بررسی گذشته، راهگشای آینده
زلزله، صدای بمِ زمین!
18 سال تلاش علمی برای پیشبینی زلزله در ایران و چشماندازهای پیشرو
هدف از پیشبینی زلزله، بهعنوان یکی از پیشرانهای مهم علم زلزلهشناسی، پیشآگاهی و اطلاعرسانی از مکان، بزرگا و زمان (به صورت دقیق یا به احتمال) رخداد زلزله در آینده و همچنین پیشیابی احتمال رخداد خطر زلزله در بازههای زمانی کوتاهمدت است.
هدف از پیشبینی زلزله، بهعنوان یکی از پیشرانهای مهم علم زلزلهشناسی، پیشآگاهی و اطلاعرسانی از مکان، بزرگا و زمان (به صورت دقیق یا به احتمال) رخداد زلزله در آینده و همچنین پیشیابی احتمال رخداد خطر زلزله در بازههای زمانی کوتاهمدت است. پیشبینی زلزله بر اساس اطلاعات کسبشده در مناطق مختلف لرزهخیز در جهان، برآورد قطعی رخداد بر پایه پیشنشانگرها (بهویژه در کشورهای شرقی نظیر چین و روسیه) یا برآورد احتمالی (عمدتا در کشورهای با فرهنگ آکادمیک غربی) بوده است. در پی زلزله 1382 بم که رخداد پیشلرزهها موجب پیشآگاهی مردم بود، ولی مسئولان محلی و همچنین مقامات کشور امکان برآورد رخداد زلزلهای مهم و اطلاعرسانی را نداشتند (و حتی نمیتوانستند تأیید کنند لرزشهای حاصله درواقع زلزلههایی هستند که در همان پهنه گسله در حال رخداد است) و سپس با وقوع زلزله بزرگ بم که با حدود 30 هزار کشته همراه بود، فشار زیادی از سوی مردم بم به مسئولان وارد آمد و همین موضوع انگیزه مهمی برای پرداختن دولت و وزارت علوم به پیشبینی زلزله و تشویق مؤسسات پژوهشی و دانشگاهها به راهاندازی واحدهای مربوط به پیشبینی زلزله و سرمایهگذاری در این موضوع شد. حاصل این وضع آن بود که در سال 1383 مرکز مطالعه پیشنشانگرهای لرزهای وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، مرکز ملی پیشبینی زلزله در پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و گروه فرابینی پیشنشانگرهای الکترومغناطیسی در سازمان زمینشناسی کشور راهاندازی شد. این گروهها به صورت مراکز منفک از هم عمل کردهاند و سامانه چندلایه اطلاعات علمی بهمنظور تلاش برای پیشبینی زلزله راهاندازی نشده است.
مرکز ملی پیشبینی زلزله در سال 1383 در پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله شکل گرفت که در سه سال 1383 تا 1386 سند ملی پیشبینی زلزله بر اساس گردآوری اطلاعات و ساختار موجود از مؤسسات پژوهشی مختلف تهیه شد و سیمایی از وضعیت موجود در جهان و چشماندازی از امکان فعالیتهای گوناگون در ایران به دست داد. از سال 1386 برنامه راهبردی مرکز ملی پیشبینی زلزله تهیه شد و راهبرد اصلی مرکز، دنبالکردن روش احتمالی و پیشیابی زمینلرزه قرار گرفت. بعضی از رسالههای دکترای زلزلهشناسی (در پژوهشگاه) برای پیشبینی بر اساس تشخیص ریخت لرزهخیزی (Pattern Recognition) و پیشیابی بر اساس مدل آماری لرزهخیزی به نتایج جالبی انجامید. این فعالیتها کمابیش به صورت منظم تا نیمه دهه 90 ادامه یافت، ولی به لحاظ سازمانی فعالیتهای مرکز ملی پیشبینی از نیمه دهه 90 در پژوهشگاه با نگاه مدیریتی وقت پژوهشگاه متوقف شد. از مهمترین کارهای انجامشده تاکنون ذیل برنامه پیشبینی زلزله، ارائه مدلی از پیشبینی