حواشی فیلم «قهرمان» در هفت پرده
اصغر فرهادی محکوم میشود؟
قرار جلب به دادرسی علیه اصغر فرهادی صادر شد
قرار جلب به دادرسی علیه اصغر فرهادی در پرونده سرقت هنری صادر شد. این تازهترین خبری است که بار دیگر پرونده فیلم «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی را به تیتر داغ اخبار سینمایی بدل کرده است.
شرق: قرار جلب به دادرسی علیه اصغر فرهادی در پرونده سرقت هنری صادر شد. این تازهترین خبری است که بار دیگر پرونده فیلم «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی را به تیتر داغ اخبار سینمایی بدل کرده است.
پرده اول: رقیبِ «قهرمان»
آزاده مسیحزاده، فیلمساز سینمای کوتاه و یکی از هنرجویان سابق فرهادی بعد از درخشش فیلم «قهرمان» در جشنواره فیلم کن ادعا کرد که چندین سال پیش مستندی در شیراز با عنوان «دو سر برد، دو سر باخت» ساخته که داستان زندگی شخصیت اصلی قصه فیلم فرهادی است؛ فیلمی که سال 96 ساخته شده و طبق گفته مسیحزاده، فرهادی هیچکجا اسمی از او نیاورده است.
پرده دوم: خطونشانِ مستندسازان
بعد از رسانهایشدن این ادعا، انجمن مستندسازان در بیانیهای این پرسش را مطرح کرد که اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تأمین شود؟ اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم بهعنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد، چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا میکند؟ انجمن مستندسازان در بخش دیگری از این بیانیه نوشت: «ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی درباره حقوق مؤلفین و بهخصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم شود. طبعا در این زمینه به همراهی و نظرات وکلا و حقوقدانان محترم نیاز جدی احساس میشود».
پرده سوم: ابعاد حقوقی ماجرا
پس از انتشار بیانیه انجمن مستندسازان، کاوه رضوانیراد (وکیل اصغر فرهادی) نسبت به ادعای مطرحشده واکنش نشان داد و نوشت: «در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در مؤسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو و یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را بهعنوان ایده مشترک همه گروهها برای کار کلاسی تعیین مینمایند و قرار میشود هنرجویان تحت نظارت، مشاوره و راهنمایی ایشان در زمینههای تکنیکی و محتوایی با محوریت اشخاصی که پول و یا شیء گرانبهایی را یافتهاند و با عودت آن به صاحبِ مال در جامعه شناخته شده و بهعنوان قهرمان برجسته شدهاند، کار کنند. سوژههایی با این ایده مشترک، از اخبار روزنامههای سراسری یا برنامه تلویزیونی «ماه عسل» یا شبکهها و مطبوعات استانی گردآوری شده و در اختیار هنرجویان قرار میگیرد. با معرفی سوژهها توسط آقای فرهادی، گروههای هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم میشوند. در طول جلسات برگزاری این کلاس که نزدیک به یک سال به طول انجامیده، آقای فرهادی برای هنرجویان طرح، شکل اجرا و جهت مسیر هر سوژهای را مشخص میکنند. از جمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال 91 رخ داده و بهصورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیحزاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافته است».
پرده چهارم: بیانیه تند اصغر فرهادی
پس از اکران عمومی فیلم در ایران و ادامه حواشی مربوط به ماجرای حقوقی فیلم «قهرمان»، اصغر فرهادی دست به قلم شد در واکنش به گفتوگوی داوود مرادیان مدیر گروه مستند بنیاد روایت فتح متنی را منتشر کرد و نسبت به صحبتهای او که گفت آقای اصغر فرهادی فیلمساز تیزهوشی است که هم حکومت را دارد و هم بیرون حکومت را نوشت: متأسفم که تلاشم برای ماندن در ایران، ساخت فیلم در ایران و نمایش آن در ایران، این تعبیر را با خود همراه دارد که او در حال یک بازی دوسویه است. من همواره با تمام وجودم نوشتهام و فیلم ساختهام. کسانی که از نزدیک مرا میشناسند، میدانند همیشه عاشق زندگی در میان این مردم و فیلمساختن برایشان بودهام، با آنکه امکان کار و زندگی در هرجای دیگر از دنیا و به دور از حاشیهها را داشتهام. اما گویی این بار تلاشی گسترده از هر سوی در کار است تا این عشق و امید به سمت دلسردی برود، تعدادی با نشر خاطرههای تحریفشده و جعلی، عدهای دیگر با تهمت و ادعاهای خلاف واقع، برخی هم با انتساب من به حکومت. گرچه اطمینان دارم که بدخواهان همچنان به راه خود میروند اما به احترام آنان که در پی حقیقتاند، این نوشته را منتشر میکنم و بهزودی سعی خواهم کرد درباره حواشی دیگر نیز باصراحت صحبت کنم».
