لشکريان وزير
بابک زمانی. نورولوژیست
وزیر محترم بهداشت هفته گذشته در مراسمی فرمودند «خواهید دید که در عرصه تولید واکسن کرونا چه معرکهای رقم خواهیم زد» و ادامه دادند «از 10 پیشنهادی که در ابتدای بحران کرونا برای مقابله با بحران پیشنهاد شده هیچکدام جواب ندادهاند» و به موضوعی اشاره کردند که گویا اخیرا متوجه آن شدهاند و آن هم اینکه «تحقیقات در کشور ما تنها برای چاپ مقاله صورت میگیرد و نه کاربرد عملی»؛ گویی همین اواخر متوجه آگهیهای تبلیغ مقالهنویسی، كنار آگهیهای تخلیه چاه بر در و دیوار شهر شدهاند و اخباری از اشكالات عمیق و ساختاری سیستم سلامت كشور نهایتا به گوش ایشان هم رسیده! اشکالاتی که سالهاست ساختار سلامت کشور و محققان راستین از آن رنج میبرند و بدنه دانشبنیان وزارت بهداشت هم قادر به مقابله با آنها نبوده است.
باید پرسید با شکست همه آن 10 پیشنهاد، با نبود تحقیقات کاربردی در کشور، بدون سیستم ثبت منظم بیماریها و عدم اختصاص منابع مالی چگونه است که ایشان همچنان رؤیا میفروشند و قول معجزه میدهند؟ آیا واکسن کرونا در کشور بدون استفاده از تحقیقات مناسب روی اثربخشی و عوارض آنها صورت خواهد گرفت؟ آیا این تحول نیاز به یك راهکار مناسب ندارد؟ آیا نیازی به منابع مالی، همان منابعی که بارها گله کردند به ایشان داده نشده، وجود ندارد؟ راستی با وجود آنهمه مشكلات كه برشمردند (همان مسائلی كه بارها و بارها بسیاری دلسوزان اشاره كردهاند) چگونه است كه كمافیالسابق قول پیشرفتهای خیرهكننده میدهند؟ الگوی جهانی درمان كرونا و کرونا را در هر خانه و محله نابودكردن و... یادمان كه نرفته! بر چه امكانات و چه نیروهایی تكیه میكنند؟
در برخی از گزارشها در بین بیانات ایشان جملهای گزارش شده؛ «طب سنتی افراطی که طب مدرن را قبول ندارد و طب مدرن افراطی که طب سنتی را قبول ندارد صدمات زیادی به کشور وارد کردهاند»؛ اگرچه این جمله با ذهنیات ایشان و صحبتهای متعدد درباره طب ایرانی و نظایر آن خوانایی دارد، اما من صمیمانه امیدوارم این جملات صحت نداشته باشند چراکه بر این اساس اینطور به نظر میرسد که تكیه ایشان نه بر جوامع علمی و آكادمیك كشور با سختگیریهای علمیشان بلكه بر نیروهایی بینیاز از تحقیق است. نیروهایی که صلاحیت و تواناییهایشان پیشاپیش و بدون استدلال بر دلهای همه و بیش از همه بر دل ایشان روشن شده است. اولا تکیه میکنند بر معتقدان طب سنتی، طبی که راستی آن از راه عقل منسجم و دانش امروز قابل اثبات نیست و ثانیا تکیه میکنند بر پزشکان و مسئولانی نظیر خودشان که حساسیت چندانی درباره صحت اطلاعات در سیستم سلامت ندارند و هر ادعای سنتی را بیتحقیق میپذیرند و یکباره صدها توصیه آن را یكجا و در چندین صفحه منتشر میکنند. تنها كسانی كه از شمول نیروهای ایشان بیرون هستند طرفداران طب مدرن هستند كه طب سنتی یا هر اظهارنظر غیرمبتنی بر شواهد علمی را
