نگاهی به تجربه شگفتانگیز ساخت شهر فناوری در آمریکا که وسوسه آن به آسیای میانه رسیده است؛
«سیلیکونولی» خاورمیانه
سیلیکونولی یا دره فناوری کالیفرنیا در آمریکا، ماجرای شهری ثروتمند است که با ایده تمرکز برندهای IT، استارتاپها و کارآفرینان اقتصاد دیجیتال ایجاد شد و حالا تولید ناخالص داخلی تنها یک ایالت آمریکا یعنی کالیفرنیا را بیشتر از بسیاری از کشورهای جهان کرده است.

سیلیکونولی یا دره فناوری کالیفرنیا در آمریکا، ماجرای شهری ثروتمند است که با ایده تمرکز برندهای IT، استارتاپها و کارآفرینان اقتصاد دیجیتال ایجاد شد و حالا تولید ناخالص داخلی تنها یک ایالت آمریکا یعنی کالیفرنیا را بیشتر از بسیاری از کشورهای جهان کرده است. این تجربه شگفتانگیز ساخت شهر دیجیتال در آمریکا، بسیاری از کشورهای جهان را به وسوسه انداخت تا نسخهای از سیلیکونولی را اجرا کنند. در خاورمیانه ابتدا اسرائیل پیشقدم شد، اما جنگ و نسلکشی و مهاجرت، سیلیکونولی اسرائیل را از نفس انداخت و حالا امارات پا پیش گذاشته است که سیلیکونولی خاورمیانه را به نام خود ثبت کند.
زمینگیری سیلیکونولی اسرائیل
سیلیکونولی دهه 1930 در کالیفرنیا تأسیس شد و این منطقه به دلیل صنعت تراشههای سیلیکونی معروف شد و پس از آن به خانه همه مشاغل با فناوری پیشرفته از جمله کارخانهها و شرکتهای فناوری تبدیل شد.
موفقیت چشمگیر سیلیکونولی سبب شد که ایالات متحده در سال ۱۹۶۱ تجربه دره فناوری را به اسرائیل منتقل کند. در سال 1964، شرکت آمریکایی موتورولا یک واحد تحقیق و توسعه در آنجا تأسیس کرد و به دنبال آن سایر شرکتهای آمریکایی تمرکز اصلی خود را بر تولید و بازاریابی نرمافزاری متمرکز کردند، البته تولید نرمافزارهای نظامی مشابه پنتاگون. سیلیکونولی اسرائیل با وجود ناکامیهای فراوان، داستان خود را دارد. در سال 2012، بلومبرگ، سیلیکونولی اسرائیل را به عنوان یکی از بهترین مکانها برای استارتاپهای با فناوری پیشرفته رتبهبندی کرد.
در این میان اما، اقتصاد سیلیکونولی اسرائیل از جنگ غزه آسیب دیده است. این منطقه بر فراز دشت ساحلی فلسطین، بین منطقه حیفا و ناحیه پاکت غزه واقع شده و سهم ۲۴ درصدی در تولید ناخالص داخلی اسرائیل داشت، اما حالا با ادامه جنگ، مهاجرت و فرار از این منطقه، سهم آن از اقتصاد اسرائیل بهشدت کاهش یافته است و بنا بر پیشبینی کارشناسان حداقل تا 10 سال آینده بهبود نخواهد یافت.
در واقع جنگ و درگیری و نسلکشی در غزه، به نوعی اولین سیلیکونولی خاورمیانه را زمینگیر کرد، اما آیا دیگر فرصتی برای ورود به تجربه ایجاد سیلیکونولی در خاورمیانه نیست؟
داستان سیلیکونولی امارات
زمینگیری سیلیکونولی اسرائیل از یکسو و موفقیت خیرهکننده سیلیکونولی آمریکا کشورهای عربی را به اندیشه ساخت دره فناوری در خاورمیانه انداخت. شهری که بدون شک برای شرکتهای بزرگ فناوری جهان جذاب است و شعب آنها را به خاورمیانه میکشاند. شهری که میتواند محل زندگی آدمهای خلاق باشد و جایی که شرکتهای بزرگ برای خرید میآیند یا چندین شرکت کوچک ادغام میشوند تا یک شرکت بزرگ و قوی ایجاد کنند تا شرکتهای بزرگ فناوری بتوانند سهام قابلتوجهی در آن بخرند، چرخ سرمایهگذاری اقتصادی را بچرخانند و نیروی کار، خلاقیت، شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاری را جذب کنند.
