جلال طالبی، سرمربی پیشين تیم ملی:
مدیران تحصیلکرده را به ورزش نمیآوریم
فوتبال ایران چهار دوره در جام جهانی حاضر شده و در 12 بازی مقابل حریفان خود قرار گرفته است. سهم ایران در این 12 بازی در جامهای جهانی فقط یک پیروزی است؛ آنهم به جام جهانی 1998 فرانسه برمیگردد که تیم ملی با هدایت جلال طالبی موفق شد با دو گلی که حمید استیلی و مهدی مهدویکیا به ثمر رساندند، آمریکا را شکست دهد. سراغ جلال طالبی، مرد خوشاخلاق فوتبال کشورمان، رفتیم تا با او درباره جایگاهش در این روزهای فوتبال ایران صحبت کوتاهی داشته باشیم.
شما عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال هستید. آیا این کمیته تأثیری در تصمیمگیریهای فوتبال ایران دارد؟
این سؤال را آقای محصص بهتر میتوانند جواب دهند؛ چراکه ایشان جلسات را به دبیر فدراسیون گزارش میکند و بهتر میتواند بگوید این جلسات مفید هست یا نه. من بیش از یک سال است که در این جلسات شرکت نمیکنم. در کل خروجی هم از این کمیته دیده نشده است و برای دوستان در این کمیته آرزوی موفقیت میکنم. در کل تأثیری از حضور پیشکسوتان در این کمیته دیده نشده است.
فکر میکنید چرا برخی از مدیران ورزشی از تجربه پیشکسوتان استفاده نمیکنند؟
مدیریت خودش یک شاخه جداگانهای است و مدیریت ورزشی به فرض با مدیریت اقتصادی تفاوت دارد. ما آدمهایی را که در ورزش فارغالتحصیل شدهاند و در این رشته کار کردهاند، نمیآوریم. بین مدیرانی که من در ورزش با آنها کار کردم، آقای «محسن صفاییفراهانی» مدیریت داشت و کار خودش را میدانست؛ اگر هم کاری را نمیدانست، مشاوره میگرفت یا به منابع خارجی رجوع میکرد. مدیران ما در ورزش بیشتر افراد سیاسی هستند و مدیری که بخواهد بیاید کاری برای فوتبال ما بکند، نیست و همه موقتی هستند. بودن افراد برای مسائل دیگر است نه فقط خدمت به ورزش. ما حداقل باید از کشورهایی که پیشرفت کردهاند و در امر ورزش درست برنامهریزی و آیندهنگری میکنند، الگوبرداری کنیم. مدیر باید صادق باشد و همچنین کار خودش را دوست داشته باشد و بالاتر از همه، نگوید فقط من میدانم و از کسانی که میتوانند و صاحبنظر هستند برای آینده ورزش کمک فکری بگیرد.
بهطورکلی عملکرد «کیروش» را در تیم ملی در بعد فنی چگونه دیدهاید؟
مسلما کیروش تأثیر فراوانی در فوتبال ایران داشته است. بالاترین آنهم این بوده که به رئیس فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش ما گفته تیم ملی چه شرایطی را لازم دارد و چه امکاناتی را باید داشته باشد تا بتوان از تیم ملی توقع نتیجهگرفتن داشت. کیروش مسائل سختافزاری خوبی را برای تیم خود خواسته و در کنار آن، خودش مسائل نرمافزاری تیم را تقویت کرده است. سازمان تیمی را مشخص کرده و به طور مثال گفته اگر تیم ملی میخواهد به کشوری برای بازی برود، باید با چارتر سفر کرد و بازیکن تیم ملی نباید 18 ساعت در هواپیما باشد. در مسائل فنی هم کیروش مربی باتجربه و صاحبسبکی است که در فوتبال شناختهشده است و خیلی به فوتبال ایران کمک کرده است. انتظاری که من داشتم و از اول باید این را در زمان عقد قرارداد برآورده میکردند، این بود که میتوانستیم از ایشان کمکهای دیگری هم در سطح فوتبال پایهای خودمان بگیریم. کلاسهای تئوری و توجیهی برای مربیان جوانتر ما میگذاشت تا مربیان ما از تجربیات او استفاده کنند که متأسفانه این کار انجام نشد.