پرده پنجم: صحبتهای مسیحزاده
آزاده مسیحزاده در گفتوگویی با مجله تجربه، تجربه حضور در کلاسهای اصغر فرهادی و چگونگی شباهت فیلم مستندش به قهرمان را توصیف کرد: «آقای فرهادی روی مبل کنار پنجره نشست. من هم روی یک صندلی که میزی مقابلش بود، کنار آقای فرهادی. خانم بختآور هم که انتهای اتاق و فریده شفیعی با یک دسته برگ A4 در دست نشسته روبهروی من. آقای فرهادی شروع به صحبت کرد که چه خبر از شیراز و هنوز میری و میای و... گفتم نه دیگر ساکن شدهام. گفت ای بابا. ما خیلی سفر داریم به شیراز. توی این فکر بودیم که تو هم بیایی. چون من دارم توی شیراز یه فیلم میسازم به نام قهرمان. توی این فکر بودم که تو هم توی فیلم بازی کنی. یادمه توی فیلم خودت وقتی جلوی دوربین میاومدی لهجه شیرازی خوبی داشتی. من استرس گرفتم و متحیر شدم. من را چه به بازی! گفتم آقای فرهادی من اصلا بازیگر نیستم، علاقه و استعدادی هم ندارم. علاقه من کارگردانی است. خیلی دلم میخواهد کنار شما باشم و از شما یاد بگیرم. پرسید خب چه کارها کردی؟ از فیلمهایی که ساختم گفتم و اشاره کردم که در فیلمی که فیلمبردارش محمود کلاری بود منشی صحنه بودم. گفت چقدر خوب. پس میتوانی منشی صحنه هم باشی. بعد از من پرسید شیراز را چقدر میشناسی؟ گفتم من شیرازیام. همهجایش را میشناسم. پرسید مکانهای تاریخی؟ رستورانها؟... گفتم همهجا. حتی جاهایی را سراغ دارم که توریستها را نمیبرند اما خیلی مهم و جذاباند. آقای فرهادی گفت پس توی همین جلسه شماره ملیات را میگیریم که برایت بلیت هواپیما بگیریم و هفته بعد با گروه ما به شیراز بیایی. حین همین صحبتها آقای فرهادی اشارهای کرد به فریده شفیعی که در تمام آن ساعت مثل یک ربات روبهروی من بیحرکت نشسته بود. با این اشاره آمد بالای سرم ایستاد و دو برگه روی میز مقابلم گذاشت. روی یکی متنی نوشته شده بود و دیگری سفید بود. آقای فرهادی گفت تا اینجا هستی متنی را که روی آن کاغذ نوشته شده، به خط خودت روی این کاغذ بنویس. یک نگاه به متن کردم. تقریبا این بود: «اینجانب آزاده مسیحزاده فرزند... به شماره ملی... در صحت و سلامت عقل و اراده اعلام میدارم مستند... بر اساس طرح و ایدهای از آقای فرهادی میباشد». این عین جمله نیست، ولی خیلی نزدیک است و این به خاطرم مانده بود. گرچه اخیرا کاغذ را توی دادگاه دیدم. خودم که نسخهای از آن نداشتم. یعنی کلا یک نسخه بود که نزد آقای فرهادی ماند. خواندم و استرس گرفتم. انگار نفسم پس رفت. سرم را بالا آوردم و گفتم آقای فرهادی میشود راجع به این صحبت کنیم؟ ایشان گفت حالا امضا کن و شماره ملیات را هم صحیح بنویس که برایت بلیت هواپیما بگیریم، باهم میرویم شیراز و دربارهاش صحبت میکنیم. من هی میگفتم آقای فرهادی... میخواستم یکجوری با روی خوش از زیرش در بروم. میخواستم بگویم ایده مال خودم است. خودم این مستند را ساختهام. این طرح اصلا جزء مواردی که شما سر کلاس آوردید نبود. (که تازه آنها هم طبق بیانیه اخیر کارنامه نمیتواند متعلق به استاد باشد). آقای فرهادی هی مصرانه میگفت امضا کن. بعد هم پرسید: «فیلمت رو با چه اسمی فرستادی به جشنوارههایی جایزه گرفت؟» گفتم «دوسر برد، دو سر باخت». گفت همان را بنویس. یادم آمد در تماس تلفنیای که از مؤسسه بامداد با من گرفته شده بود، گفته بودم فیلم را در خارج به نام پرده چهارم نمایش دادهام. در طول آن لحظات این احساس را داشتم که آقای فرهادی دارد مالکیت فیلم من را میگیرد».
