ورود نابهنگام مجلس به فوتبال
سجاد فيروزي : «فوتبال از سياست جدا است»؛ جملهاش فقط قشنگ است ولي از شعارزدگي رنج ميبرد؛ فوتبال عين سياست است و کاري هم برايش نميتوان کرد. داخلي و خارجي هم ندارد؛ آنقدر ديگر محبوبيتش زياد شده است که رؤسايجمهور و رهبران دنيا را هم درگير ميکند. طبق عرفي مشخص، هر حوزهاي، مثل همين فوتبال که طرفدار پيدا کرد، پول ميآورد و اثرگذار هم ميشود؛ هم در حوزه اجتماعي و هم در حوزه سياسي. اين ماهيت فوتبال است ولو اگر عدهاي هم هنوز به سطحيترين شکل ممکن آن را ورزشي توصيف کنند که «22 نفر دنبال يک توپ ميدوند». نمونههاي دخالت سياسيون در فوتبال در کشورهاي خارجي به اندازه کافي زياد و نيازمند مطلبي مجزا است ولي همين رشته در ايران هم با سياست عجين شده؛ نميتوان رئيسجمهور بود و از مزاياي فوتبال براي کمپين انتخاباتي استفاده نکرد. در سطح پايينتر نميشود نماينده مجلس بود و از تأثيري که فوتبال ميتواند روي انتخابشدن و نشدن بگذارد، چشمپوشي کرد. اين مطلب حالا همين قشر اخير، يعني نمايندگان مجلس را نشانه رفته است. اينکه با وجود هزاران موضوعات ريز و درشت سياسي و اجتماعي و دهها هزار دلمشغولي، باز هم فوتبال
برايشان در اولويت است. البته فوتبال براي عدهاي از نمايندگان مجلس در ايران روي جديدتري پيدا کرده است که به «زردي» ميزند؛ هرچند نبايد دلمشغوليهاي جدي آنها در اين زمينه را هم بهراحتي ناديده گرفت.
افزايش تيمها در ليگ برتر
شايد بشود از اين مورد قديميتر هم پيدا کرد ولي به هر حال، براي شروع، مرور اتفاقي که در دوره رياستجمهوري محمد خاتمي رخ داد، بد نيست. موضوع به تيرماه 82 مربوط ميشود که پس از برگزاري بازيهاي ليگ مشخص شد دو تيم صنعت نفت آبادان و ملوان بندر انزلي به دسته پايينتر سقوط کردند. آن زمان ليگ ايران با 14 تيم برگزار ميشد و عدهاي از نمايندگان مجلس با جمعکردن 60 امضا و نوشتن نامه براي خاتمي، از او خواستند با برگرداندن اين دو تيم به ليگ، تعداد تيمهاي حاضر را از 14 به 16 افزايش دهند. در بخشي از نامهاي که 60 نفر از نمايندگان مجلس در تنظيمش نقش داشتند، اينطور آمده بود: «همانگونه كه مستحضريد فوتبال ليگ برتر به اتمام رسيد و دو تيم شهرستاني با سابقه طولاني و درخشان در ورزش كشور بهويژه در امر فوتبال يعني باشگاه ملوان نيروي دريايي بندرانزلي و صنعت نفت آبادان در انتهاي جدول با امتيازات مساوي و فقط با تفاضل گل كمتر حذف شدند، كه اين امر باعث مشكلات روحي و رواني در مردم دو استان گيلان و خوزستان بهويژه طرفداران اين تيمها، بالاخص جوانان اين دو استان و شهرهاي مرزي كه همگان از پيشتازان نظام مقدس و از دوستداران جنابعالي
هستند، و شما نيز هميشه به اين جوانان عشق ميورزيد... درخواستهاي مكرري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي پيگيري جهت افزايش ۱۴ به ۱۶ تيم وجود دارد كه بنا به دلايلي که ارائه ميشود اين درخواست منطقي به نظر ميرسد». اگرچه براي اين موضوع چندين دليل عنوان شده بود ولي به صورت کلي هيچ کدام از آنها آنقدر مستحکم به نظر نميرسيد که بخواهد تيمي که سقوط کرده است را دوباره به ليگ برتر برگرداند.
فاجعهاي که احمدينژاد رقم زد
مهمترين و بيشترين ضربهاي که فوتبال ليگ برتر از دخالت نمايندگان مجلس خورد، به سال 86 مربوط است؛ در آن سال با تصميمات عجيب و غريب مديران سازمان تربيت بدني و مسئولان دولت احمدينژاد تصميم گرفته شد به يکسري از استانها که تيمي در ليگ برتر ندارند، يک تيم ليگ برتري هديه شود! صباباتري، پيکان و پاس قرباني اين تصميم عجيب شدند. اما بزرگترين ضربه را تيم پاس تهران خورد که روزگاري قهرمان آسيا بود. پاس به همدان منتقل و رفتهرفته از سطح اول فوتبال ايران محو شد. اين روزها ديگر کسي خبري از پاس، يکي از تيمهاي هميشه پرافتخار ليگ ايران ندارد. کاظم اوليايي مديرعامل باشگاه پاس، حميدرضا حاجيبابايي نماينده همدان در مجلس شوراي اسلامي، بهروز مرادي، استاندار همدان و کيومرث هاشمي نايبرئيس سازمان تربيت بدني از موافقان اصلي انتقال پاس به همدان بودند که همگي نقش پررنگي در زمينزدن اين تيم پرافتخار داشتند.
