|

سفره‌های خالی، قیمت‌های نجومی

از سقوط مصرف گوشت تا سیب‌زمینی ۶۰هزارتومانی

سفره‌های مردم هر روز کوچک‌تر می‌شود و مواد غذایی یکی‌یکی از آن حذف می‌شوند. سیب‌زمینی ۶۰ هزارتومانی، برنجی که هر ماه گران‌تر می‌شود و گوشتی که برای بسیاری تبدیل به کالایی لوکس شده؛ همه این‌ها نتیجه سوءمدیریت و سیاست‌هایی است که گرانی را به معیشت مردم تحمیل کرده، بی‌آنکه راهکاری برای جبران آن وجود داشته باشد.

از سقوط مصرف گوشت تا سیب‌زمینی ۶۰هزارتومانی

به گزارش شرق، در ماه‌های اخیر، قیمت مواد غذایی اساسی در ایران به شکل کم‌سابقه‌ای افزایش یافته و تأثیر این گرانی‌ها به‌طور مستقیم بر معیشت مردم قابل مشاهده است. در تازه‌ترین نمونه، قیمت سیب‌زمینی به ۶۰ هزار تومان رسید و این تنها یکی از نشانه‌های بحران در بازار کشاورزی و مواد غذایی کشور است.

 

بحران قیمت سیب‌زمینی

انطور که نایب‌رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، هامین هاشمی، توضیح داده این افزایش قیمت، نتیجه نبود الگوی کشت مناسب و نداشتن آمار دقیق از وضعیت تولید است. عدم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشاورزی، ضعف در مدیریت منابع و سیاست‌های نادرست در محدودیت‌های صادراتی، همگی به کاهش تولید و افزایش قیمت‌ها دامن زده‌اند.

با این حال دولت افزایش نرخ ارز را عامل این گرانی معرفی کرده است. وزیر جهاد کشاورزی در مصاحبه‌ای گفته: «با توجه به این که نرخ ارز تجاری نسبت به ماه‌های گذشته رقم قابل توجهی است، به نفع صادرکننده است که صادرات بیشتری داشته باشد، همین مساله مقداری قیمت سیب‌زمینی را بالا برده است.»

واردات، راه‌حل یا پاک کردن صورت‌مسئله؟

در واکنش به این بحران، دولت گزینه واردات سیب‌زمینی را مطرح کرده است. وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد: «اگر این روند ادامه یابد، واردات سیب‌زمینی را انجام خواهیم داد.» اما به باور بسیاری، این سیاست تنها نشان‌دهنده ضعف در مدیریت کشاورزی داخلی است. وابستگی به واردات، نه‌تنها باعث تضعیف تولید داخلی شده، بلکه در عمل کمکی به کاهش پایدار قیمت‌ها نکرده است.

طبیعتا راه‌حل واقعی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشاورزی، به‌روزرسانی روش‌های کشت، و اجرای سیاست‌های حمایتی واقعی از کشاورزان است. در نبود این اقدامات، هرگونه وارداتی تنها به‌عنوان یک مُسکن موقت عمل خواهد کرد.

 

حذف دومینووار اقلام غذایی از سفره ایرانی‌ها

بحران سیب‌زمینی تنها بخشی از موج گرانی‌هایی است که سفره‌های مردم را کوچک‌تر کرده است. همین چند روز پیش، برنج ایرانی نیز با ۱۷ درصد افزایش قیمت نسبت به ماه قبل، در صدر گرانی‌ها قرار گرفت. البته پیش از آن هم افزایش قیمت‌ها، مصرف مواد غذایی اساسی را به شدت کاهش داده بود. برای مثال، سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران به حدود ۶ کیلوگرم در سال سقوط کرده است. این در حالی است که سرانه مصرف گوشت در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند استرالیا و آمریکا به ترتیب ۹۰.۲ و ۹۰ کیلوگرم در سال است.

با این شرایط، بسیاری از خانوارهای ایرانی دیگر توان خرید گوشت را ندارند و به سختی می‌توانند مواد غذایی باکیفیت و مورد نیاز بدن را تأمین کنند.