زلزله برای ارزیابی احتمالات بلندمدت زلزلههای آتی با بزرگی متوسط برای منطقهای ازجمله ایران (طول جغرافیایی 25-40 درجه و طول جغرافیایی 44-62 درجه) است. این مدل با استفاده از فرایند پواسون مکانی-زمانی، نرخ همراه با بزرگا، فضا و زمان را برای لرزهخیزی آینده تخمین میزند. توزیع فضای هموار لرزهخیزی توسط یک هسته تطبیقی با استفاده از مکانهای زمینلرزههای گذشته M> 4.5 در بازه زمانی 1980 تا 2014 اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، در سطح اطمینان 95 درصد، مدل انطباق نشان داد. همچنین مدلی برای پیشبینی زلزله در ایران برای ارزیابی احتمالات بلندمدت زلزلههای آینده با بزرگای متوسط و بزرگ (M ≥ 5.5) نیز ارائه شد. این مدل با استفاده از فرایند پواسون مکانی-زمانی، نرخ همراه با بزرگی، فضا و زمان را برای لرزهخیزی آینده تخمین میزند. از کاتالوگ زلزله برای ایران در دوره زمانی 1970 تا 2012 استفاده شد. به این نتیجه رسیدهایم که ناهنجاریهای نقشه پیشبینیشده باید بهعنوان مناطق پرخطر در نظر گرفته شوند. از فعالیتهای دیگر در همین راستا میتوان به برآورد بیشینه بزرگای زلزله و عدم قطعیت مرتبط با سطوح بالای اطمینان در شش ناحیه لرزه زمینساختی ایران اشاره کرد. بیشینه بزرگای زمینلرزه مورد انتظار در یک بازه زمانی محدود و سطح اطمینان تحمیلی محاسبه شده است. فهرست زمینلرزههای ایران و اطراف آن به شش ناحیه لرزه زمینساختی البرز، آذربایجان، ایران مرکزی، زاگرس، کپهداغ و مکران تقسیم و بیشینه بزرگای محتمل برای فواصل زمانی کوتاه معادل 30 و 50 سال 7.2 تا 8.2 محاسبه شده است. یک روش مبتنی بر شناسایی الگو نیز با استفاده از الگوریتم M8، جهت پیشبینی زلزله طراحی شد. این الگوریتم شامل مراحل تهیه سه زیرکاتالوگ با حد آستانه بزرگیهای مختلف، تغییر شعاع بررسی با توجه به میزان فعالیت لرزه منطقه مورد مطالعه، تهیه نقشه فضای تخمین با استفاده از لایههای ورودی گسلها و زلزلهها به روش ترکیب اطلاعات، اجرای الگوریتم M8Ir (الگوریتمی که در این برای ایران توسعه یافته است)، برای فلات ایران جهت تست و آزمایش روش است. نتایج ارائهشده برای فلات ایران نشان داد مساحتهای هشدار به صورت تدریجی تغییر میکنند و اینکه زون مکران علاوه بر زلزلههای دالبندین پاکستان (2011)، سراوان ایران (2013) و آواران پاکستان (2013)، مستعد یک یا چند زلزله بزرگ در آینده نزدیک است. همچنین این مطالعه بر این نکته صحه گذاشت که رخداد زلزلهها دارای الگو است و با روشهای مبتنی بر شناسایی الگو، همچون M8 میتوان به مطالعه آنها پرداخت. در مجموع این مطالعه نشان داد که الگوریتم علاوه بر مقیاس جهانی قابلیت بالایی در پیشبینی میانمدت زلزلهها در مقیاس محلی دارد. به هر حال به این تلاشها، باید مطالعات انفرادی پژوهشگران ایرانی را در دانشگاههای مختلف افزود. تلاش برای ساماندهی شبکهای این تلاشها برای افزایش ثمربخشی برایند فعالیتها در امر پیشبینی با ایجاد فضا و مکان باید به تلاش در راستای دادن فرصت به همه پژوهشگران متخصص در این امر و همچنین برقراری یک ارتباط سامانیافته بین آنها و اعضای هیئت علمی پژوهشگاه منجر شود.