به فوتباليها پول ندهيد
فروردين 1393 بود که حميدرضا فولادگر، نماينده اصفهان، از پولهايي که در فوتبال و بهويژه براي دو تيم استقلال و پرسپوليس هزينه ميشود، شاکي شد؛ او در صحبتهايش گفت: «مجلس درباره ثبت قراردادهاي صوري در فدراسيون فوتبال بررسي ميکند و باشگاههاي سرخابي نبايد اينگونه هزينههاي ميلياردي داشته باشند». او بهدرستي اعتقاد داشت باشگاهها بايد خصوصي شوند و دولت براي آنها هزينهاي نکند ولي هرگز درباره قراردادهاي صوري که فولادگر بیان کرده بود در فدراسيون فوتبال بسته شده است، چيزي منتشر نشد. يا اينکه دستکم مجلس و نمايندگانش ديگر چنين مشغلهاي نداشتند.
از روزي که کيروش آمد
در دهه اخير بخش زيادي از اتفاقات و دخالتهايي که از سوي نمايندگان مجلس رخ داده، مربوط به حوزه تيم ملي و البته شخص کارلوس کيروش، سرمربي سابق، است. او که از محبوبيت زيادي بين مردم برخوردار شده بود، بهناگاه مورد نفرت عدهاي از نمايندگان مجلس قرار گرفت. ابتداييترين جنجالها را حميد رسايي در تيرماه 93 متوجه طرفداران کيروش کرد. او که آن روزها رئيس «کميته مبارزه با فساد» مجلس شوراي اسلامي بود، بیان کرد «خبرنگاران از کيروش زيرميزي ميگيرند»؛ البته بيشتر صحبتهاي او متوجه عادل فردوسيپور، مجري وقت برنامه 90، بود که به عقيده رسايي، بيش از اندازه پشت کيروش ايستاده بود.
حميد رسايي آن زمان با طرح اين اتهام در يک برنامه تلويزيوني گفته است: «چون از وضعيت رسانهها در پرونده فساد در فوتبال خبر دارم و در جريان جزئيات آن هستم، ميدانم اين فضاسازي رسانهاي بيدليل نيست. اينها بعدا از کيروش انتظار و توقع دارند، چون قرارداد کيروش سالانه ۱۵ ميليارد تومان است». اين نماينده اصولگراي مجلس مدعي شده بود پرونده فساد در فوتبال بسيار گسترده است و از ۵۰ نفر از مربيان، اعضاي فدراسيون فوتبال، داوران، بازيکنان و فعالان رسانهاي که در کميسيون اصل 90 با آنها گفتوگو شده، ۴۹ نفر وجود فساد را تأييد کردهاند. با وجود بالاوپايينپريدنهاي رسايي، پروندهاي که او از آن دم ميزد هرگز به سرانجام نرسيد.
حمله به رئيس فدراسيون
پرونده فساد در فوتبال هنوز هم يکي از آن علامتسؤالهاي گنگ است؛ پروندهاي که با وجود سپريشدن هفت سال از آن در مجلس نتيجهاي نداد تا دلمشغولي نمايندگان بياساس از آب درآيد. بااينحال در بهمنماه 1394 محمدعلي پورمختار، رئيس وقت کميسيون اصل ۹۰، در بخش گفتوگوي ويژه ۲۰:۳۰ اعلام کرد که علي کفاشيان متهم رديف اول پرونده فساد در فوتبال است که به مراجع قضائي معرفي شده. بعدها مراجع قضائي استدلالهاي مطرحشده را رد کردند و خطري متوجه علي کفاشيان نشد. يکسال بعد از آن؛ يعني در ديماه 95 هم پرونده فساد در فوتبال همچنان بينتيجه ماند تا يکي از کارهايي که به نظر ميرسيد نمايندگان مجلس از سر دلسوزي قصد داشتند انجامش بدهند ابتر بماند. ديماه 1395 داوود محمدي، رئيس کميسيون اصل 90 وقت مجلس، درباره پرونده فساد در فوتبال و نحوه پيگيري اين پرونده در مجلس دهم گفت: فساد در فوتبال پروندهاي است که از نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي هنوز باقي مانده. البته گزارش فساد در فوتبال در جلسه علني مجلس در دوره نهم قرائت و نکات مدنظر گفته شد، اما در برخي از موارد دچار ايراداتي بود.
به کيروش زيادي رو دادهاند
اسفند 95 دوباره مخالفت با برنامههاي کيروش به مجلس کشيده شد؛ اينبار نوبت همايون يوسفي، عضو فراکسيون ورزش و نماينده مردم اهواز، بود که به سرمربي وقت تيم ملي ايران بتازد؛ به عقيده او کيروش مشکلات متعددي را براي تيم ملي ايران رقم ميزد. «برگزاري جلسه در وزارت ورزش و جوانان درخصوص بررسي مشکلات و رفع حواشي پيرامون تيم ملي فوتبال که توسط سرمربي پرتغالي کشورمان به وجود آمده، شأن اين وزارتخانه را کاهش ميدهد. امتيازات زيادي به کارلوس کيروش ارائه شده که او تيم ملي را کنار نميگذارد، زيرا در غير اين صورت حتما از تيم ملي جدا ميشد».
با پرسپوليسيها برخورد کنيد
از ديماه 96 بود که پاي نادر قاضيپور در واکنشهاي مختلف به اتفاقات فوتبالي به ميان کشيده شد و تا همين روزها هم همچنان ادامه دارد. در آن ماه، او که نماينده مردم اروميه در مجلس بود، نسبت به فحاشي در بازي پرسپوليس و تراکتور بهشدت واکنش نشان داد و از مسئولان خواست با تماشاگران پرسپوليسي که به تراکتوريها فحاشي کردهاند حسابي برخورد شود. ديدار تيمهاي فوتبال پرسپوليس و تراکتورسازي در هفته هجدهم رقابتهاي ليگ برتر در حالي با نتيجه 2 بر صفر به سود سرخپوشان پايتخت به اتمام رسيد که پس از اتمام بازي، حاشيههايي را به همراه داشت: بين هواداران پرسپوليس و تراکتورسازي در بيرون محوطه ورزشگاه آزادي درگيري به وجود آمد که با دخالت مأموران نيروي انتظامي ختمبهخير شد. مسئولان تراکتورسازي بابت توهينهاي هواداران پرسپوليس بهشدت عصباني بودند و از ناظر بازي خواستند تا گزارش کاملي را درخصوص اتفاقات رخداده روي سکوهاي هواداران به فدراسيون فوتبال ارسال کنند.
لابي نمايندگان مجلس در فوتبال
فروردين 1397 عبدالله ويسي، سرمربي وقت استقلال خوزستان، صحبتهاي قابلتأملي را درباره نفوذ نمايندگان مجلس در فوتبال مطرح کرد؛ او که بهشدت در آن روزها براي نتيجهگيري تيمش تحت فشار بود، در کنفرانس خبري بعد از بازيشان با پيکان گفت که نمايندگان شهرهاي مختلف براي حفظ تيمشان در رقابتهاي ليگ لابي ميکنند: «متأسفانه در فوتبال ما لابي و پارتيبازي وجود دارد و حتي برخي اوقات نمايندگان مجلس هم در اين اتفاقات دخيل هستند... به صراحت ميگويم در فوتبال ما لابي و پارتيبازي بيداد ميکند و حالا پاي نمايندگان مجلس هم به اين مسئله باز شده است. آنها که ميخواهند همچنان در مجلس بمانند؛ با لابي و فشاري که ميآورند، به دنبال اين هستند تا تيم استانشان بماند، حالا تحت هر شرايطي؛ چه پول داشته و چه پول نداشته باشند و با اين لابيها و پارتيبازيها فوتبال ما را به بيراهه کشيدهاند. اميدوارم هرچه زودتر اين اتفاقات ناخوشايند از فوتبال ما بيرون برود و ديگر شاهد لابي، پارتيبازي و فشار برخي از آقايان براي حفظ جايگاه خود نباشيم».
گيردادن به لباس تيم ملي
29 فروردين سال 1397 هم ماجراهايي که براي پيراهن تيم ملي رقم خورده بود به مجلس کشيده شد. محمد حسننژاد، نماينده مرند و جلفا در مجلس شوراي اسلامي، اينبار بهشدت از مديريت فدراسيون فوتبال که ميگفتند براي تيم ملي در جام جهاني بهجاي بستن يک قرارداد، لباس خريداري شده انتقاد کرد و گفت: «چرا يک کشور آفريقايي ميتواند لباس خوب تهيه کند، اما ما نه؟! قرار است اين پيراهن را 80 ميليون بيننده ببينند و شما هم فکر نکنيد فقط مردم ايران در جام جهاني لباس تيم ما را ميخرند، مردم ساير کشورها هم لباس ما را خواهند خريد. جالب اينجاست که قرار است از اين موضوع درآمدزايي شود، اما بهجاي اينکه ما از شرکت آديداس پول بگيريم، بايد به آنها هم پول بدهيم، متأسفانه از زمين به آسمان ميبارد! شرکتهاي تبليغاتي به يک بازيکن براي تبليغ برندشان پول ميدهند؛ يعني کشور ايران با اين عظمت به اندازه يک ورزشکار قدرت تبليغاتي ندارد؟ آيا کشور ما به اندازه تيم دويستم آفريقا هم نبود؟!»
دخالت در ترکيب تيم ملي
يکي از موضوعاتي که سروصداي زيادي در فضاي رسانهاي به وجود آورد، مربوط به هفتم خرداد 1397 ميشود؛ جايي که کارلوس کيروش، سرمربي وقت تيم ملي ايران، اسامي بازيکنان تيم ملي براي حضور در جام جهاني را اعلام کرد و مشخص شد که وريا غفوري و سيدجلال حسيني در ترکيب نهايي کيروش جايي ندارند؛ اين موضوع چندين بحث مختلف را به وجود آورد و در نهايت بحث اختلاف قوميتي هم به ميان آمد.
در آن روز و در اتفاقي نادر و به نقل از مشاور رئيس مجلس،30 نفر از نمايندگان مجلس به وزير ورزش نامه نوشتند و خواستند که ترکيب تيم ملي تغيير کند. همچنين ۱۴ نماينده اکثرا از نمايندگان کرد در تذکر کتبي به وزير ورزش درباره علت خطخوردن وريا غفوري و سيدجلال حسيني، از بازيکنان رده اول کشور، از ترکيب تيم ملي فوتبال پرسيدند. جلال محمودزاده، نماينده مردم مهاباد، يکي از آن 14 نفری بود که دليل اعتراضش را اينطور توضيح داد: «قصد دخالت در ترکيب تيم ملي را نداريم ولي بايد براي برطرفشدن شائبهها توضيحات لازم از سوي رئيس فدراسيون يا وزير ورزش براي اذهان عمومي ارائه شود. نگاه قوميتي بايد از ورزش و فوتبال کشور برچيده شود و واي به حال ورزشي که نگاه قوميتي بر آن حاکم باشد».
فوتبال را تعطيل کنيد
شايد بشود ادعا کرد بيش از يکسوم اتفاقات فوتبالي که نمايندگان مجلس را واداشته تا واکنش نشان دهند، پايش تيم تراکتورسازي بوده است؛ مرداد 1397 و پس از اتفاقاتي که در بازي پرسپوليس و تراکتورسازي رخ داد، نماينده مردم مرند و جلفا در مجلس خواستار اين شد که ليگ برتر را تعطيل کنند. محمد حسننژاد گفت: «فرايندي که در فوتبال طي ميشود کل وحدت ملي را زير سؤال برده است.
در هر بازي استقلال و پرسپوليس با تيمهاي شهرستاني بدترين توهينها به شهرستانيها ميشود، ولي به جاي برخورد با توهينکنندگان 40 نفر از هواداران تراکتورسازي را بازداشت ميکنند. پيشنهاد من اين است که يا برخورد جدي شود يا اينکه اگر شرايط به همين شيوه ادامه پيدا کند، ليگ برتر فوتبال تعطيل شود».