پرده ششم: جنجالهای حقوقی
این اظهارنظرها بیپاسخ نماند و به فاصله چند ساعت بیانیه مفصلی درباره چگونگی ساخت فیلم قهرمان و ادعاهای آزاده مسیحزاده از سمت روابطعمومی فیلم «قهرمان» رسانهای شد.
بهتازگی آزاده مسیحزاده در گفتوگو با خبرنگار گذارنیوز اعلام کرده پس از چند ماه رسیدگی دقیق به شکایتشان از آقای اصغر فرهادی مبنی بر سرقت هنری (تجاوز به حقوق مادی و معنوی) در دادسرای فرهنگ و رسانه تهران، بازپرس پرونده مستندات و دلایل ارائهشده مبنی بر وقوع جرم و ارتکاب آن توسط آقای فرهادی را کافی تشخیص داده و اقدام به صدور قرار نهایی جلب به دادرسی علیه آقای فرهادی کرده است.
مسیحزاده در پاسخ به این پرسش که چه مستندات و دلایلی مبنای صدور این قرار بوده؟ گفت: «دهها ساعت فیلم، صدای ضبطشده، شهات شهود و مطلعین، دهها صفحه استدلال مبنی بر تناقضات اظهارات آقای فرهادی، وکیل و شهود ایشان با هم و با فیلمها و صداها و نیز تغییر اظهارات هرکدام از افراد نامبرده با اظهارات قبلیشان در جریان دادرسی و در نهایت بازبینی هر دو فیلم توسط بازپرس محترم و علم و تشخیص ایشان ازجمله مستندات و دلایلی بودهاند که مبنای صدور قرار دادسرا بوده است. متن قرار صادره که در تاریخ 23/12/1400 توسط بازپرس تنظیم شده و پس از تأیید سرپرست دادسرا به طرفین در تاریخ 14/01/1401 ابلاغ شده و 18 صفحه بوده است».
مسیحزاده درباره نتیجه دو مورد شکایتی که آقای فرهادی علیه او طرح کرده بود، اعلام کرد: «آقای فرهادی یک بار علیه من در تاریخ 15/08/1400 شکایت افترا و نشر اکاذیب طرح کردند و یک بار هم به دلیل اظهار من مبنی بر اینکه دستخطی که از من گرفتهاند، تحت فشار روانی و بدون رضایتم بوده، در تاریخ 29/10/1400 علیه من شکایت افترا و نشر اکاذیب طرح کردند. دادسرا در ضمن همین قرار مذکور، مستندات و دلایل آقای فرهادی را مبنی بر ارتکاب نشر اکاذیب و افترا از سوی من در هر دو پرونده ناکافی تشخیص داده است و به نفع من قرار منع تعقیب صادر کرده است».
او ادامه داد: «تا امروز رسیدگی به این پرونده منجر به شکلگیری گفتوگویی در جامعه شده است و نتیجه این گفتوگو آشنایی بسیاری از هنرمندان و مؤلفان در داخل و خارج کشور با حقوق اولیهشان بوده و از این بابت بسیار خوشحالم. در ابتدا که این مسیر را شروع کردم، تقریبا هیچکس نمیدانست که در ایران قانونی به اسم حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان داریم؛ درحالیکه بیش از 50 سال است که این قانون و قوانین مشابه در ایران تصویب شده و اجرا میشود».
مشاور حقوقی مسیحزاده که خواست نامش فاش نشود، هم افزود: «البته صدور قرار منع تعقیب به نفع مسیحزاده در شکایت اول نشر اکاذیب و افترا علاوه بر تشخیص ناکافیبودن مستندات آقای فرهادی در این شکایت دلیل دیگری نیز دارد و آن معنی ضمنی قرار جلب به دادرسی علیه آقای فرهادی در پرونده سرقت هنری (تجاوز به حقوق مادی و معنوی) است. وقتی بازپرس محترم تشخیص میدهند که دلایل مبنی بر وقوع جرم سرقت هنری و ارتکاب آن از سوی متهم کافی است، منطقا خانم مسیحزاده اقدام به بازنشر خبر کذب و افترا نکردهاند، پرونده برای رسیدگی ماهوی و تعیین مجازات از دادسرا به دادگاه خواهد رفت. قرارهای صادرشده برای خانم مسیحزاده حقوقی را به وجود خواهد آورد که در فرصت مقتضی از آنها استفاده خواهد کرد».