اهمیت پیشنشانگرها
مشاهده پیشنشانگرهای مختلف و گزارششدن برخی از آنها از سوی مردم (تغییر رنگ آبهای رودخانهها، تغییر رفتار پرندگان و سایر حیوانات، تغییرات آبوهواشناختی و...) و سپس رخداد زلزلههای بزرگ نشانگر آن است که به هر روی میتوان در این راه تلاش کرد و انتظار دستیابی به نتایج درخورتوجه حتی در کوتاهمدت هم داشت. متأسفانه براساس جو رسانهای پیشگفته و همچنین بر مبنای تصور عامه مردم از پیشبینی زلزله، همواره نگاه غالب به مسئله (انتظار معمول از این موضوع) ارائه زمان و مکان و بزرگای زلزله به صورت قطعی است، به نحوی که بتوان در زمانی کوتاه قبل از واقعه با پیشآگاهی نسبت به موضوع نسبت به تخلیه مکان مدنظر اقدام کرد. البته این ایدئالترین وضع ممکن است و کمترین احتمال برای دستیابی به چنین وضعی حداقل در کوتاهمدت وجود دارد. از سوی دیگر میتوان با استفاده از انجام پژوهشهای کاربردی در مرکز پیشبینی زلزله در این باب، به پیشرفتها و نتایج کاربردی و قابل استفاده در کوتاهمدت و میانمدت دست یافت. رهیافت غالب در ایالات متحده و آنچه در سازمان زمینشناسی ایالات متحده دنبال میشود، پیشیابی زمینلرزه (Earthquake forecast) است. در این رهیافت براساس شناخت چشمههای لرزهزا و برداشت لرزهای از زلزلههای کوچک (با شبکههای بسته محلی و منطقهای) به برآورد احتمالی خطر (شتاب یا شدت) رخداد زلزله در یک بازه زمانی کوتاه میپردازند. این نتایج بر روی نقشههایی ارائه میشود که قابلیت نمایش مقدارهای مختلف (کم تا زیاد) خطر احتمالی (به درصد) در بازه زمانی مدنظر را با رنگهای مختلف دارد. از این لحاظ با ارائه نقشههای پیشیابی و روزآمدکردن آنها بر روی اینترنت، امکان استفاده سریع و راحت از آنها توسط مدیران بحران و علاقهمندان به موضوع وجود دارد؛ بنابراین با چنین رهیافتی، زمان و مکان و بزرگای خاص به طور قطعی ذکر نشده؛ بلکه مقدارهای مختلف خطر محتمل نظیر نقشههای پهنهبندی خطر که در پیوست آییننامه 2800 نیز آمده است، به صورت رقومی و بر روی اینترنت ارائه میشود. برای پهنهبندی و تهیه چنین نقشههایی نیاز به شبکههای بسته و با تعداد زیادی دستگاههای لرزهنگاری است؛ چراکه به کار انداختن چنین سامانهای نیازمند یک بانک دادههای قوی از زلزلههای رخداده در هر پهنه است. چنین موضوعی از میانه سال 1400 با پژوهشهایی که یکی از پژوهشگران پسادکتری پژوهشگاه زیر نظر نگارنده مشغول انجام آن هستند، برای منطقه تهران دنبال میشود. این موضوع با توسعه شبکه نسبتا پرتعداد ایستگاههای لرزهنگاری در پیرامون شهر تهران و همچنین امید به دریافت منظم دادهها با حضور مثبت در کنسرسیوم از مؤسسات فراهمکننده دادههای زلزلهشناختی، برای سالهای آینده قابل تقویت است. تهیه چنین نقشههایی با اولویت منطقه تهران و پیرامون در اولویت فوری خواهد بود. همچنین شبیهسازی کاتالوگهای زلزله برای مناطق با نبود لرزهای و آرامش موقتی و بهرهگیری از مدل «نانودادهها»، به توسعه روشهای نوآورانه استفاده از دادههای نانوزلزلهها به منظور پیشیابی خطر زلزله در دستور قرار میگیرد.
