|

«طهماسب من تو رو خیلی دوست دارم»

مجید توکلی، مشاور کارگردان برنامه مهمونی: اول: این یکی از آن تجربه‌های عجیب و غریب است. نوشتن درباره مردی که با ظاهری ساده و ابروی‌های کشیده و سبیل یکدستش، حالا نزدیک به چهار دهه شده که بی‌وقفه و مدام رکورد محبوبیت خودش را حفظ کرده است. بهتر بگویم نه‌تنها حفظ کرده بلکه سال به سال بیشتر و بیشتر به علاقه‌مندانش اضافه کرده است.

«طهماسب من تو رو خیلی دوست دارم»

مجید توکلی، مشاور کارگردان برنامه مهمونی: اول: این یکی از آن تجربه‌های عجیب و غریب است. نوشتن درباره مردی که با ظاهری ساده و ابروی‌های کشیده و سبیل یکدستش، حالا نزدیک به چهار دهه شده که بی‌وقفه و مدام رکورد محبوبیت خودش را حفظ کرده است. بهتر بگویم نه‌تنها حفظ کرده بلکه سال به سال بیشتر و بیشتر به علاقه‌مندانش اضافه کرده است.

با چی؟ با چند عروسک و یک دکور ساده و جمله معروف «سلام، خوبین، خوشین، سلامتین؟» ما را سال‌های سال است که دلبسته خودش کرده.

دوم: «ایرج طهماسب» پدیده بلامنازع تاریخ تلویزیون ایران است. چه مدیران و مسئولانی که دلشان نخواهد و چه ما مردمی که دلمان بخواهد، او یکه‌تاز محبوبیت در رسانه‌ است. مثال مشابهی ندارد. هیچ‌کس. حتی یک نفر نیست که این‌گونه سالیان سال بدون هیچ دشمن و بدخواه و مخالفی (حتما که منظورم مردم است) در صدر محبوبیت باشد.

اینها بهانه نوشتن از «آقای مجری ما» نیست؛ یک‌جور سینه‌چاکی طرفدارانه برای شخصیت دوست‌داشتنی دوران یکی‌، دو نسل یک مملکت است.

سوم: «مهمونی» که بهانه اصلی این چند سطر شده، برنامه جدید ایرج طهماسب است؛ بعد از وقفه پنج‌ساله و دوری اجباری از کلاه‌قرمزی و تلویزیون. برنامه‌ای که سرتاسرش یک قمار تمام‌عیار بود برای مردی با همان ویژگی‌های بالا. اینکه در اوج قله، بیایی و دست به تغییری عجیب بزنی و تصمیم بگیری پا روی عادت مخاطبی بگذاری که «عادت» از صفات بارز و اصلی‌ش است. عادت به تکرار، 

حتی به غلط!

چهارم: «مهمونی» حتما که مسیری طولانی در پیش دارد. حالا که این نوشته را می‌خوانید، فقط 9 قسمت از برنامه پخش شده و تا پایان کار مسیر زیادی برای قضاوت مانده. اما همین پنج قسمت برای طهماسب کافی است تا به روش خودش دلبری کند. شخصیت‌های جدید خلق کند. با قدرت و جسارت صداپیشه جدید رو کند و پای تک‌تک‌شان بایستد. یک‌ سال تمرین کند و با یک‌سری جوان دست به کار تازه‌ای بزند که تکراری نیست. با هوشمندی تمام شخصیت‌هایش او را «ایرج» یا «طهماسب» خطاب کنند. این یعنی فاصله‌گرفتن از دوران قبلی که به اجبار تکرار نمی‌شود. یعنی حس پدرانگی امروزی. حس دوست‌داشتن. حسی که مخاطب را نزدیک‌تر از قبل پای برنامه نگه می‌دارد.

حضور آیتم‌های کوتاه نمایشی عاشقانه و بخش موسیقی ملل یکی از همان کارهایی است که می‌گویم ریسک. کاری که می‌توانست فقط با همین شکل و عروسک‌ها پیش برود. نمایش‌های عاشقانه هیچ کارکردی نداشته باشد، سرشار از «حس خوب» است. حس دوست‌داشتن و ابراز علاقه. همین کافی نیست؟ وسط هیاهوی زندگی اقتصادی و درگیری‌های پر از خشونت همین یک حس را زنده کند، یعنی ایرج طهماسب حال مخاطب برایش از همه‌چیز مهم‌تر است. خلاصه اینکه «طهماسب» عاشق عروسک است و مردم.

پنجم: مشاهدات عینی این روزها، این شب‌ها و لحظه‌های ناب تولید مهمونی به عنوان یکی از همراهان گروه بزرگ مهمونی بماند برای بعد که حتما روایتش جذاب است و شنیدنی. اما همین را بدانید که ایرج طهماسب محصول خلاقیت و نبوغ «فردی» است و اگر هرکجا و هر مدیومی باشد او کارش را می‌کند و بلد است.

طهماسب صبور، آرام و عاشق کارش است. کنار او محکومی به دوست‌داشتن. محکومی به آرام‌بودن. لذت‌بردن. خلاصه اینکه به قول شخصیت بچه محبوب این روزها: «طهماسب، من تو رو خیلی دوست دارم».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها