موز سوری یا لگوی اوکراینی
بهتازگی سازمان «دیدهبان جهان» گزارشی درباره زنان و کودکانی که در سوریه هستند داده است، از اردوگاههایی که به عنوان اردوگاه «بیوهزنان» معروف شده است؛ اردوگاهی که افراد ساکن در آن در سختترین و خطرناکترین شرایط زندگی میکنند. این گزارش جدید به بررسی تأثیرات جنگ سوریه در برخی از سختترین مکانها میپردازد. دهها هزار بیوه و زنان مجرد دیگر -ازجمله زنانی که طلاق گرفتهاند یا شوهرانشان گم شدهاند- و فرزندانشان در 28 اردوگاه قابل دسترس در شمال غرب سوریه زندگی میکنند.
بهتازگی سازمان «دیدهبان جهان» گزارشی درباره زنان و کودکانی که در سوریه هستند داده است، از اردوگاههایی که به عنوان اردوگاه «بیوهزنان» معروف شده است؛ اردوگاهی که افراد ساکن در آن در سختترین و خطرناکترین شرایط زندگی میکنند. این گزارش جدید به بررسی تأثیرات جنگ سوریه در برخی از سختترین مکانها میپردازد. دهها هزار بیوه و زنان مجرد دیگر -ازجمله زنانی که طلاق گرفتهاند یا شوهرانشان گم شدهاند- و فرزندانشان در 28 اردوگاه قابل دسترس در شمال غرب سوریه زندگی میکنند. این زنان و فرزندانشان با خشونتهای متعددی ازجمله بیتوجهی، آزار کلامی، فیزیکی و جنسی و همچنین با ازدواج کودکان و کار کودکان مواجه هستند. پسران بهویژه در خطر استخدام در گروههای مسلح و بعضا افراطی قرار دارند. این امر به این دلیل است که در این جوامع، پسران بزرگتر از 11 سال به عنوان مرد شناخته میشوند و مجبور به ترک کمپها میشوند، بدون اینکه خانهای برای رفتن داشته باشند یا چشمانداز شغلی یا آیندهای داشته باشند.
تقریبا 2.8 میلیون سوری در کمپهای آوارگان داخلی در شمال غرب کشور زندگی میکنند. طبق این گزارش برخی از زنان مجبور به ارائه روابط خاص برای به دست آوردن حداقلها برای زندهماندن هستند. کودکانی که در اردوگاههای به اصطلاح «بیوهزنان» حضور دارند، بهشدت مورد بیتوجهی، آزار و اذیت قرار گرفته و مجبور به کار هستند، مادرانشان از نظر روانی در «نقطه شکست» هستند و بیش از 80 درصد از زنان میگویند که مراقبتهای بهداشتی کافی ندارند و 95 درصد احساس ناامیدی دارند.
حدود 34 درصد از کودکان گفتهاند یک یا چند نوع خشونت را تجربه کردهاند و دو درصد گفتهاند که در سنین پایین ازدواج کردهاند. کار کودکان مسئله بزرگ دیگری است که 58 درصد از پسران و 49 درصد از دختران 11ساله یا بالاتر مجبور به کار هستند.
از 419 نفری که در این مصاحبهها شرکت کردهاند تقریبا یک زن از هر چهار زن گفته که شاهد آزار جنسی در اردوگاه بوده یا به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه. حدود 9 درصد از پاسخدهندگان گفتهاند خودشان مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند.
این سازمان غیردولتی گفت که زنان اجازه ندارند آزادانه اردوگاهها را ترک کنند. برخی که قادر به جستوجوی شغل با حقوق یا حمایت از خانواده خود نیستند، «چارهای ندارند» جز اینکه با نگهبانان مرد و مدیران کمپ درگیر به اصطلاح رابطه جنسی بشوند.
الکساندرا متی، نویسنده اصلی این گزارش، به گاردین میگوید: «ما میبینیم که جهان به درستی با قربانیان جنگ در اوکراین ابراز همبستگی میکند و دولتهای متعددی سخاوتمندانه متعهد میشوند هر کاری را که لازم است برای نیازهای بشردوستانه آوارگان اوکراینی انجام دهند. اما بیوههای سوری و فرزندانشان نیز سزاوار همدلی، شفقت و تعهد هستند. درد، ناامیدی و نیازشان کمتر از هرکس دیگری نیست. هرکسی که از درگیری میگریزد».
فاطمه (نام مستعار)، مادر سه فرزند در یکی از اردوگاههاست و از کمردرد شدید رنج میبرد اما قادر به دسترسی به مراقبتهای بهداشتی نیست. او به گاردین گفت: «ما حتی نان و آب هم نداریم. وقتی [بچهها] موز یا هر میوهای میخواهند، از آنها میخواهم صبور باشند. هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. آب و نان مهمتر است». بهتازگی خبری منتشر شده بود از کودکی اوکراینی که آرزو داشت دوباره با لگو بازی کند و تعداد زیادی لگو برایش ارسال شده بود.
زنان برای یافتن کار به مزارع میروند. زنان سوری در گفتوگو با خبرگزاریها بارها گفتهاند هنوز در رؤیای رفتن به خانهای برای خود هستند. آنها 10 سال است که منتظرند به زندگی عادی بازگردند. به گزارش دیلیمیل در این اردوگاهها، زنان و دختران برای آوردن هیزم به کوه میروند، به جایی که ایمن نیست، آنها سعی میکنند دستهجمعی بروند. هرگز جرئت نمیکنند فرزندان خود را به این مناطق بفرستند. از زمان شروع درگیری در سال 2011، نزدیک به هفت میلیون سوری در داخل این کشور آواره شدهاند. حدود 2.8 میلیون نفر در هزارو 300 کمپ برای آوارگان داخلی در شمال غرب کشور زندگی میکنند. اردوگاههای «بیوهزنان» در ادلب و حلب توسط مخالفان سوری و ارتش ترکیه مدیریت میشود. شرایط در آنجا «بهشدت» بدتر از اردوگاههای عمومی است. خدمات ضروری برای ساکنانش بسیار اندک است یا اصلا ارائه نمیشود. دسترسی به سازمانهای غیردولتی محلی نیز برای آنها محدود شده است.