تنبيه بازيکنان تيم ملي
علي مطهري، نماينده نامآشناي مجلس هم کم درباره اتفاقات فوتبالي اظهارنظر نکرده است؛ او که بهدلیل گيردادن به مليت بازيکنان فرانسه در جام جهاني، در رسانههاي دنيا متهم به نژادپرستي شده بود، بهمن 1397 در اقدامي عجيب خواست بازيکنان تيم ملي که در ديدار برابر ژاپن اهمال کردهاند، تنبيه شوند. او در پستي اينستاگرامي نوشت: «باخت ما در مقابل ژاپن نشان داد که تيم ملي فوتبال کشور ما، هم از نظر روحي و رواني آماده براي مسابقات بزرگ نیست و هم از نظر اخلاقي و فرهنگي. تيمي که با خوردن يک گل از هم ميپاشد و نميتواند داشتههاي خود را به نمايش بگذارد، از نظر روحي و رواني آماده نيست و معلوم ميشود از اين جهت روي آن کار نشده است. همچنين تيمي که پس از باخت در مقابل تيم مقابل، عنان از کف ميدهد و به افراد تيم حريف حملهور ميشود، علاوه بر فوتبال در اخلاق هم باخته است و ملت خود را هم در افکار عمومي جهان بازنده کرده است. رفتاري که آقايان آزمون و حاجصفي و رضائيان از خود نشان دادند و در مقابل چشم مردم جهان قرار گرفت، ضربهاي مهلک به ملت ايران بود و اين افراد بايد تنبيه شوند. اينها بازي در تيم ملي را با بازي در کوچه و محله اشتباه
گرفتهاند و نميفهمند که رفتار آنها رفتار و اخلاق و فرهنگ ملت ايران را به دنيا منتقل ميکند».
فوتبال مهمتر از گوشت؟
اسفند 97 داستان رفتن يا نرفتن مهدي تاج از فدراسيون فوتبال به اوج خود رسيد؛ او مشمول قانون بازنشستگي ميشد و روي کاغذ بايد ميرفت ولي دست آخر با استناد به بند ماده 60 قانون ايثارگري در سمتش ابقا شد. نمايندگان مجلس معترض به حضور او بودند و تاج هم از اين شاکي بود که چرا نمايندگان مجلس به موضوعات مهمتري مثل گراني قيمت گوشت نميپردازند و سرشان مدام به اتفاقاتي که در فوتبال رخ ميدهد، گرم است. مطرحشدن اين موضوع واکنش احسان قاضيزادههاشمي، نماينده مردم احمدآباد و سرخس را درپي داشت: «آقاي تاج گفتند چرا به فوتبال ميپردازيم و چرا به مسائلي مانند مسائل گوشت نميپردازيم. اولا بايد عرض کنم مجلس در تمامي عرصهها به اجراي قوانين نظارت عالي دارد، ما به عنوان موکلان مردم در تمامي موضوعات ورود ميکنيم و ايشان اطلاع ندارند که ما روی کالاهاي اساسي مردم، خوراک مردم و... نظارت داريم. در مورد مايحتاج مردمي هم نظارت ما بر وزارت جهاد کشاورزي و شرکت پشتيباني امور دام به صورت کامل و واقعي وجود دارد، اما دليل بر اين نميشود که در مورد ورزش و فوتبال و اتفاقاتي که در حوزه آنها در جريان است يا بر حسن اجراي قانوني که خود مجلس وضع
کرده، ورود نکنيم تا عدهاي قانون را نخواهند اجرا کنند. پس ما درباره حوزه وزارت ورزش و حوزه فوتبال هم اظهارنظر ميکنيم، علامت تعجب جدي اين است که افرادي که خودشان را رئيس فدراسيون فوتبال ميدانند، فدراسيون خودشان و فوتبال را پايينتر از موضوع گوشت ميدانند. فردي که براي خودش و کار خودش ارزش ويژهاي قائل نيست نميتواند اظهارنظر کند».
فروزان، شرطبندي و تراکتورسازي
يکي از آخرين موضوعاتي که باعث شده نمايندگان مجلس دوباره درباره اتفاقات فوتبالي صحبت کنند داستاني است که محسن فروزان رقم زد؛ دروازهبان سابق تراکتورسازي در بازي با سپيدرود و در ديدار حساس چند اشتباه فاحش داشت که بهزعم نمايندگان تبريزي مجلس، آن اشتباهات عمدي و حاصل تباني، زدوبند و شرطبندي بود. چندين نماينده مجلس بهطور ويژه درخواست پيگيري در اين موضوع را دادند که سرانجام منجر به بازداشت چندروزه فروزان و همسرش هم شد. بعد از آن بازي مذکور نادر قاضيپور، نماينده اروميه، در مجلس شوراي اسلامي نامهاي به وزير ورزش نوشت و خواست درباره محسن فروزان تحقيقات جدي و برخورد جديتري صورت بگيرد. چند روز بعد احمد عليرضابيگي، نماينده تبريز، هم در نامهاي به سلطانيفر، وزير ورزش و جوانان، خواستار رسيدگي به تعلل آشکار دروازهبان تيم تراکتورسازي در بازي دو تيم تراکتورسازي- سپيدرود رشت شد. البته اين براي اولينبار نيست که نمايندگان مجلس با نگاهي منطقهاي به فوتبال ورود ميکنند. در سالهاي گذشته هم نمايندگان در صحن مجلس به ميزان محروميت جاسم کرار و علي دايي اعتراض داشتند. در ديداري که سرمربي تراکتورسازي تيم را از زمين بيرون کشيد
و بازي 3برصفر شد، اين تصميم را ناعادلانه دانستند و پس از اتفاقات ديدار تراکتورسازي- نفت تهران در هفته پاياني ليگ چهاردهم تأکيد داشتند وزير ورزش بايد استيضاح شود.