تنها برد ما در جام جهانی به بازی مقابل آمریکا در جام جهانی 1998 فرانسه برمیگردد که شما هدایت تیم ملی را بر عهده داشتید. بعد از جام جهانی آیا مسئولان ورزش آن توجه لازم را به جلال طالبی کردند؟
نکتهای که باعث شد در آن شرایط من هدایت تیم ملی را قبول کنم، فقط مردم بودند؛ به خاطر عشقی که به مردم داشتم و مردم هم به من داشتند، هدایت تیم ملی را پذیرفتم. بعد از آن روزها هم همین بود و هیچ زمانی انتظاری از کسانی که مسئولان ورزش بودند، نداشتم. همین که مردمی که در خیابان میبینم جواب سلام من را میدهند، برای من کافی است و خوشحال هستم. بالاتر از همه خوشحال هستم با کمک بچهها، چون من کنار بچهها بودم، توانستیم آن پیروزی را بهدست بیاوریم که باعث افتخار و غرور ملی مملکت شد و این برای من بیشتر از هر چیزی ارزش دارد. من نیازی ندارم سران ورزش از من قدردانی بکنند یا نکنند. انشاءالله در آینده شرایطی رقم بخورد که از کسانی که برای کشور در هر ردهای زحمت میکشند، قدردانی شود.
المپیک 2016 ریو هم برگزار شد و همچنان فوتبال در حسرت رسیدن به المپیک باقی ماند. فکر میکنید به چه دلیل بیش از 35 سال است فوتبال ایران نمیتواند به المپیک صعود کند؟
ما بدون اینکه مشکلات و موانعی را که در برنامهریزی خودمان وجود دارد، بدانیم، برنامههای سالهای گذشته را با وجود ناموفقبودن ادامه میدهیم. باید در ارتباط با برنامهریزی مقداری افکار خود را تغییر دهیم و حرفهایتر فکر و برنامهریزی کنیم و آدمهای حرفهایتری را بیاوریم تا کارها را انجام دهند. ما در فوتبال خود مشکل برنامهریزی و آیندهنگری داریم. همیشه برای همان روز و ساعت فکر کرده و این مشکل برنامهریزی، سازمانی، مدیریتی و تشکیلاتی ما است و باید این مشکلات حل شود. به همین دلایل است که ما سالها در رسیدن به المپیک ناکام بودهایم.
فوتبال ایران چهار دوره در جام جهانی حاضر شده و در 12 بازی مقابل حریفان خود قرار گرفته است. سهم ایران در این 12 بازی در جامهای جهانی فقط یک پیروزی است؛ آنهم به جام جهانی 1998 فرانسه برمیگردد که تیم ملی با هدایت جلال طالبی موفق شد با دو گلی که حمید استیلی و مهدی مهدویکیا به ثمر رساندند، آمریکا را شکست دهد. سراغ جلال طالبی، مرد خوشاخلاق فوتبال کشورمان، رفتیم تا با او درباره جایگاهش در این روزهای فوتبال ایران صحبت کوتاهی داشته باشیم.
شما عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال هستید. آیا این کمیته تأثیری در تصمیمگیریهای فوتبال ایران دارد؟
این سؤال را آقای محصص بهتر میتوانند جواب دهند؛ چراکه ایشان جلسات را به دبیر فدراسیون گزارش میکند و بهتر میتواند بگوید این جلسات مفید هست یا نه. من بیش از یک سال است که در این جلسات شرکت نمیکنم. در کل خروجی هم از این کمیته دیده نشده است و برای دوستان در این کمیته آرزوی موفقیت میکنم. در کل تأثیری از حضور پیشکسوتان در این کمیته دیده نشده است.
فکر میکنید چرا برخی از مدیران ورزشی از تجربه پیشکسوتان استفاده نمیکنند؟
مدیریت خودش یک شاخه جداگانهای است و مدیریت ورزشی به فرض با مدیریت اقتصادی تفاوت دارد. ما آدمهایی را که در ورزش فارغالتحصیل شدهاند و در این رشته کار کردهاند، نمیآوریم. بین مدیرانی که من در ورزش با آنها کار کردم، آقای «محسن صفاییفراهانی» مدیریت داشت و کار خودش را میدانست؛ اگر هم کاری را نمیدانست، مشاوره میگرفت یا به منابع خارجی رجوع میکرد. مدیران ما در ورزش بیشتر افراد سیاسی هستند و مدیری که بخواهد بیاید کاری برای فوتبال ما بکند، نیست و همه موقتی هستند. بودن افراد برای مسائل دیگر است نه فقط خدمت به ورزش. ما حداقل باید از کشورهایی که پیشرفت کردهاند و در امر ورزش درست برنامهریزی و آیندهنگری میکنند، الگوبرداری کنیم. مدیر باید صادق باشد و همچنین کار خودش را دوست داشته باشد و بالاتر از همه، نگوید فقط من میدانم و از کسانی که میتوانند و صاحبنظر هستند برای آینده ورزش کمک فکری بگیرد.
