سردشت زخمی و چالشهای پیشرو
در حالی از بمباران شیمیایی شهر سردشت 35 سال میگذرد که همچنان مردم این شهرستان با پیامدهای جانکاه این حادثه غمانگیز روبهرو هستند. سردشت یکی از شهرستانهای محروم استان آذربایجان غربی است که در هفتم تیرماه 1366 هدف بمباران شیمیایی دولت بعث حاکم بر عراق قرار گرفت
در حالی از بمباران شیمیایی شهر سردشت 35 سال میگذرد که همچنان مردم این شهرستان با پیامدهای جانکاه این حادثه غمانگیز روبهرو هستند. سردشت یکی از شهرستانهای محروم استان آذربایجان غربی است که در هفتم تیرماه 1366 هدف بمباران شیمیایی دولت بعث حاکم بر عراق قرار گرفت. این نخستینباری بود که یک شهر غیرنظامی هدف بمباران شیمیایی یک دولت متخاصم قرار میگرفت. دولت عراق که در سالهای پایانی جنگ از حمایت و کمک دهها شرکت اروپایی برای تولید سلاحهای شیمیایی برخوردار بود، مناطق غیرنظامی و نیز بخشی از جبهههای جنگ را هدف بمباران شیمیایی قرار داده بود. بر اثر این حملات دهها هزار ایرانی زخمی و کشته شدند. در بمباران شیمیایی شهر سردشت و توابع سردشت صدها نفر از هموطنان سردشتی زخمی و شهید شدند و امروزه عوارض بمباران شیمیایی شهر سردشت همچنان زندگی هموطنان عزیز سردشتی را تحت تأثیر خود قرار داده است. پیش از بمباران شیمیایی شهر سردشت، یعنی از نخستین روزهای پیروزی انقلاب شهر سردشت با پیامدهای ناشی از حضور مسلحانه احزاب سیاسی چپ و خودمختاریخواه روبهرو بود که امنیت و آرامش را از منطقه ربوده بود. آغاز جنگ تحمیلی نیز شرایط را برای مردم سردشت دشوارتر کرد و بارها این شهر و سکنه غیرنظامی آن هدف حملات ارتش عراق قرار گرفت. پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی چنین وضعیتی سنگینشدن بار زندگی برای اهالی ارجمند سردشت بود. بمباران شیمیایی سردشت در تیرماه 1366 بار تحمیلشده به این مردم را دوچندان کرد و امروزه هزاران نفر از مردم این دیار با بیماری و زخم ناشی از بمباران شیمیایی دستوپنجه نرم میکنند.
1- بنا بر روایات مسئولان مربوطه تاکنون اسناد و مدارک پزشکی هزارو 500 نفر از هموطنان توسط نهاد بنیاد شهید پذیرش شده و چند هزار نفر از اهالی نیز همچنان پیگیر ثبت جانبازی هستند. مقررات دستوپاگیر اداری و عدم توجه مسئولان مربوطه به شرایط خاص آن روزها از جمله عواملی است که موجب نارضایتی شهروندان سردشتی شده است. عدم مراجعه بسیاری به بیمارستان و کمبود مراکز درمانی در سال 1366 موجب شده تا بخشی از عزیزان مجروح شیمیایی سردشتی مدارک پزشکی لازم را در اختیار نداشته باشند، درحالیکه عوارض ناشی از بمباران شیمیایی در تن رنجور و خسته و جان زخمی این مردمان هویداست.
2- اگر اهالی مرزدار سردشت در چهار دهه گذشته هزینه بسیاری برای مرزداری ایران سرافراز پرداختهاند، اما شوربختانه از نظر شاخصهای توسعهای شرایط بسیار نامناسبی دارند و سردشت یکی از محرومترین شهرستانهای استان آذربایجان غربی محسوب میشود. شاخصهای توسعه آموزشی، بهداشتی، صنعتی، گردشگری و اقتصادی بهویژه شاخصهای رفاه شهری و توسعه شهری در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد، درحالیکه به عنوان نمونه برای اهالی سردشت بهویژه جانبازان شیمیایی گردوغبار و ریزگردها عوارض سختی در پی دارد، اما شاخصهای رفاه شهری و توسعه شهری سردشت وضعیت نابهنجار و نامناسبی دارد.
3- هزاران نفر از هموطنان همچنان انتظار دارند که به عنوان جانباز شیمیایی ثبت شوند تا از حداقل حمایتهای حقوقی، قانونی و درمانی لازم برخوردار شوند، اما متأسفانه بخش بوروکراتیک نهادهای موجود بسیار غیرمنعطف، اداری و خشک و همراه مقاومت با موضوع برخورد کرده است. همچنین نیازهای درمانی اهالی از جمله پزشکان متخصص، مراکز مجهز درمانی و رفاهی و نیز داروهای خارجی مناسب به دشواری در دسترس اهالی قرار میگیرد. آیا شایسته است جانبازان عزیز شیمیایی شهر سردشت با چنین مشکلاتی مواجه باشند.
4- در چهار دهه گذشته با وجود هزینههای سنگینی که مردم سردشت بر اثر ناامنیها و نیز هجوم ارتش عراق پرداختهاند، متأسفانه نظام تدبیر در این دوره 35ساله چندان برنامه مدون و کارشناسیشدهای برای جبران آلام و زخمهای مردم سردشت تدوین و اجرا نکرده است و تنها در چارچوب برنامههای موجود و معمول کشوری برای امور جاری و نه در چارچوب شرایط استثنائی و ویژه شهر سردشت، اقداماتی صورت گرفته است. این وضعیت موجب شده تا افزون بر رواج برخی آسیبهای اجتماعی، گروهی از بیکاران این شهرستان به مبادلات مرزی و کولبری روی آورند و مهاجرت بسیار گسترده اهالی سردشت به خارج از کشور نیز به یکی دیگر از پیامدهای این وضعیت بدل شود. درگذشت غمانگیز خانوادهای سردشتی با نام خانوادگی ایراننژاد که جملگی در دریای مانش غرق شدند، یکی از پیامدهای چنین وضعیتی است.
5- شهرهایی چون سردشت، خرمشهر، آبادان و مهران نمادهای ایستادگی و مقاومت ملت ایران در برابر متجاوزان عراقی هستند. باید با شگفتی، گفت که چند شهر مانند این نمادهای مقاومت و ایثار در کشور داریم که مسئولان امر در دهههای گذشته از توجه جدی، جامع و کارشناسیشده به آنها غفلت کردهاند؟ چرا همچنان برای رفع مسائل و مصائب این شهرها و مردمانش که نمادهای مقاومت و رنج و آلام ملت ایران هستند، برنامه کارشناسی تدوین نشده است؟ آیا در آستانه تدوین برنامه پنجساله هفتم کشور ارادهای برای تدوین برنامه ویژهای برای شهرستانهایی چون سردشت، خرمشهر، آبادان و مهران وجود دارد؟
پیشنهاد میشود مسئولان عالیرتبه کشور بهویژه رئیسجمهوری با تشکیل کارگروه ویژهای متشکل از وزرای نهادهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و درمانی کشور برای برونرفت شهرستان سردشت و چند شهر ذکرشده در یادداشت از چالشهای پیشرو و مقابله با مصائب و مسائل پیشروی این شهرستانها در دورهای سهماهه برنامهای طراحی کنند تا در ذیل برنامه هفتم تصویب و اجرائی شود.