ساماندهی دادههایی که به صورت پراکنده پایش میشوند
همه شواهدی که در زمین از سوی انسان و ابزارهای لرزهنگاری و سایر دستگاههای اندازهگیری ژئوفیزیکی قابل برداشت و پیگیری بودهاند، در ایران به صورت پراکنده در مؤسسات و سازمانهای مختلف برداشت میشوند. تاکنون این برداشت دادهها به صورت شبکهای و سامانیافته نبوده است. مرکز ملی پیشبینی زلزله در پژوهشگاه محل مناسبی برای ساماندهی اطلاعات پراکنده مختلف در یک سامانه جامع دادههای ژئوفیزیکی با قابلیت روزآمدشدن مداوم و همچنین تدوین و تهیه نرمافزار جامع برای پردازش و تجزیه و تحلیل این دادههاست. این موضوع البته به امکانات (نیروی انسانی) و تجهیزات (بهویژه قابلیت بالا در فناوری اطلاعات) و همچنین ارتباط گسترده و تنگاتنگ با مؤسسات مختلف پژوهشی مرتبط با موضوع در جهت ساماندهی برداشت دادهها دارد. قطعا انجام چنین فعالیتی خدمت ویژهای در سطح ملی خواهد بود. درحالحاضر اگرچه برنامههای پیشبینی کوتاهمدت زلزله (برای برآورد قطعی زمان، مکان و بزرگای زلزله) با وجود اینکه به طور سنتی در کشوری مانند چین (اولین کشور سازنده دستگاه لرزهنگاری در بیش از 2000 سال پیش) [با انگیزههای ویژه ملی که در چینیها برای یافتن راهحل برای هر موضوع و مشکلی وجود دارد] دنبال میشود؛ اما مسئله پیشبینی کوتاهمدت در بسیاری از کشورهای پیشرفته نظیر ژاپن و ایالات متحده به چالش جدی کشیده شده است. در ایالات متحده برنامه پیشیابی خطر زلزله (forecast) بهعنوان برنامه غالب در سازمان زمینشناسی ایالات متحده دنبال میشود. در این مورد بیشترین فعالیت از سوی دانشمندانی نظیر «یان کاگان» انجام شده است. این در حالی است که پژوهشگرانی نظیر «کلیس بروک» در ایالت کالیفرنیا به پژوهش و تلاش برای پیشبینی کوتاهمدت ادامه دادهاند. فهم مبانی فیزیکی ارتباط بین زلزلهها و برآورد احتمالی رخداد آنها اساسی است. از سوی دیگر یک برنامه ویژه درازمدت روی گسل سن آندریاس (تحت عنوان رصد عمقی گسل سن آندریاس که به شکل خلاصه SAFOD گفته میشود) با مدیریت زلزلهشناس برجسته «مارک زوبک» در حال پیگیری است که در حدود چهار دهه گذشته ادامه داشته و شامل برنامههای مفصل حفاری، برداشتهای ژئوفیزیکی و... در پهنه گسل سن آندریاس است. در کشور روسیه با برداشتهای ژئوفیزیکی (در شوروی سابق در حد 400 هزار کیلومتر در کل فلات پهناور روسیه)، مطالعات بنیادی نظری هم در سازمانهای مختلف پیشبینی زلزله دنبال میشود. در مؤسسه بینالمللی پیشبینی نظری زلزله و ژئوفیزیکی ریاضی (MITPAN) تحت نظر آکادمی علوم روسیه عمده تلاشها روی برآورد نظری و مدلسازی رخداد و زلزله و توسعه الگوریتمهای موفق برای پیشبینی کوتاهمدت و میانمدت زلزله انجام میشود. در کشورهای در حال توسعه نیز تلاشهای گستردهای در کشور هند در این زمینه انجام شده و در مؤسسه فناوری هندوستان در «رورکی» (Roorkee)، دپارتمان پیشرفتهای به این منظور برای مطالعات نظری و رصد رخداد زلزلهها وجود دارد. همچنین در وزارت علوم و فناوری هند، اداره ویژهای برای سازماندهی برنامههای پژوهشی در این زمینه تشکیل شده است. این اداره نقش ستادی برای سازماندهی همه فعالیتهای پژوهشی در کشور هند که در دانشگاهها و مراکز پژوهشی آن کشور درباره زلزله دنبال میشود، بر عهده دارد.