 

مسیر یک طرفه گرانی

در این میان وعده‌هایی شنیده میشود که قرار است قیمت سیب‌زمینی را تا ۲۸ هزار تومان کاهش دهد، اما در شرایطی که هیچ اقدام عملی برای حل ریشه‌ای مشکلات کشاورزی انجام نشده، این وعده‌ها بیش از هر چیز به‌نظر می‌رسد که فقط برای آرام کردن مردم است. با این حال رئیس اتحادیه سیب‌زمینی‌کاران کشور در گفت‌وگویی با تسنیم اعلام کرده: «ما در تلاشیم قیمت سیب‌زمینی را به ۲۸ هزار تومان برسانیم.»

این درحالی است که تجارب گذشته نشان میدهد که یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران، چسبندگی قیمت‌ها است. این یعنی وقتی قیمت یک کالا افزایش پیدا می‌کند، حتی اگر دلایل گرانی از بین بروند، کاهش قیمت اتفاق نمی‌افتد یا بسیار کند و محدود خواهد بود.

بنابراین در مورد سیب‌زمینی، حتی اگر نرخ ارز کاهش یابد یا تولید افزایش پیدا کند، احتمال اینکه قیمت دوباره به سطح قبل برگردد، بسیار پایین است. چون در بازار، فروشندگان و تولیدکنندگان به قیمت‌های جدید عادت می‌کنند، هزینه‌های جانبی افزایش می‌یابد و همین باعث می‌شود که قیمت‌ها حتی پس از رفع بحران، بالا باقی بمانند. این اتفاق را در مورد بسیاری از کالاهای اساسی دیده‌ایم. برای مثال، قیمت برنج و گوشت پس از هر موج گرانی، هرگز به نرخ‌های قبلی بازنگشته است. در واقع، گرانی در اقتصاد ایران یک مسیر یک‌طرفه است؛ افزایش قیمت‌ها سریع و ناگهانی اتفاق می‌افتد، اما کاهش آن‌ها اگر هم رخ دهد، بسیار کند و ناچیز خواهد بود.

آنچه روشن است این است که اگر دولت به‌جای وعده‌های ناتمام، روی تقویت تولید داخلی و حمایت واقعی از کشاورزان تمرکز می‌کرد، امروز شاهد چنین بحران‌هایی نبودیم.

 

 

سفره‌های مردم هر روز کوچک‌تر می‌شود و مواد غذایی یکی‌یکی از آن حذف می‌شوند. سیب‌زمینی ۶۰ هزارتومانی، برنجی که هر ماه گران‌تر می‌شود و گوشتی که برای بسیاری تبدیل به کالایی لوکس شده؛ همه این‌ها نتیجه سوءمدیریت و سیاست‌هایی است که گرانی را به معیشت مردم تحمیل کرده، بی‌آنکه راهکاری برای جبران آن وجود داشته باشد.

به گزارش شرق، در ماه‌های اخیر، قیمت مواد غذایی اساسی در ایران به شکل کم‌سابقه‌ای افزایش یافته و تأثیر این گرانی‌ها به‌طور مستقیم بر معیشت مردم قابل مشاهده است. در تازه‌ترین نمونه، قیمت سیب‌زمینی به ۶۰ هزار تومان رسید و این تنها یکی از نشانه‌های بحران در بازار کشاورزی و مواد غذایی کشور است.

 

بحران قیمت سیب‌زمینی

انطور که نایب‌رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، هامین هاشمی، توضیح داده این افزایش قیمت، نتیجه نبود الگوی کشت مناسب و نداشتن آمار دقیق از وضعیت تولید است. عدم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشاورزی، ضعف در مدیریت منابع و سیاست‌های نادرست در محدودیت‌های صادراتی، همگی به کاهش تولید و افزایش قیمت‌ها دامن زده‌اند.

با این حال دولت افزایش نرخ ارز را عامل این گرانی معرفی کرده است. وزیر جهاد کشاورزی در مصاحبه‌ای گفته: «با توجه به این که نرخ ارز تجاری نسبت به ماه‌های گذشته رقم قابل توجهی است، به نفع صادرکننده است که صادرات بیشتری داشته باشد، همین مساله مقداری قیمت سیب‌زمینی را بالا برده است.»