نمیپذیرند. آشكار است که این گروه بخش عظیمی از ناوگان عظیم جامعه پزشكی درگیر با كرونا را شامل میشود. جامعه پزشكی كه ایشان زعامتش را برعهده دارند در ذهنیات ایشان گروهی است كه صدمات زیادی میزند! باوركردنی نیست ولی واقعیت دارد. طب مدرن افراطی كیست كه با عدم قبول طب سنتی دارد صدمه میزند؟ تعصب علمی و اتكای صرف بر دانش و سختگیری در پذیرش هر ادعای غیرعلمی از چه زمانی ضد ارزش شده و از اصطلاحات سیاسی مثل افراطی برای آن استفاده میكنند؟ اعضای هیئت علمی دانشگاههای كشور تاكنون چه وظیفهای داشتهاند؟ تعصب علمی ضربه میزند یا تساهل و تسامح در این زمینه؟ آیا بدنه وزارت متبوع ایشان بهخصوص در زمینههای آموزشی جز این سختگیری علمی تاكنون ادعای دیگری داشتهاند؟ آیا هیئتهای بورد تخصصی میتوانند به جای رفرنسهای علمی از طب اثباتنشده و از منابع سنتی سؤال بدهند؟ نظر شورای آموزش تخصصی كشور در این زمینه چیست؟ از سوی دیگر باید پرسید طب سنتی افراطی اساسا چه گروهی است كه طب مدرن را قبول ندارد؟ آیا گروهی هست كه از ریشه مخالف طب مدرن باشد مثلا در هنگام تصادف یا سكته مغزی و قلبی به بیمارستان مراجعه نكند؟ فناتیكترین بهرهبرداران
طب سنتی (همانها كه با سرعت به استقبال اینگونه بیانات وزیر میروند) هم در حرف ادعای انكار كامل طب مدرن را ندارند، پس این چه نوع لیبرالیسمی است که امیدوارم بر زبان عمود خیمه سلامت جاری نشده باشد؟ اساسا لیبرالیسم در علم یعنی چه؟ چگونه است كه بخش عظیم ناوگان سلامت كشور از میدان دید ایشان بیرون میرود؟
آقای وزیر چگونه باید به اطلاع شما برسانیم كه جامعه دانشگاهی كشور ما از مدرنترین و پویاترین جوامع دانشگاهی دنیاست. ضمن احترام به سنتهای پزشکی کشور طب سنتی ایرانی و... را به عنوان یك روش درمان جدا به رسمیت نمیشناسد و درباره آن مبتلا به هیچ نوع توهمی هم نیست و هیچگونه درمان مشخص گیاهی یا شیمیایی هم مادام که روند تحقیقاتی طب بر مبنای شاهد را نگذرانده باشد، قبول ندارد. بسیاری از همكاران نزدیك شما هم چنین عقیدهای ندارند اما بنا بر رسمی نانوشته هیچ نهادی وزیر زنده را نقد نمیكند. از اینها گذشته چگونه میتوانید با برشمردن گوشهای از اشكالات عمیق و ساختاری واقعا موجود در مجموعه تحت مسئولیت خود گناه آنها را بر گردن بخشهای تحت مسئولیت خود بیندازید و حتی همچنان امید موفقیتهای بزرگ بدهید؟ همان اشكالاتی كه سالهاست بسیاری ازجمله نگارنده داریم فریاد میزنیم اما تو گویی در چاه! كلماتی مثل «مسئولیتپذیری» و «برونفكنی» در این میانه چه مصداقهایی دارند؟ با این شیوه مسئولیتناپذیری چگونه میتوان اعتماد جامعه جوان و پویای دانشگاهی كشور و از آن طریق اعتماد جامعه پزشكی و سپس عرصه عمومی را به دست آورد تا به سیستم درمانی
كشور خود اتكا كنند؟ و از خیال تورنتو و كالیگری بیرون بیایند؟ این جامعه به مدد فضای مجازی نمونههای آشكاری از حكمرانی صادقانه و مسئولیتپذیری را پیش چشم خود دارد. آیا با همین شیوه قرار است جامعه پزشكی به این اطمینان برسد كه خونهایی كه هر روز در مواجهه با كرونا (بیش از هر كشور دیگر) از او بر زمین میریزد اجتنابناپذیر و ضروری بوده است؟ عرصه عمومی چگونه به سیستمی اعتماد كند كه ماهها بعد از شروع بحران مسئولیت خود را بر دوش زیرمجموعهاش میگذارد؟
در مقابله با بحرانها و لشکر بیرحم مهاجم چه افغان چه كرونا جز بر واقعیات و جز بر دانش به افراطیترین شكلش و جز با پذیرش مسئولیت نمیتوان اتكا كرد. در واقعه اصفهان سرباز افغان با لشکر اجنه و آش نذری رحم نكرد، سپر را ندید و بر سر زد. لشكر كرونا هم با شعر درمان نمیشود، شربت جلاب و روغن بنفشه نمیشناسد و به قضا و قدر احاله نمیشود. در تور واقعیات هر روز هزار هزار كشته میگیرد و لحظهای غفلت را نمیبخشد.
