راهبردهایی برای مدیریت بهتر پروژههای شهری
مدیریت شهری همهساله در چارچوب برنامههایی مصوب و غیرمصوب و همچین شرایط اجتماعی و سیاسی پیشرو نسبت به انجام پروژههای زیادی در شهر اقدام میکند. بخش قابل توجهی از این پروژهها که در شهر اجرا میشوند بیش از آنکه تابع یک برنامه اندیشیدهشده و تحقق راهبردهای بلندمدت برای توسعه و آبادانی شهر و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان باشد، تابع روزمرگی، تشخیصهای مقطعی مدیران و حتی تحقق منافع ذینفعان خاص است؛ اما به هر روی در شهر اجرا میشوند و در زمان اجرا و بهرهبرداری از شهر تأثیر میگیرند و بر شهر تأثیر میگذارند.
طوفان جعفری - معمار ،شهرساز و دکترای مدیریت پروژه و ساخت
مدیریت شهری همهساله در چارچوب برنامههایی مصوب و غیرمصوب و همچین شرایط اجتماعی و سیاسی پیشرو نسبت به انجام پروژههای زیادی در شهر اقدام میکند. بخش قابل توجهی از این پروژهها که در شهر اجرا میشوند بیش از آنکه تابع یک برنامه اندیشیدهشده و تحقق راهبردهای بلندمدت برای توسعه و آبادانی شهر و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان باشد، تابع روزمرگی، تشخیصهای مقطعی مدیران و حتی تحقق منافع ذینفعان خاص است؛ اما به هر روی در شهر اجرا میشوند و در زمان اجرا و بهرهبرداری از شهر تأثیر میگیرند و بر شهر تأثیر میگذارند.
پروژه شهری یا پروژه در شهر
از منظر ارتباط با پویایی زندگی شهری و مناسبات حاکم بر آن بهطور کلی پروژهها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول پروژههای در شهر هستند که در زمان اجرا ارتباط بسیار تنگاتنگی با زندگی شهری پیدا نمیکنند. مثل وقتی در شهر پلی ساخته میشود یا در گوشه دیگری یک کار عمرانی بزرگمقیاس در دستور کار قرار میگیرد. این دست پروژهها اگر در جای نامناسب جانمایی شوند و تأثیرات آنها بعد از افتتاح در زندگی شهروندان دیده نشود، اثراتی مخرب بر جای میگذارند. همه ما تجربه مواجهه با این پروژهها را داریم که سرمایهگذار با نفوذ خود در مراجع تصمیمگیری پروژه تعریف میکند، به صورت قانونی مجوز میگیرد و در نهایت آن را میسازد. مدیریت شهری تشنه عوارض اگر نه به ظاهر اما در باطن، با این فرایند همراه میشود و حتی از آن استقبال هم میکند تا نیازهای جاری و آنی شهر به منابع مالی را به قیمت بروز ناگواریهای پیچیده اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی در آینده پاسخ دهد. در مقابل این پروژهها، دسته دیگری از پروژهها قرار میگیرند که مستقیم با پویایی و پیچیدگی زندگی شهری درگیر میشوند. اقدمات اجرائی که برای نوسازی شهری و زیباسازی شهری انجام میشود از این دست پروژهها محسوب میشوند. پروژههای شهری واجد ویژگیهای زیر هستند:
از ذینفعان بسیار متنوعی برخوردارند و مناسبات حاکم بر آنها بسیار پیچیده است
عموما با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و منافع عمومی بلندمدت طراحی و اجرا میشوند
فراتر از یک یا چند قطعه زمین هستند. برخی از آنها مقیاس یک محله را دارند و برخی دیگر معابر عمومی شهر را پوشش میدهند
منافع آن به جای آنکه به سرمایهگذار برسد و برای ساکنان مشکل ایجاد کند منجر به خیر عمومی میشود
برای پیشبرد آنها نیاز به مشارکت واقعی نه صوری ذینفعان پروژه است
در کنار مهندسان نیازمند نقشآفرینی جامعهشناسان و روانشناسان در تیم مدیریت پروژه است.
نمونههایی از پروژههای شهری
نوسازی و زیباسازی شهری را میتوان به عنوان نمونههایی از پروژههای شهری تلقی کرد. پروژههای نوسازی شهری بر مبنای مشارکت ساکنان، سرمایهگذران خرد محلی یا فرامحلی بسته به شرایط پروژه، مدیریت شهری و دولت شکل میگیرند. در این پروژهها، مالکان خرد در چارچوب ضوابط شهری ملک خود را با هم تجمیع میکنند و با بهرهمندی از ضوابط تشویقی و احیانا حمایت مالی دولت، یک سرمایهگذار خرد نسبت به تخریب و نوسازی بنا اقدام میکند. کل این فرایند با نقشآفرینی تسهیلگران نوسازی شهری انجام میشود که تلاش میکنند نقشآفرینان مختلف پروژه را با همسو کرده تا پروژه به سرانجام برسد. نوع دیگری از پروژههای شهری که در مقیاس گسترده در تهران و برخی شهرهای کشور اجرا شده، پروژههای پیرایش، مرمت و ساماندهی سیمای شهری است. در این پروژههای مدیریت شهری با هدف ارتقای کیفیت محیط شهری در ابتدا نسبت به حذف زوائد و الحاقات اضافی که بعضا از منظر قانونی خلاف بوده و خطرساز هم هستند اقدام میکند. این دست پروژهها به لحاظ مالی و اجرائی از پروژههای نوسازی شهری هم پیچیدهتر هستند؛ چراکه:
عموما در محورهای اصلی، تاریخی و شلوغ شهری اجرا میشوند که از حساسیت بسیار زیادی برخوردار است
در زمان اجرا امکان ایجاد کارگاه مستقل و حصارکشی وجود ندارد و مستقیم در محورهای شلوغ و پرتردد شهری اجرا میشوند
به دلیل محدودیت مالی مدیریت شهری، مالکان و ساکنان باید در تأمین مالی مشارکت کنند و حداقل بخشی از هزینه اجرای طرح را بپردازند که بسیار سخت و پیچیده است.
