انسجام ملی و تریبونهای جمعه و جماعت
ائمه جمعه و جماعات در نماز جماعات، نماز جمعه و نمازهای عیدین و سایر فرصتها به صورت نسبی بهعنوان سخنگویان محلی حاکمیت به ابراز نظر میپردازند. پیش از انقلاب اسلامی، در میان روحانیون شیعه هر امام جماعت معمولا به نمایندگی از یکی از مراجع در مسجد یا شهرستانی به ایفای نقش خود میپرداخت و سخنان و مواضع آنها بهصورت معمول بازتاب گستردهای نیز در پی نداشت.
ائمه جمعه و جماعات در نماز جماعات، نماز جمعه و نمازهای عیدین و سایر فرصتها به صورت نسبی بهعنوان سخنگویان محلی حاکمیت به ابراز نظر میپردازند. پیش از انقلاب اسلامی، در میان روحانیون شیعه هر امام جماعت معمولا به نمایندگی از یکی از مراجع در مسجد یا شهرستانی به ایفای نقش خود میپرداخت و سخنان و مواضع آنها بهصورت معمول بازتاب گستردهای نیز در پی نداشت. پس از انقلاب مدیریت و نصب و خلع روحانیون جمعه و جماعات از سوی نهادهای حاکمیتی صورت میگیرد. به این ترتیب، ائمه جمعه و جماعت بهعنوان بخشی از حاکمیت سیاسی تلقی شده که وظیفه دفاع از سیاستهای دولت به معنای عام را بر عهده گرفتهاند. البته در حوزه اهل سنت، وضعیت به صورت دیگری است. در غرب کشور، یعنی در استانهایی همچون کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه که گروه درخور توجهی از هموطنان سُنیمذهب مستقر هستند، نهادی با نام مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور زیر نظر نماینده ولی فقیه به مدیریت فعالیتهای این دسته از روحانیون میپردازد. در استان سیستانوبلوچستان وضعیت مشابه غرب کشور نیست. در شرق یا دیگر نقاط کشور که گروهی از هموطنان سنیمذهب زندگی میکنند، نمایندگی ولی فقیه در استانها بر کار روحانیون سُنی نظارت میکند. در دو هفته گذشته برخی سخنان یا اقدامات روحانیون شیعه و سنی بازتاب گستردهای در محافل فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی داشت.
1- یکی از ائمه جمعه استان اصفهان در سخنانی درباره قوم یهود گفت: «قوم یهود خنگترین مخلوقات خداوند هستند». توجه امامجمعه اصفهان را به این نکته جلب میکنم که گروهی از هموطنان ارجمند ما کلیمی و حتی تعدادی از هموطنان یهودی نیز در شهر اصفهان زندگی میکنند و تعدادی از کنیسههای این هموطنان بدون محدودیتی در اصفهان فعال هستند. یکی از دیرینترین محلات اصفهان یعنی جوباره یا یهودیه، محل استقرار هموطنان یهودی است. اصفهان بهجز کلیمیان محل سکونت گروهی از هموطنان مسیحی ارمنی و آشوری است که این شهر تاریخی ایران را از نظر تساهل و مدارای فرهنگی زبانزد عام و خاص کرده است. بخشی از میراث فرهنگی جهانی اصفهان نیز توسط این دسته از هموطنان ساخته شده است. بنابراین ضروری است ائمه جمعه سخنان و مواضع خود را با درایت، دقت و ملاحظات بیشتری بیان کنند تا شائبه توهین به هیچ گروهی از هموطنان ایجاد نشود. قانون اساسی نیز در اصول مختلف خود بر لزوم توجه به همبستگی، همزیستی و وحدت میان ایرانیان تأکید کرده و در اصل سیزدهم ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی را به رسمیت شناخته است. همچنین در اصل چهاردهم تأکید شده که دولتمردان «موظفاند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند». پس مواضع طرحشده را نباید در چارچوب قانون اساسی و هماهنگ با آن تلقی کرد. از ائمه جمعه انتظار میرود پاسدار قانون اساسی باشند. از منظری دیگر، بیان سخنانی که گزارهای را بیان میکند که میتوان صدق و درستی آن را با معیارهای علمی سنجید نیز از دیگر حواشی این دست از سخنان است؛ یعنی ترسوبودن، خنگبودن و نفهمی را با معیارهای علمی میتوان اندازهگیری کرد و گذشته از ابعاد قانونی و سیاسی و ملی، چنین مواضعی میتواند با شاخصهای علمی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
2- به مناسبت حلول ماه شوال و اعلام عید فطر نیز برخی ناهماهنگیها بروز کرد. برای مثال برگزاری نماز عید در شهر سنندج در سه روز یکی از این اتفاقهاست که نشانگر تحولات کمسابقهای در بخشهای غربی کشور است. همزمان با این اتفاقها برخی سخنان و مواضع روحانیون شایان تأمل است. متأسفانه تاکنون آسیبشناسی دقیق و کارشناسی دراینباره به صورت جامع و بیطرفانه صورت نگرفته است. همچنین در موردی دیگر، کلیپی از یکی از روحانیون شناختهشده شرق کشور منتشر شده که گوینده مدعی میشود طالبهای حاکم بر افغانستان در مقابل 40، 50 کشور تا دندان مسلح و آمریکایی که هرکس نامش را میشنود پشتش میلرزد و شوروی و اروپا با آن امکانات، مقاومت کردهاند». طالبان نمونه صحابه در عصر حاضر است «که مرگ را بیشتر از زندگی دوست داشتند. در درهها و کوهها زندگی کردند و پایبند عقیده بودند بهخصوص سرانشان!». طبق قانون نمیتوان از ابراز نظر هر شخصی ممانعت کرد و این روحانی نیز در بیان عقیده خود مختار است، اما با توجه به تحولات جاری در منطقه و گسترش نسبی جریانهای تکفیری، دفاع از این دست جریانها از سوی برخی روحانیان اهل سنت و پارهای رویکردهای افراطی تعدادی از روحانیون شیعه میتواند پیامدهای دیگری در پی داشته باشد که با مصالح ملی و حتی امنیت ملی منطبق نیست. چنین رویکردهایی ممکن است تبعاتی منفی در میان هموطنان یا خلل در همبستگی و انسجام ملی ایجاد کند. دراینباره سخن بسیار است که مجالی برای طرح آن نیست، اما به نظر میرسد در این خصوص خوب است تدبیری اندیشیده شود.