در نشست «کارگاه بهجای مدرسه» جمعیت امام علی(ع) مطرح شد
خشونت در رابطه با کودکان کار جدی است
شرق: خشونت در رابطه با کودکان کار جدی است؛ مشاهدات و تجربیات بیش از ۲۰ سال جمعیت امام علی نشان میدهد کودکان کار سر چهارراهها باند نیستند، اما در حوزه کودکان کار زبالهگرد، شاهد باند ساختارمندی هستیم که امکان اعمال خشونت به نیروی کار، یکی از انگیزههای بهکارگیری کودکان است.
29 خرداد در همین رابطه نشست «کارگاه بهجای مدرسه» جمعیت امام علی با حضور اعضای این جمعیت، پژوهشگران و جامعهشناسان برگزار شد.
سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، در این نشست درباره آماری که منابع مستقل از کودکان کار ارائه کردهاند، گفت: طبق بعضی مطالعات و سرشماری سال 95، کودکان کار (زیر 18 سال) به ترتیب به شغل کشاورزی و ماهیگیری، صنعت، ساختمان، عمدهفروشی و خردهفروشی و تأمین وسایل نقلیه مشغول هستند. در کل کشور نیز مناطقی که کودکان کار میکنند، بهجز استان تهران که آمار بالاتری از تمام نقاط دارد، بیشترین آمار کار کودکان پنج تا 11ساله عمدتا در گلستان، چهارمحالوبختیاری، قزوین و مازندران مشغول به کار بوده است. در 12 تا ۱۴سالگی هم خراسان رضوی، آذربایجان غربی، قم و کردستان به ترتیب بیشترین آمار را داشتهاند. با توجه به آنکه ما حدود 120 هزار پسرمرد سرپرست خانوار داریم و 102 هزار نفر از جمعیت زیر 18 سال ما سابقه یک بار ازدواج را دارند که شاغل هستند و حدود 610 هزار دختر 10 تا 18 سال که حدود 11 درصد دختران را تشکیل میدهند که خارج از مدرسه حضور دارند؛ ابعاد اشتغال کودکان نسبت به گذشته بیشتر و بیشتر شده است. کودکان به حدود 175 فعالیت شغلی مشغولیت دارند که 112 شغل آن رسمیت دارد؛ یعنی 36 درصد بخش غیررسمی است که میتوان با اغماض گفت 63 درصد
پنهان است.
سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، درباره گستردگی خشونت در محیط کار کودکان گفت: مطالعات متعدد نشان داده است کودکان در محیطهای خارج از خانه احساس امنیت کمتری دارند. اگر این خروج و ناامنی در محل کار تجربه شود، بهمراتب ناامنی بیشتری را در کودک ایجاب میکند. اهمیت موضوع در آن است که امنیت و حفاظت از کودکان در مقابل خشونت از عوامل اصلی رشد آنها در بزرگسالی است. نکته برجسته تجربه کار کودکان، تجربه خشونت است. تجربه خشونت کودکان کار در کارگاهها به سبب محیط بسته و در اختیار کارفرما بهمراتب از کودکان فقیری که در سطح خیابان کار میکنند، بیشتر است. خشونت در محیط کار کودکان بسیار جدی است و اساسا یکی از علتهایی که کارفرما به بهکارگیری کودکان تمایل دارد، آسودگی خیالی است که از عواقب اعمال خشونت به کودکان دارد. این فشار خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهد. اگرچه شواهد محدودی داریم، اما همین شواهد نشان میدهند حتی خشونت جنسی نیز در رابطه با کودکان اعمال میشود. نبود نظارت و کنترل و نقش بالادستی که کارفرمایان دارند، امکان وقوع هرگونه خشونت را ممکن میکند. این پژوهشگر در ادامه با بیان اینکه به سه علت کودکان به کار
گرفته میشوند، افزود: این سه علت عبارتاند از: علل ساختاری شامل فقر گسترده، بیعدالتی اجتماعی، بیکفایتی مديران و...، علل واسطهای شامل درخواست بالا برای جذب نیروی کار کمهزینه و علل پنهان. عامل سوءتغذیه و خروج از تحصیل نیز عواملی هستند که فقر گسترده آینده فرد و جامعه را در سیطره خواهند داشت. این خروج از چرخه تحصیل، امکان وقوع فقر مزمن را در آینده بیشتر میکند و باعث میشود معضل رشد کند و فقر در آینده جامعه بیشتر شود. فقر معضلی است که باعث خواهد شد ارتباط کودکان با خانواده کمتر شود؛ همچنین نیاز اعضای خانوادهای فقیر به درآمد، باعث کمترشدن حقوقی است که کودکان بهازای کار دریافت میکنند. البته حضور کودکان در بخش رسمی را نیز نباید رسمی تلقی کرد. بهکارگیری کودکان از سوی کارفرمایان به این منظور است که دستمزد کمتری پرداخت کنند و هزینه بیمه و سایر خدمات را نیز نپردازند. به همین علت، در 98 درصد موارد، این کودکان پنهانی و بدون مزایا و اعلام رسمی حتی به بخشهای رسمی، بهکارگرفته میشوند.