اما کاوه راد، وکیل اصغر فرهادی نیز پس از انتشار خبر جلب به دادرسی علیه این کارگردان توضیحاتی ارائه داد. در این بیانیه که از سوی روابطعمومی فیلم منتشر شده، آمده است: «در پی انتشار برخی اخبار درخصوص پرونده حقوقی فیلم «قهرمان»، چند نکته را جهت استحضار افکار عمومی به اطلاع میرسانم:
به دنبال طرح سه شکایت علیه فیلم «قهرمان» با عنوان نقض حقوق مؤلف و ادعای سهیمشدن در همه درآمدهای داخلی و خارجی فیلم از سوی خانم مسیحزاده و همچنین شکایت زندانی شیرازی با این ادعا که داستان فیلم قهرمان به حیثیت ایشان لطمه وارد کرده است، بازپرس محترم پرونده در قرار صادره مورخ ۲۳ اسفند سال ۱۴۰۰ شکایت خانم مسیحزاده درخصوص سهیمشدن در درآمدهای فیلم و همچنین شکایت زندانی شیرازی را نپذیرفته و در این خصوص قرار منع تعقیب صادر و هر دو شکایت را رد کرده است.
درخصوص اتهام «نقض حقوق مؤلف»، همچنان که در لوایح دفاعیه و با ذکر مستندات و ارائه نظرات استادان برجسته دانشگاه در حوزه حقوق مؤلف و نظر کارشناسی کانون کارگردانان درمورد این پرونده و نمونههای پرشمار مشابه داخلی و خارجی مطرح شد، آن میزان از ابعاد زندگی زندانی شیرازی که در فیلم قهرمان با برداشتی آزاد مورد استفاده قرار گرفته، دارای وصف «افشاشدگی» بوده و به دلیل انتشار اخبار آن در رسانههای جمعی (بهعنوان نمونه دو لینک خبر مربوط به این رخداد واقعی در پینوشت این مطلب قرار داده شده که مربوط به دو سال قبل از ساخت مستند است). در مالکیت عمومی (Public Domain) قرار داشته و هیچکس نمیتواند مدعی مالکیت آن باشد؛ اما با وجود تأکید ماده ۱۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری و رویه قضائی دادسرای فرهنگ و رسانه در پروندههای مشابه که به جهت رسیدگیهای فنی، دعاوی تخصصی حوزه فرهنگ و سینما به کارشناسان متخصص این حوزه ارجاع میشود، بازپرس محترم، با تلقیِ سینما بهعنوان موضوعی «عرفی» و نه تخصصی، پرونده را به کارشناسی ارجاع نداده و بدون جلب نظر کارشناسان حوزه سینما و حقوق مؤلف، رأسا اقدام به صدور قرار کردهاند.
با توجه به آنکه قرار صادره به منزله حکم نهایی دادگاه نیست و بخشی از روند رسیدگی محسوب میشود و در ادامه فرایند رسیدگی، پرونده ابتدا در دادگاه کیفری دو و سپس در دادگاه تجدیدنظر مورد رسیدگی مجدد قرار میگیرد، امید است در طول رسیدگی پرونده در مراحل بالاتر، با ارجاع موضوع به کارشناسی و جلب نظر تخصصیِ استادان و خبرگان حوزه حقوق مؤلف، قرار موصوف نیز نقض شود».
پرده هفتم: حق با کیست؟
آزاده مسیحزاده در گفتوگو با مجله تجربه در صحبتهای کوتاهی درباره مداخله خانه سینما در حلوفصل این اختلاف صحبت کرده بود. موضوعی که پس از کشمکشهای چندماهه اخیر درباره این فیلم از جانب صنوف سینمایی بیهیچ واکنشی ادامه دارد و انتظار میرود تا در این مورد خاص، شاهد مواضع روشنتری از سمت خانه سینما باشیم. پرونده جنجالی «قهرمان» به مسیرش ادامه میدهد. بهزودی برنده این پرونده حقوقی مشخص خواهد شد.