سایهروشن تلاشهای مورا و شیخ تمیم در تهران
هفته گذشته شاهد ورود انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مهمتر از آن شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر به ایران بودیم. در محافل رسانهای، سیاسی و کارشناسی مخرج مشترک حضور هر دو را تلاش برای خروج مذاکرات وین از بنبست 64 روزه برجام دانستند. جدای از حواشی سفر مورا به تهران که یکی درخواست برای آزادی احمدرضا جلالی و دیگری بازداشتش در فرودگاه فرانکفورت به هنگام بازگشتش از ایران بود، هنوز از محتوای گفتوگوهای نماینده اتحادیه اروپا با باقریکنی خبر مستدلی در دست نیست، همچنانکه از متن دیدارهای امیر قطر هم خروجیای در رسانهها دیده نمیشود.
مهدی بازرگان: هفته گذشته شاهد ورود انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مهمتر از آن شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر به ایران بودیم. در محافل رسانهای، سیاسی و کارشناسی مخرج مشترک حضور هر دو را تلاش برای خروج مذاکرات وین از بنبست 64 روزه برجام دانستند. جدای از حواشی سفر مورا به تهران که یکی درخواست برای آزادی احمدرضا جلالی و دیگری بازداشتش در فرودگاه فرانکفورت به هنگام بازگشتش از ایران بود، هنوز از محتوای گفتوگوهای نماینده اتحادیه اروپا با باقریکنی خبر مستدلی در دست نیست، همچنانکه از متن دیدارهای امیر قطر هم خروجیای در رسانهها دیده نمیشود. چون همه چیز در پشت پرده جریان داشته، به همین دلیل تحلیل و گمانهزنیهای رسانهای متعددی مطرح است. بااینحال به نظر میرسد همانگونه که میتوان ارزیابی مثبتی از تلاشهای دیپلماتیک این دو (مورا و شیخ تمیم) و همچنین وزیر امور خارجه لهستان داشت، به همان اندازه نیز میتوان نسبت به خروجی ملموس تحرکات دیپلماتیک بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای احیای موتور مذاکرات با دیده شک و تردید نگریست. خاصه آنکه بازار ارز هم واکنش مثبتی به این مسئله نداشت و در کنار بازار سکه و طلا سیر صعودی کمسابقهای را در مدت 9 ماه حیات دولت سیزدهم طی کرد. بههرحال عمق اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بر سر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی و نیز پروژه انتقام به موازات نقش مخرب روسیه در احیای برجام بیشازپیش سایه شکست را بر مذاکرات وین تقویت میکند. آنچه این سناریوی بدبینانه احتمالی را تقویت کرده، ناظر به اقدامات هفتههای اخیر دولت در حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمت کالاهای اساسی است. انجام این جراحی بزرگ اقتصادی، آن هم در شرایط بهشدت ملتهب و حساس داخلی، چه از نظر اقتصادی و معیشتی و چه از بُعد سیاسی، دیپلماتیک که سبب پرهزینهشدن حذف این ارز (ترجیحی) برای دولت سیزدهم شده گویای آن است که این دولت دیگر احیای برجام و لغو تحریمها را، حداقل در کوتاهمدت و میانمدت برای خود متصور نیست.
با وجود آنکه رئیسی بارها عنوان داشته است که اقتصاد کشور را به برجام گره نمیزند اما این موضع لزوما به معنای نادیدهگرفتن تلاشها برای احیای برجام و مهمتر از آن تبعات شکست مذاکرات وین برای همه ابعاد جامعه نخواهد بود، آنگونه که حسین امیرعبداللهیان هم اخیرا گفته که این دولت رفع تحریمها را به موازات خنثیسازی آنها در دستور کار دارد. اگر از این منظر به مسئله نگاه کنیم و ناکامی احتمالی دیپلماتیک مورا و شیخ تمیم را نزدیک به واقعیت بدانیم، عملا مذاکرات هستهای از پروسه وقتکشی و کمای سیاسی به مرحله مرگ نزدیک خواهد شد. بنابراین احتمالا در روزهای آتی نگرانیها در مورد آینده این توافق افزایش خواهد یافت، مگر آنکه شاهد تفاوت لحن، موضعگیری و ادبیات تهران – واشنگتن باشیم که به نوعی حکایت از موفقیت امیر قطر و مذاکرهکننده ارشد اروپایی بدهد و پیرو آن دوباره نگاهها به وین خیره شود تا پشت درهای هتل کوبورگ گفتوگوها ادامه یابد. در غیر این صورت باید پذیرفت که شانس حلوفصل پرونده فعالیتهای هستهای ایران از مسیر دیپلماسی تا مدتهای نامشخص از دست خواهد رفت که بیشک به تبع آن باید در نظر گرفت شکست مذاکرات وین به معنای شکست تلاشهای دیپلماتیک دولت رئیسی در حوزه منطقهای و مشخصا مذاکرات بغداد با هدف احیای روابط تهران – ریاض خواهد بود. اگر این گزاره را جدی تلقی کنیم، یقینا دیپلماسی منطقهای مدنظر این دولت برای ارتقای روابط تجاری هم لطمه جدی میخورد. حال باید منتظر ماند و دید که روزها و هفتههای آتی آبستن چه حوادثی در این رابطه خواهد بود؟!