سیاستزدگی در سخنان متولی محیط زیست
رئیس سازمان محیط زیست در دیدار با نخستوزیر و مسئولان محیط زیست و کشاورزی عراق و در جهت همکاریهای مشترک دو کشور برای رویارویی با بحران ریزگردها، مطالب و ضرورتهایی را برشمردند؛ اما نادیدهگرفتن بعضی ریشههای کلیدی در گسترش ریزگردها و از آن سو برجستهکردن اغراقآمیز دیگر عوامل تحت عنوان تروریسم زیستمحیطی در این سخنان بسیار شگفتانگیز بود.
رئیس سازمان محیط زیست در دیدار با نخستوزیر و مسئولان محیط زیست و کشاورزی عراق و در جهت همکاریهای مشترک دو کشور برای رویارویی با بحران ریزگردها، مطالب و ضرورتهایی را برشمردند؛ اما نادیدهگرفتن بعضی ریشههای کلیدی در گسترش ریزگردها و از آن سو برجستهکردن اغراقآمیز دیگر عوامل تحت عنوان تروریسم زیستمحیطی در این سخنان بسیار شگفتانگیز بود. سخنانی که بیش از تبیین واقعیتها متأثر از ملاحظات سیاسی درون کشور بود. آقای سلاجقه از جمله اظهار کردند: «ما میبینیم گردوغبار که از سوریه بلند میشود و کشور ما را تحت تأثیر قرار میدهد، در مناطقی است که تروریستها در آنجا حاکم هستند و دائم رزمایشهای نظامی برگزار میکنند». او با بیان اینکه حتی در عراق و یمن که ایادی بیگانه حضور دارند، این رد پا را میبینیم، گفت: «اینها همه محاسبه شده است و دشمن با استفاده از ظرفیتهای محیطزیستی به جنگ کشورهای منطقه آمده و سعی کرده است با سوءاستفاده از این ابزار، نارضایتی عمومی ایجاد و مردم و کشورها را با مشکل روبهرو کند».
اگر سخنان فوق و بدون ذکر نام گوینده در رسانهها انعکاس مییافت، شاید به نظر میرسید که این شیوه از بیان مواضع شاید در مذاکرات مقامات نظامی یا وزارت خارجه صورت گرفته و به دلایلی پیامدهای مخرب تروریسم منطقهای در عرصه محیط زیستی نیز بیان شده است؛ اما چنین اشاراتی از تریبون متولی سازمان محیط زیست و آن هم با عنایت به مواضع غیرسیاسی مقامات عراقی در این جلسه، دور از انتظار بود. از ریاست سازمان محیط زیست البته انتظار نیست که در چنین نشستی به ذکر عوامل پرشمار داخلی بهویژه آنچه با بیتدبیری در سالهای اخیر بر سر اقلیم خوزستان و دیگر کانونهای زیستی و افزایش ریزگردها آوردهایم، اشاره میکرد؛ اما فرافکنی ریشه تمام این مشکلات به جریان تروریسمی که در سوریه اتفاق افتاده است، مواضع فنی و علمی ریاست سازمان را بهشدت متأثر از حساسیت و ملاحظات سیاسی میکند. مواضعی که بیش از نمایی از واقعیتها چه بسا بهمثابه آدرسی انحرافی تلقی شود. ای کاش آقای سلاجقه در این گفتوگوها بیهیچ محدودیتی و حداقل به احداث سدهای پرشمار و عظیمی که دولت ترکیه در خلال چهار دهه گذشته بر سرشاخههای دجله و فرات زده است، بهعنوان یکی از اصلیترین دلایل گسترش بیابانزایی در سوریه و عراق اشاره میکردند. این سدها 60 درصد از دو هزار میلیارد مترمکعب آب آورده رود دجله را در خود احتکار کرده و آنچه نهایتا به دو کشور عراق و سوریه سرریز میشود، کمتر از 800 میلیارد مترمکعب است. البته بدیهی بود که ایشان از خشککردن بیتوجیه هورالعظیم در داخل کشور خودمان سخنی به میان نیاورند. او در ادامه این سخنان و با وجود بزرگنمایی به گفته خود «تروریسم زیستمحیطی» سرانجام به این مورد اذعان کردند که بعد از عربستان سعودی، عراق با چهار کانون بیشترین مرکز تولید ریزگرد را دارد و سوریه نیز تنها یک کانون تولید گردوغبار دارد که کشور ما را تحت تأثیر قرار میدهد. باز هم ای کاش در تداوم این مناسبات، پیامدهای مخرب زیستمحیطی جنگ هشتساله دو کشور عراق و ایران را که با تجاوز دیکتاتور عراق صورت گرفت، بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل بحران زیستمحیطی کنونی مورد بررسی دقیق و همهجانبهای قرار بگیرد. هشت سالی که خوزستان زرخیز را به میدان جنگی خونین تبدیل کرده و فرصتی برای ناهمسایگانی فراهم آورد تا در این آتش ناخواسته برای خود آب ذخیره کنند. بدونتردید بررسی منصفانه اثرات زیستمحیطی این جنگ هشتساله نیز میتواند عبرتی ماندگار باشد که این دو کشور بار دیگر در دام خصومتهای مرزی قرار نگیرند. خصومتهایی که رد پای جهانخواران چهبسا برجستهتر از مزدوران داعش دیده میشود. البته اگر همراه آقای سلاجقه اندکی از میز چنین مذاکراتی دور شویم، قطعا در نجوایی به همدیگر خواهیم گفت آنچه خودمان در پنج دهه اخیر با بیتدبیری و درک اشتباه از مفهوم توسعه توسط دستگاههای اجرائی بر سر بستر حیات خود آوردیم، به مراتب بیش از بحرانهای وارداتی از آن سوی مرزها بوده است. به منظور برونرفت از بحرانهای زیستمحیطی موجود باید به آسیبشناسی واقعگرایانه پرداخته و باور کنیم که تنها نگاه به آن سوی مرزها جز خودفریبی و تکرار آدرسهای اشتباه، دستاوردی نخواهیم داشت.