اینستکس کانال مالی یا اهرم سیاسی؟
ابوالقاسم دلفی.سفیر سابق ایران در فرانسه
در بحبوحه بحران فراگیر COVID-19 و درگیری جهانی با این میهمان ناخوانده، وزیر خارجه آلمان به نمایندگی از سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان، فعالشدن کانال مالی اینستکس بهمنظور نقلوانتقال کالاها و لوازمات پزشکی به ایران را از دوازدهم فروردین جاری اعلام کرد. به گفته مسئول دیپلماسی آلمان، با توجه به اینکه اولین نقلوانتقال در کانال اینستکس با موفقیت انجام شده است، تلاش خواهند کرد مسیر یادشده برای سایر اقلام و نیز توسعه دامنه آن فراهم شود.پاریس، لندن و برلین در دیماه 1397 اقدام به پایهگذاری کانال مالی اینستکس بهمنظور ممانعت از مجازاتهای اقتصادی شرکتهای اروپایی مایل به تجارت با ایران از سوی ایالات متحده کردند.
از دیدگاه اروپاییها و در چارچوب برجام و برای تداومبخشی به مبادلات تجاری با ایران، کانال اینستکس بهمثابه یک «اتاق مبادله» این فرصت را برای شرکتهای غربی و اروپایی فراهم میکند که بدون نگرانی از قوانین فراسرزمینی آمریکا، به تجارت با طرفهای ایرانی بپردازند و البته این کانال فرصت فروش و صادرات کالاهای ایرانی به اروپا را نیز به وجود میآورد؛ بنابراین شرکتها و طرفهای ایرانی صادرکننده کالا به اروپا نزد کانال اینستکس یا «اتاق مبادله» یک خط اعتباری از رهگذر صادرات کالای خود میگشایند و در پی آن از این خط اعتباری برای واردات و خرید کالاهای مورد نظر از اروپا اقدام میکنند و در نتیجه گشایش خط اعتباری و فعالیتهای بعدی آن هیچگونه مبادله پولی (اعم از دلار و سایر ارزها) بین ایران و اروپا انجام نمیشود و شرکتها نیز از مجازاتهای آمریکایی در امان خواهند بود.
در بدو امر اینگونه گمان میرفت که چنانچه صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی از سر گرفته شود، پول ناشی از این معاملات نفتی و اعتبار گشایششده برای آن، صرف واردات اقلام مورد نیاز ایران از اروپا میشود.براساس اطلاعات حاشیهای مربوط به اینستکس ظاهرا برقراری این کانال مالی در روزهای اخیر نهتنها دربرگیرنده اقلام تحریمی نخواهد بود، بلکه شامل مراودات نفتی و اقلام دارویی و پزشکی مربوط به کرونا نیز نمیشود و این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا ضمن ابراز ناخرسندی از محتوای نامتوازن و نامتعادل کانال مالی برای برآوردهکردن نیازهای اقتصادی و تجاری ایران، برداشت و صادرات نفت ایران توسط اروپا را یکی از پیشزمینههای لازم برای انجام مبادلات اقتصادی دو طرف اعلام کرده بود.برونو لومر، وزیر اقتصاد فرانسه، چندی پیش در توجیه فلسفه ایجاد کانال مالی اینستکس گفته بود اولین مبادله در کانال یادشده بهمنزله شروع فعالیت آن خواهد بود و ما انتظار داریم کانال به یک وسیله مفید و کارا برای مبادلات تبدیل شود و برای رسیدن به این هدف زمان لازم است تا به مبادلات بزرگ و مهم و گسترش دامنه کانال نائل شویم. وی همچنین
خاطرنشان کرده بود که اولین مرحله از مبادلات شامل اقلام پزشکی، دارویی و کشاورزی خواهد بود.در هفتههای اخیر، تحولات زیادی در مناسبات ایران و اروپا و بهویژه تحت تأثیر ویروس کرونا و مشکلات متعاقب آن، رخ داده است. در درجه اول مبادله زندانیان ایران و فرانسه و آزادی مشروط یک زندانی نظامی آمریکایی در مشهد و تحویلگرفتن نامبرده توسط سفارت سوئیس بهعنوان حافظ منافع آمریکا در ایران و نیز مرخصی یک هفتهای خانم زاغری، زندانی دوتابعیتی ایرانی- انگلیسی و تمدید مجدد آن از سوی نهادهای ذیربط مورد توجه وسیع محافل سیاسی و رسانهای دنیا قرار گرفت. متعاقبا ارسال محموله هدایای مالی و اقلام بهداشتی درمانی اروپا به جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با کرونا و استقبال تهران از این اقدام نیز اتفاق افتاد. در همین مقطع برگزاری اجلاس تلهکنفرانس کشورهای گروه بیست و طرح مواضع روسیه و چین در مخالفت آشکارتر با ادامه تحریمهای آمریکا علیه ایران و آغاز فشارهای کمپینهای مختلف در جهت مخالفت با تداوم سیاستهای تحریم آمریکا، فشارهای زائدالوصفی را علیه واشنگتن و آقای ترامپ که بهسختی درگیر افزایش فزاینده و روزانه تلفات COVID-19 در آمریکاست،
ایجاد کرده است.چنانچه تحولات اخیر ایران و اروپا و تبادل و آزادسازی برخی از زندانیان سهجانبه را مد نظر داشته و افزایش فشارهای بینالمللی علیه تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک اتفاق تأثیرگذار در روند تحولات در نظر بگیریم.
نتیجه قهری بهدستآمده موجب این تصور میشود اروپا با یا بدون جلب نظر آمریکا، موضوع فعالکردن کانال مالی اینستکس را برای مبادلات با جمهوری اسلامی ایران، اجرایی کرده و جو ناشی از بازشدن این کانال، در فضای بینالمللی و شرایط خاص ایران برای مقابله با ویروس کرونا فرصت مغتنمی را برای غرب و اروپا بهدنبال داشته باشد.
اروپاییها بهخوبی به ارزش بازار اقتصادی ایران برای صادرات و مناسبات تجاری خود در منطقه خلیج فارس واقف هستند و در سالهای پس از خروج ترامپ از برجام شاهد بودهاند که تعادل این بازار به سمت آسیا و شرکای تجاری همسوتر و آسیایی ایران گرایش داشته است؛ بنابراین به نظر میرسد در نتیجه اقدامات عملی جمهوری اسلامی ایران در کاستن از تعهدات برجامی خود، مجبور به اندکی سرعتبخشی در تحقق اقداماتی شوند که قرار بود در ازای انصراف ایران در تداوم دوریجستن از تعهدات برجام انجام دهند. اگرچه معلوم نیست این ادعای پارهای محافل سیاسی و رسانهای، مبنی بر اینکه اروپا انتظار داشته است که در ازای بهکارافتادن کانال مالی، طرف مقابلش متعهد شود که چارچوب تعهدات برجامی خود را مراعات کند، تا چه حد قرین به صحت است؛ اما اروپاییها از زمان خروج ترامپ از برجام و با وجود اظهارات مکررشان در زمینه تلاش برای نجات برجام، بهخوبی واقف بودند که بدون حضور آمریکا، عمل به تعهدات اروپا در ازای برجام، کاری اگرچه ناشدنی نبود، تحقق آن بسیار سخت و هزینهبر بود؛ در نتیجه سیاست مدارا و مماشات و وقتگیری برای سپریکردن مقطع پایانی چهار سال اول(!) ریاستجمهوری
ترامپ را برای خود هدفگذاری کرده و تلاش برای تأخیر در فروپاشی برجام را دستور کار قرار دادند.
اروپا در شرایطی راهبرد عملیاتی خود را در دست اجرا داشت که موضوع خروج انگلیس از اتحادیه، وضعیت داخلی و متزلزل خانم مرکل، صدر اعظم آلمان و پذیرفتهنشدن دیدگاههای آقای مکرون بین سایر اعضای اتحادیه اروپایی و بالاخره ظهور COVID-19، شرایطی را به وجود آورد که پایههای استواری راهبرد مماشات با برجام را نیز تا حدودی سست و متزلزل کند.
تیری کویل، محقق و ایرانشناس مرکز فرانسوی تحقیقات و مطالعات بینالمللی و استراتژیک IRIS، در یکی از اظهارنظرهای اخیر خود درباره برجام و مواضع ایران و اروپا میگوید: «از نظر ایران، طرف اروپایی فاقد اراده سیاسی است. اروپا نمیتواند بهطور همزمان اعلام کند که خواهان نجات برجام است و به دنبالهروی از آمریکا نیز ادامه دهد و اعلام کند ما در نگرانیهای ترامپ شریک هستیم. اروپا باید اراده سیاسی برای اجتناب از درگیری را داشته باشد و این تنها راه است و شاید این مرحله تأمینکننده منافع استراتژیک ایران باشد».