حامد دستوری، مسئول طرح کعبه کریمان و عضو جمعیت دانشجویی و مردمی امام علی(ع) در بخش دیگری از این نشست گفت: آمار و اطلاعات بهدستآمده از طرح کعبه کریمان در راستای کشف و شناسایی کودکان کار در کارگاهها، بهخصوص در چهار شهر تهران، تبریز، اصفهان و اهواز پیگیری شد؛ کودکان گماشتهشده در مشاغل کارگاهی نامناسب مانند کارگاههای شیشه و بلور، کارگاههای پرسکاری، کارگاههای تفکیک زباله و کارگاههای آجرپذیری است. مشاهدات جمعیت امام علی گویای آن است که مسئولان ذیربط از این کارگاهها اطلاعات کافی ندارند. او در ادامه با بیان اینکه این کودکان بهجز 33 درصد، اوراق هویت دارند، افزود: درآمد و شرایط کار کودکان استثمارگونه یا مصداق استثمار است. چنانکه در کورههای آجرپزی بهازای هر هزار آجر 15 هزار تومان دریافتی مشروط به اتمام کار داشتهاند؛ کارگاههایی که هم محل کار و هم محل سکونت کودکان منظور شده و در بعضی موارد حتی برای آنها توالت تعبیه نشده است.
سوسن مازیارفر، مسئول کمیته شناسایی جمعیت امام علی(ع) نیز در ادامه درباره کارهایی که کمیته تیم شناسایی جمعیت انجام داده است، گفت: در آغاز این تحقیق هرگز گمان نمیکردیم با چنین واقعیت تلخی روبهرو بشویم. زمانی که ما وارد این کارگاهها شدیم، توانستیم حدود 720 کودک را شناسایی کنیم.
او با بیان اینکه در مورد کودکان زباله گرد شاهد باند ساختارمند هستیم، افزود: پیمانکار اعلام نیاز میکند که به چه تعداد کودک نیاز دارد. در این زمان باند قاچاق انسان فعالیت خود را آغاز میکند. خانوادهای در افغانستان به دلیل جنگ و فقر و هر چیزی دیگری تصمیم میگیرد فرزند خود را به کشوری بفرستد که شاید بتواند از میان زبالهها هزینهای را برای خانوادهاش بفرستد. یک سیستم کاملا دقیق این کار را انجام میدهد که به ازای هر کودک دو میلیون میگیرد. بچهها وارد سیستم غیربهداشتی تفکیک زباله میشوند و عمدتا در همان گاراژها زندگی میکنند. گاراژهایی که پر از زبالههای تفکیکشده و آماده برای فروش هستند. کودک از ساعت 12 ظهر تا سه بامداد کار میکند. بچهها براساس وزن جمعآوری شده در روز حقوق میگیرند. کودکان هفتساله حداقل وزنی که جمعآوری کرده بود، 70 کیلو بود. باری که کیلویی 800 تومان خریداری میشود درحالیکه کیلویی پنجهزار تومان فروخته میشود. دراینبین کودک است که باید به مأمور شهرداری باج بدهد تا زباله او جلب نشوند.
