طرحهای توسعه شهری و زوال قنات
پیش از آنکه آب رودخانه کرج بهوسیله شبکه لولهکشی در دوره پهلوی برای تأمین آب تهران مورد بهرهبرداری قرار گیرد، حدود 500 رشته قنات در کنار رودهای فصلی در منطقه شمیرانات، کن و فرحزاد، آب موردنیاز شهر تهران از آب شرب تا آب موردنیاز برای زمینهای کشاورزی و باغات را تأمین میکردند.
سمیرا عابدی
پیش از آنکه آب رودخانه کرج بهوسیله شبکه لولهکشی در دوره پهلوی برای تأمین آب تهران مورد بهرهبرداری قرار گیرد، حدود 500 رشته قنات در کنار رودهای فصلی در منطقه شمیرانات، کن و فرحزاد، آب موردنیاز شهر تهران از آب شرب تا آب موردنیاز برای زمینهای کشاورزی و باغات را تأمین میکردند.
شکلگیری و توسعه شهر تهران از ابتدا تا پیش از دوره پهلوی و آغاز روند مدرنیزاسیون، بر پایه شبکه گسترده قناتهایی بوده که آب موردنیاز محلات مختلف شهر را تأمین میکردند. مسیر قنات در ساختار و نظام فضایی و کالبدی محلات مسکونی تأثیر قابلتوجهی داشته و کاربریهای شاخص شهری، فرهنگی و مذهبی در ارتباط با مسیر قنات جانمایی میشدهاند. مقایسه تطبیقی نقشه کاربریهای شاخص شهری و مسیر قنات در محله بازار تهران نشاندهنده تأثیر قنات بر شکلگیری مراکز مهم فرهنگی، مذهبی و اقتصادی است. تقریبا تمامی بناهای شاخص در نزدیکی مسیر قنات و شبکه جویهایی که آب قنات را تقسیم میکردند، قرارگرفتهاند و نیز ارزشگذاری زمینهای مسکونی بسیار وابسته به دوری و نزدیکی به مظهر قنات بوده و بهاینترتیب مسیر قنات در تبلور سلسلهمراتب اجتماعی در شهر نقش داشته است.
از سویی نامگذاری بسیاری از محلات قدیمی و گذرهای شهر تهران نشاندهنده تأثیر پررنگ قنات بر نظام فضایی کالبدی و معنایی تهران قدیم است. نام بسیاری از این محلات و گذرها برای مثال نام محلههایی مانند «قنات کوثر»، «سرچشمه» و «دولاب» مرتبط با شبکه زیرساخت آبی قنات و عناصر مرتبط با آن بوده است. در این محلات تمامی شهروندان در نگهداری و مدیریت و بهرهبرداری از آب قنات به ایفای نقش میپرداختهاند و از آنجایی که لازمه نگهداری و بهرهبرداری از آب قنات، همکاری و همیاری مردم محله بهعنوان گروه ذینفعان بوده است، مجموعهای از قوانین و شبکهای از روابط اجتماعی در واحد محلات شکل میگرفته که سرمایههای اجتماعی ارزشمندی به حساب میآمدند و بهانهای برای عمقبخشیدن به تعاملات اجتماعی و ایجاد همبستگی در مقیاس محله بوده است. برای مثال نقش میرآبها در مدیریت قنات بسیار حائز اهمیت بوده که غالبا یکی از افراد محلی این مسئولیت را بر عهده داشته است. قنات در تهران قدیم زیرساخت آبی و عملکردی صرف نبوده بلکه نقشهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داشته است.
