نگاهی به مشارکت کودکان در شهر دوستدار کودک
احیای ارزشهای دنیای کودکی
شهر دوستدار کودک یک شهر یا سکونتگاه متعهد به برآوردن حقوق کودکان است، شامل حقوقی از کودکان بهمنظور: تأثیرگذاری بر تصمیمات راجع به شهرشان، مشارکت در خانواده، جامعه و زندگی اجتماعی، نوشیدن آب سالم و دسترسی به سیستم فاضلاب مناسب، محفوظبودن از خشونت و سوءاستفاده، پیادهروی امن در خیابانها، دیدار دوستان و بازی با آنها، داشتن فضاهای سبز، زندگی در محیط زیست غیرآلوده، مشارکت در اتفاقات اجتماعی و فرهنگی و یک شهروند برابر بودن با دسترسی به هرگونه خدماتی صرفنظر از مبدأ قومی، مذهب، درآمد، جنس یا ناتوانی.
مهرناز عطاران - طراح شهری و فعال اجتماعی
شهر دوستدار کودک یک شهر یا سکونتگاه متعهد به برآوردن حقوق کودکان است، شامل حقوقی از کودکان بهمنظور: تأثیرگذاری بر تصمیمات راجع به شهرشان، مشارکت در خانواده، جامعه و زندگی اجتماعی، نوشیدن آب سالم و دسترسی به سیستم فاضلاب مناسب، محفوظبودن از خشونت و سوءاستفاده، پیادهروی امن در خیابانها، دیدار دوستان و بازی با آنها، داشتن فضاهای سبز، زندگی در محیط زیست غیرآلوده، مشارکت در اتفاقات اجتماعی و فرهنگی و یک شهروند برابر بودن با دسترسی به هرگونه خدماتی صرفنظر از مبدأ قومی، مذهب، درآمد، جنس یا ناتوانی.
وقتی صحبت از مشارکت در شهرها میشود عموما دو برداشت کلی از مشارکت در اذهان شکل میگیرد: یکی برآمده از آرمانهای جامعه یا شنیدههای دانشگاهی؛ مشارکتی همهشمول و همهجانبه که حق فرد است و در تمامی مراحل و بهصورت ایدئال باید انجام شود اما این «باید» صرفا در برگههای کاغذ و همان مقالات و کلاسهای دانشگاهی و نهایتا سخنرانیهای مسئولان است. مشارکت عنوان دقیقترش را شاید بتوان شراکت آن هم از نوع صرفا مالی گذاشت و بیشتر گروههای ساکن در بافتهای به اصطلاح فرسوده با آن مواجه هستند که چنین مشارکتی نیز در عمل سابقه چندانی ندارد و برمیگردد به کمبود منابع مالی که مسبب اصلی جلب مشارکت مردم شد. با چنین سوابقی، از گوشه و کنار دنیا مفهومی تحت عنوان «مشارکت کودکان و نوجوانان در شهر دوستدار کودک» به گوش میرسد! یعنی مشارکت یکی از گروههای به حاشیه راندهشده در فرایند توسعه شهری و آن هم در شهری که دوستدار کودک است.
«مشارکت کودکان» و «شهر دوستدار کودک» دو اصطلاحی هستند که لازم و ملزوم یکدیگرند، به عبارتی شهر دوستدار کودک بدون مشارکت کودکان ممکن نمیشود و از طرفی بستر جلب مشارکت کودکان در شهر و جامعهای ایجاد میشود که دغدغه مناسبسازی آن برای کودکان و به عبارتی محققکردن شهر دوستدار کودک وجود داشته باشد. در راستای پیوند این دو مفهوم به یکدیگر ما به شهروندانی مسئولیتپذیر که مشارکت را وظیفه و تکلیف خود و فرزندانشان بدانند و همچنین مسئولانی که مشارکت را به جز حق شهروندان، تکلیف خود بدانند نیاز داریم. با پیشفرض وجود چنین شرایطی که مسئلهای اساسی و کلیدی است، میتوان تأکید داشت که در اینجا منظور از «مشارکت»، مشارکتی حقیقی و عملیاتی است، چراکه تجربههای فرایند توسعه شهری نشان داده است وقتی گروه هدف، کودکان و نوجوانان باشند بیشتر فعالیتها و اقدامات به سمت استفاده نمایشی از آنان سوق داده شده است، در حالی که باید مشارکتی در مراحل مختلف تصمیمسازی و تصمیمگیری و حتی نظارت باشد. مشارکتی که همه گروههای مختلف را به صورت عادلانه دربر گیرد. جلب مشارکت شهروندان از جمله کودکان فوایدی همچون تقویت حس تعلق آنان به جامعهشان و بهرهمندی از نظرات عمیق و تیزبینانه افرادی دارد که با مسائل به صورت هرروزه دستبهگریبان هستند. گذشته از این فواید به صورت عام، مشارکت کودکان و نوجوانان فواید فراوانی همچون موارد زیر را به دنبال دارد:
مشارکت به افراد نوجوان کمک میکند تا به یکدیگر گوش دهند، به تفاوت عقاید احترام بگذارند و زمینه مشترکی را پیدا کنند.
