‌قدر زیاد است که گوگل را به اشتباه می‌اندازد؟ یعنی، گوگل خیابان را دوطرفه فرض می‌گیرد، در‌حالی‌که این خیابان مهم تهران تاریخی، در لبه جنوبی بازار تهران، جهتش برای تردد سواره یک‌طرفه از شرق به غرب است و گوگل نباید قاعدتا اشتباه کند!

آیا می‌دانستید تعداد موتوری‌هایی که در خیابان مولوی در خلاف جهت خیابان می‌رانند، آن‌قدر زیاد است که گوگل را به اشتباه می‌اندازد؟ یعنی، گوگل خیابان را دوطرفه فرض می‌گیرد، در‌حالی‌که این خیابان مهم تهران تاریخی، در لبه جنوبی بازار تهران، جهتش برای تردد سواره یک‌طرفه از شرق به غرب است و گوگل نباید قاعدتا اشتباه کند!

البته این ترددهای در خلاف جهت خیابان در مسیرهای ویژه تمام خیابان‌های جمهوری، خیام، فردوسی، سعدی، مصطفی خمینی و... هم در جریان‌اند و کسی هم مانع‌شان نیست. اگر مرکز شهر تهران را بشناسید، حتما می‌دانید که تهران قدیم در کنار تمام مزایا و زیبایی‌هایش ترافیک موتوری وحشتناکی دارد که متأسفانه پلیس راهور از پس آن برنمی‌آید. آشفتگی ترافیک تهران بیشتر به کمبود وسایل نقلیه عمومی در این محدوده بازمی‌گردد. البته مترو واقعا کمک بزرگی است ولی اتوبوس‌های تهران کافی نیستند و هنوز بیشتر کسانی که می‌خواهند به مرکز شهر در داخل محدوده ترافیک بیایند، تمایل دارند از اتومبیل شخصی، موتورسیکلت شخصی، و البته تاکسی و اسنپ استفاده کنند. تمام کوشش متخصصانی که سال‌ها در مرکز مطالعات ترافیک شهر تهران کار پژوهشی انجام دادند تا وجود و حضور دوچرخه در شهر را تسهیل کنند، به جای خوبی نرسید.

دوچرخه‌های بی‌دود به مشکل خورد و جمع‌آوری شد. و دست آخر موتورسیکلت‌های غیربرقی و دودزا، که خطرناک‌تر و ناپایدارترند، سلطان خیابان‌ها و اتوبان‌های تهران شده‌اند. متخصصان می‌گویند 80 درصد موتوری‌ها گواهینامه ندارند. اینها بیشتر شامل جوانان زیر سن قانونی و اتباع غیرمجاز نیز می‌شوند. همه‌شان از مسیرهای ویژه اتوبوس، از پیاده‌روهای شلوغ خیابان‌های اصلی! و نیز از پیاده‌راه‌ها، ورود ممنوع‌ها و خلاصه همه جا در شهر عبورو‌مرور می‌کنند. عموما کلاه ندارند، عجله دارند و از هیچ قانونی نیز پیروی نمی‌کنند.

طبق آمار سازمان ترافیک، چهار‌میلیون‌و 300 هزار موتور در تهران تردد می‌کنند که 50 الی 60 درصد آنها وارد منطقه 12 می‌شوند. به‌ غیر از ساعت پیک ترافیک اول صبح، که ساعت مدارس و ادارات است، به گفته کارشناسان ترافیک، از ساعت 10 صبح تا دو بعدازظهر، پیک‌های موتوری مشغول حمل بارهای غیراستاندارد (به لحاظ حجمی) هستند و انواع خطرآفرینی‌شان آرامش و قرار را از خیابان‌های پرتردد سلب می‌کند. پلیس نمی‌تواند نقش خود را در هدایت و نظارت ترافیک موتوری به‌درستی ایفا کند، زیرا هم از خشونت موتوری‌های جوان بیمناک است و هم تلویحا دستور دارد مانع نان‌خوردن موتوری‌ها نشود‌. آمار کشته‌ها در تصادفات منجر به فوت در منطقه 12 برای سال گذشته 26 نفر بوده است.