در هر صورت در جمعبندی موضوع فعالشدن مرحلهای کانال مالی اینستکس باید خاطرنشان کرد که این امر یک هدیه و یک اقدام از سر حسن نیت نبوده، بلکه امکانی است برای ایران جهت خرید کالاهای اروپایی، ضمن آنکه احتمال فروش نفت هم ظاهرا ضعیف است؛ بنابراین عملیاتیشدن این کانال میباید منوط بر آزادسازی منابع مالی مصادرهشده ایران در اروپا یا اعطای اعتبار از سوی اروپاییها باشد. در چنین شرایطی اینستکس را چگونه باید توصیف کرد، کانال مالی یا اهرم فشار؟
در بحبوحه بحران فراگیر COVID-19 و درگیری جهانی با این میهمان ناخوانده، وزیر خارجه آلمان به نمایندگی از سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان، فعالشدن کانال مالی اینستکس بهمنظور نقلوانتقال کالاها و لوازمات پزشکی به ایران را از دوازدهم فروردین جاری اعلام کرد. به گفته مسئول دیپلماسی آلمان، با توجه به اینکه اولین نقلوانتقال در کانال اینستکس با موفقیت انجام شده است، تلاش خواهند کرد مسیر یادشده برای سایر اقلام و نیز توسعه دامنه آن فراهم شود.پاریس، لندن و برلین در دیماه 1397 اقدام به پایهگذاری کانال مالی اینستکس بهمنظور ممانعت از مجازاتهای اقتصادی شرکتهای اروپایی مایل به تجارت با ایران از سوی ایالات متحده کردند.
از دیدگاه اروپاییها و در چارچوب برجام و برای تداومبخشی به مبادلات تجاری با ایران، کانال اینستکس بهمثابه یک «اتاق مبادله» این فرصت را برای شرکتهای غربی و اروپایی فراهم میکند که بدون نگرانی از قوانین فراسرزمینی آمریکا، به تجارت با طرفهای ایرانی بپردازند و البته این کانال فرصت فروش و صادرات کالاهای ایرانی به اروپا را نیز به وجود میآورد؛ بنابراین شرکتها و طرفهای ایرانی صادرکننده کالا به اروپا نزد کانال اینستکس یا «اتاق مبادله» یک خط اعتباری از رهگذر صادرات کالای خود میگشایند و در پی آن از این خط اعتباری برای واردات و خرید کالاهای مورد نظر از اروپا اقدام میکنند و در نتیجه گشایش خط اعتباری و فعالیتهای بعدی آن هیچگونه مبادله پولی (اعم از دلار و سایر ارزها) بین ایران و اروپا انجام نمیشود و شرکتها نیز از مجازاتهای آمریکایی در امان خواهند بود.
در بدو امر اینگونه گمان میرفت که چنانچه صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی از سر گرفته شود، پول ناشی از این معاملات نفتی و اعتبار گشایششده برای آن، صرف واردات اقلام مورد نیاز ایران از اروپا میشود.براساس اطلاعات حاشیهای مربوط به اینستکس ظاهرا برقراری این کانال مالی در روزهای اخیر نهتنها دربرگیرنده اقلام تحریمی نخواهد بود، بلکه شامل مراودات نفتی و اقلام دارویی و پزشکی مربوط به کرونا نیز نمیشود و این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا ضمن ابراز ناخرسندی از محتوای نامتوازن و نامتعادل کانال مالی برای برآوردهکردن نیازهای اقتصادی و تجاری ایران، برداشت و صادرات نفت ایران توسط اروپا را یکی از پیشزمینههای لازم برای انجام مبادلات اقتصادی دو طرف اعلام کرده بود.برونو لومر، وزیر اقتصاد فرانسه، چندی پیش در توجیه فلسفه ایجاد کانال مالی اینستکس گفته بود اولین مبادله در کانال یادشده بهمنزله شروع فعالیت آن خواهد بود و ما انتظار داریم کانال به یک وسیله مفید و کارا برای مبادلات تبدیل شود و برای رسیدن به این هدف زمان لازم است تا به مبادلات بزرگ و مهم و گسترش دامنه کانال نائل شویم. وی همچنین
خاطرنشان کرده بود که اولین مرحله از مبادلات شامل اقلام پزشکی، دارویی و کشاورزی خواهد بود.در هفتههای اخیر، تحولات زیادی در مناسبات ایران و اروپا و بهویژه تحت تأثیر ویروس کرونا و مشکلات متعاقب آن، رخ داده است. در درجه اول مبادله زندانیان ایران و فرانسه و آزادی مشروط یک زندانی نظامی آمریکایی در مشهد و تحویلگرفتن نامبرده توسط سفارت سوئیس بهعنوان حافظ منافع آمریکا در ایران و نیز مرخصی یک هفتهای خانم زاغری، زندانی دوتابعیتی ایرانی- انگلیسی و تمدید مجدد آن از سوی نهادهای ذیربط مورد توجه وسیع محافل سیاسی و رسانهای دنیا قرار گرفت. متعاقبا ارسال محموله هدایای مالی و اقلام بهداشتی درمانی اروپا به جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با کرونا و استقبال تهران از این اقدام نیز اتفاق افتاد. در همین مقطع برگزاری اجلاس تلهکنفرانس کشورهای گروه بیست و طرح مواضع روسیه و چین در مخالفت آشکارتر با ادامه تحریمهای آمریکا علیه ایران و آغاز فشارهای کمپینهای مختلف در جهت مخالفت با تداوم سیاستهای تحریم آمریکا، فشارهای زائدالوصفی را علیه واشنگتن و آقای ترامپ که بهسختی درگیر افزایش فزاینده و روزانه تلفات COVID-19 در آمریکاست،
ایجاد کرده است.چنانچه تحولات اخیر ایران و اروپا و تبادل و آزادسازی برخی از زندانیان سهجانبه را مد نظر داشته و افزایش فشارهای بینالمللی علیه تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک اتفاق تأثیرگذار در روند تحولات در نظر بگیریم.