بهطورکلی عملکرد «کیروش» را در تیم ملی در بعد فنی چگونه دیدهاید؟
مسلما کیروش تأثیر فراوانی در فوتبال ایران داشته است. بالاترین آنهم این بوده که به رئیس فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش ما گفته تیم ملی چه شرایطی را لازم دارد و چه امکاناتی را باید داشته باشد تا بتوان از تیم ملی توقع نتیجهگرفتن داشت. کیروش مسائل سختافزاری خوبی را برای تیم خود خواسته و در کنار آن، خودش مسائل نرمافزاری تیم را تقویت کرده است. سازمان تیمی را مشخص کرده و به طور مثال گفته اگر تیم ملی میخواهد به کشوری برای بازی برود، باید با چارتر سفر کرد و بازیکن تیم ملی نباید 18 ساعت در هواپیما باشد. در مسائل فنی هم کیروش مربی باتجربه و صاحبسبکی است که در فوتبال شناختهشده است و خیلی به فوتبال ایران کمک کرده است. انتظاری که من داشتم و از اول باید این را در زمان عقد قرارداد برآورده میکردند، این بود که میتوانستیم از ایشان کمکهای دیگری هم در سطح فوتبال پایهای خودمان بگیریم. کلاسهای تئوری و توجیهی برای مربیان جوانتر ما میگذاشت تا مربیان ما از تجربیات او استفاده کنند که متأسفانه این کار انجام نشد.
تنها برد ما در جام جهانی به بازی مقابل آمریکا در جام جهانی 1998 فرانسه برمیگردد که شما هدایت تیم ملی را بر عهده داشتید. بعد از جام جهانی آیا مسئولان ورزش آن توجه لازم را به جلال طالبی کردند؟
نکتهای که باعث شد در آن شرایط من هدایت تیم ملی را قبول کنم، فقط مردم بودند؛ به خاطر عشقی که به مردم داشتم و مردم هم به من داشتند، هدایت تیم ملی را پذیرفتم. بعد از آن روزها هم همین بود و هیچ زمانی انتظاری از کسانی که مسئولان ورزش بودند، نداشتم. همین که مردمی که در خیابان میبینم جواب سلام من را میدهند، برای من کافی است و خوشحال هستم. بالاتر از همه خوشحال هستم با کمک بچهها، چون من کنار بچهها بودم، توانستیم آن پیروزی را بهدست بیاوریم که باعث افتخار و غرور ملی مملکت شد و این برای من بیشتر از هر چیزی ارزش دارد. من نیازی ندارم سران ورزش از من قدردانی بکنند یا نکنند. انشاءالله در آینده شرایطی رقم بخورد که از کسانی که برای کشور در هر ردهای زحمت میکشند، قدردانی شود.
المپیک 2016 ریو هم برگزار شد و همچنان فوتبال در حسرت رسیدن به المپیک باقی ماند. فکر میکنید به چه دلیل بیش از 35 سال است فوتبال ایران نمیتواند به المپیک صعود کند؟
ما بدون اینکه مشکلات و موانعی را که در برنامهریزی خودمان وجود دارد، بدانیم، برنامههای سالهای گذشته را با وجود ناموفقبودن ادامه میدهیم. باید در ارتباط با برنامهریزی مقداری افکار خود را تغییر دهیم و حرفهایتر فکر و برنامهریزی کنیم و آدمهای حرفهایتری را بیاوریم تا کارها را انجام دهند. ما در فوتبال خود مشکل برنامهریزی و آیندهنگری داریم. همیشه برای همان روز و ساعت فکر کرده و این مشکل برنامهریزی، سازمانی، مدیریتی و تشکیلاتی ما است و باید این مشکلات حل شود. به همین دلایل است که ما سالها در رسیدن به المپیک ناکام بودهایم.