شكستهشدن اتحاد آلماني در فوتبال
ترجمه: مهدي نوريان
نيويوركتايمز در گزارشي به قلم «کريستوفر اف. شوئتسه» درباره برخي نكتههاي جدايي اوزيل از تيم ملي آلمان اشاره كرده است. بعد از انتشار خبر جدايي يکي از ستايششدهترين بازيکنان فوتبال آلمان از تيم ملي اين کشور به اين دليل که او خود را قرباني تعصب و رياکاري خواند، بحثي ملي بر سر اتحاد، نژادپرستي و ورزش در آلمان بر سر زبانها افتاد.
مسعود اوزيل، ستاره تيم قهرمانِ جهانِ آلمان در جام جهاني سال ۲۰۱۴، در چند پيام طولاني در شبکههاي اجتماعي استعفاي خود را اعلام کرد. اين اتفاق بعد از تحمل هفتهها انتقاد از او براي قراردادن عکسي با رئيسجمهوری ترکيه، رجب طيب اردوغان و نحوه بازياش در تيم ملي آلمان که بهطور تکاندهندهاي خيلي زود و در مرحله گروهي از جام جهاني امسال حذف شد، رخ داد. اوزيل که از پدر و مادري مهاجر از ترکيه و در آلمان به دنيا آمده است، نوشت: «وقتي پيروز ميشويم، من يک آلماني هستم، اما وقتي شکست ميخوريم، يک مهاجرم».اوزيلِ ۲۹ ساله، نماد فوتبال مدرن آلمان بوده است. علاوهبراين او سمبل يک آلمانِ مدرن و (به لحاظ قومي) متنوع به حساب ميآيد؛ يک بازيکن مياني هجومي که پنجبار از سوی هواداران آلماني به عنوان بازيکن سال انتخاب شده و نزديک به يک دهه براي تيم ملي بازي کرده است. خروج ناگهاني او از تيم ملي دوباره پرسشهاي شورانگيزي را درباره هويت قومي در آلمان و تلاقي ورزش و سياست مطرح کرد.وزير دادگستري فدرال آلمان، کاتارينا بارلي، اندکي پس از انتشار تصميم اوزيل در پيامي توييتري نوشت: «اين يک هشدار است که فوتباليست آلماني بزرگي چون مسعود
اوزيل حس کند نژادپرستي باعث شده ديگر در کشورش جايي نداشته باشد و همچنين اين احساس را داشته باشد که فدراسيون فوتبال آلمان از او حمايتي نميکند».خبرنگار ورزشي، مارتين اشنايدر، در روزنامه «زوددويچه تسايتونگ» نوشت بيش از آنکه خروج زودهنگام آلمان از جام جهاني را شکست تلقي کنيم، بايد «پايانِ کار مسعود اوزيل در تيم ملي را يک شکست بدانيم».در ماه مي، اوزيل و ديگر همتيمي ترکتبار او، ايلکاي گوندوغان، با رئيسجمهوری ترکيه که مشغول تبليغات انتخاباتي براي انتخاب مجدد بود، عکس گرفتند. بعد از انتشار عکس، اين پرسش به وجود آمد که آيا بايد اوزيل (براي بازي در جام جهاني) در تيم ملي بماند يا نه؟ در کشوري که از اکثر چهرههاي ورزشي انتظار ميرود الگوهايي غيرسياسي باشند، از اين عکس به عنوان عکسي سياسي شديدا انتقاد شد.
سپس در ماه ژوئن، آلمانِ مدافع عنوان قهرماني، بدترين نمايش خود در تاريخ معاصر جام جهاني را ارائه کرد؛ نمايشي که آنها را در جمع ۱۶ تيمي قرار داد که در همان مرحله اول از روسيه به خانههايشان رفتند و از صعود به مرحله حذفي بازماندند. حالا ديگر بدگويي از اوزيل از سوی برخي هواداران، مفسران ورزشي و مسئولان فوتبال تشديد شد. مدير ارشد تيم، اليور بيرهوف، با زيرسؤالبردن عملکرد اوزيل در ميدان به اين نکته اشاره کرد که او بهتر بود پيش از اين تيم را ترک ميکرد. رئيس فدراسيون فوتبال، راينهارد گريندل، بهطور علني از اوزيل خواست که درباره عکس اردوغان توضيح دهد؛ گريندل البته به نوبه خود متهم شد که نتوانسته از اوزيل در برابر حملات نژادپرستانه دفاع کند. اوزيل در بيانيه استعفاي خود نوشت که ديدارش با اردوغان جنبه سياسي نداشته و اداي احترامي شخصي به بالاترين مقام مسئولِ کشور ترکيه بوده است.
