|

به بهانه زادروز زنده‌یاد «علی حاتمی»

شب را بی‌چراغ روشن کرد

فرانک آرتا

بیست‌و‌سوم مرداد تولد زنده‌یاد علی حاتمی، یکی از فیلم‌سازان مهم سینمای ایران است. او که متولد 1323 در خیابان شاهپور تهران بود، شاید در مقایسه با فیلم‌سازان هم‌دوره خود مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، امیر نادری و بهرام بیضایی بیشترین گرایش را به تاریخ داشت و شیفته سنت‌های نهفته در آن بود؛ به‌طوری‌که در همه آثارش ردپای تاریخ از منظر روایت منحصر‌به‌فردش به چشم می‌خورد. او در کارنامه هنری خود فیلم‌هایی مانند حسن کچل (1348)، طوقی (1349)، باباشمل (1350)، قلندر (1351)، خواستگار (1352)، ستارخان (1353)، سوته‌دلان (1356)، حاجی واشنگتن (1361)، کمال‌الملک (1363)، مادر (1368)، دلشدگان (1371) و جهان‌پهلوان تختی (1375- ناتمام) را کارگردانی کرد. همچنین مجموعه‌های تلویزیونی مثنوی مولوی (1354)، سلطان صاحبقران (1355) و هزاردستان (1358) از یادگارهای او است. پس از مرگش نیز دو فیلم برگرفته از «هزاردستان» با تدوین واروژ کریم‌مسیحی (به نام‌های کمیته مجازات 1377 و تهران روزگار نو 1378) و تهیه‌کنندگی محمد‌مهدی دادگو ساخته شد. همسر او زهرا خوشکام و تنها فرزند او لیلا حاتمی، بازیگران سینمای ایران هستند.
جوهره آثار حاتمی را می‌توان در تسلط او به نمایش‌نامه‌نویسی و تئاتر سنتی ایران دانست. او ابتدا در فضای نمایش رشد کرد. با تئاتر‌های لاله‌زاری که زبان مردم کوچه و بازار بود، اُخت شد و در ادامه به بسط و غنای زبان مختص خودش در ادبیات نمایشی پرداخت. به متون منثور و اشعار کلاسیک شاعران ایرانی مانند فردوسی و سعدی تسلط و خلاصه به هرآنچه مربوط به ادبیات فارسی می‌شد، تسلط پیدا کرد. چندین نمایش‌نامه نوشت و سپس وارد دنیای سینما شد. در سال 1348 کیمیایی «قیصر»، مهرجویی «گاو»، تقوایی «آرامش در حضور دیگران» را ساختند و حاتمی هم در تدارک ساختن «حسن‌ کچل» بود. جالب است که همه آن آثار جدی بودند؛ اما «حسن کچل» فیلمی موزیکال و ریتمیک بود که تاکنون سینمای ایران چنین موضوعی را تجربه نکرده بود. حتی علی عباسی، تهیه‌کننده معروف سینما، با وجود اینکه از نمایش «حسن کچل» خوشش آمده بود؛ اما نمی‌خواست ریسک کند و فیلم آن را علی حاتمی بسازد که در نهایت موافقت کرد. «حسن کچل» که اقتباسی از داستان‌های کهن ایرانی بود، ساخته شد و در مواجهه با تماشاگران، موفق شد.
او بلافاصله فیلم «طوقی» (۱۳۴۹) را ساخت. فیلم با حضور دو هنرپیشه معروف آن سال‌ها یعنی بهروز وثوقی و ناصر ملک‌مطیعی فیلم‌برداری شد. طوقی نوعی کبوتر است که کبوتربازها علاقه زیادی به آن دارند. حاتمی در این داستان از عشق مرد به طوقی تا عشق به زن را که در نهایت به فاجعه منتهی می‌شود، روایت کرد.
فیلم بعدی حاتمی «بابا شمل» (۱۳۵۰)، هم بار دیگر موزیکال بود و درباره لوطی و لوطی‌گری بود. حاتمی در سال ۱۳۵۱ فیلم‌ساز پرکاری بود و سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را کارگردانی کرد. او به تلویزیون رفت و دو سریال داستان‌های مولوی (۱۳۵۲) و سلطان صاحبقران (۱۳۵۴) را ساخت.