در دوره پهلوی اول همزمان با ورود مدرنیته به ایران و آغاز جنبشهای نوسازی و معاصرسازی، رویکرد تکنوکرات و عمرانی در ساخت و برنامهریزی زیرساختهای شهری غلبه پیدا کرد و با نگاهی تکبعدی به قنات و با صرف درنظرگرفتن نقش آبرسانی بهتدریج شبکه لولهکشی و چاههای عمیق جایگزین قنات در شبکه زیرساخت آبی شهر تهران شدند و سایر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و معنایی آن مورد غفلت قرار گرفت. عدم شناخت ارزشهای ملموس و ناملموس شبکه قناتهای تهران سبب شد در روند توسعه شهر، این میراث فرهنگی ارزشمند مورد بیتوجهی قرار گرفته و برنامهای برای حفظ و توسعه آن در نظر گرفته نشود و توسعه عمرانی شهر تهران رفتهرفته موجب تخریب مادرچاهها، دهلیزها و آبخوانهای قنات شده و لایروبینشدن و نداشتن متولی مشخص باعث بروز آسیب و ویرانی بسیاری از قناتهای تهران شده است. رفتهرفته این شبکه تونلهای زیرزمینی به عواملی بحرانساز و حادثهآفرین در شهر تهران تبدیل شدند و باعث فرونشست زمین شدند یا مانعی برای توسعه شهر و ساختوساز به حساب آمدند، تا جایی که «سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران» شناسایی و تهیه نقشه قناتهای تهران را نه در جهت حفظ و نگهداری آنها بلکه برای جلوگیری از بروز حوادث و بهعنوان عاملی بحرانی در سال 1385 انجام داد. درواقع پررنگترین اقدام عملی در ارتباط با قناتهای تهران نه در جهت حفظ ارزشهای آن بلکه برای مقابله با حوادث و آسیبها ناشی از آن بوده است. در سالهای اخیر به دنبال بروز بحرانهای آبی بهوجودآمده بر اثر تغییرات آبوهوایی و همچنین افزایش جمعیت، پروژههای محدودی برای احیای قناتها در تهران طراحی و اجرا شدهاند. این طرحها نیز در ادامه همان نگاه تکبعدی و تکنوکرات به شبکه قنات شکل گرفتهاند و با احیای تونلها و چاههای قنات به دنبال صرفا احیای نقش عملکردی و بازگرداندن آن به شبکه زیرساخت آبی و بهویژه آبیاری فضاهای سبز شهری بودهاند و برنامهای برای سایر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی آن به چشم نمیخورد. برای مثال در طرح احیای قنات سلیمانیه در شرق تهران فقط به احیای عملکرد آبرسانی قنات توجه شده و سایر مسائل فرهنگی مورد غفلت قرارگرفته است. این رویکردهای ناکارآمد مدیریتی نشان میدهد که شناخت کامل و همهجانبهای از قنات در سطح مدیریت کلانشهر تهران وجود ندارد. تردیدی نیست که برای بازگرداندن قنات به شبکه زیرساخت آبی شهر تهران در عین حفظ ارزشهای ذهنی و معنایی آن نیازمند نگاهی کلنگر و جامع نسبت به این میراث ارزشمند فرهنگی هستیم. احیای قنات بدون داشتن برنامهای برای تأکید بر نظام فضایی برگرفته از مسیر قنات، طرحی ناپخته به نظر میرسد. احیای کاربریهای شاخص شهری مثل خانههای تاریخی، مساجد، حسینیهها و بهویژه سقاخانهها میتواند به احیای ساختارهای سنتی محلات منجر شود. تهران معاصر نیازمند بازگرداندن قنات به شبکه زیرساختهای آبی خود است، ولی فقط طرحهایی که با بهرهگیری از نگاهی کلنگر به دنبال احیای تمامی ارزشهای ملموس و ناملموس قنات هستند، میتوانند این مهم را به انجام برسانند، در غیر این صورت پروژههایی با نگاه تکنوکرات و تکبعدی اگرچه ممکن است در کوتاهمدت موفق به بازگرداندن نقش کارکردی قنات شوند ولی باعث افزایش سرعت زوال ارزشهای معنایی آن خواهند شد و درنهایت به دلیل نداشتن پشتوانههای فرهنگی و اجتماعی لازم طرحهایی پایدار به حساب نیامده و بهزودی همان نقش صرفا کارکردی احیاشده نیز در میان هجوم طرحهای توسعه و ساختوسازهای بیرویه مجددا به فراموشی سپرده خواهند شد.