نتیجه قهری بهدستآمده موجب این تصور میشود اروپا با یا بدون جلب نظر آمریکا، موضوع فعالکردن کانال مالی اینستکس را برای مبادلات با جمهوری اسلامی ایران، اجرایی کرده و جو ناشی از بازشدن این کانال، در فضای بینالمللی و شرایط خاص ایران برای مقابله با ویروس کرونا فرصت مغتنمی را برای غرب و اروپا بهدنبال داشته باشد.
اروپاییها بهخوبی به ارزش بازار اقتصادی ایران برای صادرات و مناسبات تجاری خود در منطقه خلیج فارس واقف هستند و در سالهای پس از خروج ترامپ از برجام شاهد بودهاند که تعادل این بازار به سمت آسیا و شرکای تجاری همسوتر و آسیایی ایران گرایش داشته است؛ بنابراین به نظر میرسد در نتیجه اقدامات عملی جمهوری اسلامی ایران در کاستن از تعهدات برجامی خود، مجبور به اندکی سرعتبخشی در تحقق اقداماتی شوند که قرار بود در ازای انصراف ایران در تداوم دوریجستن از تعهدات برجام انجام دهند. اگرچه معلوم نیست این ادعای پارهای محافل سیاسی و رسانهای، مبنی بر اینکه اروپا انتظار داشته است که در ازای بهکارافتادن کانال مالی، طرف مقابلش متعهد شود که چارچوب تعهدات برجامی خود را مراعات کند، تا چه حد قرین به صحت است؛ اما اروپاییها از زمان خروج ترامپ از برجام و با وجود اظهارات مکررشان در زمینه تلاش برای نجات برجام، بهخوبی واقف بودند که بدون حضور آمریکا، عمل به تعهدات اروپا در ازای برجام، کاری اگرچه ناشدنی نبود، تحقق آن بسیار سخت و هزینهبر بود؛ در نتیجه سیاست مدارا و مماشات و وقتگیری برای سپریکردن مقطع پایانی چهار سال اول(!) ریاستجمهوری
ترامپ را برای خود هدفگذاری کرده و تلاش برای تأخیر در فروپاشی برجام را دستور کار قرار دادند.
اروپا در شرایطی راهبرد عملیاتی خود را در دست اجرا داشت که موضوع خروج انگلیس از اتحادیه، وضعیت داخلی و متزلزل خانم مرکل، صدر اعظم آلمان و پذیرفتهنشدن دیدگاههای آقای مکرون بین سایر اعضای اتحادیه اروپایی و بالاخره ظهور COVID-19، شرایطی را به وجود آورد که پایههای استواری راهبرد مماشات با برجام را نیز تا حدودی سست و متزلزل کند.
تیری کویل، محقق و ایرانشناس مرکز فرانسوی تحقیقات و مطالعات بینالمللی و استراتژیک IRIS، در یکی از اظهارنظرهای اخیر خود درباره برجام و مواضع ایران و اروپا میگوید: «از نظر ایران، طرف اروپایی فاقد اراده سیاسی است. اروپا نمیتواند بهطور همزمان اعلام کند که خواهان نجات برجام است و به دنبالهروی از آمریکا نیز ادامه دهد و اعلام کند ما در نگرانیهای ترامپ شریک هستیم. اروپا باید اراده سیاسی برای اجتناب از درگیری را داشته باشد و این تنها راه است و شاید این مرحله تأمینکننده منافع استراتژیک ایران باشد».
در هر صورت در جمعبندی موضوع فعالشدن مرحلهای کانال مالی اینستکس باید خاطرنشان کرد که این امر یک هدیه و یک اقدام از سر حسن نیت نبوده، بلکه امکانی است برای ایران جهت خرید کالاهای اروپایی، ضمن آنکه احتمال فروش نفت هم ظاهرا ضعیف است؛ بنابراین عملیاتیشدن این کانال میباید منوط بر آزادسازی منابع مالی مصادرهشده ایران در اروپا یا اعطای اعتبار از سوی اروپاییها باشد. در چنین شرایطی اینستکس را چگونه باید توصیف کرد، کانال مالی یا اهرم فشار؟