وزیری کوچکتر از قبای یک وزارتخانه
با اعلام خبر قبول استعفای وزیر آموزش و پرورش توسط رئیسجمهور، بسیاری از فعالان آموزشی کشور مروری بر چند ماه فعالیت یوسف نوری وزیر استعفاداده داشتند. وزیری که میطلبید از عنوانهای تخصصی در حوزه آموزش استفاده کند، پیادهروی در اربعین را یکی از عنوانهای رزومه خود در نظر گرفته بود و همین موضوع تا مدتها محل بحث بسیاری در انتخاب وزیر آموزش و پرورش شده بود.
نسترن فرخه: با اعلام خبر قبول استعفای وزیر آموزش و پرورش توسط رئیسجمهور، بسیاری از فعالان آموزشی کشور مروری بر چند ماه فعالیت یوسف نوری وزیر استعفاداده داشتند. وزیری که میطلبید از عنوانهای تخصصی در حوزه آموزش استفاده کند، پیادهروی در اربعین را یکی از عنوانهای رزومه خود در نظر گرفته بود و همین موضوع تا مدتها محل بحث بسیاری در انتخاب وزیر آموزش و پرورش شده بود. ازاینرو نوری در همان روزهای اول انتخابشدن به عنوان وزیر یکی از بخشهای مهم کشور، حاشیههایی پیرامون خود ایجاد کرد. حتی بعد از انفعال قابل توجه در زمان مسمومیتهای سال قبل که از مردم عذرخواهی کرد، بسیاری اعلام کردند که این وزیر باید به جای عذرخواهی تا الان استعفا میداد. این وزارتخانه با چالشهای فراوان برای انتخاب وزیر روبهرو بود و در همان مدت هم از ماجرای مسمویتهای مدارس تا ماجرای رتبهبندی و حقوق معلمها همه به انفعال ایشان به عنوان وزیر یک وزارتخانه انتقاد داشتند. البته بیشتر هم فعالان صنفی و معلمان قدرت این وزیر در دولت را کمتر از آن میدانستند تا بتواند برای مطالبات معلمها کاری از پیش ببرد، حتی سکوت و انفعال نوری در ماجرای مسمومیتها مزید بر علت این موضوع شد. محمدرضا نیکنژاد، کنشگر صنفی، در گفتوگو با «شرق» اشاره میکند که «ایشان دستاورد خاصی نداشتند» و اضافه میکند: «واقعا در حد قرارگرفتن در جایگاه وزیر آموزش و پرورش هم نبودند. آموزش و پرورش قبایی است که به تن خیلی از افراد بزرگ بوده است. بحث استعفا به ناکارآمدیهای کلی و مسمومیتها برنمیگردد، بلکه در این ماجرا اتفاقات سیاسی رقم خورده و در نهایت به این نتیجه میرسند تا یک نفر را کنار بگذارند. به این وزیر سابق نقدهای بسیاری وارد است، اما اتفاقاتی در این مدت رقم خورد که معلمها را به شدت عصبانی کرده است. بحث رتبهبندی یکی از آن اتفاقات بود و به نظر من بیش از بحث مسمومیتها و فشار روی خانوادهها این مسائل باعث شد تا با این استعفا روبهرو شویم». درباره ماجرای رتبهبندی معلمان هم طبق اظهارات این فعال صنفی قرار بود طبق وعدههای خودشان اگر رتبهبندی اجرا شود، حدود 8 تا 16 میلیون تومان به حقوق معلمها اضافه شود، رتبهبندی الان اجرا شده ولی آنچه در حکمها اجرا شده بین دو نیم تا پنچ میلیون تومان از رتبه یک تا پنچ به حقوق معلمها اضافه شده. این وعده وفا نشده و امسال هم ادامه خواهد داشت، چون حتی اگر حقوقها 20 درصد هم افزایش پیدا کند باز نسبت به حقوق معلمان این افزایش صورت میگیرد، پس این شکاف ادامهدار خواهد بود. نیکنژاد اشاره میکند: «با واریز دیرهنگام حقوق معلمها هم به شکل دیگر باعث عصبانیت این گروه شدند، وزیر و تیم وزارت به دلیل نزدیکی به معلمان متوجه عصبانیت آنها بودند، برای همین فشار