آدمی پیر چو شد... اشکال ندارد!
با تغییر کلیدواژه پاندمیها از کووید۱۹ به آبله میمونی، بار دیگر شاهد حضور جمعی از متخصصان محترم از رشتههای مختلف پزشکی در رسانهها برای پاسخگویی به ابهامات هستیم. با فروکشکردن تب کووید در ماههای اخیر، حضور این متخصصان در تلویزیون و جراید کمرنگ شده بود و این موضوع حتی مایه دلتنگی جمعی از مردم شده بود، تا اینکه نگرانیها از شیوع احتمالی یک بیماری عفونی جدید تحت عنوان آبله میمونی پای چهرههای سالخورده تکراری را به رسانهها باز کرد.
با تغییر کلیدواژه پاندمیها از کووید۱۹ به آبله میمونی، بار دیگر شاهد حضور جمعی از متخصصان محترم از رشتههای مختلف پزشکی در رسانهها برای پاسخگویی به ابهامات هستیم. با فروکشکردن تب کووید در ماههای اخیر، حضور این متخصصان در تلویزیون و جراید کمرنگ شده بود و این موضوع حتی مایه دلتنگی جمعی از مردم شده بود، تا اینکه نگرانیها از شیوع احتمالی یک بیماری عفونی جدید تحت عنوان آبله میمونی پای چهرههای سالخورده تکراری را به رسانهها باز کرد. البته غالب این استادان حق بزرگی بر گردن پزشکی کشور دارند و جمعی از آنها از استادان اینجانب در دانشگاه بودهاند و از اخلاق و سواد آنها خاطرات خوشی در اذهان شاگردانشان باقی مانده است؛ اما خستگی شدید چهره و چشمان این استادان از سالهای سال کار اجرائی سنگین مایه نگرانی پزشکان جوانتر شده است. سؤالی که پیش میآید این است که واقعا در کشور کمبود متخصص به حدی رسیده که اعلام خبر نبود درمان قطعی برای کووید و آبله میمونی باید برای مدت سه سال تنها از سوی دو یا سه متخصص در تلویزیون اعلام شود. در یکی از برنامهها یکی از همین استادان اعلام کرد من دیروز تا صبح در مطب بودم و الان به برنامه زنده تلویزیونی آمدهام. چرا؟! خب میگذاشتید یک پزشک دیگر بیاید و با چهره سرحالتر و بشاشتر اعلام کند دستتان را بشویید و واکسن بزنید و کووید درمان ندارد!! یا آبله میمونی درمان ندارد. تکرار میکنم که نگرانی عمده مربوط به سلامت خود این عزیزان است که شاید در این سن بهتر باشد چند ساعتی هم بخوابند و کارهای پیشپاافتادهتر را به پزشکان جوانتر و پرانرژیتر بسپارند. افزایش سن و پیری یک پروسه طبیعی است و خواهناخواه برای همه ما اتفاق میافتد و تعدد مسئولیتهای اجرائی و حضور پرشکوه در رسانهها چیزی از این واقعیت را تغییر نمیدهد. البته نقدی هم به پزشکان جوان وارد است و آن اینکه هر موقع به آنها میدان داده شد، حاشیهساز شدند. مثلا همان اوایل کرونا یک متخصص جوان گفت همه باید کرونا بگیرند تا گَلهای ایمن شویم. یا آن یکی گفت آنهایی که مردند، بدون کووید هم میمردند! شاید همین صراحت بیان و شجاعت جوانی کار دست پزشکان کمسنوسال داد و باعث شد تواتر حضور بعضی استادان سالخوردهتر در تلویزیون از تواتر حضور آگهیهای بازرگانی فراتر رود. به هر حال جایگاه استادان باتجربه در بحث مشاوره و کمک به پزشکان جوانتر انکارناپذیر است؛ اما حضور در رسانه و تصدی پستهای اجرائی و همزمان کار ۲۴ساعته در مطب و مراکز خصوصی و اجرای جلسات کشوری و استانی شاید علتی برای بعضی اشتباهات و اشکالات در سیستم درمانی کشور باشد.