آیا پیشبینی زلزله علمی است؟
پیشبینی زلزله اگرچه مشکل است، ولی غیرممکن نیست (این عبارت مربوط به «Knopoff» دانشمند معروف زلزلهشناسی روسیه است). برای موفقیت در یک پیشبینی زلزله، احتمال برآورد رخداد مکان و زمان کوتاه زلزله حتی برای زلزلههای کوچک باید فراهم شود. زمان کوتاه برای یک کشور در حال توسعه در این بحث در حد روز مطرح است، چراکه حتی زلزلههای متوسط و کوچک میتواند موجب خرابی و احتمال بحران شود (آسیبپذیری اینگونه کشورها بالاتر است) ولی برای کشورهای پیشرفته و توسعهیافته این بازه زمانی میتواند به سال و چندین سال نیز برسد (چراکه زیرساختهای مقاومی در این کشورها ایجاد شده است. از سوی دیگر پیشبینیای موفق تلقی میشود که زلزلههای شدید با بزرگای 6 یا بیشتر (و احتمالا مخرب) را بتواند پیشبینی کند، چراکه در محدودههایی که زلزلهها فراوان رخ دهند (نظیر منطقه زاگرس ایران)، پیشبینی رخداد زلزلههای کوچک تقریبا در هر محل، کار مشکلی نخواهد بود. پیشبینی زلزله حتی به میزان محدود میتواند به نجات جان انسانها کمک کند. حتی اگر تمام تلاش ما به برآورد احتمالی زمان رخداد یک زلزله بزرگ دیگر بینجامد (و حداقل در موردی نظیر زلزله بم بتواند موجب تخلیه مردم از فضاهای ناامن منازل شود) موفقیت بزرگی حاصل شده است.
زلزلههای اخیر در کیش
با وقوع زمینلرزههای پیدرپی از روز 25 خرداد 1401 در نزدیکی جزیره کیش در خلیج فارس، بارها سؤال میشود که آیا میتوان رخداد بعدی بزرگ یا شدید را پیشبینی کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که علت زمینلرزهها انباشتهشدن تنشی است که در لیتوسفر زمین ایجاد میشود: در منطقهای که دیدن آن عملا برای ما غیرممکن است و در طول زمان مقیاسهایی که نظارت بر آن برای ما دشوار است. این امر تشخیص دقیق مکان یا زمان وقوع زلزله را دشوار میکند. با این حال، چند روش برای پیشبینی زلزله استفاده میشود. اگر مشخص شود که یک قطعه گسل در یک زلزله بزرگ گذشته شکسته شده است، زمان بازگشت و بزرگای احتمالی را میتوان براساس اندازه قطعه گسل، تاریخچه گسیختگی و تجمعکردنش تخمین زد. این روش پیشبینی را فقط میتوان برای گسلهای کاملا شناختهشده، مانند سن آندریاس، استفاده کرد. بیشتر گسلها بهویژه در منطقه زاگرس همچنان پوشیده است و همچنین در اثر حرکت لایههای نامقاوم نمکی هنوز نمیتوان پیشبینی کرد که چه زمانی بخش خاصی از گسل گسیخته میشود. در امتداد گسل سن آندریاس، پیشبینی زلزله در دهه 1980 برای بخش نزدیک پارکفیلد در جنوب کالیفرنیا، شمال لسآنجلس، انجام شد که احتمال گسیختگی در آن وجود داشت. حداقل از سال 1857، پارکفیلد هر 22 سال یک بار زلزلهای به بزرگای 6 یا بیشتر را تجربه کرده است. در سال 1985، سازمان زمینشناسی ایالات متحده پیشبینی کرد که تا سال 1993 زمینلرزهای به اندازه مشابه در این منطقه رخ خواهد داد، اما چنین رویدادی تا 28 سپتامبر 2004 رخ نداد. زلزلهها در فواصل نسبتا منظم در سالهای 1857، 1881، 1901، 1922، 1934 و 1966 رخ دادهاند. اولین