در این میان، محمد عبدالله ال گرگاوی، مدیرعامل بنیاد آینده و رئیس موزه آینده دوبی میگوید یک روز در اکتبر 1999، شیخ محمد بن راشد آل مکتوم من را با ماشین خود به یک منطقه بیابانی دورافتاده بین دوبی و ابوظبی در نزدیکی جبل علی برد. به منطقه وسیعی از شورهزار رسیدیم. از ماشین پیاده شدیم و سؤالات بیپایانی در ذهنم بود که چرا به این مکان آمدیم. من نمیدانستم مقصد کجاست، اما در طول سفر و درحالیکه از مناطق وسیع و خالی از سکنه عبور میکردیم، شیخ محمد با چشماندازی آیندهنگر، آیندهای را ترسیم میکرد که هیچ حاکم دیگری در خاورمیانه در مخیلهاش نبود. در آن زمان رؤیای تبدیل آن منطقه به نقطه عطف قرن بیستویکم، نهتنها در سطح دولتی بلکه در سطح جهان را ترسیم میکرد. سپس او به آن سرزمین خالی و یک منطقه بیابانی منزوی نگاه کرد و گفت: میخواهم اینجا کار کنی تا شهری برای فناوری بسازی و در مقابل آن شهری برای رسانهها بسازی، یک سال فرصت داری تا این پروژه را اجرا کنی.
از همین نقطه «مأموریت غیرممکن» شروع شد. پس از دو روز بازدید از منطقه کویری، برای بحث در مورد طرح پروژه با اعلیحضرت ملاقات کردم و وقتی از او در مورد بودجه پرسیدم، در کمال شگفتی به من گفت که بودجهای وجود ندارد و حداکثر ظرف یک سال باید شهر تکمیل شود. آن زمان شوکه شدم و این دومین چالش پیشروی ما بود. چالش سوم این است که ما با موضوعی نسبتا جدید سروکار داشتیم و امکانسنجی آینده آن هنوز نامشخص بود.
چند روز بعد، در 29 اکتبر، شیخ محمد بن راشد آل مکتوم یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور تعدادی از مقامات دولتی دوبی برگزار کرد و از راهاندازی پروژه این شهر خبر داد و گفت: طی چند سال گذشته، نشانههایی از شکلگیری یک اقتصاد جهانی جدید ظاهر شده که کاملا متفاوت از هر آنچه پیش از آن بوده، است؛ دوران اقتصاد صنعتی به نفع اقتصاد دیجیتال شروع به عقبنشینی خواهد کرد. او تأکید کرد که پرچم رهبری در آینده متعلق به کشورهایی خواهد بود که بیشتر بر دانش، فناوری اطلاعات، ایدهها و خدمات متکی هستند تا منابع طبیعی. من مطمئنم امارات متحده عربی نقش جهانی تأثیرگذاری در دنیای تجارت شرکتی و تجارت الکترونیک در اینترنت ایفا خواهد کرد».
در ادامه این روایت آمده: «شیخ محمد بن راشد با بلندپروازی تأسیس شهر را هدایت کرد و ما با تصمیم جسورانه برای قراردادن نشان امارات در نقشه جهانی اقتصاد دیجیتال، از این مکان شروع کردیم تا شروعی جدید و تاریخی برای منطقه رقم بزنیم. ما در کشوری هستیم که آرامش نمیشناسد و حرکت توسعه در آن متوقف نمیشود، بنابراین عزم خود را جزم کرده و کار آغاز شد و مطالعات میدانی با همکاری تیمی از کارشناسان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات استارت خورد.