ظرفیتهای تفکر انتقادی، ارزیابی و انعکاس را افزایش میدهد.
از فرایند اکتشاف، آگاهی و حل مسئله گروهی حمایت میکند.
به بسط آگاهی و مهارتهای ایجاد تغییر در جهان افراد کمک میکند.
لازمه بهرهمندی از چنین مشارکتی، در درجه اول دیدهشدن در سیاستگذاریها و ساختار قانونی کشور و سپس آگاهی از روشها و ابزارهای مختلف مشارکت است. مشخصترین سند سیاستگذاری حوزه معماری و شهرسازی که مشارکت کودکان را به رسمیت میشناسد و اخیرا مورد تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران قرار گرفته است؛ الزامات و ضوابط عام شهر دوستدار کودک مصوب 4/5/1400 است که علاوه بر اشاره مستقیم به مشارکت کودکان و نوجوانان در سند پشتیبان این مصوبه، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور و معاونت معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی را ملزم به تهیه و ابلاغ دستورالعمل شورای مشورتی شهری کودکان کرده است. در بخش شش سند پشتیبان ذیل عنوان «بسترسازی رویهای جریان دوستدار کودک در شهرها و روستاها» به مشارکت کودکان پرداخته شده است. به این ترتیب که: «در تمامی فرایند برنامهریزی، طراحی و مدیریت فضاهای دوستدار کودک، مشارکت کودکان باید بهعنوان یکی از بخشهای اصلی جریان تولید اسناد طرحهای توسعه شهری وجود داشته باشد. روشها و تکنیکهای مختلفی برای جلب مشارکت آنها حتی به تفکیک سن، گروه اجتماعی و جنسیت اعم از نقاشی، مصاحبه، بازدید میدانی و... وجود دارد. برخی روشهای پیشنهادی برای جلب مشارکت کودکان در فرایند تهیه طرحها که هریک یا همه آنها بنا به موضوع طرح قابلیت کاربرد دارند، عبارتاند از: آموزش طرح، نظرخواهی مشارکتی، بهرهگیری از ظرفیتهای نهادی مرتبط با کودکان و نوجوانان برای تهیه، نظارت و اجرای طرح، توانافزایی کودکان و نوجوانان برای مشارکت در فرایند اجرای طرح و ارائه نوآوری در طرح مطابق با اصول شهر دوستدار کودک».
چنین سیاستگذاریای به نظر نقطه شروع خوبی برای تحقق مشارکت کودکان و نوجوانان در شهرهای دوستدار کودک است. هرچند کم نیستند ضوابط، دستورالعملها و سیاستهایی که تنها زینت کتابخانهها یا نهایتا سرفصلهای درسی شده و تحقق و اجرای آن، رؤیای گروههایی محدود و همچنان امیدوار شده است.
شهر دوستدار کودک و الزامات تحقق آن
شهر دوستدار کودک یک شهر یا سکونتگاه متعهد به برآوردن حقوق کودکان است، شامل حقوقی از کودکان بهمنظور: تأثیرگذاری بر تصمیمات راجع به شهرشان، مشارکت در خانواده، جامعه و زندگی اجتماعی، نوشیدن آب سالم و دسترسی به سیستم فاضلاب مناسب، محفوظبودن از خشونت و سوءاستفاده، پیادهروی امن در خیابانها، دیدار دوستان و بازی با آنها، داشتن فضاهای سبز، زندگی در محیط زیست غیرآلوده، مشارکت در اتفاقات اجتماعی و فرهنگی و یک شهروند برابر بودن با دسترسی به هرگونه خدماتی صرفنظر از مبدأ قومی، مذهب، درآمد، جنس یا ناتوانی. سه استراتژی عمده برای تحقق شهرهای دوستدار کودک ارائه شده است:
1- تغییرات شکل شهری: پیوند ایمن خانههای کودکان و خدمات مربوطه با گسترش حملونقل عمومی (شهر دوستدار کودک).
2- تقویت طرح واحدهای همسایگی: افزایش امنیت، خوانایی، جذابیت و... (محله دوستدار کودک).
3- تغییرات در ارزشهای اجتماعی: حرکت آهسته، حرکت از فردگرایی به مسئولیت جمعی بزرگتر و تحقق معنای والدین خوب.
امکان تغییرات اساسی در شهرها از طریق احیای ارزشهای درونی که هماکنون در میان کودکان هست، وجود دارد. از طریق زمانگذاشتن برای دیدن کودکان، ممکن است دوباره کشف شویم: لذتهای آهستگی، ارزش اجتماع و کار با یکدیگر (گروهی) و کودک درونمان.