اما در سال 1356 یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران ساخته شد، با نام «سوته‌دلان». عشق نافرجام یک مرد عقب‌مانده ذهنی به زنی معروفه. فیلم‌نامه منسجم، ‌کارگردانی تحسین‌برانگیز، بازی‌های درخور توجه و ‌دیالوگ‌های تأثیرگذار از ویژگی‌های این فیلم بود. حاتمی به بازی جمشید مشایخی علاقه فراوانی داشت که در سریال بعدی خود یعنی هزاردستان نقش اصلی را به او داد.
در همان سال‌ها حاتمی مشغول نوشتن فیلم‌نامه سریال «هزاردستان» شد که در ابتدا «جاده ابریشم» نام داشت. او بارها این متن را بازنویسی کرد و حتی گفته می‌شود تعداد بازنویسی‌های این متن به بیش از ۱۰ بار رسیده است. سریال در سال ۱۳۵۸ کلید خورد و هشت سال طول کشید تا در تلویزیون پخش شود.
نکته مهم این است که حاتمی برای تولید این سریال به ساخت شهرک سینمایی بزرگ با ویژگی‌های تهران قدیم دست زد. هرچند نام آن «غزالی» شد؛ اما درست‌تر این بود که عنوان آن می‌شد «شهرک سینمایی علی حاتمی». حاتمی در کنار ولی‌الله خاکدان کاری کرد کارستان که تا امروز صدا‌و‌سیما و سریال‌های تلویزیونی از آن بهره می‌برند.
او در این شهرک محله‌های قدیمی تهران را با زیربنایی به اندازه هفت هزار مترمربع بنا کرد. برای نمونه خیابان‌ لاله‌زار و میدان توپخانه ۳۰ هزار متر مربع به خود اختصاص دادند. مرحوم علی حاتمی در جایی گفته که هنگام آغاز ساخت این شهرک جوان بود اما در پایان، پیرمرد شد!
«حاجی واشنگتن» (۱۳۶۱)، نخستین فیلم حاتمی بعد از انقلاب اسلامی بود. حاجی واشنگتن، ماجرای اولین سفیر ایران در آمریکا را روایت می‌کند. در سال ۱۳۰۶ هجری قمری، حاج حسین قلی‌خان نوری از سوی ناصرالدین شاه به‌عنوان سفیر ایران به آمریکا اعزام می‌شود. سفیر ایران در آمریکا هیچ مراجعه‌کننده‌ای ندارد، از طرفی بودجه سفارت ایران در آمریکا به‌شدت کاهش می‌یابد و سفیر مجبور می‌شود خدمه را نیز مرخص کند. روایت کمدی فیلم به مرور به تراژدی تبدیل می‌شود و بازی عزت‌الله انتظامی در آن به‌یادماندنی شد.
فیلم در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فجر را پیدا کرد و بعد از آن توقیف بود و در زمان حیات علی حاتمی اجازه نمایش پیدا نکرد! سرانجام در ۲۰ خرداد ۱۳۷۷ به نمایش عمومی درآمد و چندین بار از تلویزیون پخش شد.
در سال ۱۳۶۲ حاتمی، «کمال‌الملک» فیلمی بر مبنای زندگی نقاش بزرگ ایرانی و رابطه‌اش با شاه و دربار قاجار را ساخت.
پس ‌از آن «جعفرخان از فرنگ برگشته» را در سال 1366 بر‌اساس نمایش‌نامه‌ای به همین نام از حسن مقدم کارگردانی کرد. نکته جالب این است که علی حاتمی هیچ‌گاه «جعفرخان از فرنگ برگشته» را جزء فیلم‌های خود ندانست. اعمال ممیزی از سوی معاونت سینمایی وقت باعث شد که حاتمی دیگر فیلم‌برداری این فیلم را ادامه ندهد. دست آخر گفته می‌شد محمد متوسلانی فیلم را به پایان رساند!
حاتمی در سال ۱۳۶۸ فیلم «مادر» را ساخت که ماجرای روزهای پایانی عمر مادری پیر است که در خانه سالمندان به سر می‌برد.
برخی از تک‌گویی‌ها و دیالوگ‌های فیلم‌های علی حاتمی در میان مردم معروف شده است؛ مانند این جمله که در فیلم «مادر» مطرح شده که «تلخی با قند شیرین نمیشه، شب رو باید بی‌چراغ روشن کرد» و به نظر می‌رسد مصداق این جمله خود علی حاتمی است که او فیلم‌های ماندگاری را خلق و شب‌های سینمای ایران را با خلاقیت خود پرفروغ کرد.
فیلم بعدی حاتمی، «دلشدگان» بود که در سال ۱۳۷۰ ساخت. این فیلم هم ماجرایش به زمان سلطنت احمدشاه مربوط می‌شود.
