به داد خوزستان برسید
گذران زندگی و معیشت دهها هزار خانواده از هموطنان ما بسته به رودخانه کرخه است. رودخانه کرخه از نظر آبدهی سومین رودخانه کشور پس از رودخانه کارون و دز است. در بالادست یعنی سرچشمههای کرخه در استانهای لرستان و ایلام و حتی کرمانشاه کشاورزی و معیشت هزاران نفر وابسته به این رودخانهها مانند قرهسو و سیمره و دیگر رودخانههاست. در استان خوزستان نیز زندگی صدهاهزار نفر از اهالی شهرستانهای شوش حمیدیه، دشت آزادگان و هویزه به رودخانه کرخه بسته است
احسان هوشمند-کارشناس مطالعات استانهای مرزی: گذران زندگی و معیشت دهها هزار خانواده از هموطنان ما بسته به رودخانه کرخه است. رودخانه کرخه از نظر آبدهی سومین رودخانه کشور پس از رودخانه کارون و دز است. در بالادست یعنی سرچشمههای کرخه در استانهای لرستان و ایلام و حتی کرمانشاه کشاورزی و معیشت هزاران نفر وابسته به این رودخانهها مانند قرهسو و سیمره و دیگر رودخانههاست. در استان خوزستان نیز زندگی صدهاهزار نفر از اهالی شهرستانهای شوش حمیدیه، دشت آزادگان و هویزه به رودخانه کرخه بسته است. کشاورزی، دامداری بهویژه گاومیشداری و ماهیگیری و صنایع دستی مرتبط با رودخانه کرخه بخشی از حساسیتهای این منطقه از ایران را در این شرایط سخت خشکسالی نشان میدهد. افزون بر آنکه بخش مهمی از نیاز شرب و آشامیدنی مردم منطقه هم از طریق کرخه تأمین میشود. وجود حیاتوحش ارزشمند پارک ملی کرخه و نیز میراث باستانی حاشیه کرخه را هم باید بر ابعاد اهمیت راهبردی این رودخانه افزود که با خشکسالی همه این میراث تاریخی و ذخایر طبیعی و نیز معاش مردم با خطر بزرگی روبهرو میشود.
مردم منطقه در دهها هزار هکتار زمین کشاورزی در این حوزه به کشاورزی اشتغال دارند. با توجه به نرخ بیکاری فزاینده و دورقمی در این منطقه و روند مهاجرت گسترده به حاشیه شهرها در صورتی که دولت نتواند با اقدامی کارشناسیشده راهی برای کمک به مردم این سامان پیدا کند و راهحلی برای کمکهای فوری و تأمین نیازمندیهای مردم بهویژه در شهرستانهای دشت آزادگان و هویزه و حمیدیه که بر اثر ممنوعیت کشت زندگیشان با مخاطره روبهرو شده، بیابد متأسفانه افزون بر افزایش نارضایتی ممکن است با تنشهای اجتماعی و اعتراضات هم در این منطقه روبهرو شویم. مردمی که بر اثر سیل 1398 تمام زندگی و سرمایهشان نابود شد چرا باید درست سه سال پس از سیل باز زندگی و معیشتشان با بحران مواجه شود؟ آیا نظام تدبیر در کشور بهویژه در استان خوزستان از پیش برمبنای پیشبینیها، سناریوهایی مدیریتی دراینباره تدارک دیده بود تا در صورت خشکسالی مردم دچار فلاکت نشوند؟ این نکته را یادآور شوم که در تنش آبانماه 1398 در برابر افزایش قیمت بنزین مناطق سیلزده کمترین مشارکت را در اعتراضات خیابانی داشتند؛ چراکه روند یاریرسانی و کمک تمام ملت ایران از گوشه و کنار کشور که با حضور خود در مناطق سیلزده به یاری سیلزدگان آمده بودند، موجب ایجاد امید و تشکیل سرمایه اجتماعی شده بود. اما اوضاع در شرایط موجود امیدبخش نیست و تابآوری مردمان این سامان تحت تأثیر بیتوجهی و کمکاریهای صورتگرفته دچار آسیب جدی شده است. تا دیر نشده باید مسئولین برای تأمین نیازهای مردمان آسیبدیده از خشکسالی فکری کنند و با ارائه کمکهای نقدی معادل درآمد سال گذشته کشاورزان و نیز پرداخت خسارات بیمهای و یا از دیگر راههای کارشناسیشده دراینباره اقدامی فوری کنند. متأسفانه بیتوجهی به درخواستهای مردمی و عدم حضور سازمانیافته مسئولان مربوطه در میان مردم و نیز فقدان مجامع صنفی و سندیکاها بهعنوان واسط میان جوامع محلی و دولت بر ابعاد این مشکلات افزوده است.