اوزيل به اظهاراتي از گريندل اشاره کرد که تکثر فرهنگي در آلمان را رد کرده و آن را يک دروغ خوانده بود.سخنگوي مرکل، اولريک دمر، از اوزيل ستايش کرد و گفت که فوتبال نقش بسزايي در يکپارچگي مهاجران در آلمان داشت. او گفت که صدراعظم به تصميم اوزيل براي خروج از تيم ملي احترام ميگذارد و ديگران نيز بايد چنين کنند. اما شکاف عميق بين اوزيل و بيشترِ بدنه فوتبال آلمان را رئيس باشگاه بايرن مونيخ، اولي هوينس، به تصوير کشيد. او اوزيل را به «پنهانکردن نمايش ضعيفش پشت عکسش» با اردوغان متهم کرد.
اين سخنان در حالي در آلمان مطرح ميشد كه برخلاف هميشه خبري از چنين بحثوجدلهايي درباره نژاد و هويت در تيم چندفرهنگي فرانسه نبود. شايد همين موضوع البته کمک کرد که تيم ملي فرانسه بتواند قهرمان جام جهاني شده و جام را ۲۰ سال پس از قهرماني در سال ۱۹۹۸ به خانه ببرد.
اما نظراتي از خارج از کشور عکسالعملهايي را برانگيخت که بخش قابلتوجه آن بين کمدين و مجري «ديليشو»، ترور نوآ و سفير فرانسه در واشنگتن، جرارد آراد درگرفت. نوآ که اصالتا اهل آفريقاي جنوبي است، با افتخار گفت اين «آفريقا بود که جام جهاني را برد» (نه فرانسه). اين اظهارنظر، واکنش سريع آراد را درپي داشت. او در پيامي توييتري و همچنين در نامهاي رسمي نوشت که مجري «ديليشو» درباره مدل فرهنگي فرانسه دچار سوءفهم شده است. مسئولان ترکيه به سرعت تصميم اوزيل مبنيبر جدايي از تيم ملي آلمان را جشن گرفتند. وزير دادگستري ترکيه، عبدالحميد گل، در توييتي نوشت که اوزيل «با خروج از تيم ملي آلمان، بهترين گل خود را وارد دروازه ويروس فاشيسم کرد».رئيس سابق فدراسيون فوتبال آلمان، تئو تسوانسگر گفت: استعفاي اوزيل شکستي بزرگ براي تلاشهاي يکپارچهگرايانه فراتر از فوتبال در کشور ما بود. او همچنين گفت پيام اين اتفاق اين بود که مردمِ با گذشته مهاجرت، «آلمانيهاي درجه دو» هستند.
بيانيه اوزيل درباره عکس جنجالبرانگيز را عده زيادي از مخاطبان ديدند. چراکه صفحه توييتر او ۲۳ ميليون نفر دنبالکننده دارد -رقمي بيشتر از ديگر همتيميهايش در تيم ملي- و از طرفي اين داستان تحت پوشش رسانهاي سنگين قرار گرفت.مسعود اوزيل در پيامي که به زبان انگليسي نوشت تا مطمئن شود مخاطبان زيادي خارج از آلمان نيز آن را ميخوانند گفت که تا سال ۲۰۲۱ با تيم بريتانيايي آرسنال قرارداد دارد.چه اين پيام را جهاني بخوانيم چه نه، کلمات اوزيل در شبکههاي مجازي يادآور آلماني ديگري بود که مجبور شد با هويتِ دوگانه خود دستوپنجه نرم کند.در سال ۱۹۲۲، آلبريت اينشتين در سخنرانياي در پاريس گفت: «اگر نظريه نسبيت من اثبات شود، آلمان مدعي خواهد شد که من يک آلماني هستم و فرانسه اعلام خواهد کرد که من شهروندي جهانيام. اما اگر نظريه من اثبات نشود، فرانسه خواهد گفت که من يک آلمانيام و آلمان اعلام خواهد کرد که من يک يهودي هستم».