مازیارفرد در پایان گفت: مسئله حائز اهمیت این است که میبینیم با طرحهایی مانند طرح جمعآوری کودکان کار، سعی در القای این مسئله وجود دارد که کودکان کار سر چهارراهها باند هستند، این در حالی است که مشاهدات و تجربیات بیش از 20 سال جمعیت امام علی(ع) نشان میدهد که عمده کودکان کار سر چهارراهها باند نیستند و نوعی سیستم قومی و قبیلهای در مورد این کودکان وجود دارد و همگی آنها توسط خانواده به دلایلی مانند فقر شدید، بیکاری والدین، اعتیاد پدر مجبور به کار میشوند و بههیچوجه مفهوم باند درباره این نوع کار کودک صدق نمیکند. در این مدت شاهد کودکانی بودم که دستان و انگشتانشان زیر دستگاههای پرسکاری قطع شده است. سیستم حقوق و پاداش بر اساس سابقه کار حساب میشود؛ بنابراین خانواده سعی میکند تا در سنین پایینتر کودک خود را بفرستند تا بتواند حقوق بیشتر دریافت کند و وقتی کودک به 16 تا 18 سالگی میرسد، آنها را اخراج میکنند. شما نوجوانی را در نظر بگیرید که نه درس خوانده است و نه حرفهآموزی دیده است، به اجبار به دلیل پتانسیلهایی مانند حضور مداوم قاچاقچیان مواد مخدر ممکن است وارد فضای بزه شود یا اینکه به مشاغل خانگی با
پولهای بسیار پایین روی آورد که معنای واقعی استثمار دنیای امروز هستند. برای مثال برای زدن هزار بند کفش، صرفا هزار تومان حقوق میگیرند یا مثلا برای پاککردن و بستهبندی صد بسته سبزی صرفا هزار تومان حقوق میگیرند.
شرق: خشونت در رابطه با کودکان کار جدی است؛ مشاهدات و تجربیات بیش از ۲۰ سال جمعیت امام علی نشان میدهد کودکان کار سر چهارراهها باند نیستند، اما در حوزه کودکان کار زبالهگرد، شاهد باند ساختارمندی هستیم که امکان اعمال خشونت به نیروی کار، یکی از انگیزههای بهکارگیری کودکان است.
29 خرداد در همین رابطه نشست «کارگاه بهجای مدرسه» جمعیت امام علی با حضور اعضای این جمعیت، پژوهشگران و جامعهشناسان برگزار شد.
سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، در این نشست درباره آماری که منابع مستقل از کودکان کار ارائه کردهاند، گفت: طبق بعضی مطالعات و سرشماری سال 95، کودکان کار (زیر 18 سال) به ترتیب به شغل کشاورزی و ماهیگیری، صنعت، ساختمان، عمدهفروشی و خردهفروشی و تأمین وسایل نقلیه مشغول هستند. در کل کشور نیز مناطقی که کودکان کار میکنند، بهجز استان تهران که آمار بالاتری از تمام نقاط دارد، بیشترین آمار کار کودکان پنج تا 11ساله عمدتا در گلستان، چهارمحالوبختیاری، قزوین و مازندران مشغول به کار بوده است. در 12 تا ۱۴سالگی هم خراسان رضوی، آذربایجان غربی، قم و کردستان به ترتیب بیشترین آمار را داشتهاند. با توجه به آنکه ما حدود 120 هزار پسرمرد سرپرست خانوار داریم و 102 هزار نفر از جمعیت زیر 18 سال ما سابقه یک بار ازدواج را دارند که شاغل هستند و حدود 610 هزار دختر 10 تا 18 سال که حدود 11 درصد دختران را تشکیل میدهند که خارج از مدرسه حضور دارند؛ ابعاد اشتغال کودکان نسبت به گذشته بیشتر و بیشتر شده است. کودکان به حدود 175 فعالیت شغلی مشغولیت دارند که 112 شغل آن رسمیت دارد؛ یعنی 36 درصد بخش غیررسمی است که میتوان با اغماض گفت 63 درصد
پنهان است.