میآوردند که حقوق معلمان را بدهید و این قشر اعتراض دارند، اما سازمان برنامه و بودجه به این داستان تن نداد. برای همین وارد یک درگیری شدند. برای همین آموزش و پرورش اعلام کرد ما بیتقصیر هستیم و سازمانهای بالاتر مثل برنامه و بودجه پول نمیدهد. در رابطه با رتبهبندی هم تا حدی سازمان برنامه و بودجه آسیب زد که گفت پولی نمیدهد، در واقع قانون را نادیده گرفت. وزیر و تیمش با این افراد وارد یک درگیری شدند و چون افراد در سازمان برنامه و بودجه به بدنه دولت نزدیکتر بودند، به نوعی تیم وزارت آموزش و پرورش قربانی این دعوا شدند». از نظر این فعال صنفی آقای نوری ناکارآمدترین وزیری بوده تا به حال در سیستم آموزش کشور وجود داشته و میگوید: «ایشان کوچکتر از قبای این سیستم بودند، اما بحث ریشهایتر از این حرفهاست و ریشه برکناری ایشان شبیه به یک مسکن در برابر نارضایتیهایی که از سیستم آموزش و پرورش وجود دارد عمل میکند و انتقادها را به زمان دیگر موکول میکند، چون ایشان حتی در حدی نبود که برای ماجرای مسمومیت و رتبهبندیها بتواند کاری انجام دهد، بنابراین امروز هم تاوان کمکاریهای کل دولت را میدهد؛ برای مثال در ماجرای مسمومیتها آنقدر آدم ضعیفی بودند که نخواستند با رسانهها صحبت کنند و در پاسخ خبرنگاران گفته بودند قرار شده وزیر کشور پاسخ دهد...». رتبهبندی معلمان و ماجرای اخیر واریز دیرهنگام حقوق این افراد منجر به اعتراضات دوباره آنها شد که همان زمان آموزش و پرورش مشکل را عدم تأمین بودجه از طرف سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد، ولی بعد این مشکل ناهماهنگی از طرف آموزش و پرورش اعلام شد. «علی بهشتینیا» یکی از معلمانی است که مشکلات سیستم آموزشی کشور را عمیقتر از این مسائل میداند و به «شرق» میگوید: «مشکلات معلمان یک بخش معیشت و بخش دیگر آموزش از محتوای کتاب درسی تا امکانات سختافزاری و نرمافزاری بوده که ما در هر دو حوزه حرکت خاصی ندیدیم؛ بنابراین روزبهروز به این ناخشنودی اضافه شده و به نظر آقای نوری یا وزرای بعدی برای این چالشها کاری نمیتوانند انجام دهند. این وزرا ارتباطی هم با کف کلاس ندارند و ما باید وزیری داشته باشیم که حداقل ارتباط را با کلاسهای درس داشته باشند و بداند که در مدارس چه اتفاقاتی میافتد، درصورتیکه این موضوع برای وزرا و حتی سرپرست جدید اتفاق نیفتاده است. به نظر باید معلمان هم در انتخاب وزیر حقی داشته باشند، درصورتیکه این وزیران از جای دیگر انتخاب میشوند؛ برای مثال در محتوای کتابهای درسی معلمها انتقاداتی داشتند که سال به سال این وضع بدتر شد، در کنارش مشکلات معیشتی همیشگی برای معلمها وجود داشته است...». معلم دیگری که نخواست نامی از او ذکر شود اشاره میکند: «آموزش و پرورش در این دوره واقعا ضعیف بود و برخلاف شعارهای که میداد هیچکدام از مطالبات معلمان را برآورده نکرد. بعد از چند دوره انتخاب، وزیری بسیار ضعیف انتخاب شد که به نظر نمایندگان مجلس به اجبار به ایشان رأی دادند. ایشان فردی دور از آموزش و پرورش بودند، برای همین دیگر توقع اینکه بخواهند معیارهای بالاتر محقق کنند وجود نداشت. در دورهای که آقای نوری وزیر بودند افرادی وارد سیستم شدند که هیچ تخصصی نداشتند».