وزیر محترم بهداشت هفته گذشته در مراسمی فرمودند «خواهید دید که در عرصه تولید واکسن کرونا چه معرکهای رقم خواهیم زد» و ادامه دادند «از 10 پیشنهادی که در ابتدای بحران کرونا برای مقابله با بحران پیشنهاد شده هیچکدام جواب ندادهاند» و به موضوعی اشاره کردند که گویا اخیرا متوجه آن شدهاند و آن هم اینکه «تحقیقات در کشور ما تنها برای چاپ مقاله صورت میگیرد و نه کاربرد عملی»؛ گویی همین اواخر متوجه آگهیهای تبلیغ مقالهنویسی، كنار آگهیهای تخلیه چاه بر در و دیوار شهر شدهاند و اخباری از اشكالات عمیق و ساختاری سیستم سلامت كشور نهایتا به گوش ایشان هم رسیده! اشکالاتی که سالهاست ساختار سلامت کشور و محققان راستین از آن رنج میبرند و بدنه دانشبنیان وزارت بهداشت هم قادر به مقابله با آنها نبوده است.
باید پرسید با شکست همه آن 10 پیشنهاد، با نبود تحقیقات کاربردی در کشور، بدون سیستم ثبت منظم بیماریها و عدم اختصاص منابع مالی چگونه است که ایشان همچنان رؤیا میفروشند و قول معجزه میدهند؟ آیا واکسن کرونا در کشور بدون استفاده از تحقیقات مناسب روی اثربخشی و عوارض آنها صورت خواهد گرفت؟ آیا این تحول نیاز به یك راهکار مناسب ندارد؟ آیا نیازی به منابع مالی، همان منابعی که بارها گله کردند به ایشان داده نشده، وجود ندارد؟ راستی با وجود آنهمه مشكلات كه برشمردند (همان مسائلی كه بارها و بارها بسیاری دلسوزان اشاره كردهاند) چگونه است كه كمافیالسابق قول پیشرفتهای خیرهكننده میدهند؟ الگوی جهانی درمان كرونا و کرونا را در هر خانه و محله نابودكردن و... یادمان كه نرفته! بر چه امكانات و چه نیروهایی تكیه میكنند؟
در برخی از گزارشها در بین بیانات ایشان جملهای گزارش شده؛ «طب سنتی افراطی که طب مدرن را قبول ندارد و طب مدرن افراطی که طب سنتی را قبول ندارد صدمات زیادی به کشور وارد کردهاند»؛ اگرچه این جمله با ذهنیات ایشان و صحبتهای متعدد درباره طب ایرانی و نظایر آن خوانایی دارد، اما من صمیمانه امیدوارم این جملات صحت نداشته باشند چراکه بر این اساس اینطور به نظر میرسد که تكیه ایشان نه بر جوامع علمی و آكادمیك كشور با سختگیریهای علمیشان بلكه بر نیروهایی بینیاز از تحقیق است. نیروهایی که صلاحیت و تواناییهایشان پیشاپیش و بدون استدلال بر دلهای همه و بیش از همه بر دل ایشان روشن شده است. اولا تکیه میکنند بر معتقدان طب سنتی، طبی که راستی آن از راه عقل منسجم و دانش امروز قابل اثبات نیست و ثانیا تکیه میکنند بر پزشکان و مسئولانی نظیر خودشان که حساسیت چندانی درباره صحت اطلاعات در سیستم سلامت ندارند و هر ادعای سنتی را بیتحقیق میپذیرند و یکباره صدها توصیه آن را یكجا و در چندین صفحه منتشر میکنند. تنها كسانی كه از شمول نیروهای ایشان بیرون هستند طرفداران طب مدرن هستند كه طب سنتی یا هر اظهارنظر غیرمبتنی بر شواهد علمی را