حاتمی که از سال‌های اولیه دهه 70 مطالعه و تحقیق درباره زندگی «جهان‌پهلوان تختی» را آغاز کرده بود، بعد از پشت‌سر‌گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵ ساخت فیلم جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرد. متأسفانه پس از آنکه تنها بخش‌هایی از فیلم را در «هدایت‌فیلم» فیلم‌برداری کرده بود، بیماری سرطان امانش را برید، در بیمارستان بستری و مجبور شد پروژه‌اش را نیمه‌کاره رها کند. بهروز افخمی پس از درگذشت علی حاتمی ادامه پروژه را برعهده گرفت.
علی حاتمی علاقه‌ای هم به تاریخ اسلام داشت و همواره به فیلم محمد رسول‌الله (ص) به کارگردانی مصطفی عقاد معترض بود؛ چون اعتقاد داشت رحمانیت و صلح‌طلبی اسلام در این فیلم دیده نمی‌شود. به‌همین‌دلیل فیلم‌نامه «آخرین پیامبر» را نوشت که متأسفانه مرگ به او مجال نداد که این فیلم را بسازد. هرچند به نظر می‌رسید جزء فیلم‌های پرهزینه باشد.
همچنین درباره دوران پهلوی هم فیلم‌نامه‌ای نوشته بود، به نام «ملکه‌های برفی» که درباره سرگذشت سه ملکه محمد‌رضا شاه پهلوی بود.
نگاه علی حاتمی در سینما مانند نقاشان مکتب سقاخانه بود که توجهی ویژه به عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی و خوشنویسی داشتند.
علی حاتمی در پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲‌سالگی درگذشت. پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
عباس بهارلو، محقق، منتقد و پژوهشگر سینمای ایران از‌جمله افرادی محسوب می‌شود که دو کتاب را درباره مرحوم حاتمی به چاپ رساند. او درباره علی حاتمی در جایی گفته است: «تأثیر بارز حاتمی بر سینمای ایران به این معنی است كه نقش و رنگ ممتاز او بر سینمای ایران از نقش و رنگ آثار سینماگران دیگر متمایز است. به عبارت دیگر، یكی از عوامل تشخص زبان فیلم‌های حاتمی استفاده از كلمه‌ها و تركیب‌های فخیم و گاه مهجور و انتخاب تلفظ قدیم‌تر كلمات است كه با لحن و غنای مخصوصی كه باید آن را جزء سبك او به حساب آورد، همراه است. البته او كلمات یا ساخت نحوی جمله‌ها را فقط از حیث قدمت و كهنگی آنها به كار نمی‌بُرد؛ بلكه به توازن و ضرباهنگ و ریتم كلمه‌ها و تركیب‌ها نیز كاملا توجه داشت. همچنین او از زبان محاوره كوچه‌بازاری و آوای دوره‌گردها نیز بهره می‌گرفت و بافت ادبی و زبان فصیح را با كنایه‌ها و تركیب‌های عامیانه و مَثل‌های رایج درمی‌آمیخت و این درآمیختگی كه گاه با ظرافت تمام انجام می‌گرفت، امتیاز اصلی زبان او است. به گمان من تعبیر «سعدی سینمای ایران» از این بابت درباره حاتمی به کار رفته است یا به کار می‌رود».
او نیز در مقدمه کتاب علی حاتمی نوشته است: «علی حاتمی یكی از چهره‌های اصلی سینمای ایران است كه به نحو بارزی بر آن تأثیر گذاشته است. او در میان فیلم‌سازان هم‌نسل و نسل پس از خود مانندی ندارد؛ زیرا از همان آغاز فعالیت فیلم‌سازی خود درصدد خلق آثاری بود كه در سینمای ما تقریبا سابقه نداشت. با‌وجود‌این كمتر كسی كه با سینمای حاتمی آشنا است، در معرفی او به‌عنوان یگانه فیلم‌ساز «اصیل» و «اورژینال» دچار شک و تردید می‌شود. شیوه فیلم‌سازی و مؤلفه‌های آثار حاتمی، هرچه که هست، خود ویژه است و قابل تقلید نیست؛ بنابراین اگر دیگرانی هم کوشش کرده‌اند که با تقلید از زبان فاخر او بنویسند، چندان موفق نبوده‌اند. هرچه هست -خوب یا بد- کپی‌شان برابر اصل نیست و من تاکنون ندیده‌ام که فیلم‌ساز یا فیلم‌نامه‌نویس معتبری ادعایی از این بابت داشته باشد».
