زندگی بدون چشم
رضا عربی . کارگردان*
1 معلولیت محدودیت نیست، این شعاری است که همواره از سوی ارگانها و سازمانهای مختلف برای بهبود شرایط کیفی، روحی و اجتماعی جوامعی که عضوی آسیبدیده دارند، به کار میرود. اما بهراستی چه مقدار برای تحقق این شعار تلاش میشود؟ مجموعه انسانهایی که یک یا چند عضو آسیبدیده دارند و نیاز به انگیزه و امکانات مناسب برای حضور در جامعه، در آنها شدیدا احساس میشود. در جامعه نابینایان شرایط زندگی بسیار دشوار و پر از مسائل و مصائب فراوان است. زندگی بدون چشم در شهری مملو از ایرادات ساختاری شهری و تداخلات ناموزون فرهنگی برای یک نابینا چالشی بزرگ است که اگر از سوی مدیریت شهری برنامهای برای بهبود وضعیت زندگی نابینایان طراحی نشود، عملا هم عضوی از جامعه به انزوا رانده میشود و هم آن عضو به شخصی دیگر برای دریافت خدمات رفاهی و اجتماعی نیاز دارد و اینگونه است که دو نفر از جامعه فعال حذف میشوند. در همه جوامع پیشرفته دنیا تئاتر به عنوان یک فریادرس به مدد جامعه آسیبدیده میآید. تئاتر از آسیبشناسی دردها شروع و قدم به قدم فرد آسیبدیده را در راه بازگشت به جامعه همراهی میکند. «کبوتری ناگهان» سومین پروژه نمایشی است که در گروه تئاتر «باران» بعد از فصل بهار نارنج و شاباشخوان در راستای اتصال جامعه منزوی و کنار گذاشتهشده نابینایان و جهت ایجاد فضایی برای بهبود شرایط روحی و روانی نابینایان طراحی و اجرا شد. تئاتر میتواند بهخوبی دست یک نابینا را بگیرد، روح و روانش را ترمیم و فضایی ایجاد کند تا یک نابینا در جامعه خود را صاحب جایگاه بداند. همه بازیگران نمایش کبوتری ناگهان کمبینا و نابینا هستند. افرادی که تا پیش از این جامعه آنها را شهروندی درجه دو میدانست، حالا با ارائه گوشهای از تواناییهایشان در سالنهای تئاتر از محاق اینگونه تفکرات، خودشان را خارج و به عنوان یک هنرمند به جامعه معرفی کردند. این روح دمیدهشده در کالبد انسانهایی است که توانایی دارند اما این توانایی محدودهای دارد که باید برای همه افراد جامعه بازتعریف شود. همه انسانها محدوده توانایی دارند و جامعه نابینایان هم از این قاعده مستثنا نیست. کبوتری ناگهان میتواند نمونهای باشد که گوشهای از تواناییهای این بخش از جامعه نابینایان را عیان میکند و اینجاست که هنر و اختصاصا تئاتر نقش خود را در جامعه بهدرستی نشان میدهد. دولت به عنوان سیاستگذار هنر و فرهنگ با حمایت و سرمایهگذاری در این بخش میتواند در تسریع، بسط و گسترش این مقوله نقشی مؤثر و فعال داشته باشد.
2 کبوتری ناگهان پر است از سایههایی که لمس میشوند کبوتری ناگهان، بوی مهربانی زنانهای است که مشام بیدهای مجنون را از عطر رازقی پر میکند... کبوتری ناگهان زنی خموده از بار سنگین تنهایی اما امیدوار به آینده است. کبوتری ناگهان، سودای شورانگیز مادری است که جان میدهد برای مانایی آنچه نو میزاید. مادری است که نیامده بماند، آمده است که دانهای بکارد و برود. زنی که با دلش میبیند؛ زنی که هیمنه درد را میشکافد، غصه را بیداد و نامش را بر دیوار صبوری حک میکند. زنی که میخواهد بیرون بیاید از سایه موهوم آینده. کبوتری ناگهان، زنی است که میخواهد خودش، خودش را از نو بنیاد کند.
* این کارگردان از سال 93 به طور پیوسته در زمینه تئاتر نابینايان در تهران فعالیت میکند و در این سالها ضمن رسیدن به شیوه منحصربهفرد و سبک ویژه نابینایان به باوری رسیده است که دیگر هیچ نگرانیای برای نابینایان احساس نمیکند و میداند آنها هر روز راه خود را در میان دستاندازهای کوچه و خیابانها مییابند. او این روزها نمایش کبوتری ناگهان را در تالار مشایخی اجرا میکند.