نيويوركتايمز در گزارشي به قلم «کريستوفر اف. شوئتسه» درباره برخي نكتههاي جدايي اوزيل از تيم ملي آلمان اشاره كرده است. بعد از انتشار خبر جدايي يکي از ستايششدهترين بازيکنان فوتبال آلمان از تيم ملي اين کشور به اين دليل که او خود را قرباني تعصب و رياکاري خواند، بحثي ملي بر سر اتحاد، نژادپرستي و ورزش در آلمان بر سر زبانها افتاد.
مسعود اوزيل، ستاره تيم قهرمانِ جهانِ آلمان در جام جهاني سال ۲۰۱۴، در چند پيام طولاني در شبکههاي اجتماعي استعفاي خود را اعلام کرد. اين اتفاق بعد از تحمل هفتهها انتقاد از او براي قراردادن عکسي با رئيسجمهوری ترکيه، رجب طيب اردوغان و نحوه بازياش در تيم ملي آلمان که بهطور تکاندهندهاي خيلي زود و در مرحله گروهي از جام جهاني امسال حذف شد، رخ داد. اوزيل که از پدر و مادري مهاجر از ترکيه و در آلمان به دنيا آمده است، نوشت: «وقتي پيروز ميشويم، من يک آلماني هستم، اما وقتي شکست ميخوريم، يک مهاجرم».اوزيلِ ۲۹ ساله، نماد فوتبال مدرن آلمان بوده است. علاوهبراين او سمبل يک آلمانِ مدرن و (به لحاظ قومي) متنوع به حساب ميآيد؛ يک بازيکن مياني هجومي که پنجبار از سوی هواداران آلماني به عنوان بازيکن سال انتخاب شده و نزديک به يک دهه براي تيم ملي بازي کرده است. خروج ناگهاني او از تيم ملي دوباره پرسشهاي شورانگيزي را درباره هويت قومي در آلمان و تلاقي ورزش و سياست مطرح کرد.وزير دادگستري فدرال آلمان، کاتارينا بارلي، اندکي پس از انتشار تصميم اوزيل در پيامي توييتري نوشت: «اين يک هشدار است که فوتباليست آلماني بزرگي چون مسعود
اوزيل حس کند نژادپرستي باعث شده ديگر در کشورش جايي نداشته باشد و همچنين اين احساس را داشته باشد که فدراسيون فوتبال آلمان از او حمايتي نميکند».خبرنگار ورزشي، مارتين اشنايدر، در روزنامه «زوددويچه تسايتونگ» نوشت بيش از آنکه خروج زودهنگام آلمان از جام جهاني را شکست تلقي کنيم، بايد «پايانِ کار مسعود اوزيل در تيم ملي را يک شکست بدانيم».در ماه مي، اوزيل و ديگر همتيمي ترکتبار او، ايلکاي گوندوغان، با رئيسجمهوری ترکيه که مشغول تبليغات انتخاباتي براي انتخاب مجدد بود، عکس گرفتند. بعد از انتشار عکس، اين پرسش به وجود آمد که آيا بايد اوزيل (براي بازي در جام جهاني) در تيم ملي بماند يا نه؟ در کشوري که از اکثر چهرههاي ورزشي انتظار ميرود الگوهايي غيرسياسي باشند، از اين عکس به عنوان عکسي سياسي شديدا انتقاد شد.
سپس در ماه ژوئن، آلمانِ مدافع عنوان قهرماني، بدترين نمايش خود در تاريخ معاصر جام جهاني را ارائه کرد؛ نمايشي که آنها را در جمع ۱۶ تيمي قرار داد که در همان مرحله اول از روسيه به خانههايشان رفتند و از صعود به مرحله حذفي بازماندند. حالا ديگر بدگويي از اوزيل از سوی برخي هواداران، مفسران ورزشي و مسئولان فوتبال تشديد شد. مدير ارشد تيم، اليور بيرهوف، با زيرسؤالبردن عملکرد اوزيل در ميدان به اين نکته اشاره کرد که او بهتر بود پيش از اين تيم را ترک ميکرد. رئيس فدراسيون فوتبال، راينهارد گريندل، بهطور علني از اوزيل خواست که درباره عکس اردوغان توضيح دهد؛ گريندل البته به نوبه خود متهم شد که نتوانسته از اوزيل در برابر حملات نژادپرستانه دفاع کند. اوزيل در بيانيه استعفاي خود نوشت که ديدارش با اردوغان جنبه سياسي نداشته و اداي احترامي شخصي به بالاترين مقام مسئولِ کشور ترکيه بوده است.
