|

میهمانانی که می‌توانند، تماشاگرانی که نمی‌توانند

روز متفاوت آزادی

ورزشگاه بزرگ «آزادی» تهران، روز پنجشنبه یکی از روزهای خاص دوران حیاتش را تجربه کرد. این ورزشگاه که در دهه‌های اخیر به‌ندرت شاهد حضور زنان برای برگزاری یک مسابقه فوتبال بود، جماعتی قریب به 80 هزار نفر را به صورت مختلط در خود دید.

روز متفاوت آزادی

ورزشگاه بزرگ «آزادی» تهران، روز پنجشنبه یکی از روزهای خاص دوران حیاتش را تجربه کرد. این ورزشگاه که در دهه‌های اخیر به‌ندرت شاهد حضور زنان برای برگزاری یک مسابقه فوتبال بود، جماعتی قریب به 80 هزار نفر را به صورت مختلط در خود دید. موضوع مربوط به برگزاری «جشن» بزرگ «سلام فرمانده» بود که خانواده‌های مختلفی را روی سکو کنار هم نشاند تا زن، مرد و فرزندان آنها بدون اینکه دغدغه یا ممنوعیتی برای حضور در ورزشگاه داشته باشند، در این همایش شرکت کنند. صد البته موضوع بحث و مطلب، زمان درست و نادرست این جشن خانوادگی نیست؛ بلکه هدف حضور مختلط در ورزشگاه آزادی برای این همایش است. زنان و مردان ایرانی در شرایطی روی سکوهای ورزشگاه کنار هم نشستند که ورود زن‌ها برای تماشای مسابقات فوتبال به ورزشگاه ممنوع است و با سخت‌گیری‌های زیادی فقط برای یکی، دو بازی تیم ملی، امکان‌پذیر شده است. آن‌هم نه به این صورت که آنها آزادانه بتوانند به همراه خانواده و در کنار هم روی سکوها حضور داشته باشند؛ بلکه جایگاه بسیار محدودی برای زنان علاقه‌مند به تماشای فوتبال در نظر گرفته می‌شود و آنها غالبا به صورت گزینشی وارد ورزشگاه می‌شوند. حال، حضور مختلط در ورزشگاه آزادی پرسش‌های فراوانی را در بحث ورود زنان به ورزشگاه به همراه دارد. هنوز زمان زیادی از جنجال رخ‌داده در ورزشگاه «امام رضا» در مشهد در حاشیه بازی تیم ملی ایران در این شهر نمی‌گذرد؛ دیداری که نه‌تنها از ورود زنان به ورزشگاه ممانعت به عمل آمد، بلکه با اسپری فلفل از زنانی که قصد ورود به ورزشگاه را داشتند، پذیرایی شد! اتفاق قابل بحث درباره پرونده ورود زنان به ورزشگاه اینکه همواره گفته می‌شود ورود زنان به ورزشگاه نیاز به زیرساخت مناسب دارد؛ تفاوت عمده این است که برای همایش‌های دولتی نیازی به زیرساخت نیست و فقط تماشای فوتبال برای زنان نیاز به زیرساخت دارد؟ پیش‌از‌این درباره کرامت جایگاه زنان و محل نشستن آنها در ورزشگاه هم بحث و عنوان شده باید جایگاهی که در شأن آنها باشد، ایجاد و سپس زمینه را برای ورود آنها فراهم کرد. چطور است که روز پنجشنبه کسی نگران چنین موردی در ورزشگاه آزادی نبود؟ آیا مثل یکی، دو دیدار تیم ملی که عده‌ای محدود از زنان را به ورزشگاه راه داده و در گوشه‌ای با فاصله زیاد از مردان، نشاندند، برای گردهمایی مذکور هم دغدغه‌ای برای ورودی و خروجی مجزا وجود داشت؟ یا اینکه کسی به بهانه آماده‌نبودن سرویس بهداشتی یا به‌تعداد نبودن آنها، بهانه‌ای برای عدم ورود زنان به ورزشگاه داشته است؟ نکته جالب‌تر درباره رعایت‌کردن پروتکل‌های بهداشتی است؛ آیا 80 هزار نفری که روز پنجشنبه در ورزشگاه بودند، پروتکل‌ها را رعایت کردند یا با استفاده از بند سهمیه 30‌درصدی وارد ورزشگاه شدند؟ چطور است که در همین روزها که اتفاقا میزان ابتلا و مرگ‌و‌میر کرونا به‌شدت کاهش یافته، به‌ناگاه یک هفته از بازی‌های لیگ به دلیل عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی بدون حضور تماشاگران می‌شود؛ ولی در چنین همایشی جای هیچ‌گونه نگرانی‌ای نبود؟ آیا کسی از اینکه روز پنجشنبه دید که تماشاگران به صورت مختلط کنار هم نشسته‌اند، منقلب شد؟ اینها پرسش‌های متعددی است که می‌شود تا مدت‌ها مشابه آن را پرسید و برایش پاسخ‌های متفاوتی پیدا کرد. مسئله اینجاست که حضور مختلط در ورزشگاه آزادی برای همایش‌های مشابه  ایرادی که ندارد هیچ، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز ترویج حضور زنان در ورزشگاه هم شود. با این حال، موضوع مهم این است که ورزشگاه آزادی هم ظاهرا برای عده‌ای خاص «آزاد» است؛ وگرنه نمی‌شود تمام دغدغه‌های عالم یک‌باره برای حضور تماشاگران زن در ورزشگاه برای تماشای یک بازی فوتبال، حوالی برگزاری زمان بازی، نازل شود. از این مورد گذشته، بسیاری از هم‌وطنانی که روز پنجشنبه در ورزشگاه آزادی حاضر شدند، همان چهره‌هایی هستند که بدشان نمی‌آید یا اینکه دوست دارند یکی از بازی‌های فوتبال را هم در ورزشگاه از نزدیک تماشا کنند. به جای تراشیدن بهانه‌های ریزودرشت و دور‌کردن جوانان از محیط ورزشگاه و به جای بهانه‌دادن به دست فیفا و تهدیدهای بیرونی، شاید بد نباشد یک بار برای همیشه هم که شده ورزشگاه آزادی را برای همه آزاد کرد تا آنها که احتمالا بسیاری از همین افراد روز پنجشنبه هم در میان‌شان هستند، به ورزشگاه بیایند و فوتبال را تماشا کنند. امری که قطعا در آینده‌ای نه‌چندان دور باعث ارتقای فرهنگ تماشاگران در ورزشگاه و امنیت و سلامت بیشتر این محیط می‌شود.