1 معلولیت محدودیت نیست، این شعاری است که همواره از سوی ارگانها و سازمانهای مختلف برای بهبود شرایط کیفی، روحی و اجتماعی جوامعی که عضوی آسیبدیده دارند، به کار میرود. اما بهراستی چه مقدار برای تحقق این شعار تلاش میشود؟ مجموعه انسانهایی که یک یا چند عضو آسیبدیده دارند و نیاز به انگیزه و امکانات مناسب برای حضور در جامعه، در آنها شدیدا احساس میشود. در جامعه نابینایان شرایط زندگی بسیار دشوار و پر از مسائل و مصائب فراوان است. زندگی بدون چشم در شهری مملو از ایرادات ساختاری شهری و تداخلات ناموزون فرهنگی برای یک نابینا چالشی بزرگ است که اگر از سوی مدیریت شهری برنامهای برای بهبود وضعیت زندگی نابینایان طراحی نشود، عملا هم عضوی از جامعه به انزوا رانده میشود و هم آن عضو به شخصی دیگر برای دریافت خدمات رفاهی و اجتماعی نیاز دارد و اینگونه است که دو نفر از جامعه فعال حذف میشوند. در همه جوامع پیشرفته دنیا تئاتر به عنوان یک فریادرس به مدد جامعه آسیبدیده میآید. تئاتر از آسیبشناسی دردها شروع و قدم به قدم فرد آسیبدیده را در راه بازگشت به جامعه همراهی میکند. «کبوتری ناگهان» سومین پروژه نمایشی است که در گروه تئاتر «باران» بعد از فصل بهار نارنج و شاباشخوان در راستای اتصال جامعه منزوی و کنار گذاشتهشده نابینایان و جهت ایجاد فضایی برای بهبود شرایط روحی و روانی نابینایان طراحی و اجرا شد. تئاتر میتواند بهخوبی دست یک نابینا را بگیرد، روح و روانش را ترمیم و فضایی ایجاد کند تا یک نابینا در جامعه خود را صاحب جایگاه بداند. همه بازیگران نمایش کبوتری ناگهان کمبینا و نابینا هستند. افرادی که تا پیش از این جامعه آنها را شهروندی درجه دو میدانست، حالا با ارائه گوشهای از تواناییهایشان در سالنهای تئاتر از محاق اینگونه تفکرات، خودشان را خارج و به عنوان یک هنرمند به جامعه معرفی کردند. این روح دمیدهشده در کالبد انسانهایی است که توانایی دارند اما این توانایی محدودهای دارد که باید برای همه افراد جامعه بازتعریف شود. همه انسانها محدوده توانایی دارند و جامعه نابینایان هم از این قاعده مستثنا نیست. کبوتری ناگهان میتواند نمونهای باشد که گوشهای از تواناییهای این بخش از جامعه نابینایان را عیان میکند و اینجاست که هنر و اختصاصا تئاتر نقش خود را در جامعه بهدرستی نشان میدهد. دولت به عنوان سیاستگذار هنر و فرهنگ با حمایت و سرمایهگذاری در این بخش میتواند در تسریع، بسط و گسترش این مقوله نقشی مؤثر و فعال داشته باشد.
2 کبوتری ناگهان پر است از سایههایی که لمس میشوند کبوتری ناگهان، بوی مهربانی زنانهای است که مشام بیدهای مجنون را از عطر رازقی پر میکند... کبوتری ناگهان زنی خموده از بار سنگین تنهایی اما امیدوار به آینده است. کبوتری ناگهان، سودای شورانگیز مادری است که جان میدهد برای مانایی آنچه نو میزاید. مادری است که نیامده بماند، آمده است که دانهای بکارد و برود. زنی که با دلش میبیند؛ زنی که هیمنه درد را میشکافد، غصه را بیداد و نامش را بر دیوار صبوری حک میکند. زنی که میخواهد بیرون بیاید از سایه موهوم آینده. کبوتری ناگهان، زنی است که میخواهد خودش، خودش را از نو بنیاد کند.
* این کارگردان از سال 93 به طور پیوسته در زمینه تئاتر نابینايان در تهران فعالیت میکند و در این سالها ضمن رسیدن به شیوه منحصربهفرد و سبک ویژه نابینایان به باوری رسیده است که دیگر هیچ نگرانیای برای نابینایان احساس نمیکند و میداند آنها هر روز راه خود را در میان دستاندازهای کوچه و خیابانها مییابند. او این روزها نمایش کبوتری ناگهان را در تالار مشایخی اجرا میکند.