آینه
همشهری
جایگاه روزنامهها باید بازسازی شود
عباس عبدی: تعطیلی پیاپی در کنار پایینبودن تیراژ مطبوعات و روزنامههای ایران بیش از آنکه دلایل مدیریتی یا تحریریهای داشته باشد، عوامل سیاسی و آزادی رسانهای دارد. و این زنگخطری جدی است که حکومت در کلیت خود باید به آن توجه کند... . اگر دولت بخواهد به طور مستقیم با افکار عمومی ایجاد ارتباط کند و نظر مردم را درباره برنامههایش جلب کند، باید صادقانه و صریح گفت که ابزار مناسب برای این کار را ندارد. نهفقط دولت چنین ابزاری را ندارد؛ بلکه کل نظام سیاسی فاقد چنین ابزاری است؛ زیرا پیشازاین ابزار اثرگذاری خود را عقیم کرده است. در یک مرحله مطبوعات و روزنامهها را به محاق بردند و گمان کردند که پیروز میدان هستند و از شر مطبوعاتی که موی دماغ میشود، خلاص شدهاند و خیال کردند که با سوارشدن بر امواج صداوسیما میتوانند افکار عمومی را چون موم به هر شکلی که بخواهند درآورند. غافل از اینکه رسانهای که قرار بود قاتق نان شود، بیشتر در نقش قاتل جان وارد صحنه شده است... . آنانی که روزنامهها را تضعیف کردند و آنها را از ایفای نقش نظارتی و انتقادی خود بازداشتند، امروز باید هزینه این رفتار خود را از طریق به بیرون پرتابشدنشان
از فضای افکار عمومی بپردازند.
اعتماد
براندازان عددی نیستند
در گفتوگو با حسین مرعشی: براندازان بهعنوان یک طیف گسترده از نیروهای پراکنده که به سلطنتطلبان یا منافقین و... گرایش دارند و به دنبال براندازی نظام هستند اصلاحطلبان را رقیب خود میدانند و این حرف درست است اما اینکه اصلاحطلبان آنها را رقیب بدانند، درست نیست... . اصلاحطلبان اهل تعامل با همه اقوام و اقلیتهای مذهبی هستند. ما میتوانیم با همه اقشار و اقوام تعامل کنیم و سیاستهای روشن و ضدتبعیض را در کشور پیاده کنیم. میتوانیم حرفهای روشنی برای احترام به طبقات ضعیف جامعه بزنیم، میتوانیم از حقوق گروههای اجتماعی مختلف برای داشتن اتحادیههای و سندیکاها حمایت کنیم، با تبعیض و انتخابات ناسالم مخالف هستیم... . رقیب اصلی ما آفتهایی ازجمله سستی، تساهل، کمکاری و تنبلی، میل به دنیا در بخشی از نیروهای خود یا متحدانمان است. اینها آفتهای خطرناکی هستند و ما را از بدنه مردم دور میکنند... . یکی از اشکالات درون ساختار اصلاحطلبی این است که احزاب سطحبندی ندارند. احزاب با جمعیت کوچک همانقدر در نظام تصمیمگیری اصلاحطلبان سهم دارند که احزاب فراگیرتر سهم دارند.
