|

دست‌فروشی در دانشگاه

در یادداشت قبلی با عنوان مسئله دست‌فروشی در ایران به دو نوع نگاه در حوزه دست‌فروشی، تنوع و تکثر دست‌فروشان و مسئله سامان‌دهی آن اشاره کردم. اما مسئله‌ای که در این یادداشت بیان می‌کنم شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ دست‌فروشی در دانشگاه. از زمان حضوری‌شدن آموزش دانشگاهی از ابتدای سال 1401 مسئله‌ای که بیش از همه بیان شده، تعارض بین متولیان فرهنگی در دانشگاه، دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های فرهنگی با نحوه پوشش و رفتار برخی دانشجویان به‌ویژه دانشجویان دهه‌هشتادی است.

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

در یادداشت قبلی با عنوان مسئله دست‌فروشی در ایران به دو نوع نگاه در حوزه دست‌فروشی، تنوع و تکثر دست‌فروشان و مسئله سامان‌دهی آن اشاره کردم. اما مسئله‌ای که در این یادداشت بیان می‌کنم شاید کمی عجیب به نظر برسد؛ دست‌فروشی در دانشگاه. از زمان حضوری‌شدن آموزش دانشگاهی از ابتدای سال 1401 مسئله‌ای که بیش از همه بیان شده، تعارض بین متولیان فرهنگی در دانشگاه، دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های فرهنگی با نحوه پوشش و رفتار برخی دانشجویان به‌ویژه دانشجویان دهه‌هشتادی است؛ اما مسئله‌ای که نه به شکل گسترده ولی نوظهور در دانشگاه شکل گرفته، دست‌فروشی در محیط دانشگاه از‌جمله محیط اداری و آموزشی است. در گذشته نیز دست‌فروش و فروش خرده‌کالایی کم‌وبیش در خوابگاه‌های دانشجویی وجود داشته است و برخی دانشجویان به جهت دسترسی به کالایی با قیمت مناسب سعی می‌کردند این کالاها را به قیمت پایین‌تر از مغازه‌ها در اختیار بقیه دانشجویان قرار دهند. حتی قبلا از مجازی‌شدن آموزش دانشگاه هم کانال‌ها و گروه‌هایی در فضاهای مجازی حتی به میانجی، وساطت و کمک زیرساختی معاونت‌های فرهنگی و دانشجویی برای مبادله کالاها بین دانشجویان ایجاد شده بود و شبکه‌های اجتماعی مجازی ابزاری برای خرده‌فروشی و دست‌فروشی کالاها در بین دانشجویان بود. اما این روزها دست‌فروشی در دانشگاه شکل تازه‌ای به خود گرفته است. برخی دانشجویان (بیشتر دانشجویان پسر) در محیط‌های اداری و گروه‌های آموزشی سعی می‌کنند کالاهایی را به فروش برسانند. دانشجویان به اتاق‌های کارمندان و استادان مراجعه می‌کنند تا کالاهایی مانند زعفران در بسته‌های کوچک، جوراب، کفی کفش، لوازم جانبی تلفن همراه و... را بفروشند. این دانشجویان در فروش کالاها مهارت زیادی دارند. گرچه مسئله دست‌فروشی و فروش خرده‌کالایی در محیط خوابگاهی معمول است، در محیط اداری و آموزش دانشگاه چندان گسترده نیست، اما پدیده نوظهوری است که بیم آن می‌رود توسعه پیدا کند. برخی معتقدند ایرادی ندارد دانشجویان برای پول‌توجیبی، دادن هزینه غذا و خوابگاه یا کمک‌خرجی خانواده کالاهای شهر و استان خود یا کالاهایی که خودشان تولید می‌کنند مانند کیف چرم دست‌ساز و... را به فروش برسانند؛ حتی برخی همکاران این کار را تمرین عملی برای ورود به بازار کار رسمی در چند سال بعد می‌دانند. اما مسئله این است که اگر چنین پدیده‌ای گسترش یابد ممکن است محیط آموزشی دانشگاه نیز مانند مترو، اتوبوس و برخی محلات و خیابان‌ها عرصه دست‌فروشی شود و علم و دانش به حاشیه برود. دانشجویی که وقت غیرکلاسی خود را می‌تواند به مطالعه، پژوهش، مهارت‌آموزی، حضور در مراکز رشد و نوآوری دانشگاهی بگذراند، در محیط‌های اداری از این اتاق به آن اتاق مشغول فروش خرده‌کالاها می‌شود. شاید بتوان گفت الزامات اقتصادی هرگونه فعالیت علمی، آموزشی و پژوهشی غیرکلاسی این دانشجویان را منتفی کرده و دست‌فروشی تنها راه پیش‌روی آنها برای تأمین احتیاجات زندگی است. به نظر می‌رسد دانشگاه‌ها هرچه‌سریع‌تر باید برای چنین پدیده نوظهوری تدبیری بیندیشند. بازارچه‌های دانشجویی یکی از این راه‌حل‌هاست. مراکز رشد و فناوری دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانشگاهی باید بیش از پیش حک‌شده در دانشگاه باشند. این مراکز و واحدها هرچند در دانشگاه مستقر هستند و از حمایت‌های متعددی برخوردارند، اما کمتر خدماتی به دانشجویان ارائه می‌کنند و به عبارتی از دانشگاه جدا شده‌اند. ایده نولیبرالی دانشگاه به‌مثابه بازار (بخوانید دانشگاه کارآفرین) که بر اساس آن دانشگاه و دانشگاهیان باید کالاها و خدمات بازارپسند ارائه کنند تا بتوانند ادامه حیات بدهند، بسیار نقد شده است؛ زیرا عملا دانشگاه را تبدیل بازار بزرگی تبدیل می‌کند که همه‌چیز را کالایی می‌‌کند. مسئله دست‌فروشی در دانشگاه پدیده نوظهوری است که در صورت گسترش و تدبیرنکردن برای آن، ممکن است دانشگاه محلی برای دست‌فروشی شود. به عبارتی ممکن است با دانشگاه به‌مثابه بازار روز و بازار دست‌فروشان مواجه شویم. هرچند چنین مسئله‌ای در حال حاضر خیلی دور به نظر می‌رسد و گفته می‌شود این ایده بزرگ‌نمایی و درشت‌نمایی درباره مسئله‌ای است که هنوز چندان گسترش نیافته، اما لازم است قبل از دیرشدن به آن پرداخته شود.