سجاد فيروزي : «فوتبال از سياست جدا است»؛ جملهاش فقط قشنگ است ولي از شعارزدگي رنج ميبرد؛ فوتبال عين سياست است و کاري هم برايش نميتوان کرد. داخلي و خارجي هم ندارد؛ آنقدر ديگر محبوبيتش زياد شده است که رؤسايجمهور و رهبران دنيا را هم درگير ميکند. طبق عرفي مشخص، هر حوزهاي، مثل همين فوتبال که طرفدار پيدا کرد، پول ميآورد و اثرگذار هم ميشود؛ هم در حوزه اجتماعي و هم در حوزه سياسي. اين ماهيت فوتبال است ولو اگر عدهاي هم هنوز به سطحيترين شکل ممکن آن را ورزشي توصيف کنند که «22 نفر دنبال يک توپ ميدوند». نمونههاي دخالت سياسيون در فوتبال در کشورهاي خارجي به اندازه کافي زياد و نيازمند مطلبي مجزا است ولي همين رشته در ايران هم با سياست عجين شده؛ نميتوان رئيسجمهور بود و از مزاياي فوتبال براي کمپين انتخاباتي استفاده نکرد. در سطح پايينتر نميشود نماينده مجلس بود و از تأثيري که فوتبال ميتواند روي انتخابشدن و نشدن بگذارد، چشمپوشي کرد. اين مطلب حالا همين قشر اخير، يعني نمايندگان مجلس را نشانه رفته است. اينکه با وجود هزاران موضوعات ريز و درشت سياسي و اجتماعي و دهها هزار دلمشغولي، باز هم فوتبال
برايشان در اولويت است. البته فوتبال براي عدهاي از نمايندگان مجلس در ايران روي جديدتري پيدا کرده است که به «زردي» ميزند؛ هرچند نبايد دلمشغوليهاي جدي آنها در اين زمينه را هم بهراحتي ناديده گرفت.
افزايش تيمها در ليگ برتر
شايد بشود از اين مورد قديميتر هم پيدا کرد ولي به هر حال، براي شروع، مرور اتفاقي که در دوره رياستجمهوري محمد خاتمي رخ داد، بد نيست. موضوع به تيرماه 82 مربوط ميشود که پس از برگزاري بازيهاي ليگ مشخص شد دو تيم صنعت نفت آبادان و ملوان بندر انزلي به دسته پايينتر سقوط کردند. آن زمان ليگ ايران با 14 تيم برگزار ميشد و عدهاي از نمايندگان مجلس با جمعکردن 60 امضا و نوشتن نامه براي خاتمي، از او خواستند با برگرداندن اين دو تيم به ليگ، تعداد تيمهاي حاضر را از 14 به 16 افزايش دهند. در بخشي از نامهاي که 60 نفر از نمايندگان مجلس در تنظيمش نقش داشتند، اينطور آمده بود: «همانگونه كه مستحضريد فوتبال ليگ برتر به اتمام رسيد و دو تيم شهرستاني با سابقه طولاني و درخشان در ورزش كشور بهويژه در امر فوتبال يعني باشگاه ملوان نيروي دريايي بندرانزلي و صنعت نفت آبادان در انتهاي جدول با امتيازات مساوي و فقط با تفاضل گل كمتر حذف شدند، كه اين امر باعث مشكلات روحي و رواني در مردم دو استان گيلان و خوزستان بهويژه طرفداران اين تيمها، بالاخص جوانان اين دو استان و شهرهاي مرزي كه همگان از پيشتازان نظام مقدس و از دوستداران جنابعالي
هستند، و شما نيز هميشه به اين جوانان عشق ميورزيد... درخواستهاي مكرري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي براي پيگيري جهت افزايش ۱۴ به ۱۶ تيم وجود دارد كه بنا به دلايلي که ارائه ميشود اين درخواست منطقي به نظر ميرسد». اگرچه براي اين موضوع چندين دليل عنوان شده بود ولي به صورت کلي هيچ کدام از آنها آنقدر مستحکم به نظر نميرسيد که بخواهد تيمي که سقوط کرده است را دوباره به ليگ برتر برگرداند.
فاجعهاي که احمدينژاد رقم زد
مهمترين و بيشترين ضربهاي که فوتبال ليگ برتر از دخالت نمايندگان مجلس خورد، به سال 86 مربوط است؛ در آن سال با تصميمات عجيب و غريب مديران سازمان تربيت بدني و مسئولان دولت احمدينژاد تصميم گرفته شد به يکسري از استانها که تيمي در ليگ برتر ندارند، يک تيم ليگ برتري هديه شود! صباباتري، پيکان و پاس قرباني اين تصميم عجيب شدند. اما بزرگترين ضربه را تيم پاس تهران خورد که روزگاري قهرمان آسيا بود. پاس به همدان منتقل و رفتهرفته از سطح اول فوتبال ايران محو شد. اين روزها ديگر کسي خبري از پاس، يکي از تيمهاي هميشه پرافتخار ليگ ايران ندارد. کاظم اوليايي مديرعامل باشگاه پاس، حميدرضا حاجيبابايي نماينده همدان در مجلس شوراي اسلامي، بهروز مرادي، استاندار همدان و کيومرث هاشمي نايبرئيس سازمان تربيت بدني از موافقان اصلي انتقال پاس به همدان بودند که همگي نقش پررنگي در زمينزدن اين تيم پرافتخار داشتند.