ایران
وقتی مردم جلوتر از روشنفکرانشان گام برمیدارند
مقصود فراستخواه در میزگرد: مراجع فکری و اجتماعی به طور خودجوش از درون جامعه برمیخیزند و دولتساخته و رسمی نیستند. اینان سرمایههای فرهنگی و نمادین جامعه و بخش مهمی از ظرفیتهای سرزندگی حیات و جهان اجتماعی هستند. پس آنچه دراینمیان میتواند نگرانکننده باشد، این است که با کاهش نفوذ اخلاقی و معرفتی گروههای مرجع، در واقع فرایند «اجتماعیشدنِ» نسلهای جدید ما لطمه خواهد دید... . یکی از پیامدهای این امر، لطمهدیدن «نظم اخلاقی» در جامعه است که اکنون به صورت آنومیک خود را نشان میدهد. به نظر میرسد که نظمهای هنجاری درونزا در جامعه ما تضعیف شده است. واقعیت این است که جامعه همیشه با قانون و مقررات رسمی اداره نمیشود. با کنترل و داغ و درفش نیز اصلا به نظم پایداری نمیرسد. جامعه به نظم اخلاقی و هنجارینِ «درونجوش» و «درونمان» نیاز دارد. بخشی از منابع معرفتی، ارزشی و هنجارینِ این نظم اخلاقی جامعه را گروههای مرجعی که اشاره شد، تأمین میکنند. به بیان دیگر، شاید بتوان گفت یک بُعد از مسائل ملی امروزی ایران این است که بخشهایی از گروههای اجتماعی بهویژه نسلهای جدید از «اِلیت فکری و اجتماعی» خود مأیوس و سرخورده
شدهاند. مسئولیتش نیز قبل از هرچیز با آنهایی است که حوزه عمومی این جامعه را محدود کردهاند و با کنترل جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات و تصاحب بر آن، عملا مانع خلاقیت و تنوع نخبگان فکری و اجتماعی و کارایی آنان شدهاند و در نتیجه، رابطه نسلهای جدید را با مراجع فکری و اجتماعی از حالت طبیعی عرضه و تقاضا بیرون کردهاند.
آرمان
بحرانآفرینی کار «دولت پنهان» است
در گفتوگو با معصومه ابتکار: طرح مسئله ابردزدی علمی نیست و از نظر علمی نمیتوان چنین مسئلهای را تأیید کرد... . برخی از موقعیتهای خاصی در کشور برخوردار هستند و به کسی نیز پاسخگو نیستند. نکته قابلتأمل در این زمینه این است که دولت پنهان در اغلب مناسبات سیاسی کشور به صورت غیرمستقیم دخالت میکند و این مسئله بر کسی پوشیده نیست. این وضعیت نیز نوعی موازیکاری در سیاستگذاری ایجاد کرده است.
همشهری
جایگاه روزنامهها باید بازسازی شود
عباس عبدی: تعطیلی پیاپی در کنار پایینبودن تیراژ مطبوعات و روزنامههای ایران بیش از آنکه دلایل مدیریتی یا تحریریهای داشته باشد، عوامل سیاسی و آزادی رسانهای دارد. و این زنگخطری جدی است که حکومت در کلیت خود باید به آن توجه کند... . اگر دولت بخواهد به طور مستقیم با افکار عمومی ایجاد ارتباط کند و نظر مردم را درباره برنامههایش جلب کند، باید صادقانه و صریح گفت که ابزار مناسب برای این کار را ندارد. نهفقط دولت چنین ابزاری را ندارد؛ بلکه کل نظام سیاسی فاقد چنین ابزاری است؛ زیرا پیشازاین ابزار اثرگذاری خود را عقیم کرده است. در یک مرحله مطبوعات و روزنامهها را به محاق بردند و گمان کردند که پیروز میدان هستند و از شر مطبوعاتی که موی دماغ میشود، خلاص شدهاند و خیال کردند که با سوارشدن بر امواج صداوسیما میتوانند افکار عمومی را چون موم به هر شکلی که بخواهند درآورند. غافل از اینکه رسانهای که قرار بود قاتق نان شود، بیشتر در نقش قاتل جان وارد صحنه شده است... . آنانی که روزنامهها را تضعیف کردند و آنها را از ایفای نقش نظارتی و انتقادی خود بازداشتند، امروز باید هزینه این رفتار خود را از طریق به بیرون پرتابشدنشان
از فضای افکار عمومی بپردازند.
