|

دغدغه مدیریت یک بحران زیستی در فیلم «بالا را نگاه نکن»

مدیریت نمادین جهان بحران‌زده

فیلم علمی-تخیلی «بالا را نگاه نکن» جزء برندگان اسکار سال 2021 بود که در اول فروردین 1401 از شبکه 4 سیما نیز به نمایش درآمد. موضوع فیلم، مدیریت نمادین یک بحران جهانی است که در قالب اصابت یک دنباله‌دار به کره زمین روایت می‌شود. ولی دغدغه اصلی آن برخورد جهان با پدیده «تغییر اقلیم» است. عناصر این فیلم را می‌توان در شش بخش شامل: نخبگان، سیاست‌مداران، قدرت اقتصادی، رسانه، فناوری و جامعه تقسیم و تعامل آنها را در هفت مرحله بازخوانی کرد که در ادامه مختصرا تشریح می‌شوند.

مدیریت نمادین جهان بحران‌زده

سعید  مرید*: فیلم علمی-تخیلی «بالا را نگاه نکن» جزء برندگان اسکار سال 2021 بود که در اول فروردین 1401 از شبکه 4 سیما نیز به نمایش درآمد. موضوع فیلم، مدیریت نمادین یک بحران جهانی است که در قالب اصابت یک دنباله‌دار به کره زمین روایت می‌شود. ولی دغدغه اصلی آن برخورد جهان با پدیده «تغییر اقلیم» است. عناصر این فیلم را می‌توان در شش بخش شامل: نخبگان، سیاست‌مداران، قدرت اقتصادی، رسانه، فناوری و جامعه تقسیم و تعامل آنها را در هفت مرحله بازخوانی کرد که در ادامه مختصرا تشریح می‌شوند.

1 آگاهی نخبگان از بحران و شروع به اطلاع‌رسانی: در این مرحله «نخبگان» نسبت به وقوع بحران با داده و اطلاعات لازم آگاه می‌شوند. در ادامه نیز امیدوارانه اطلاع‌رسانی و توجیه سیاست‌مداران را در دستور کار قرار می‌دهند بدون آنکه بخواهند فضای ذهنی جامعه را متشنج کنند.

2 برخورد سیاست‌مداران با بحران: در فرایند اطلاع‌رسانی «سیاست‌مداران» که به شکلی از شنیدن انواع بحران‌ها اشباع شده‌اند و از طرفی نیز به‌شدت درگیر روزمرگی و منافع حزبی هستند، پاسخ جدی به بحران پیش‌رو نمی‌دهند. از طرفی ادله‌ای را طلب می‌کنند که نخبگان از چگونگی اثبات آن در حالی که بحران بسیار آشکار است، درمی‌مانند.

3 ورود رسانه و اطلاع‌رسانی به جامعه: نخبگان بعد از ناامیدی از واکنش لازم سیاست‌مداران، متوسل به رسانه می‌شوند. در این حین نیز شاهد رفتارهای متنوع و متضادی از رسانه و جامعه هستند. رسانه‌هایی که بعضا بحران را در حاشیه دیگر فعالیت‌های خود قرار می‌دهند و جامعه‌ای که به دلایل مختلف بحران را جدی نمی‌گیرد. عدم هم‌صدایی نخبگان، وصل‌شدن حواشی به بحران، عدم اولویت محیط زیست نسبت به دیگر مسائلی که جامعه درگیر آن است، همگی بر پیچیدگی این مرحله می‌افزایند.

4 ورود سیاست‌مداران: نهایتا از قِبل نقش‌آفرینی رسانه و از طرفی برخی تهدیدهای سیاسی که سیاست‌مداران برای خود می‌بینند، به مدیریت بحران ورود پیدا می‌کنند و فناوری لازم را برای حل آن به خدمت می‌گیرند. اینجاست که نخبگان احساس می‌کنند که می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های کلان نقش‌آفرینی کنند و تأثیرگذار باشند، هرچند که این شادی «پیوند علم و سیاست» کوتاه زمانی بیش باقی نمی‌ماند.

5 ورود قدرت اقتصادی: در شرایطی که امیدوارانه جامعه نظاره‌گر اقدام سیاست‌مداران است، قدرت‌های اقتصادی که عقبه سیاسی قوی نیز دارند، وارد می‌شوند و از ورود راه‌حل‌ها در دستور کار ممانعت به عمل می‌آورند. آنها توجیه می‌کنند که فناوری‌ای دارند که اصطلاحا می‌تواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند. قدرت‌های اقتصادی در این مسیر بخشی از نخبگان و رسانه را نیز به خدمت می‌گیرند. متعاقبا ظرفیت فناورانه خود را چنان برجسته می‌کنند که آن را به راه‌حلی برای پاسخ به چالش‌های اجتماعی جامعه تبدیل می‌کنند. در این بین بخشی از جامعه را نیز با خود همسو می‌کنند. از دیگر ویژگی‌های قدرت‌های اقتصادی این توانمندی است که راهکارهای خارج از قلمرو خود را از میدان به در می‌برند.

6 شکست فناوری: پس از اعمال فناوری در دستور کار، نتایج نشان می‌دهند که ظرفیت لازم برای پاسخ به بحران زیستی را نداشت و بیش از توان فناوری روی آن حساب باز شده بود. در این مرحله است که همه تسلیم می‌شوند. اما، سیاست‌مداران و قدرت‌های اقتصادی قلمروهایی را برای حفظ خود از قبل پیش‌بینی کرده بودند و هریک به جای امنی پناه می‌برد. اینجاست که جامعه و محیط زیست سیاره در مقابل بحران پیش‌رو تنها می‌مانند و تنها نظاره‌گر نابودی خود و دادن تاوان مدیریت غلط بحران، اقتصاد سیاسی نظام خود و اتکای نابهنگام و بیش از اندازه به فناوری هستند.

7 پایان فیلم و دعای رضایت‌مندانه نخبگان: شاید اثرگذارترین سکانس فیلم، بخش پایانی آن است. زمانی که سیاره زمین تا دقایقی دیگر با فاجعه مواجه خواهد شد و همه محکوم به فنا هستند. در این زمان نخبگان دست در دست هم داده، به زیبایی دعای ساده‌ای را می‌خوانند و اعلام رضایت می‌کنند که «شکر، ما همه تلاشمان را کردیم...» و با لبخندی شرافتمندانه منتظر پایانی تلخ برای خود و حیات سیاره زمین هستند.

نهایتا اینکه؛ هرچند این نوشتار نگاهی دغدغه‌مند به یک فیلم دغدغه‌مند بود، ولی می‌توان عناصر و مراحل آن را در برخورد کشورمان با بحران آب و محیط زیست جست‌وجو و مقایسه کرد، حتی جایگاه خود را در آن جست‌وجو کنیم. امید آنکه همه دغدغه‌مندانه برای مدیریت خردمندانه این بحران‌ها قدم برداریم، هرچند نهایتا فقط به این نقطه برسیم که «شکر، ما همه تلاشمان را کردیم...».

* استاد گروه مهندسی و مدیریت آب، دانشگاه تربیت مدرس