در تصادفات نیز آمار هست که 80 درصد تقصیرها با موتورسوارها بوده است. پلیس فعلا اقدامی نمی‌کند، اما اگر روزی بخواهد، متخصصان معتقدند جریمه‌ها نباید صرفا به موتورها مربوط شود، بلکه باید روی کد ملی موتورسوار متخلف بنشیند و معاملات مالی و استخدامی (مثلا گرفتن چک و...) او را محدود کند؛ یعنی خلاف به شخص متصل شود و نه به موتور، چون به تجربه دیده شده که بسیاری از صاحبان موتورهای ضبط‌شده از سوی پلیس، هرگز به دنبال خلاص‌کردن موتورشان نرفته‌اند. حالا سری به خیابان لاله‌زار بزنیم؛ خیابانی معروف و شلوغ در قلب تهران قدیم، که امروز تعداد دیوانه‌کننده‌ای از مغازه‌های الکتریکی و موتورسواران مربوط به آنها، فضای آن را طوری اشغال کرده‌اند که خیابان قفل شده است. به گفته کارشناسان هر روز تا دوهزار‌و 800 موتورسیکلت به طور ثابت در سرتاسر پیاده‌روهای لاله‌زار پارک می‌کنند. اینها تمام روز جلوی مغازه‌ها و زیر چشم کسبه محترم پارک هستند و به‌ عللی مانند هزینه یا کاهلی به پارکینگ هم برده نمی‌شوند. چیزی حدود سه هزار موتور دیگر هم به صورت گذری و پیک در حال تردد هستند. نیمی برای کار و نیمی برای خرید. حاصل، اشغال تمام سطح خیابان و پیاده‌روهای خیابان با موتورهایی است که در شش ردیف هر طرف خیابان ایستاده‌اند. 

شهرداری منطقه چندین سال است می‌خواهد به این وضعیت خاتمه دهد اما با مقاومت موتوری‌ها روبه‌رو می‌شود که موتورهای بزرگ‌شان را در وسط خیابان نگه‌ می‌دارند و عین خیال‌شان هم نیست! کارشناسان ترافیک شهرداری منطقه 12 می‌گویند سال‌هاست تمایل به خرید پارکینگ برای لاله‌زاری‌ها دارند، اما هیچ‌کس نمی‌فروشد، یا اگر بفروشد، قیمتی چهار برابر قیمت منطقه‌ای پیشنهاد می‌کند. اقدامات عمرانی دیگری نیز در ادامه پیاده‌روسازی‌های چند سال پیش در خیابان لاله‌زار نو، امروز در لاله‌زار جنوبی در دست اجراست که به‌زودی به اصلاح مختصر پیاده‌روها و سنگ‌فرش‌شدن خیابان خواهد انجامید. مع‌ذلک سامان‌یافتن این وضعیت ناشایست -در مقایسه با وضعیت کسبه پولدار و مرفه لاله‌زار- چیزی نیست که به همین سادگی دست‌یافتنی باشد. این سامان‌یابی باید ابتدا در ذهن و مغز مغازه‌داران، موتوری‌ها، چرخی‌ها و تمام افرادی که این شرایط بحرانی سال‌هاست برای‌شان عادی شده، اتفاق بیفتد.

همین انتظار از اهالی بازار تهران نیز می‌رود. در مقیاس فضاهای عمومی شهری، امنیت و نظم اغلب با سازوکارهای رسمی برقرار می‌شود: حضور پلیس، دوربین‌ها، گشت‌ها و تابلوهای توقف ممنوع و حمل با جر‌ثقیل. اما این تسلط و استقرار قانون و آرامش در فضای شهر لازمه‌اش باور مردم و مشارکت آنها در حفظ و پایش این فضا از درون آن و به واسطه روابط انسانی نیز هست. باید خود مردم هم چشم ناظر باشند. نه از سرِ قدرت، بلکه از سر دلسوزی برای شهر و رعایت حق دیگران برای استفاده مناسب از خیابان، به‌ویژه در ساعات شب و زمان فراغت. خود صنف الکتریک، یعنی مالک مطلق لاله‌زار نیز باید برای بهبود شرایط این خیابان فکری بکند. امنیت و آرامش زمانی در شهر تهران و نمونه خیابان لاله‌زار پایدار خواهد شد که اقتدار پلیس و قانون، با مهربانی، حس مسئولیت، غیرت و فهم و درک اهالی درآمیزد.