اعتماد
براندازان عددی نیستند
در گفتوگو با حسین مرعشی: براندازان بهعنوان یک طیف گسترده از نیروهای پراکنده که به سلطنتطلبان یا منافقین و... گرایش دارند و به دنبال براندازی نظام هستند اصلاحطلبان را رقیب خود میدانند و این حرف درست است اما اینکه اصلاحطلبان آنها را رقیب بدانند، درست نیست... . اصلاحطلبان اهل تعامل با همه اقوام و اقلیتهای مذهبی هستند. ما میتوانیم با همه اقشار و اقوام تعامل کنیم و سیاستهای روشن و ضدتبعیض را در کشور پیاده کنیم. میتوانیم حرفهای روشنی برای احترام به طبقات ضعیف جامعه بزنیم، میتوانیم از حقوق گروههای اجتماعی مختلف برای داشتن اتحادیههای و سندیکاها حمایت کنیم، با تبعیض و انتخابات ناسالم مخالف هستیم... . رقیب اصلی ما آفتهایی ازجمله سستی، تساهل، کمکاری و تنبلی، میل به دنیا در بخشی از نیروهای خود یا متحدانمان است. اینها آفتهای خطرناکی هستند و ما را از بدنه مردم دور میکنند... . یکی از اشکالات درون ساختار اصلاحطلبی این است که احزاب سطحبندی ندارند. احزاب با جمعیت کوچک همانقدر در نظام تصمیمگیری اصلاحطلبان سهم دارند که احزاب فراگیرتر سهم دارند.
ایران
وقتی مردم جلوتر از روشنفکرانشان گام برمیدارند
مقصود فراستخواه در میزگرد: مراجع فکری و اجتماعی به طور خودجوش از درون جامعه برمیخیزند و دولتساخته و رسمی نیستند. اینان سرمایههای فرهنگی و نمادین جامعه و بخش مهمی از ظرفیتهای سرزندگی حیات و جهان اجتماعی هستند. پس آنچه دراینمیان میتواند نگرانکننده باشد، این است که با کاهش نفوذ اخلاقی و معرفتی گروههای مرجع، در واقع فرایند «اجتماعیشدنِ» نسلهای جدید ما لطمه خواهد دید... . یکی از پیامدهای این امر، لطمهدیدن «نظم اخلاقی» در جامعه است که اکنون به صورت آنومیک خود را نشان میدهد. به نظر میرسد که نظمهای هنجاری درونزا در جامعه ما تضعیف شده است. واقعیت این است که جامعه همیشه با قانون و مقررات رسمی اداره نمیشود. با کنترل و داغ و درفش نیز اصلا به نظم پایداری نمیرسد. جامعه به نظم اخلاقی و هنجارینِ «درونجوش» و «درونمان» نیاز دارد. بخشی از منابع معرفتی، ارزشی و هنجارینِ این نظم اخلاقی جامعه را گروههای مرجعی که اشاره شد، تأمین میکنند. به بیان دیگر، شاید بتوان گفت یک بُعد از مسائل ملی امروزی ایران این است که بخشهایی از گروههای اجتماعی بهویژه نسلهای جدید از «اِلیت فکری و اجتماعی» خود مأیوس و سرخورده
شدهاند. مسئولیتش نیز قبل از هرچیز با آنهایی است که حوزه عمومی این جامعه را محدود کردهاند و با کنترل جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات و تصاحب بر آن، عملا مانع خلاقیت و تنوع نخبگان فکری و اجتماعی و کارایی آنان شدهاند و در نتیجه، رابطه نسلهای جدید را با مراجع فکری و اجتماعی از حالت طبیعی عرضه و تقاضا بیرون کردهاند.
آرمان
بحرانآفرینی کار «دولت پنهان» است
در گفتوگو با معصومه ابتکار: طرح مسئله ابردزدی علمی نیست و از نظر علمی نمیتوان چنین مسئلهای را تأیید کرد... . برخی از موقعیتهای خاصی در کشور برخوردار هستند و به کسی نیز پاسخگو نیستند. نکته قابلتأمل در این زمینه این است که دولت پنهان در اغلب مناسبات سیاسی کشور به صورت غیرمستقیم دخالت میکند و این مسئله بر کسی پوشیده نیست. این وضعیت نیز نوعی موازیکاری در سیاستگذاری ایجاد کرده است.