پیدا کنید پرتقالفروش را...
واکنشها به گرانی تعرفههای پزشکی در هفتههای اخیر در نوع خود بینظیر و تاریخساز بوده است. ظاهر قضیه به این شکل است که نظام پزشکی نماینده قشر پزشکان شده و قیمت را بالا برده و صاحبان تریبون هم رابینهود شده تا حق مظلوم را از ظالم بستانند. بحث افزایش تعرفه نزدیک به یک سال است اسباب جلب توجه شده است.
واکنشها به گرانی تعرفههای پزشکی در هفتههای اخیر در نوع خود بینظیر و تاریخساز بوده است. ظاهر قضیه به این شکل است که نظام پزشکی نماینده قشر پزشکان شده و قیمت را بالا برده و صاحبان تریبون هم رابینهود شده تا حق مظلوم را از ظالم بستانند. بحث افزایش تعرفه نزدیک به یک سال است اسباب جلب توجه شده است. از طرفی نظام پزشکی مدام نامهای منتشر میکند و قیمتهای نجومی اعلام میکند تا دل پزشکان را به دست بیاورد و اعلام کند حامی پزشکان است، درحالیکه با این کار صرفا وجهه خرابشده پزشکی در جامعه را خرابتر میکند. کدام گرانی 10 بار نامهاش منتشر شده که تعرفههای پزشکی را هر دو هفته منتشر میکنند و چهره مظلوم به خود میگیرند که ببینید ما به فکر پزشکانیم بقیه نمیگذارند. از آن طرف هم عدهای منتظرند در جبهه مردم علیه ظلم نظام پزشکی شمشیر بکشند و طرفدار جمع کنند. اما از آسمان پرهیاهوی این واکنشسازی و واکنشگری که بگذریم، در زمین بازی، تقابل پزشکان و بیماران، مناسبات دیگری دارد. جامعه پزشکان همچنان همان دوقطبی پزشکان خوشبخت و بدبخت را دارد که در آن خوشبختان حتی اگر تعرفهها نصف هم شود، ثروتشان تصاعدی بالا میرود و بدبختان هم حتی اگر تعرفه 10 برابر شود از ورای هزینهها و مالیات مطبداری، هرگز دستشان به حق ویزیتهای بهاصطلاح نجومی نمیرسد. مردم هم که همان چالشهای همیشگی را دارند. اوج این چالش در هزارتوی بیمارستانهای دولتی رقم میخورد؛ جایی که هزینه ناچیز ویزیت پزشکی، دودش نه در چشم درمانگر بلکه در چشم درمانجو میرود. درمانگاههای دولتی را تبدیل به پارک کردهاند تا عده زیادی وقتی پولشان به خرید چیپس و پفک و رفتن به سینما نمیرسد، با دو، پنج یا هفت هزار تومان به تور متخصصگردی بیایند و جا را برای بیماران بینوایی که واقعا به پزشک نیاز دارند، تنگ و تنگتر کنند. به دو عین دیدهایم که چگونه پزشک خسته از دیدن ۵۰ مریض بیمشکل که بیدلیل صرفا برای دوردور به درمانگاه آمدهاند، مریض ۵۱ را که مشکل جدی و تهدیدگر حیات داشته، بهدرستی مدیریت نکرده و حق درمان از بیمار واقعی سلب شده است، درحالیکه پزشک جوان بینوا هم مقصر نیست. همانطور که واضح است، این قبیل چالشهای اساسی هیچ دخلی به حق ویزیت، جیب پزشک و... ندارد و ریشههای عمیقتر و پرپیچوخمتری دارد. خلاصه اینکه جدی نگیرید این هیاهوی رسانهای را؛ بدون اثر بر وضعیت پزشکان واقعی و بیماران واقعی تمام میشود.