به فوتباليها پول ندهيد
فروردين 1393 بود که حميدرضا فولادگر، نماينده اصفهان، از پولهايي که در فوتبال و بهويژه براي دو تيم استقلال و پرسپوليس هزينه ميشود، شاکي شد؛ او در صحبتهايش گفت: «مجلس درباره ثبت قراردادهاي صوري در فدراسيون فوتبال بررسي ميکند و باشگاههاي سرخابي نبايد اينگونه هزينههاي ميلياردي داشته باشند». او بهدرستي اعتقاد داشت باشگاهها بايد خصوصي شوند و دولت براي آنها هزينهاي نکند ولي هرگز درباره قراردادهاي صوري که فولادگر بیان کرده بود در فدراسيون فوتبال بسته شده است، چيزي منتشر نشد. يا اينکه دستکم مجلس و نمايندگانش ديگر چنين مشغلهاي نداشتند.
از روزي که کيروش آمد
در دهه اخير بخش زيادي از اتفاقات و دخالتهايي که از سوي نمايندگان مجلس رخ داده، مربوط به حوزه تيم ملي و البته شخص کارلوس کيروش، سرمربي سابق، است. او که از محبوبيت زيادي بين مردم برخوردار شده بود، بهناگاه مورد نفرت عدهاي از نمايندگان مجلس قرار گرفت. ابتداييترين جنجالها را حميد رسايي در تيرماه 93 متوجه طرفداران کيروش کرد. او که آن روزها رئيس «کميته مبارزه با فساد» مجلس شوراي اسلامي بود، بیان کرد «خبرنگاران از کيروش زيرميزي ميگيرند»؛ البته بيشتر صحبتهاي او متوجه عادل فردوسيپور، مجري وقت برنامه 90، بود که به عقيده رسايي، بيش از اندازه پشت کيروش ايستاده بود.
حميد رسايي آن زمان با طرح اين اتهام در يک برنامه تلويزيوني گفته است: «چون از وضعيت رسانهها در پرونده فساد در فوتبال خبر دارم و در جريان جزئيات آن هستم، ميدانم اين فضاسازي رسانهاي بيدليل نيست. اينها بعدا از کيروش انتظار و توقع دارند، چون قرارداد کيروش سالانه ۱۵ ميليارد تومان است». اين نماينده اصولگراي مجلس مدعي شده بود پرونده فساد در فوتبال بسيار گسترده است و از ۵۰ نفر از مربيان، اعضاي فدراسيون فوتبال، داوران، بازيکنان و فعالان رسانهاي که در کميسيون اصل 90 با آنها گفتوگو شده، ۴۹ نفر وجود فساد را تأييد کردهاند. با وجود بالاوپايينپريدنهاي رسايي، پروندهاي که او از آن دم ميزد هرگز به سرانجام نرسيد.
حمله به رئيس فدراسيون
پرونده فساد در فوتبال هنوز هم يکي از آن علامتسؤالهاي گنگ است؛ پروندهاي که با وجود سپريشدن هفت سال از آن در مجلس نتيجهاي نداد تا دلمشغولي نمايندگان بياساس از آب درآيد. بااينحال در بهمنماه 1394 محمدعلي پورمختار، رئيس وقت کميسيون اصل ۹۰، در بخش گفتوگوي ويژه ۲۰:۳۰ اعلام کرد که علي کفاشيان متهم رديف اول پرونده فساد در فوتبال است که به مراجع قضائي معرفي شده. بعدها مراجع قضائي استدلالهاي مطرحشده را رد کردند و خطري متوجه علي کفاشيان نشد. يکسال بعد از آن؛ يعني در ديماه 95 هم پرونده فساد در فوتبال همچنان بينتيجه ماند تا يکي از کارهايي که به نظر ميرسيد نمايندگان مجلس از سر دلسوزي قصد داشتند انجامش بدهند ابتر بماند. ديماه 1395 داوود محمدي، رئيس کميسيون اصل 90 وقت مجلس، درباره پرونده فساد در فوتبال و نحوه پيگيري اين پرونده در مجلس دهم گفت: فساد در فوتبال پروندهاي است که از نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي هنوز باقي مانده. البته گزارش فساد در فوتبال در جلسه علني مجلس در دوره نهم قرائت و نکات مدنظر گفته شد، اما در برخي از موارد دچار ايراداتي بود.
به کيروش زيادي رو دادهاند
اسفند 95 دوباره مخالفت با برنامههاي کيروش به مجلس کشيده شد؛ اينبار نوبت همايون يوسفي، عضو فراکسيون ورزش و نماينده مردم اهواز، بود که به سرمربي وقت تيم ملي ايران بتازد؛ به عقيده او کيروش مشکلات متعددي را براي تيم ملي ايران رقم ميزد. «برگزاري جلسه در وزارت ورزش و جوانان درخصوص بررسي مشکلات و رفع حواشي پيرامون تيم ملي فوتبال که توسط سرمربي پرتغالي کشورمان به وجود آمده، شأن اين وزارتخانه را کاهش ميدهد. امتيازات زيادي به کارلوس کيروش ارائه شده که او تيم ملي را کنار نميگذارد، زيرا در غير اين صورت حتما از تيم ملي جدا ميشد».
با پرسپوليسيها برخورد کنيد
از ديماه 96 بود که پاي نادر قاضيپور در واکنشهاي مختلف به اتفاقات فوتبالي به ميان کشيده شد و تا همين روزها هم همچنان ادامه دارد. در آن ماه، او که نماينده مردم اروميه در مجلس بود، نسبت به فحاشي در بازي پرسپوليس و تراکتور بهشدت واکنش نشان داد و از مسئولان خواست با تماشاگران پرسپوليسي که به تراکتوريها فحاشي کردهاند حسابي برخورد شود. ديدار تيمهاي فوتبال پرسپوليس و تراکتورسازي در هفته هجدهم رقابتهاي ليگ برتر در حالي با نتيجه 2 بر صفر به سود سرخپوشان پايتخت به اتمام رسيد که پس از اتمام بازي، حاشيههايي را به همراه داشت: بين هواداران پرسپوليس و تراکتورسازي در بيرون محوطه ورزشگاه آزادي درگيري به وجود آمد که با دخالت مأموران نيروي انتظامي ختمبهخير شد. مسئولان تراکتورسازي بابت توهينهاي هواداران پرسپوليس بهشدت عصباني بودند و از ناظر بازي خواستند تا گزارش کاملي را درخصوص اتفاقات رخداده روي سکوهاي هواداران به فدراسيون فوتبال ارسال کنند.