ممکن است برخی تعجب کنند اگر بدانند که این پروژه غولپیکر در آن زمان و پروژه پیشگام امروزی تنها با 20 کارمند شروع شد. ما به عنوان یک تیم کار کردیم و با هم پایههای این شهر را پیریزی کردیم. در مورد سرمایه، ما از بانک بریتانیایی در خاورمیانه (HSBC) به ارزش 200 میلیون دلار وام گرفتیم، سپس دفاتر و اثاثیه مستعمل را گرفتیم و پروژه را شروع کردیم. ماجرایی شروع کردیم که نمیشد آن را از دست داد، زیرا ما در مورد یک زمینه کاملا جدید برای خود در منطقه صحبت میکنیم و باید دیگران را متقاعد کنیم که به وسعت ایده و توانایی ما برای اجرای آن باور داشته باشند. این بود که باید با شرکتها و مؤسسات جهانی همکاری کنیم تا دفتر مرکزی آنها به دوبی منتقل شود و این یک چالش بزرگ برای ما بود. در واقع، ما موفق به ایجاد این مشارکتها شدیم و تمام فضاهای موجود در شهر اینترنتی دوبی قبل از اینکه ساختمانها از زمین بلند شوند رزرو شدند».
القرقاوی با یادآوری آن روزها با لحنی نوستالژیک میگوید: «ما شبانهروز برای تکمیل ساختوساز در مدتزمان مشخصشده کار میکردیم و شیخ محمد صبح زود و گاهی قبل از ساعت شش و رسیدن مهندسان، ما را با بازدیدهای میدانی غافلگیر میکرد تا پیشرفت پروژه را زیر نظر داشته و از پیشروی کار مطمئن شود».
امارات؛ سیلیکونولی فناوری آب و هوا
مجله Entrepreneur، نسخه خاورمیانه، مقالهای از دنی کندی، مدیرعامل Nexus New Energy منتشر کرد که در آن تلاشهای امارات در زمینه انرژیهای پاک را ستود و به مزایایی اشاره کرد که این کشور را واجد شرایط تبدیلشدن به «سیلیکونولی فناوری آب و هوا» میکند.
امارات، این سازمان جهانی متخصص در تأمین مالی وجوه و شتابدهندههایی را که از کارآفرینان انرژی پاک حمایت میکنند، جذب کرده است که برای اولینبار در سیلیکونولی ظهور کردند.
کندی، مدیرعامل آن گفت: من مدتی را در هفته مالی ابوظبی، پیش از کنفرانس آب و هوا، گردهمایی سالانه سرمایهگذاران، دفاتر خانوادگی و معتمدین از سراسر خلیج فارس گذراندم که به نظر میرسید به اصول زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی اهمیت میدهند. آنها مرا متقاعد کردند که این کشور زمین مساعدی برای رشد فناوریها و شرکتهای جدید دارد. کندی میگوید به همین دلیل آنها 50 بنیانگذار فناوری آب و هوا را برای COP28 به عنوان بخشی از برنامهای که امسال با دبیرخانه کنفرانس و دفتر سرمایهگذاری ابوظبی اجرا میکردند، به امارات آوردند. او در مورد COP28 توضیح داد که از نظر تمرکز بر کارآفرینان و اهمیت نوآوری به عنوان ابزاری مهم در جستوجوی راهحلهای اقلیمی متفاوت است و این کنفرانس برخلاف کنفرانسهای قبلی اقلیم بود که فاقد فناوری و نمایشگاههای استارتاپی بودند.
او همچنین به تلاشهای این کشور برای تبدیلشدن به پیشگام انرژیهای تجدیدپذیر در منطقه اشاره میکند؛ از جمله این تلاشها بهروزرسانی استراتژی انرژی برای سه برابر کردن سهم منابع انرژی تجدیدپذیر تا سال 2030 است. ضمن اینکه ابوظبی هدفگذاری کرده است که 55 درصد برق امارات تا سال 2025 از منابع پاک تأمین شود و مشارکت این کشور را در هفته آب و هوای آفریقا در سپتامبر سال گذشته و اختصاص بیش از چهار میلیارد دلار بودجه به این قاره برای انرژیهای پاک ذکر کرد؛ کاری که کشورهای غربی انجام ندادهاند.
در این مقاله همچنین تأکید شده است که امارات از نظر فرهنگی هم توانایی تبدیلشدن به سیلیکونولی خاورمیانه را دارد. به جز این امارات مکان خوبی برای کسب سرمایه استارتاپها و همچنین مربیان، شرکا و مشتریان است و اگر نیمی از شرکتهایی که به اینجا میآیند بتوانند از بازار منطقهای بهره ببرند و کانالهای توزیع را در کشورهای منطقه باز کنند، دنیا جای بهتری برای آنها خواهد بود.