راهبردهایی برای اجرای بهتر پروژههای شهری
تمرکز بیشتر بر جنبههای اجتماعی و اقتصادی در کنار جنبههای فنی و مهندسی: در بسیاری از مواقع در پروژههای شهری، جنبه فنی و مهندسی پروژه خیلی پیچیده نیست اما آنچه آنها را پیچیده میکند، جنبههای اقتصادی و از همه مهمتر جنبههای اجتماعی آنهاست. کسی که در مقام مدیر این پروژهها قرار میگیرد، بیش از آنکه بخواهد با تفکر مهندسی این پروژه را مدیریت کند باید بر چالشهای اجتماعی و همسوسازی ذینفعان مختلف متمرکز شود. در تیم مدیریت پروژههای شهری حضور جامعهشناس و حتی روانشناس اجتماعی ضروری است و همه نقشآفرینان این پروژهها باید جنبه اجتماعی و ضرورت مشارکت شهروندان را قبول کنند. مشارکت شهروندان نمیتواند جنبه صوری یا نمایشی داشته باشد چون در این حالت شهروندان نهتنها کمکی نمیکنند بلکه در اجرا موانع جدی ایجاد میکنند. برخی نظامات بینالمللی این دست پروژهها توصیه میکنند که پیش از اجرا و حتی تصمیمگیری در مرحله طراحی زمان قابل توجهی صرف اعتمادسازی شود.
تأمین پشتوانههای قانونی و نظامات فنی: یکی از خلأهای این دست پروژهها ابهام قانونی و نبود نظامات فنی اجرائی خاص آنهاست. تجربه نشان داده است که بعضا نهادهای قضائی با بروز چالش در این دست پروژهها، این سؤال را مطرح کردهاند که اصلا مدیریت شهری در چارچوب کدام وظیفه قانونی پروژه را در دستور کار قرار داده است؟ این خلأ در پروژههای زیباسازی شهری جدیتر است؛ چراکه با توجه به خطر زلزله، قوانین خوبی برای نوسازی شهری تدوین شده است. در کنار نبود پشتوانه قانونی، نظامات فنی و اجرائی اختصاصی برای این پروژهها مانند پروژههای عمرانی و ساختوساز شهری نظام موجود نیست. ضعف دیگر نبود فهرست بهای اختصاصی است که مبنای برگزاری مناقصه و رسیدگی به صورتوضعیت پیمانکاران قرار گیرد؛ به طوری که از منظر قانونی و نهادهای نظارتی چالش ایجاد نکند. برای پاسخ به این دست چالشها باید نهادهای بالادستی نظیر وزارت راه و شهرسازی و مجلس ورود کنند.
تولید دانش مرتبط: پروژههای شهری بهشدت نیازمند دانش تلفیقی هستند. دانش مدیریت پروژه و همچنین دانشهای مرتبط با نوسازی شهری توسط مراکز دانشگاهی و پژوهشی تولید شده است اما کمتر به سمت پژوهشهای تلفیقی و بینرشتهای حرکت کردهایم. اقتضای پروژههای شهری با مشخصاتی که برشمرده شد، انجام پژوهشهای بینرشتهای برای شناخت و تولید دانش مرتبط به صورت کاملا کاربردی است.
جمعبندی: اولویت پروژه شهری بر پروژه در شهر
درحالحاضر ظرفیتهای اکولوژیک، اجتماعی و حتی اقتصادی شهرهای کشور بالاخص کلانشهرها از کارهای عمرانی اشباع شده است. این در حالی است که پروژههای نوسازی شهری به خاطر تهدید زلزله که عمده شهرهای کشور با آن مواجهاند و البته بحران مسکن و پروژههای پیرایش، مرمت و ساماندهی سیمای شهری به خاطر تأثیری که در کیفیت زندگی شهری و روان شهروندان بر جای میگذارند باید بهطور جدیتری در دستور کار مدیران شهری قرار گیرند. اکنون زمانی است که منابع محدود و بعضا دستنیافتنی مدیریت شهری بیش از آنکه صرف پروژه در شهر شود، باید به سمت پروژههای شهری سوق پیدا کند تا بهمرور و ذرهذره شهرهای ما از کیفیت درخور توجهی برای زندگی برخوردار شوند و تابآوری آنها در مقابله با مخاطرات محیطی مانند زلزله افزایش یابد.