|

در حوالی میدان سرخ

چرا تحریم‌ها روسیه را متوقف نکرد؟

یکی از مهم‌ترین پیامدهای غیر‌منتظره برای کرملین پس از ورود نظامی به اوکراین، ابعاد واکنش مالی و اقتصادی غرب و به‌ویژه اتحادیه اروپا بود. گزاف نیست اگر بگوییم مسکو انتظار این سطح از تحریم‌های اقتصادی، آن‌هم در اندک زمانی پس تأثیر کرونا بر بازارهای جهانی را نداشت؛ با وجود این ۴۷ روز از ورود نظامی روسیه به اوکراین می‌گذرد تا این سؤال پررنگ شود که کارویژه این تحریم‌ها چه بود؟

چرا تحریم‌ها روسیه را متوقف نکرد؟

  یکی از مهم‌ترین پیامدهای غیر‌منتظره برای کرملین پس از ورود نظامی به اوکراین، ابعاد واکنش مالی و اقتصادی غرب و به‌ویژه اتحادیه اروپا بود. گزاف نیست اگر بگوییم مسکو انتظار این سطح از تحریم‌های اقتصادی، آن‌هم در اندک زمانی پس تأثیر کرونا بر بازارهای جهانی را نداشت؛ با وجود این ۴۷ روز از ورود نظامی روسیه به اوکراین می‌گذرد تا این سؤال پررنگ شود که کارویژه این تحریم‌ها چه بود؟

در شدت و گستردگی تحریم‌ها علیه روسیه هیچ تردیدی وجود ندارد. روسیه، این کشور فعال در اقتصاد بین‌الملل، با یک سلب مالکیت بی‌سابقه یا بهتر است بگوییم با حجم گسترده‌ای از انجماد دارایی‌ها مواجه شده که از مصادره اموال دولتی روسیه تا دارایی‌های افراد و سازمان‌ها، حساب‌های بانکی و حتی کشتی‌های تفریحی و باشگاه ورزشی را در بر می‌گیرد. بااین‌حال، مهم‌تر از تحریم‌هایی که سلب مالکیت روسیه را نشانه گرفته‌اند، تحریم‌های حوزه بانکی، مالی و البته حوزه انرژی است.

به نظر می‌رسد کرملین در برآوردهای خود پیش از آغاز آنچه عملیات نظامی می‌خواند، گمان می‌کرد اگر اتحادیه اروپا که شریک اقتصادی مسکو به شمار می‌آید، بخواهد تحریم‌های گسترده‌ای علیه روسیه وضع و اعمال کند، به‌سرعت تأثیر آن همچون بومرنگی به اقتصاد خودش بازمی‌گردد و اصلا انتظار این سطح از تحریم‌ها را نداشت.

بحران اوکراین را می‌توان از زاویه‌های مختلفی تحلیل کرد؛ اما اگر بخواهیم مشخصا به معماری امنیتی غرب پس از جنگ جهانی دوم معطوف شویم، این بحران بازتابی از تضادهای سیستمی است که طی سال‌های متمادی میان روسیه و غرب انباشت شده بود. قطعا این مرزبندی که منجر به آشکار‌شدن عینی یک دو‌قطبی نامتقارن با ظرفیت‌های نابرابر شده است، در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ شکل نگرفته؛ اما حتما در این تاریخ تثبیت شده است. طبیعتا هر‌چه این وضعیت به پیش می‌رود، بر پیچدگی آن افزوده می‌شود؛ چراکه ایدئولوژی نیز در این دوقطبی هویدا شده و به بیانی دیگر درست و باطل یا به‌طور عیان‌تر خیر و شر در ادبیات هریک از طرفین ظهور کرده است.

اجازه دهید به سؤال ابتدایی برگردیم؛‌ اگر این فرضیه را بپذیریم که کرملین انتظار این سطح از شدت و وسعت تحریم‌های غرب را نداشت، پس چرا این تحریم‌ها که به‌سرعت و با هماهنگی بالا وضع و عملیاتی شد، به عاملی برای بازدارندگی و توقف رفتار روسیه تبدیل نشدند؟ عموما پژوهشگران سه هدف کلیدی را در چرایی وضع تحریم‌ها شناسایی کرده‌اند: مجبورکردن کشور هدف به تغییر سیاست داخلی یا خارجی خود، محدودکردن کشور هدف در فناوری‌ها، کالاها یا منابع مالی که برای توانمندی‌های دفاعی یا اقتصادی آن مهم است و سوم پیامی است برای مردم کشور هدف تا دولتشان را تحت فشار قرار دهند.

به نظر می‌رسد اگرچه در روزهای ابتدایی ورود نظامی روسیه به اوکراین، بخشی از افکار عمومی این کشور با این موضوع هماهنگ نبود، اما گستردگی تحریم‌ها که به موضوعاتی فراتر از دولت روسیه بسط پیدا کرد و برای مثال ورزشکاران روسی یا ادبیات این کشور را نشانه گرفت، مردم روسیه را به این باور رساند که هدف غرب تنها مقابله با سیاست‌های کرملین نیست و اساسا تقابلی با روسیه وجود دارد و از همین جهت تأثیر عامل سوم از بین رفت.

از سوی دیگر، اتحادیه اروپا در کنار آمریکا و بریتانیا خیلی سریع در همان 10 روز ابتدایی، بسته‌های تحریمی همه‌جانبه و کاملی را علیه روسیه وضع کرد و از هر ظرفیت ممکن بهره برد تا همه بمب‌های تحریمی را یکجا بر سر روسیه بریزد؛ اما به این نکته توجه نشد که استفاده از تمام امکانات تنبهی یکباره می‌تواند ترس را نیز از روسیه بگیرد؛ چرا‌‌که دیگر وضعیت بدتری را پیش‌روی خود نمی‌بیند.

در واقع اگر بحران اوکراین را همان‌طورکه در شماره‌های پیش‌تر «در حوالی میدان سرخ» مطرح شد، مبتنی بر انزوای روسیه و شکاف جدی میان مسکو و اتحادیه اروپا تفسیر کنیم که سناریوی مطلوب بایدن بود، این امر به خوبی محقق شده است؛ اما کارآمدی تحریم‌ها برای بازدارندگی رفتار روسیه به دلایلی که اشاره شد، همچنان نتوانسته است آتش بحران را خاموش کند.

آنچه مشخص است، این است که در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ صفحه تاریخ ورق خورد و نظم جهانی وارد مرحله‌ای دیگر شد که البته سیگنال‌های روشنی از آن مخابره نمی‌شود. درست است که خیلی چیزها به نتیجه بحران اوکراین وابسته است، ولی به‌طور کلی شکاف میان روسیه و اتحادیه اروپا بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که بتوان تصور کرد.