بیست‌و‌سوم مرداد تولد زنده‌یاد علی حاتمی، یکی از فیلم‌سازان مهم سینمای ایران است. او که متولد 1323 در خیابان شاهپور تهران بود، شاید در مقایسه با فیلم‌سازان هم‌دوره خود مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، امیر نادری و بهرام بیضایی بیشترین گرایش را به تاریخ داشت و شیفته سنت‌های نهفته در آن بود؛ به‌طوری‌که در همه آثارش ردپای تاریخ از منظر روایت منحصر‌به‌فردش به چشم می‌خورد. او در کارنامه هنری خود فیلم‌هایی مانند حسن کچل (1348)، طوقی (1349)، باباشمل (1350)، قلندر (1351)، خواستگار (1352)، ستارخان (1353)، سوته‌دلان (1356)، حاجی واشنگتن (1361)، کمال‌الملک (1363)، مادر (1368)، دلشدگان (1371) و جهان‌پهلوان تختی (1375- ناتمام) را کارگردانی کرد. همچنین مجموعه‌های تلویزیونی مثنوی مولوی (1354)، سلطان صاحبقران (1355) و هزاردستان (1358) از یادگارهای او است. پس از مرگش نیز دو فیلم برگرفته از «هزاردستان» با تدوین واروژ کریم‌مسیحی (به نام‌های کمیته مجازات 1377 و تهران روزگار نو 1378) و تهیه‌کنندگی محمد‌مهدی دادگو ساخته شد. همسر او زهرا خوشکام و تنها فرزند او لیلا حاتمی، بازیگران سینمای ایران هستند.
جوهره آثار حاتمی را می‌توان در تسلط او به نمایش‌نامه‌نویسی و تئاتر سنتی ایران دانست. او ابتدا در فضای نمایش رشد کرد. با تئاتر‌های لاله‌زاری که زبان مردم کوچه و بازار بود، اُخت شد و در ادامه به بسط و غنای زبان مختص خودش در ادبیات نمایشی پرداخت. به متون منثور و اشعار کلاسیک شاعران ایرانی مانند فردوسی و سعدی تسلط و خلاصه به هرآنچه مربوط به ادبیات فارسی می‌شد، تسلط پیدا کرد. چندین نمایش‌نامه نوشت و سپس وارد دنیای سینما شد. در سال 1348 کیمیایی «قیصر»، مهرجویی «گاو»، تقوایی «آرامش در حضور دیگران» را ساختند و حاتمی هم در تدارک ساختن «حسن‌ کچل» بود. جالب است که همه آن آثار جدی بودند؛ اما «حسن کچل» فیلمی موزیکال و ریتمیک بود که تاکنون سینمای ایران چنین موضوعی را تجربه نکرده بود. حتی علی عباسی، تهیه‌کننده معروف سینما، با وجود اینکه از نمایش «حسن کچل» خوشش آمده بود؛ اما نمی‌خواست ریسک کند و فیلم آن را علی حاتمی بسازد که در نهایت موافقت کرد. «حسن کچل» که اقتباسی از داستان‌های کهن ایرانی بود، ساخته شد و در مواجهه با تماشاگران، موفق شد.
او بلافاصله فیلم «طوقی» (۱۳۴۹) را ساخت. فیلم با حضور دو هنرپیشه معروف آن سال‌ها یعنی بهروز وثوقی و ناصر ملک‌مطیعی فیلم‌برداری شد. طوقی نوعی کبوتر است که کبوتربازها علاقه زیادی به آن دارند. حاتمی در این داستان از عشق مرد به طوقی تا عشق به زن را که در نهایت به فاجعه منتهی می‌شود، روایت کرد.
فیلم بعدی حاتمی «بابا شمل» (۱۳۵۰)، هم بار دیگر موزیکال بود و درباره لوطی و لوطی‌گری بود. حاتمی در سال ۱۳۵۱ فیلم‌ساز پرکاری بود و سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را کارگردانی کرد. او به تلویزیون رفت و دو سریال داستان‌های مولوی (۱۳۵۲) و سلطان صاحبقران (۱۳۵۴) را ساخت.
اما در سال 1356 یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران ساخته شد، با نام «سوته‌دلان». عشق نافرجام یک مرد عقب‌مانده ذهنی به زنی معروفه. فیلم‌نامه منسجم، ‌کارگردانی تحسین‌برانگیز، بازی‌های درخور توجه و ‌دیالوگ‌های تأثیرگذار از ویژگی‌های این فیلم بود. حاتمی به بازی جمشید مشایخی علاقه فراوانی داشت که در سریال بعدی خود یعنی هزاردستان نقش اصلی را به او داد.