 

واردات، راه‌حل یا پاک کردن صورت‌مسئله؟

در واکنش به این بحران، دولت گزینه واردات سیب‌زمینی را مطرح کرده است. وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد: «اگر این روند ادامه یابد، واردات سیب‌زمینی را انجام خواهیم داد.» اما به باور بسیاری، این سیاست تنها نشان‌دهنده ضعف در مدیریت کشاورزی داخلی است. وابستگی به واردات، نه‌تنها باعث تضعیف تولید داخلی شده، بلکه در عمل کمکی به کاهش پایدار قیمت‌ها نکرده است.

طبیعتا راه‌حل واقعی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشاورزی، به‌روزرسانی روش‌های کشت، و اجرای سیاست‌های حمایتی واقعی از کشاورزان است. در نبود این اقدامات، هرگونه وارداتی تنها به‌عنوان یک مُسکن موقت عمل خواهد کرد.

 

حذف دومینووار اقلام غذایی از سفره ایرانی‌ها

بحران سیب‌زمینی تنها بخشی از موج گرانی‌هایی است که سفره‌های مردم را کوچک‌تر کرده است. همین چند روز پیش، برنج ایرانی نیز با ۱۷ درصد افزایش قیمت نسبت به ماه قبل، در صدر گرانی‌ها قرار گرفت. البته پیش از آن هم افزایش قیمت‌ها، مصرف مواد غذایی اساسی را به شدت کاهش داده بود. برای مثال، سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران به حدود ۶ کیلوگرم در سال سقوط کرده است. این در حالی است که سرانه مصرف گوشت در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند استرالیا و آمریکا به ترتیب ۹۰.۲ و ۹۰ کیلوگرم در سال است.

با این شرایط، بسیاری از خانوارهای ایرانی دیگر توان خرید گوشت را ندارند و به سختی می‌توانند مواد غذایی باکیفیت و مورد نیاز بدن را تأمین کنند.

 

مسیر یک طرفه گرانی

در این میان وعده‌هایی شنیده میشود که قرار است قیمت سیب‌زمینی را تا ۲۸ هزار تومان کاهش دهد، اما در شرایطی که هیچ اقدام عملی برای حل ریشه‌ای مشکلات کشاورزی انجام نشده، این وعده‌ها بیش از هر چیز به‌نظر می‌رسد که فقط برای آرام کردن مردم است. با این حال رئیس اتحادیه سیب‌زمینی‌کاران کشور در گفت‌وگویی با تسنیم اعلام کرده: «ما در تلاشیم قیمت سیب‌زمینی را به ۲۸ هزار تومان برسانیم.»

این درحالی است که تجارب گذشته نشان میدهد که یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران، چسبندگی قیمت‌ها است. این یعنی وقتی قیمت یک کالا افزایش پیدا می‌کند، حتی اگر دلایل گرانی از بین بروند، کاهش قیمت اتفاق نمی‌افتد یا بسیار کند و محدود خواهد بود.

 

بنابراین در مورد سیب‌زمینی، حتی اگر نرخ ارز کاهش یابد یا تولید افزایش پیدا کند، احتمال اینکه قیمت دوباره به سطح قبل برگردد، بسیار پایین است. چون در بازار، فروشندگان و تولیدکنندگان به قیمت‌های جدید عادت می‌کنند، هزینه‌های جانبی افزایش می‌یابد و همین باعث می‌شود که قیمت‌ها حتی پس از رفع بحران، بالا باقی بمانند. این اتفاق را در مورد بسیاری از کالاهای اساسی دیده‌ایم. برای مثال، قیمت برنج و گوشت پس از هر موج گرانی، هرگز به نرخ‌های قبلی بازنگشته است. در واقع، گرانی در اقتصاد ایران یک مسیر یک‌طرفه است؛ افزایش قیمت‌ها سریع و ناگهانی اتفاق می‌افتد، اما کاهش آن‌ها اگر هم رخ دهد، بسیار کند و ناچیز خواهد بود.

 

آنچه روشن است این است که اگر دولت به‌جای وعده‌های ناتمام، روی تقویت تولید داخلی و حمایت واقعی از کشاورزان تمرکز می‌کرد، امروز شاهد چنین بحران‌هایی نبودیم.