جز ایران، شاید هیچ کشوری!
جز ایران، مگر چند کشور در جهان این امکان را دارد که اگرهم امروز بخواهد، بتواند، میلیاردها دلار از محل فروش نفت، علاوه بر درآمدهای معمول از این محل، روانه خزانهاش شود؟! به سهولت ایران شاید هیچ کشوری! جز ایران، چند کشور وجود دارد که امکان تبدیلشدن به هاب انرژی جهانی را داشته باشد، امکانی که غیر از منفعت عظیم مالی، ضریب امنیت ملی هر کشوری را بهشدت ارتقا دهد؟ تقریبا هیچ کشوری، جز ایران!
جز ایران، مگر چند کشور در جهان این امکان را دارد که اگرهم امروز بخواهد، بتواند، میلیاردها دلار از محل فروش نفت، علاوه بر درآمدهای معمول از این محل، روانه خزانهاش شود؟! به سهولت ایران شاید هیچ کشوری! جز ایران، چند کشور وجود دارد که امکان تبدیلشدن به هاب انرژی جهانی را داشته باشد، امکانی که غیر از منفعت عظیم مالی، ضریب امنیت ملی هر کشوری را بهشدت ارتقا دهد؟ تقریبا هیچ کشوری، جز ایران!
چند کشور در جهان وجود دارد، جز ایران که غیر از نفت و گاز، دارای چنین منابع غنی معدنی و وسعت سرزمینی و موقعیت فوق استراتژیک و دسترسی به دریا و اقیانوس و... باشد؟ تقریبا هیچ کشوری جز ایران! چند کشور با چنین پیشینه تمدنی و تنوع فرهنگی و آبوهوایی و انسجام ملی و جمعیت مناسب و اکثرا جوان و با استعداد و... را میتوان در جهان سراغ گرفت؟ شاید با فاصله بسیار از سایر گزینهها، جز میهن عزیزمان، ایران، هیچ کشوری! و... .
اما متأسفانه با وجود این مزیتهای فوقالعاده، حالوروز اقتصاد و زندگی و کسبوکار مردم این سرزمین اصلا خوب نیست؛ تحریمهای ظالمانه و ناکارآمدی و سوءسیاست دولتها در چند دهه، راههای تنفس رشد و توسعه این سرزمین را تنگ و دشوار کرده است. وضعیتی که اگر به داد آن رسیده نشود... .
اگرچه با فشار تحریمها اقتصاد کشورمان از هم نمیپاشد؛ اما اجرای بسیاری از طرحها و پروژههای بزرگ اقتصادی و صنعتی که مزیت و ضرورت حیاتی کشور است، دچار تأخیر طولانی و بلاموضوع میشود و در کنار سیاستها و تصمیمات نادرست راهبردی و مهمترین آنها شکلنگرفتن توافق برجام و ناچیز انگاشتن نابودی و اتلاف منابع در سیاست دورزدن تحریمها و جایگزینی تعاملات منطقهای به جای حضور در زنجیره جهانی، توسعه و پیشرفت کشور متوقف و دچار عقبگرد میشویم.
اینکه روزنامه دولت تیتر درشت میزند «تجارت 90 میلیارد دلاری با دورزدن تحریمها» (2/3/1400) و به نقل از رئیس سازمان توسعه تجارت مینویسد: «از صد میلیارد دلار تجارت خارجی در سال گذشته، 90 درصد آن خارج از سیستم بانکی صورت گرفته است»، افتخار ندارد؛ بلکه نشان از حجم عظیمی از منابع است که دراینمیان از بین رفته و مصروف توسعه کشور و رفاه جامعه نشده است. مانند گاز و برق و آبمان که حداقل یکسوم حجم آنها در مسیر انتقال و به سبب فرسودگی خطوط هدر میرود و نیست و نابود میشود.
اینکه تصور کنیم با تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه میتوانیم صاحب رشد و توسعه اقتصادی شویم، جز خیالپردازی نیست. چنانکه به قول رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران، سهم کل کشورهای منطقه از اقتصاد جهانی حدود شش درصد است و 94 درصد اقتصاد جهان در خارج از این منطقه جریان دارد. این اقتصاد ششدرصدی منطقهای دنبالهرو و یکی از حلقههای زنجیره تولید و تجارت جهانی است و هیچیک از این کشورها جزء کشورهای کانونی این زنجیره بهشمار نمیآیند. جالب آنکه به قول ایشان در هیچیک از اسناد اقتصادی همین کشورهای منطقه (ازجمله ترکیه، عمان، امارات، پاکستان و...) ایران بهعنوان شریک راهبردی و حتی در بین 10، 15 کشور شریک این کشورها محسوب نمیشود (رسانهها، 1/12/1400) همکاریهای اقتصادی منطقهای وقتی میتواند برای کشور ارزشآفرین و راهگشا باشد که در چارچوب یک نقشه بزرگتر برای نقشآفرینی در زنجیره ارزش تولید و تجارت جهانی طراحی و اجرا شود.
تأکید بر اینکه «اقتصاد و زندگی مردم را به برجام گره نمیزنیم» و «منطقهگرایی اقتصادی» (بهعنوان راهبردی اصلی در برنامه هفتم توسعه، علی احمدی، دبیر کمیسیون مشترک سیاستهای کلی برنامه هفتم، (22/3/1401) و مشغولشدن به توزیع کالابرگ و کارت نان و اقتصاد معیشتی و بخور و نمیر و... و غفلت از انجام اصلاحات عمیق اقتصادی، هر روز ناترازیهای مختلف در دخل و خرج دولت و نظام بانکی و صندوقهای تأمین اجتماعی و منابع آبی و محیطزیستی و... را تشدید و آیندهای تیره و تار برای توسعه و پیشرفت این سرزمین رقم میزند. سرزمین و مردمی که کمتر مشابه آن را میتوان در جهان یافت؛ مگر چند کشور در جهان وجود دارد که بتواند با تجمیع اراده سیاسی حول محور مصلحتهای اقتصادی در پرتو خواست و مشارکت ملی، بهسرعت رشد کند و توسعه یابد و بدرخشد؟ جز میهن عزیزمان، ایران، هیچ کشوری!