در همان سال‌ها حاتمی مشغول نوشتن فیلم‌نامه سریال «هزاردستان» شد که در ابتدا «جاده ابریشم» نام داشت. او بارها این متن را بازنویسی کرد و حتی گفته می‌شود تعداد بازنویسی‌های این متن به بیش از ۱۰ بار رسیده است. سریال در سال ۱۳۵۸ کلید خورد و هشت سال طول کشید تا در تلویزیون پخش شود.
نکته مهم این است که حاتمی برای تولید این سریال به ساخت شهرک سینمایی بزرگ با ویژگی‌های تهران قدیم دست زد. هرچند نام آن «غزالی» شد؛ اما درست‌تر این بود که عنوان آن می‌شد «شهرک سینمایی علی حاتمی». حاتمی در کنار ولی‌الله خاکدان کاری کرد کارستان که تا امروز صدا‌و‌سیما و سریال‌های تلویزیونی از آن بهره می‌برند.
او در این شهرک محله‌های قدیمی تهران را با زیربنایی به اندازه هفت هزار مترمربع بنا کرد. برای نمونه خیابان‌ لاله‌زار و میدان توپخانه ۳۰ هزار متر مربع به خود اختصاص دادند. مرحوم علی حاتمی در جایی گفته که هنگام آغاز ساخت این شهرک جوان بود اما در پایان، پیرمرد شد!
«حاجی واشنگتن» (۱۳۶۱)، نخستین فیلم حاتمی بعد از انقلاب اسلامی بود. حاجی واشنگتن، ماجرای اولین سفیر ایران در آمریکا را روایت می‌کند. در سال ۱۳۰۶ هجری قمری، حاج حسین قلی‌خان نوری از سوی ناصرالدین شاه به‌عنوان سفیر ایران به آمریکا اعزام می‌شود. سفیر ایران در آمریکا هیچ مراجعه‌کننده‌ای ندارد، از طرفی بودجه سفارت ایران در آمریکا به‌شدت کاهش می‌یابد و سفیر مجبور می‌شود خدمه را نیز مرخص کند. روایت کمدی فیلم به مرور به تراژدی تبدیل می‌شود و بازی عزت‌الله انتظامی در آن به‌یادماندنی شد.
فیلم در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فجر را پیدا کرد و بعد از آن توقیف بود و در زمان حیات علی حاتمی اجازه نمایش پیدا نکرد! سرانجام در ۲۰ خرداد ۱۳۷۷ به نمایش عمومی درآمد و چندین بار از تلویزیون پخش شد.
در سال ۱۳۶۲ حاتمی، «کمال‌الملک» فیلمی بر مبنای زندگی نقاش بزرگ ایرانی و رابطه‌اش با شاه و دربار قاجار را ساخت.
پس ‌از آن «جعفرخان از فرنگ برگشته» را در سال 1366 بر‌اساس نمایش‌نامه‌ای به همین نام از حسن مقدم کارگردانی کرد. نکته جالب این است که علی حاتمی هیچ‌گاه «جعفرخان از فرنگ برگشته» را جزء فیلم‌های خود ندانست. اعمال ممیزی از سوی معاونت سینمایی وقت باعث شد که حاتمی دیگر فیلم‌برداری این فیلم را ادامه ندهد. دست آخر گفته می‌شد محمد متوسلانی فیلم را به پایان رساند!
حاتمی در سال ۱۳۶۸ فیلم «مادر» را ساخت که ماجرای روزهای پایانی عمر مادری پیر است که در خانه سالمندان به سر می‌برد.
برخی از تک‌گویی‌ها و دیالوگ‌های فیلم‌های علی حاتمی در میان مردم معروف شده است؛ مانند این جمله که در فیلم «مادر» مطرح شده که «تلخی با قند شیرین نمیشه، شب رو باید بی‌چراغ روشن کرد» و به نظر می‌رسد مصداق این جمله خود علی حاتمی است که او فیلم‌های ماندگاری را خلق و شب‌های سینمای ایران را با خلاقیت خود پرفروغ کرد.
فیلم بعدی حاتمی، «دلشدگان» بود که در سال ۱۳۷۰ ساخت. این فیلم هم ماجرایش به زمان سلطنت احمدشاه مربوط می‌شود.
