تهران و تلاش برای جلوگیری از تصاعد بحران در سوریه
درحالی ارتش ترکیه خود را برای حمله جدید و گسترده به خاک سوریه با هدف اشغال حلب آماده میکند، حسین امیرعبداللهیان از انتقال نگرانیهای امنیتی رجب طیب اردوغان به بشار اسد در جریان سفرش به سوریه خبر داد؛ این تلاشهای دیپلماتیک تهران حاکی از آن است که ایران سعی دارد از انجام این حمله ترکیه با گرفتن بهانه از آنکارا و رئیسجمهوری ترکیه جلوگیری کند.
مهدی بازرگان: درحالی ارتش ترکیه خود را برای حمله جدید و گسترده به خاک سوریه با هدف اشغال حلب آماده میکند، حسین امیرعبداللهیان از انتقال نگرانیهای امنیتی رجب طیب اردوغان به بشار اسد در جریان سفرش به سوریه خبر داد؛ این تلاشهای دیپلماتیک تهران حاکی از آن است که ایران سعی دارد از انجام این حمله ترکیه با گرفتن بهانه از آنکارا و رئیسجمهوری ترکیه جلوگیری کند.
اما بیشک نقلوانتقال پیامها ازسوی وزیر امور خارجه دولت رئیسی نمیتواند ترکیه را به دلایل متعدد از اشغال بخش دیگری از خاک سوریه منصرف کند. دراینبین یکی از دلایل مهم ناظر به وضعیت شکننده و متزلزل سیاسی اردوغان در داخل ترکیه، آنهم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آتی میلادی است.
ازاینرو رئیسجمهور ترکیه برای تداوم قبضه قدرت به دنبال برگ برندههایی است تا بتواند وضعیت خود را در میان افکار عمومی ترکیه قدری بهبود ببخشد. بهخصوص آنکه عملکرد اسفبار دولت اردوغان در حوزه اقتصادی و معیشتی و تورم 73 درصدی ترکیه، وی (اردوغان) را بیشازپیش به یک ابزار در جهت توجیه کارنامه خود و نیز انحراف افکار عمومی نیازمند میکند که جدیترین ابزار به تجاوزهای مکرر اردوغان در خاک سوریه و نیز عراق بازمیگردد.
پیرو نکته مذکور رئیسجمهور ترکیه به دنبال رادیکالیزهکردن فضای ناسیونالیستی ترکیه نیز خواهد بود تا بتواند با موجسواری روی این فضا عملا هرگونه صدای مخالفی را در مقابل خود خفه کند؛ دستگیری 15 روزنامهنگار به بهانه واهی حمایت از گروههای کردی و نیز امنیتیکردن هرگونه موضعگیری، سخنرانی، اقدام و حرکت حزبی، پارلمانی و اجتماعی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
اما در ادامه مهمترین دلیلی که بیشک اردوغان را از فکر اشغال بیشتر خاک سوریه منصرف نخواهد کرد، منبعث از تحولات جنگ اوکراین و تأثیرات آن بر دیگر مناطق از قفقاز گرفته تا خاورمیانه است. بههرحال همانگونه که کاهش تمرکز روسها در منطقه قفقاز جنوبی و قرهباغ یک فرصت بیبدیل را در اختیار جمهوری آذربایجان و ترکیه برای مدیریت منطقه در راستای اهداف و منافع دو طرف (باکو و آنکارا) شکل داده است، یقینا خروج ارتش روسیه از سوریه و احتمال حضور نیروهای ایرانی و ارتش سوریه نیز امید و نگرانی جدی را بهصورت توأمان در آنکارا ایجاد کرده است. بنابراین اردوغان از یک طرف به امید اشغال حلب و گسترش نفوذ خود در خلأ ارتش روسیه و نیز نگرانی از بابت تقویت نفوذ تهران و بشار اسد نمیتواند به پیغام و پسغامهای تهران – دمشق قناعت کند.
ناگفته نماند در چنین فضایی اردوغان نوعی همسویی سیاسی دیپلماتیک و حتی همپیمانی امنیتی – دفاعی را با اسرائیل در مقابل جمهوری اسلامی، ارتش سوریه و شخص بشار اسد نیز کلید زده است تا از یکسو ذیل اتهامزنی به ایران بتواند تقابل با تهران را پیش ببرد و به موازاتش شرایطی را رقم بزند که در سایه همکاریها با تلآویو نوعی چراغ سبز واشنگتن را برای عدم حمایت از کردها در حمله ارتش ترکیه به سوریه رقم بزند.
حال نکته کلیدی اینجاست که باوجود فصل مشترک آنکارا – تلآیو در تقابل با ایران و ارتش سوریه، اسرائیل و ترکیه فصول افتراقیای در باب کردها نیز دارند؛ چراکه تلآویو هم مانند واشنگتن هیچگونه بنایی برای مبارزه با کردهای سوریه و ترکیه ندارد، درصورتیکه جدیترین خط قرمز امنیتی ترکیه به سرکوب کردها بازمیگردد. در چنین شرایطی باید دید ترکیه چگونه میتواند فضا را به نحوی مدیریت کند که اسرائیل و آمریکا در مسیر آنکارا برای تجاوز به خاک سوریه سنگاندازی نکنند و درعینحال کمترین هزینه را برای اردوغان در پی داشته باشد؟