زلزله در سال 1857 یک زلزله بزرگ بود. زمینلرزه فورت تجون با بزرگای 7.9 گسل را از پارکفیلد تا حدود 290 کیلومتر پاره کرد. دادههای موجود نشان میدهد که زمینلرزههای پارکفیلد با بزرگای حدود 6 ممکن است «سرشتی» بوده باشند به این معنا که همه آنها یک منطقه را روی گسل شکستهاند. در نیمه دهه 80 دانشمندان برآورد کردند که اگر چنین گسیختگیهای سرشتی بهطور منظم رخ دهند، زلزله بعدی قبل از سال 1993 رخ میدهد. این کار با استفاده از مجموعهای از مفروضات درمورد سازوکار گسل و میزان انباشت تنش، به پیشبینی زلزله انجامید. ثبت و پایش دقیق زلزله با بزرگای 6.0 پارکفیلد در یک شبکه متراکم ابزار دقیق، موفقیت قابل توجهی بود. بخشی از گسل سن آندریاس که در سال 1989 در زمینلرزه لوماپریتا با بزرگای 6.9 گسیخته شد، توسط سازمان زمینشناسی ایالات متحده USGS به عنوان یکی از بخشهای احتمالی سن آندریاس به عنوان کاندیدای گسیختگی بعدی شناسایی شده بود. زمینلرزههایی با بزرگای بیش از 5 حدود 2 و 15 ماه قبل از زلزله مخرب به عنوان پیشلرزههای احتمالی تلقی شدند و USGS توصیههای عمومی 5 روزه را از طریق دفتر خدمات اضطراری کالیفرنیا صادر کرد. یکی از پیشبینیهای موفقیتآمیز زلزله، زلزله هایچنگ چین در 4 فوریه 1975 بود، زمانی که یک روز قبل از زلزله با بزرگای 7.3 هشدار تخلیه صادر شد و حدود 2000 نفر در زلزله کشته شدند. در ماههای قبل، تغییرات در ارتفاع زمین و سطح آبهای زیرزمینی و گزارشهای گسترده از رفتار عجیب حیوانات، وقوع تعداد زیادی پیشلرزهها منجر به هشدار شد. متأسفانه اغلب زلزلهها چنین پیشلرزههای آشکاری ندارند. با وجود موفقیت دانشمندان چینی در سال 1975، هیچ هشداری درمورد زلزله با بزرگای 7.6 تانگشان در 28 جولای 1976 داده نشد، این بار 250 هزار نفر کشته شدند.
روشهای کلاسیک پیشبینی زلزلههای بزرگ
بهترین روشی که در حال حاضر برای پیشبینی زلزله در دسترس دانشمندان و برنامهریزان است، ثبت رویدادهای لرزهای است که در گذشته در یک منطقه رخ داده است. با نگاهی به فراوانی رویدادهای با بزرگی خاص در طول زمان، دانشمندان میتوانند احتمال آماری رخدادهای مشابه را در یک بازه زمانی مشخص در آینده محاسبه کنند. در کنار این محاسبات آماری، کارهای زیادی برای بررسی مشخصات زمینشناختی مناطق زلزلهخیز پوسته انجام شده است تا بفهمیم که چه تعداد زلزله، چه زمانی رخ دادهاند و چه اندازه بودهاند؛ اما اگر میدانیم که زلزلهها ناشی از آزادشدن تنشی هستند که هنگام حرکت ورقههای زمینساختی در برابر یکدیگر ایجاد میشود، پس چرا نمیتوانیم حرکات ورقهها را زیر نظر داشته باشیم و بفهمیم که چه مقدار تنش ایجاد میشود و چه زمانی قرار است ایجاد شود. زمان و محل رسیدن به آن نقطه انتشار بحرانی کی و کجاست؟ سیستمهای ماهوارهای ناوبری جهانی (GNSS)، از جمله ماهوارههای GPS ایالات متحده، سیستم GLONAS روسیه، سیستم چینی Beidou، QZSS ژاپن و سیستم گالیله اتحادیه اروپا تغییر شکل در زمین را به صورت ممتد ردیابی میکنند. این دادههای ردیابی دانشمندان را قادر میسازد مکانهای بسیار دقیقی را برای نصب حسگرها و چگونگی تغییر این مکانها در طول زمان (در حین حرکت ورقههای زمینساختی) تعیین کنند. جریان مداوم دادهها از حسگرها به این معنی است که دانشمندان میتوانند حرکات ورقهها را با دقت کمتر از میلیمتر (میکرون) ردیابی کنند و در زمان واقعی پایش کنند. با مقایسه سرعت حرکت هریک از حسگرها در مقایسه با سنسورهای دیگر، دانشمندان میتوانند متوجه شوند که کدام ناحیه از صفحه سریعتر از سایرین حرکت میکند. استرس نیرویی است که بر سنگها اعمال میشود و کرنش تغییر شکل سنگها در پاسخ به تنش است. نظارت بر این عوامل میتواند سرنخهایی درباره محل وقوع زلزله بعدی ارائه دهد. از آنجایی که ورقه به کندی حرکت میکند (و تغییر شکل میدهد)، مدت زیادی طول میکشد تا بتوانیم بینش قابلتوجهی درباره پوسته به دست آوریم و الگوهایی در دادهها ظاهر شوند که امکان پیشبینی بهینه برای زلزله را فراهم کنند.
زاگرس ایران، جایی مناسب برای پیشبینی زلزله
زمینلرزههای زاگرس به صورت خوشهای رخ میدهند. رویداد اصلی را میتوان با پیشلرزههای کوچکتر پیشبینی کرد، اما راهی ساده و واقعی برای پیشلرزه نامیدن لرزههای اولیه برای تعیین زمان وقوع لرزش بزرگ و اصلی وجود ندارد. هرچه زلزله بزرگتر باشد، پسلرزههای بیشتری به دنبال آن خواهد بود. همانطورکه یک زمینلرزه با بزرگای 7، حدود 10 برابر قویتر از زلزلهای با بزرگای 6 است و 10 برابر پسلرزه هم ایجاد میکند. بهطورکلی در طول زمان، تعداد و اندازه پسلرزهها کاهش مییابند. مدل آماری پسلرزهها بر اساس قانون اوموری است. در سال 1894 یک زلزلهشناس ژاپنی به نام «فوساکیشی اوموری» گفت که فراوانی پسلرزهها بهطورکلی با گذر زمان (روز) پس از زلزله اصلی، کاهش مییابد. این بدان معناست که اگر در روز اول 50 پسلرزه داشته باشیم، احتمالا حدود 25 پسلرزه در روز دوم، 16 تا در روز سوم و 12 تا در روز چهارم رخ خواهد داد. به این ترتیب رخداد پسلرزهها با مدلسازی قابل پیشبینی نسبی است. حداقل پیشبینی آنها از پیشبینی زلزله اصلی راحتتر است! تلاش برای پیشبینی زلزله میتواند به تولید محصولات جانبی مفید کمک فراوان کند. میتوان نیروهای مفیدی را از مؤسسات دیگر به عنوان همکار موقت و با راحتی بیشتری به عنوان همکار جذب کرد. در آینده و با برقراری ارتباط مستمر و هماهنگ زلزلهشناختی در منطقه، انشاءالله امکان برقراری شبکه منطقهای فرابینی لرزهای در کشورهای ایران، عراق، شبهجزیره عربستان، ترکیه، کویت، آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان، پاکستان و افغانستان به مرکزیت ایران و با محوریت پژوهشگاه فراهم آید. در آن صورت میتوان انتظار پیشبینی و پیشیابی خطر زلزله به صورت روزانه برای کل منطقه را (مثلا برای منطقهای دورافتاده در کشور افغانستان که امکانات ارتباطی مناسبی نیز ندارد) در مرکز فراهم کرد. این کار کمک مناسبی به کل منطقه ما خواهد بود و به عنوان مدلی مناسب و عملی برای همکاریهای علمی و فنی در منطقه است.