سعید مدنی، پژوهشگر و جامعهشناس، درباره گستردگی خشونت در محیط کار کودکان گفت: مطالعات متعدد نشان داده است کودکان در محیطهای خارج از خانه احساس امنیت کمتری دارند. اگر این خروج و ناامنی در محل کار تجربه شود، بهمراتب ناامنی بیشتری را در کودک ایجاب میکند. اهمیت موضوع در آن است که امنیت و حفاظت از کودکان در مقابل خشونت از عوامل اصلی رشد آنها در بزرگسالی است. نکته برجسته تجربه کار کودکان، تجربه خشونت است. تجربه خشونت کودکان کار در کارگاهها به سبب محیط بسته و در اختیار کارفرما بهمراتب از کودکان فقیری که در سطح خیابان کار میکنند، بیشتر است. خشونت در محیط کار کودکان بسیار جدی است و اساسا یکی از علتهایی که کارفرما به بهکارگیری کودکان تمایل دارد، آسودگی خیالی است که از عواقب اعمال خشونت به کودکان دارد. این فشار خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهد. اگرچه شواهد محدودی داریم، اما همین شواهد نشان میدهند حتی خشونت جنسی نیز در رابطه با کودکان اعمال میشود. نبود نظارت و کنترل و نقش بالادستی که کارفرمایان دارند، امکان وقوع هرگونه خشونت را ممکن میکند. این پژوهشگر در ادامه با بیان اینکه به سه علت کودکان به کار
گرفته میشوند، افزود: این سه علت عبارتاند از: علل ساختاری شامل فقر گسترده، بیعدالتی اجتماعی، بیکفایتی مديران و...، علل واسطهای شامل درخواست بالا برای جذب نیروی کار کمهزینه و علل پنهان. عامل سوءتغذیه و خروج از تحصیل نیز عواملی هستند که فقر گسترده آینده فرد و جامعه را در سیطره خواهند داشت. این خروج از چرخه تحصیل، امکان وقوع فقر مزمن را در آینده بیشتر میکند و باعث میشود معضل رشد کند و فقر در آینده جامعه بیشتر شود. فقر معضلی است که باعث خواهد شد ارتباط کودکان با خانواده کمتر شود؛ همچنین نیاز اعضای خانوادهای فقیر به درآمد، باعث کمترشدن حقوقی است که کودکان بهازای کار دریافت میکنند. البته حضور کودکان در بخش رسمی را نیز نباید رسمی تلقی کرد. بهکارگیری کودکان از سوی کارفرمایان به این منظور است که دستمزد کمتری پرداخت کنند و هزینه بیمه و سایر خدمات را نیز نپردازند. به همین علت، در 98 درصد موارد، این کودکان پنهانی و بدون مزایا و اعلام رسمی حتی به بخشهای رسمی، بهکارگرفته میشوند.
حامد دستوری، مسئول طرح کعبه کریمان و عضو جمعیت دانشجویی و مردمی امام علی(ع) در بخش دیگری از این نشست گفت: آمار و اطلاعات بهدستآمده از طرح کعبه کریمان در راستای کشف و شناسایی کودکان کار در کارگاهها، بهخصوص در چهار شهر تهران، تبریز، اصفهان و اهواز پیگیری شد؛ کودکان گماشتهشده در مشاغل کارگاهی نامناسب مانند کارگاههای شیشه و بلور، کارگاههای پرسکاری، کارگاههای تفکیک زباله و کارگاههای آجرپذیری است. مشاهدات جمعیت امام علی گویای آن است که مسئولان ذیربط از این کارگاهها اطلاعات کافی ندارند. او در ادامه با بیان اینکه این کودکان بهجز 33 درصد، اوراق هویت دارند، افزود: درآمد و شرایط کار کودکان استثمارگونه یا مصداق استثمار است. چنانکه در کورههای آجرپزی بهازای هر هزار آجر 15 هزار تومان دریافتی مشروط به اتمام کار داشتهاند؛ کارگاههایی که هم محل کار و هم محل سکونت کودکان منظور شده و در بعضی موارد حتی برای آنها توالت تعبیه نشده است.
