مدیریت شهری ایران از مدار قانون خارج شده است
در سالهای اخیر، بهویژه بعد از حادثه پلاسکو، توجه به ناایمنی برخی ساختمانها بیشتر از قبل شد و حتی بسیاری واقعه تلخ متروپل را بیارتباط با آن ماجرا ندانستند و در گیرودار موضوع عدم ایمنی برخی ساختمانها، فهرستی از ساختمانهای ناایمن تهران منتشر شد که البته شهردار تهران توجهی به آن نکرد.
در سالهای اخیر، بهویژه بعد از حادثه پلاسکو، توجه به ناایمنی برخی ساختمانها بیشتر از قبل شد و حتی بسیاری واقعه تلخ متروپل را بیارتباط با آن ماجرا ندانستند و در گیرودار موضوع عدم ایمنی برخی ساختمانها، فهرستی از ساختمانهای ناایمن تهران منتشر شد که البته شهردار تهران توجهی به آن نکرد.
کامبیز نوروزی، وکیل پایهیک دادگستری، اشاره میکند که مشکل اصلی این است که مدیریت شهری در ایران اصولا از مدار قانون خارج شده، حدود ۳۰ سال است که با عمل غیرقانونی به نام تراکمفروشی و تسهیل تغییر کاربریها بنیاد حقوق شهری از بین رفته و در ۱۵ سال گذشته هم وضعیت بسیار تشدید شده است.
همچنین خطر گسل تهران که هرازگاهی بر سر زبانها میافتد و دوباره در سکوت خبری به فراموشی سپرده میشود نیز کماکان برای شهروندان تهرانی یک هشدار جدی است. این وکیل اضافه میکند: متأسفانه اوضاع وخیمتر از آن چیزی است که بحث میشود؛ چون تعداد بسیار زیادی از بناهای تهران روی گسلهای زلزله احداث شده که من مجاز نیستم الان اسم ببرم؛ یعنی در مکانیابی این بناها توجهی نشده که روی گسل هستند.
اوضاع وخیمتر از آن چیزی است که بحث میشود
کامبیز نوروزی، وکیل پایهیک دادگستری، در پاسخ به اینکه اگر ساختمانی یک یا حتی 10 سال بعد از ساخت دچار تخریب شود، مقصر ماجرا چه کسی است؟ میگوید: این موضوع به علت تخریب بستگی دارد. اگر علت ناشی از اشکالات بنا در زمان ساخت باشد، نشاندهنده قصور سازنده است؛ در این صورت سازنده مسئول خواهد بود. علاوه بر این شهرداری موظف به نظارت و بازرسی است؛ اگر وظایف خودش را انجام نداده باشد، شهرداری هم مسئول خواهد بود؛ مثلا در پی و ستونهای بنا مشخصات درست تخصصی رعایت نشده باشد. اما اگر حادثه ناشی از عوامل دیگری باشد که به شهرداری ربطی نداشته باشد، طبیعتا بر عهده خود مالکان خواهد بود. طبق فهرست ساختمانهای پرخطر، اگر ساختمانی دچار حادثه شود، باز علت حادثه اهمیت دارد؛ بهعنوان مثال یک اتومبیل وقتی دچار حادثه میشود، ممکن است ناشی از خطای راننده یا عیب کارخانهای باشد که در صورت موقعیت دوم، کارخانه مسئول است. اما بهطور کلی مسئول نهایی مراقبت از ایمنی ساختمانها، شهرداری است که باید مرتب تذکر و اخطار بدهد و متناسب با اخطارها عمل کند. بهطور مثال سیستم اطفای حریق، میزان مقاومت بنا در برابر حریق، مقاومتش در برابر بارگذاریهای مختلف که برای هرکدام ممکن است سازمانهای متعدد مسئولیت داشته باشند؛ ولی مسئولیت نهایی با شهرداری است. در بناهای بزرگ که کاربری اداری-تجاری دارند هم نهادهایی مثل وزارت کار، آتشنشانی شرکت گاز و... مسئولیت دارند؛ اما باز مسئولیت اصلی بر عهده شهرداری است. هرکس که در این حوادث زیان دیده باشد، میتواند برای جبران خسارت اقدام کند. بااینحال، به شکل کلان که نگاه کنیم، مدیریت شهری بیش از آنکه در پی تأمین منافع عمومی باشد، در پی تأمین منافع صاحبان سرمایه و مدیران شهری است. متأسفانه اوضاع وخیمتر از آن چیزی است که بحث میشود؛ چون تعداد بسیار زیادی از بناهای تهران روی گسلهای زلزله احداث شده که من مجاز نیستم الان اسم ببرم. در مکانیابی این بناها توجهی نشده که روی گسل هستند. در بسیاری از بناهای مجتمعهای مسکونی-تجاری که در دو دهه گذشته در ایران ساخته شدهاند، اصول ساختمانسازی چندان رعایت نشده و شرایطشان وخیمتر از آن است که گفته میشود.
نوروزی میگوید: همین صدور پروانه ساخت چهار تا پنج طبقه که در اکثر نقاط تهران اتفاق افتاده، در کوچههایی با عرض شش الی هشت متر ساخته میشود و اگر یک آتشسوزی آنجا اتفاق بیفتد، به دلیل عرض کم خیابان امکان دارد دیگر خانهها هم آتش بگیرد و تردد ماشین آتشنشانی بسیار سخت باشد. اینها مسائلی است که در حوزه شهری وجود دارد و نظام مدیریت شهری در ایران نیازمند یک بازنگری بنیادی است و تغییرات خیلی جدی لازم دارد. متأسفانه هر چند وقت یک بار که حادثهای اتفاق میافتد، چند روزی به این مسائل پرداخته میشود و بعد هم دوباره فراموش میشود.