لابي نمايندگان مجلس در فوتبال
فروردين 1397 عبدالله ويسي، سرمربي وقت استقلال خوزستان، صحبتهاي قابلتأملي را درباره نفوذ نمايندگان مجلس در فوتبال مطرح کرد؛ او که بهشدت در آن روزها براي نتيجهگيري تيمش تحت فشار بود، در کنفرانس خبري بعد از بازيشان با پيکان گفت که نمايندگان شهرهاي مختلف براي حفظ تيمشان در رقابتهاي ليگ لابي ميکنند: «متأسفانه در فوتبال ما لابي و پارتيبازي وجود دارد و حتي برخي اوقات نمايندگان مجلس هم در اين اتفاقات دخيل هستند... به صراحت ميگويم در فوتبال ما لابي و پارتيبازي بيداد ميکند و حالا پاي نمايندگان مجلس هم به اين مسئله باز شده است. آنها که ميخواهند همچنان در مجلس بمانند؛ با لابي و فشاري که ميآورند، به دنبال اين هستند تا تيم استانشان بماند، حالا تحت هر شرايطي؛ چه پول داشته و چه پول نداشته باشند و با اين لابيها و پارتيبازيها فوتبال ما را به بيراهه کشيدهاند. اميدوارم هرچه زودتر اين اتفاقات ناخوشايند از فوتبال ما بيرون برود و ديگر شاهد لابي، پارتيبازي و فشار برخي از آقايان براي حفظ جايگاه خود نباشيم».
گيردادن به لباس تيم ملي
29 فروردين سال 1397 هم ماجراهايي که براي پيراهن تيم ملي رقم خورده بود به مجلس کشيده شد. محمد حسننژاد، نماينده مرند و جلفا در مجلس شوراي اسلامي، اينبار بهشدت از مديريت فدراسيون فوتبال که ميگفتند براي تيم ملي در جام جهاني بهجاي بستن يک قرارداد، لباس خريداري شده انتقاد کرد و گفت: «چرا يک کشور آفريقايي ميتواند لباس خوب تهيه کند، اما ما نه؟! قرار است اين پيراهن را 80 ميليون بيننده ببينند و شما هم فکر نکنيد فقط مردم ايران در جام جهاني لباس تيم ما را ميخرند، مردم ساير کشورها هم لباس ما را خواهند خريد. جالب اينجاست که قرار است از اين موضوع درآمدزايي شود، اما بهجاي اينکه ما از شرکت آديداس پول بگيريم، بايد به آنها هم پول بدهيم، متأسفانه از زمين به آسمان ميبارد! شرکتهاي تبليغاتي به يک بازيکن براي تبليغ برندشان پول ميدهند؛ يعني کشور ايران با اين عظمت به اندازه يک ورزشکار قدرت تبليغاتي ندارد؟ آيا کشور ما به اندازه تيم دويستم آفريقا هم نبود؟!»
دخالت در ترکيب تيم ملي
يکي از موضوعاتي که سروصداي زيادي در فضاي رسانهاي به وجود آورد، مربوط به هفتم خرداد 1397 ميشود؛ جايي که کارلوس کيروش، سرمربي وقت تيم ملي ايران، اسامي بازيکنان تيم ملي براي حضور در جام جهاني را اعلام کرد و مشخص شد که وريا غفوري و سيدجلال حسيني در ترکيب نهايي کيروش جايي ندارند؛ اين موضوع چندين بحث مختلف را به وجود آورد و در نهايت بحث اختلاف قوميتي هم به ميان آمد.
در آن روز و در اتفاقي نادر و به نقل از مشاور رئيس مجلس،30 نفر از نمايندگان مجلس به وزير ورزش نامه نوشتند و خواستند که ترکيب تيم ملي تغيير کند. همچنين ۱۴ نماينده اکثرا از نمايندگان کرد در تذکر کتبي به وزير ورزش درباره علت خطخوردن وريا غفوري و سيدجلال حسيني، از بازيکنان رده اول کشور، از ترکيب تيم ملي فوتبال پرسيدند. جلال محمودزاده، نماينده مردم مهاباد، يکي از آن 14 نفری بود که دليل اعتراضش را اينطور توضيح داد: «قصد دخالت در ترکيب تيم ملي را نداريم ولي بايد براي برطرفشدن شائبهها توضيحات لازم از سوي رئيس فدراسيون يا وزير ورزش براي اذهان عمومي ارائه شود. نگاه قوميتي بايد از ورزش و فوتبال کشور برچيده شود و واي به حال ورزشي که نگاه قوميتي بر آن حاکم باشد».
فوتبال را تعطيل کنيد
شايد بشود ادعا کرد بيش از يکسوم اتفاقات فوتبالي که نمايندگان مجلس را واداشته تا واکنش نشان دهند، پايش تيم تراکتورسازي بوده است؛ مرداد 1397 و پس از اتفاقاتي که در بازي پرسپوليس و تراکتورسازي رخ داد، نماينده مردم مرند و جلفا در مجلس خواستار اين شد که ليگ برتر را تعطيل کنند. محمد حسننژاد گفت: «فرايندي که در فوتبال طي ميشود کل وحدت ملي را زير سؤال برده است.
در هر بازي استقلال و پرسپوليس با تيمهاي شهرستاني بدترين توهينها به شهرستانيها ميشود، ولي به جاي برخورد با توهينکنندگان 40 نفر از هواداران تراکتورسازي را بازداشت ميکنند. پيشنهاد من اين است که يا برخورد جدي شود يا اينکه اگر شرايط به همين شيوه ادامه پيدا کند، ليگ برتر فوتبال تعطيل شود».
