|

روسیه و ناتو؛ رقابت یا دشمنی؟

از زمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در چهارم آوریل ۱۹۴۹ تا پایان دهه 80، روابط مسکو با این سازمان در چارچوب مفهوم دشمنی تعریف می‌شد که در سایه رویارویی بلوک شرق و غرب آن‌قدر پررنگ شد تا نهایتا با فروپاشی شوروی این سطح از ستیزه‌جویی به پایان رسید

احمد وخشیته*:‌ از زمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در چهارم آوریل ۱۹۴۹ تا پایان دهه 80، روابط مسکو با این سازمان در چارچوب مفهوم دشمنی تعریف می‌شد که در سایه رویارویی بلوک شرق و غرب آن‌قدر پررنگ شد تا نهایتا با فروپاشی شوروی این سطح از ستیزه‌جویی به پایان رسید. با عبور از جنگ سرد، در دهه نخست حیات روسیه پس از شوروی، شاهد همکاری‌های سازنده‌ای میان مسکو و ناتو هستیم؛ گام نخست در همان سال ابتدایی یعنی بیستم دسامبر ۱۹۹۱ برداشته می‌شود و روسیه به عضویت شورای همکاری این پیمان در‌می‌آید و در گام دوم در ۲۲ ژوئن ۱۹۹۴ به برنامه مشارکت برای صلح ناتو می‌پیوندد. گزاف نیست اگر طلایی‌ترین زمان این همکاری را ۲۷ می‌ ۱۹۹۷ بدانیم که طرفین بر معماری امنیتی نوینی به توافق رسیدند و سند روابط متقابل و همکاری‌های امنیتی را امضا کردند تا بالاترین سطح مشارکت سیاسی میان آنها شکل بگیرد.

به باور من کلیدی‌ترین نکته این توافق این جمله است: «روسیه و ناتو یکدیگر را به‌عنوان دشمن نمی‌بینند» و مبتنی بر این گزاره بر هدف مشترک خود یعنی غلبه بر بقایای رویارویی و رقابت گذشته تأکید می‌کنند و راه دستیابی به این مهم را تقویت اعتماد در راستای همکاری متقابل می‌دانند؛ اما اکنون تنها ۲۵ سال پس از امضای این سند که وعده صلح پایدار و فراگیر در منطقه یوروآتلانتیک بر‌اساس اصول دموکراسی و امنیت مبتنی بر همکاری داده بود،‌ شاهد جنگ نیابتی روسیه و ناتو در اوکراین هستیم.

اگرچه آن هنگام قرار بود روسیه و ناتو بر‌اساس الگوی امنیت مشترک و همه‌جانبه اروپا در قرن بیست‌و‌یکم رفتار کنند و متوسل به ابزارهایی در راستای تهدید یا توسل به زور مبادرت نورزند؛ اما اکنون زیر سایه شکست در دیپلماسی پیشگیرانه از مناقشه، همه چیز طور دیگری رقم خورده و بند‌بند این توافق با مثال‌های نقض مواجه شده است. هم ناتو برخلاف بند چهارم تحرکات نظامی و پیشروی در کشورهای هم‌مرز با روسیه از‌جمله اوکراین داشته است و هم روسیه برخلاف بند دو اقدام به ورود نظامی به تمامیت یک کشور کرده است. همه‌چیز آشکار است؛ حتی اگر همین فردا هم در اوکراین صلح شود،؛ اما دیگر قواعد بازی به ۱۹۹۷ بازنخواهد گشت و در سناریوی مطلوب تنها کلیدواژه «دشمنی» جای خود را به «رقابت» در روابط میان روسیه و ناتو خواهد داد؛ اما بسیار دشوار است که انتظار داشتیم مفهوم «همکاری» میان آنها ظهور کند. کافی است برای سطح کشمکش میان روسیه و ناتو تنها نگاهی داشته باشیم به آنچه در اجلاس سران ناتو در بیست‌و‌هشتم تا سی‌ام ژوئن در مادرید گذشت و واکنش‌هایی که مقامات روس نسبت به این اظهارات داشتند. حتما وقتی بوریس یلتسین،‌ رئیس‌جمهور وقت روسیه و خاویر سولانا، دبیر‌کل وقت ناتو، در ۲۷ می‌ ۱۹۹۷ سند میان روسیه و ناتو را امضا می‌کردند، اصلا انتظار نداشتند تنها یک ربع قرن پس از این توافق، چنین رویارویی در ابعاد گسترده سیاسی، نظامی، اقتصادی و... بار دیگر میان مسکو و ناتو ظهور کند و تمام آن سخنان ظریف آنها نظیر چشم‌پوشی برای استفاده از زور علیه یکدیگر، ادای احترام به حاکمیت دیگر کشورها و عدم گسترش تسلیحات و جرقه ایجاد رقابت و کشمکش این‌گونه نادیده گرفته شود. یا شاید همین 20 سال پیش که پوتین در نشست سران این کشورها،‌ سند کیفیت جدید در روابط روسیه و ناتو را در ۲۸ می‌ ۲۰۰۲ را در رم امضا کرد، آیا آنها گمان می‌کردند در سال ۲۰۲۲ شرایطی پیچیده‌تر از دوران جنگ سرد میان آنها چیره شود؟ مهم‌ترین انتظار طرفین میان این توافق‌ها تنها این بود که ناتو متعهد به عدم استقرار نیروهای دائمی نظامی در قلمرو کشورهای خارج نزدیک روسیه باشد و مسکو نیز متعهد به خویشتن‌داری نسبت به رفتار خود در اروپا باشد و این گزاره معماری امنیتی اروپا را رقم زده بود؛ اما شاید بزرگ‌ترین اختلاف از همین عبارت دائمی ناشی شد؛ مفهوم دائمی چیست و فراتر از چه مدت‌زمانی دائمی برداشت می‌شود؛ این همان موضوعی بود که به آغاز اصطکاک‌های میان روسیه و ناتو انجامید که مشخصا در سال ۲۰۱۴ ظهور کرد. اکنون روسیه و ناتو در مرز یک درگیری نظامی تمام‌عیار هستند؛ طبیعتا مطابق هر سناریوسازی کاهش تنش به نفع هر دو طرف است؛ اگرچه دیگر آنها به شرایط ۱۹۹۷ بازنخواهند گشت؛ اما هنوز امکان ازسرگیری مذاکرات میان آنها یک سناریوی محتمل است.

*دانشیار دانشگاه دوستی ملل روسیه