حاتمی که از سال‌های اولیه دهه 70 مطالعه و تحقیق درباره زندگی «جهان‌پهلوان تختی» را آغاز کرده بود، بعد از پشت‌سر‌گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵ ساخت فیلم جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرد. متأسفانه پس از آنکه تنها بخش‌هایی از فیلم را در «هدایت‌فیلم» فیلم‌برداری کرده بود، بیماری سرطان امانش را برید، در بیمارستان بستری و مجبور شد پروژه‌اش را نیمه‌کاره رها کند. بهروز افخمی پس از درگذشت علی حاتمی ادامه پروژه را برعهده گرفت.
علی حاتمی علاقه‌ای هم به تاریخ اسلام داشت و همواره به فیلم محمد رسول‌الله (ص) به کارگردانی مصطفی عقاد معترض بود؛ چون اعتقاد داشت رحمانیت و صلح‌طلبی اسلام در این فیلم دیده نمی‌شود. به‌همین‌دلیل فیلم‌نامه «آخرین پیامبر» را نوشت که متأسفانه مرگ به او مجال نداد که این فیلم را بسازد. هرچند به نظر می‌رسید جزء فیلم‌های پرهزینه باشد.
همچنین درباره دوران پهلوی هم فیلم‌نامه‌ای نوشته بود، به نام «ملکه‌های برفی» که درباره سرگذشت سه ملکه محمد‌رضا شاه پهلوی بود.
نگاه علی حاتمی در سینما مانند نقاشان مکتب سقاخانه بود که توجهی ویژه به عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی و خوشنویسی داشتند.
علی حاتمی در پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲‌سالگی درگذشت. پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
عباس بهارلو، محقق، منتقد و پژوهشگر سینمای ایران از‌جمله افرادی محسوب می‌شود که دو کتاب را درباره مرحوم حاتمی به چاپ رساند. او درباره علی حاتمی در جایی گفته است: «تأثیر بارز حاتمی بر سینمای ایران به این معنی است كه نقش و رنگ ممتاز او بر سینمای ایران از نقش و رنگ آثار سینماگران دیگر متمایز است. به عبارت دیگر، یكی از عوامل تشخص زبان فیلم‌های حاتمی استفاده از كلمه‌ها و تركیب‌های فخیم و گاه مهجور و انتخاب تلفظ قدیم‌تر كلمات است كه با لحن و غنای مخصوصی كه باید آن را جزء سبك او به حساب آورد، همراه است. البته او كلمات یا ساخت نحوی جمله‌ها را فقط از حیث قدمت و كهنگی آنها به كار نمی‌بُرد؛ بلكه به توازن و ضرباهنگ و ریتم كلمه‌ها و تركیب‌ها نیز كاملا توجه داشت. همچنین او از زبان محاوره كوچه‌بازاری و آوای دوره‌گردها نیز بهره می‌گرفت و بافت ادبی و زبان فصیح را با كنایه‌ها و تركیب‌های عامیانه و مَثل‌های رایج درمی‌آمیخت و این درآمیختگی كه گاه با ظرافت تمام انجام می‌گرفت، امتیاز اصلی زبان او است. به گمان من تعبیر «سعدی سینمای ایران» از این بابت درباره حاتمی به کار رفته است یا به کار می‌رود».
او نیز در مقدمه کتاب علی حاتمی نوشته است: «علی حاتمی یكی از چهره‌های اصلی سینمای ایران است كه به نحو بارزی بر آن تأثیر گذاشته است. او در میان فیلم‌سازان هم‌نسل و نسل پس از خود مانندی ندارد؛ زیرا از همان آغاز فعالیت فیلم‌سازی خود درصدد خلق آثاری بود كه در سینمای ما تقریبا سابقه نداشت. با‌وجود‌این كمتر كسی كه با سینمای حاتمی آشنا است، در معرفی او به‌عنوان یگانه فیلم‌ساز «اصیل» و «اورژینال» دچار شک و تردید می‌شود. شیوه فیلم‌سازی و مؤلفه‌های آثار حاتمی، هرچه که هست، خود ویژه است و قابل تقلید نیست؛ بنابراین اگر دیگرانی هم کوشش کرده‌اند که با تقلید از زبان فاخر او بنویسند، چندان موفق نبوده‌اند. هرچه هست -خوب یا بد- کپی‌شان برابر اصل نیست و من تاکنون ندیده‌ام که فیلم‌ساز یا فیلم‌نامه‌نویس معتبری ادعایی از این بابت داشته باشد».