تنبيه بازيکنان تيم ملي
علي مطهري، نماينده نامآشناي مجلس هم کم درباره اتفاقات فوتبالي اظهارنظر نکرده است؛ او که بهدلیل گيردادن به مليت بازيکنان فرانسه در جام جهاني، در رسانههاي دنيا متهم به نژادپرستي شده بود، بهمن 1397 در اقدامي عجيب خواست بازيکنان تيم ملي که در ديدار برابر ژاپن اهمال کردهاند، تنبيه شوند. او در پستي اينستاگرامي نوشت: «باخت ما در مقابل ژاپن نشان داد که تيم ملي فوتبال کشور ما، هم از نظر روحي و رواني آماده براي مسابقات بزرگ نیست و هم از نظر اخلاقي و فرهنگي. تيمي که با خوردن يک گل از هم ميپاشد و نميتواند داشتههاي خود را به نمايش بگذارد، از نظر روحي و رواني آماده نيست و معلوم ميشود از اين جهت روي آن کار نشده است. همچنين تيمي که پس از باخت در مقابل تيم مقابل، عنان از کف ميدهد و به افراد تيم حريف حملهور ميشود، علاوه بر فوتبال در اخلاق هم باخته است و ملت خود را هم در افکار عمومي جهان بازنده کرده است. رفتاري که آقايان آزمون و حاجصفي و رضائيان از خود نشان دادند و در مقابل چشم مردم جهان قرار گرفت، ضربهاي مهلک به ملت ايران بود و اين افراد بايد تنبيه شوند. اينها بازي در تيم ملي را با بازي در کوچه و محله اشتباه
گرفتهاند و نميفهمند که رفتار آنها رفتار و اخلاق و فرهنگ ملت ايران را به دنيا منتقل ميکند».
فوتبال مهمتر از گوشت؟
اسفند 97 داستان رفتن يا نرفتن مهدي تاج از فدراسيون فوتبال به اوج خود رسيد؛ او مشمول قانون بازنشستگي ميشد و روي کاغذ بايد ميرفت ولي دست آخر با استناد به بند ماده 60 قانون ايثارگري در سمتش ابقا شد. نمايندگان مجلس معترض به حضور او بودند و تاج هم از اين شاکي بود که چرا نمايندگان مجلس به موضوعات مهمتري مثل گراني قيمت گوشت نميپردازند و سرشان مدام به اتفاقاتي که در فوتبال رخ ميدهد، گرم است. مطرحشدن اين موضوع واکنش احسان قاضيزادههاشمي، نماينده مردم احمدآباد و سرخس را درپي داشت: «آقاي تاج گفتند چرا به فوتبال ميپردازيم و چرا به مسائلي مانند مسائل گوشت نميپردازيم. اولا بايد عرض کنم مجلس در تمامي عرصهها به اجراي قوانين نظارت عالي دارد، ما به عنوان موکلان مردم در تمامي موضوعات ورود ميکنيم و ايشان اطلاع ندارند که ما روی کالاهاي اساسي مردم، خوراک مردم و... نظارت داريم. در مورد مايحتاج مردمي هم نظارت ما بر وزارت جهاد کشاورزي و شرکت پشتيباني امور دام به صورت کامل و واقعي وجود دارد، اما دليل بر اين نميشود که در مورد ورزش و فوتبال و اتفاقاتي که در حوزه آنها در جريان است يا بر حسن اجراي قانوني که خود مجلس وضع
کرده، ورود نکنيم تا عدهاي قانون را نخواهند اجرا کنند. پس ما درباره حوزه وزارت ورزش و حوزه فوتبال هم اظهارنظر ميکنيم، علامت تعجب جدي اين است که افرادي که خودشان را رئيس فدراسيون فوتبال ميدانند، فدراسيون خودشان و فوتبال را پايينتر از موضوع گوشت ميدانند. فردي که براي خودش و کار خودش ارزش ويژهاي قائل نيست نميتواند اظهارنظر کند».
فروزان، شرطبندي و تراکتورسازي
يکي از آخرين موضوعاتي که باعث شده نمايندگان مجلس دوباره درباره اتفاقات فوتبالي صحبت کنند داستاني است که محسن فروزان رقم زد؛ دروازهبان سابق تراکتورسازي در بازي با سپيدرود و در ديدار حساس چند اشتباه فاحش داشت که بهزعم نمايندگان تبريزي مجلس، آن اشتباهات عمدي و حاصل تباني، زدوبند و شرطبندي بود. چندين نماينده مجلس بهطور ويژه درخواست پيگيري در اين موضوع را دادند که سرانجام منجر به بازداشت چندروزه فروزان و همسرش هم شد. بعد از آن بازي مذکور نادر قاضيپور، نماينده اروميه، در مجلس شوراي اسلامي نامهاي به وزير ورزش نوشت و خواست درباره محسن فروزان تحقيقات جدي و برخورد جديتري صورت بگيرد. چند روز بعد احمد عليرضابيگي، نماينده تبريز، هم در نامهاي به سلطانيفر، وزير ورزش و جوانان، خواستار رسيدگي به تعلل آشکار دروازهبان تيم تراکتورسازي در بازي دو تيم تراکتورسازي- سپيدرود رشت شد. البته اين براي اولينبار نيست که نمايندگان مجلس با نگاهي منطقهاي به فوتبال ورود ميکنند. در سالهاي گذشته هم نمايندگان در صحن مجلس به ميزان محروميت جاسم کرار و علي دايي اعتراض داشتند. در ديداري که سرمربي تراکتورسازي تيم را از زمين بيرون کشيد
و بازي 3برصفر شد، اين تصميم را ناعادلانه دانستند و پس از اتفاقات ديدار تراکتورسازي- نفت تهران در هفته پاياني ليگ چهاردهم تأکيد داشتند وزير ورزش بايد استيضاح شود.