اوزيل به اظهاراتي از گريندل اشاره کرد که تکثر فرهنگي در آلمان را رد کرده و آن را يک دروغ خوانده بود.سخنگوي مرکل، اولريک دمر، از اوزيل ستايش کرد و گفت که فوتبال نقش بسزايي در يکپارچگي مهاجران در آلمان داشت. او گفت که صدراعظم به تصميم اوزيل براي خروج از تيم ملي احترام ميگذارد و ديگران نيز بايد چنين کنند. اما شکاف عميق بين اوزيل و بيشترِ بدنه فوتبال آلمان را رئيس باشگاه بايرن مونيخ، اولي هوينس، به تصوير کشيد. او اوزيل را به «پنهانکردن نمايش ضعيفش پشت عکسش» با اردوغان متهم کرد.
اين سخنان در حالي در آلمان مطرح ميشد كه برخلاف هميشه خبري از چنين بحثوجدلهايي درباره نژاد و هويت در تيم چندفرهنگي فرانسه نبود. شايد همين موضوع البته کمک کرد که تيم ملي فرانسه بتواند قهرمان جام جهاني شده و جام را ۲۰ سال پس از قهرماني در سال ۱۹۹۸ به خانه ببرد.
اما نظراتي از خارج از کشور عکسالعملهايي را برانگيخت که بخش قابلتوجه آن بين کمدين و مجري «ديليشو»، ترور نوآ و سفير فرانسه در واشنگتن، جرارد آراد درگرفت. نوآ که اصالتا اهل آفريقاي جنوبي است، با افتخار گفت اين «آفريقا بود که جام جهاني را برد» (نه فرانسه). اين اظهارنظر، واکنش سريع آراد را درپي داشت. او در پيامي توييتري و همچنين در نامهاي رسمي نوشت که مجري «ديليشو» درباره مدل فرهنگي فرانسه دچار سوءفهم شده است. مسئولان ترکيه به سرعت تصميم اوزيل مبنيبر جدايي از تيم ملي آلمان را جشن گرفتند. وزير دادگستري ترکيه، عبدالحميد گل، در توييتي نوشت که اوزيل «با خروج از تيم ملي آلمان، بهترين گل خود را وارد دروازه ويروس فاشيسم کرد».رئيس سابق فدراسيون فوتبال آلمان، تئو تسوانسگر گفت: استعفاي اوزيل شکستي بزرگ براي تلاشهاي يکپارچهگرايانه فراتر از فوتبال در کشور ما بود. او همچنين گفت پيام اين اتفاق اين بود که مردمِ با گذشته مهاجرت، «آلمانيهاي درجه دو» هستند.
بيانيه اوزيل درباره عکس جنجالبرانگيز را عده زيادي از مخاطبان ديدند. چراکه صفحه توييتر او ۲۳ ميليون نفر دنبالکننده دارد -رقمي بيشتر از ديگر همتيميهايش در تيم ملي- و از طرفي اين داستان تحت پوشش رسانهاي سنگين قرار گرفت.مسعود اوزيل در پيامي که به زبان انگليسي نوشت تا مطمئن شود مخاطبان زيادي خارج از آلمان نيز آن را ميخوانند گفت که تا سال ۲۰۲۱ با تيم بريتانيايي آرسنال قرارداد دارد.چه اين پيام را جهاني بخوانيم چه نه، کلمات اوزيل در شبکههاي مجازي يادآور آلماني ديگري بود که مجبور شد با هويتِ دوگانه خود دستوپنجه نرم کند.در سال ۱۹۲۲، آلبريت اينشتين در سخنرانياي در پاريس گفت: «اگر نظريه نسبيت من اثبات شود، آلمان مدعي خواهد شد که من يک آلماني هستم و فرانسه اعلام خواهد کرد که من شهروندي جهانيام. اما اگر نظريه من اثبات نشود، فرانسه خواهد گفت که من يک آلمانيام و آلمان اعلام خواهد کرد که من يک يهودي هستم».