نمیپذیرند. آشكار است که این گروه بخش عظیمی از ناوگان عظیم جامعه پزشكی درگیر با كرونا را شامل میشود. جامعه پزشكی كه ایشان زعامتش را برعهده دارند در ذهنیات ایشان گروهی است كه صدمات زیادی میزند! باوركردنی نیست ولی واقعیت دارد. طب مدرن افراطی كیست كه با عدم قبول طب سنتی دارد صدمه میزند؟ تعصب علمی و اتكای صرف بر دانش و سختگیری در پذیرش هر ادعای غیرعلمی از چه زمانی ضد ارزش شده و از اصطلاحات سیاسی مثل افراطی برای آن استفاده میكنند؟ اعضای هیئت علمی دانشگاههای كشور تاكنون چه وظیفهای داشتهاند؟ تعصب علمی ضربه میزند یا تساهل و تسامح در این زمینه؟ آیا بدنه وزارت متبوع ایشان بهخصوص در زمینههای آموزشی جز این سختگیری علمی تاكنون ادعای دیگری داشتهاند؟ آیا هیئتهای بورد تخصصی میتوانند به جای رفرنسهای علمی از طب اثباتنشده و از منابع سنتی سؤال بدهند؟ نظر شورای آموزش تخصصی كشور در این زمینه چیست؟ از سوی دیگر باید پرسید طب سنتی افراطی اساسا چه گروهی است كه طب مدرن را قبول ندارد؟ آیا گروهی هست كه از ریشه مخالف طب مدرن باشد مثلا در هنگام تصادف یا سكته مغزی و قلبی به بیمارستان مراجعه نكند؟ فناتیكترین بهرهبرداران
طب سنتی (همانها كه با سرعت به استقبال اینگونه بیانات وزیر میروند) هم در حرف ادعای انكار كامل طب مدرن را ندارند، پس این چه نوع لیبرالیسمی است که امیدوارم بر زبان عمود خیمه سلامت جاری نشده باشد؟ اساسا لیبرالیسم در علم یعنی چه؟ چگونه است كه بخش عظیم ناوگان سلامت كشور از میدان دید ایشان بیرون میرود؟
آقای وزیر چگونه باید به اطلاع شما برسانیم كه جامعه دانشگاهی كشور ما از مدرنترین و پویاترین جوامع دانشگاهی دنیاست. ضمن احترام به سنتهای پزشکی کشور طب سنتی ایرانی و... را به عنوان یك روش درمان جدا به رسمیت نمیشناسد و درباره آن مبتلا به هیچ نوع توهمی هم نیست و هیچگونه درمان مشخص گیاهی یا شیمیایی هم مادام که روند تحقیقاتی طب بر مبنای شاهد را نگذرانده باشد، قبول ندارد. بسیاری از همكاران نزدیك شما هم چنین عقیدهای ندارند اما بنا بر رسمی نانوشته هیچ نهادی وزیر زنده را نقد نمیكند. از اینها گذشته چگونه میتوانید با برشمردن گوشهای از اشكالات عمیق و ساختاری واقعا موجود در مجموعه تحت مسئولیت خود گناه آنها را بر گردن بخشهای تحت مسئولیت خود بیندازید و حتی همچنان امید موفقیتهای بزرگ بدهید؟ همان اشكالاتی كه سالهاست بسیاری ازجمله نگارنده داریم فریاد میزنیم اما تو گویی در چاه! كلماتی مثل «مسئولیتپذیری» و «برونفكنی» در این میانه چه مصداقهایی دارند؟ با این شیوه مسئولیتناپذیری چگونه میتوان اعتماد جامعه جوان و پویای دانشگاهی كشور و از آن طریق اعتماد جامعه پزشكی و سپس عرصه عمومی را به دست آورد تا به سیستم درمانی
كشور خود اتكا كنند؟ و از خیال تورنتو و كالیگری بیرون بیایند؟ این جامعه به مدد فضای مجازی نمونههای آشكاری از حكمرانی صادقانه و مسئولیتپذیری را پیش چشم خود دارد. آیا با همین شیوه قرار است جامعه پزشكی به این اطمینان برسد كه خونهایی كه هر روز در مواجهه با كرونا (بیش از هر كشور دیگر) از او بر زمین میریزد اجتنابناپذیر و ضروری بوده است؟ عرصه عمومی چگونه به سیستمی اعتماد كند كه ماهها بعد از شروع بحران مسئولیت خود را بر دوش زیرمجموعهاش میگذارد؟
در مقابله با بحرانها و لشکر بیرحم مهاجم چه افغان چه كرونا جز بر واقعیات و جز بر دانش به افراطیترین شكلش و جز با پذیرش مسئولیت نمیتوان اتكا كرد. در واقعه اصفهان سرباز افغان با لشکر اجنه و آش نذری رحم نكرد، سپر را ندید و بر سر زد. لشكر كرونا هم با شعر درمان نمیشود، شربت جلاب و روغن بنفشه نمیشناسد و به قضا و قدر احاله نمیشود. در تور واقعیات هر روز هزار هزار كشته میگیرد و لحظهای غفلت را نمیبخشد.