سوسن مازیارفر، مسئول کمیته شناسایی جمعیت امام علی(ع) نیز در ادامه درباره کارهایی که کمیته تیم شناسایی جمعیت انجام داده است، گفت: در آغاز این تحقیق هرگز گمان نمیکردیم با چنین واقعیت تلخی روبهرو بشویم. زمانی که ما وارد این کارگاهها شدیم، توانستیم حدود 720 کودک را شناسایی کنیم.
او با بیان اینکه در مورد کودکان زباله گرد شاهد باند ساختارمند هستیم، افزود: پیمانکار اعلام نیاز میکند که به چه تعداد کودک نیاز دارد. در این زمان باند قاچاق انسان فعالیت خود را آغاز میکند. خانوادهای در افغانستان به دلیل جنگ و فقر و هر چیزی دیگری تصمیم میگیرد فرزند خود را به کشوری بفرستد که شاید بتواند از میان زبالهها هزینهای را برای خانوادهاش بفرستد. یک سیستم کاملا دقیق این کار را انجام میدهد که به ازای هر کودک دو میلیون میگیرد. بچهها وارد سیستم غیربهداشتی تفکیک زباله میشوند و عمدتا در همان گاراژها زندگی میکنند. گاراژهایی که پر از زبالههای تفکیکشده و آماده برای فروش هستند. کودک از ساعت 12 ظهر تا سه بامداد کار میکند. بچهها براساس وزن جمعآوری شده در روز حقوق میگیرند. کودکان هفتساله حداقل وزنی که جمعآوری کرده بود، 70 کیلو بود. باری که کیلویی 800 تومان خریداری میشود درحالیکه کیلویی پنجهزار تومان فروخته میشود. دراینبین کودک است که باید به مأمور شهرداری باج بدهد تا زباله او جلب نشوند.
مازیارفرد در پایان گفت: مسئله حائز اهمیت این است که میبینیم با طرحهایی مانند طرح جمعآوری کودکان کار، سعی در القای این مسئله وجود دارد که کودکان کار سر چهارراهها باند هستند، این در حالی است که مشاهدات و تجربیات بیش از 20 سال جمعیت امام علی(ع) نشان میدهد که عمده کودکان کار سر چهارراهها باند نیستند و نوعی سیستم قومی و قبیلهای در مورد این کودکان وجود دارد و همگی آنها توسط خانواده به دلایلی مانند فقر شدید، بیکاری والدین، اعتیاد پدر مجبور به کار میشوند و بههیچوجه مفهوم باند درباره این نوع کار کودک صدق نمیکند. در این مدت شاهد کودکانی بودم که دستان و انگشتانشان زیر دستگاههای پرسکاری قطع شده است. سیستم حقوق و پاداش بر اساس سابقه کار حساب میشود؛ بنابراین خانواده سعی میکند تا در سنین پایینتر کودک خود را بفرستند تا بتواند حقوق بیشتر دریافت کند و وقتی کودک به 16 تا 18 سالگی میرسد، آنها را اخراج میکنند. شما نوجوانی را در نظر بگیرید که نه درس خوانده است و نه حرفهآموزی دیده است، به اجبار به دلیل پتانسیلهایی مانند حضور مداوم قاچاقچیان مواد مخدر ممکن است وارد فضای بزه شود یا اینکه به مشاغل خانگی با
پولهای بسیار پایین روی آورد که معنای واقعی استثمار دنیای امروز هستند. برای مثال برای زدن هزار بند کفش، صرفا هزار تومان حقوق میگیرند یا مثلا برای پاککردن و بستهبندی صد بسته سبزی صرفا هزار تومان حقوق میگیرند.